کرونا و تاثیر آن بر شیوهی جنبشهای اعتراضی جهان
/مهدی تدینی در گفتوگو با انصاف نیوز/
زهرا منصوری، انصاف نیوز: مهدی تدینی میگوید بعید میدانم شکل جنبشهای اعتراضی در زمان پسا کرونا تغییر کند، این عامل جدید یعنی ویروس کرونا آنقدر تعیین کننده نیست که رفتار کلی جنبشهای اعتراضی را تغییر دهد. هر جنبشی تابع ماهیت خود است، وقتی خطر ویروس کرونا رفع شود این جنبشهایی که اکنون متوقف شده، دوباره خود را احیا میکند اما ممکن است در پساکرونا ساختار جهانی از درون خود را اصلاح کند.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از خبرگزاری رویترز شامگاه یکشنبه ۳۱ فروردین چندین هزار اسرائیلی در تلآویو با ماسکهای محافظتی که صورت خود را پوشانده بودند و نزدیک به دو متر از یکدیگر فاصله داشتند، علیه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور تظاهرات کردند. رسانههای اسرائیلی تعداد شرکتکنندگان در این تظاهرات را حدود دو هزار نفر اعلام کردند.
ویروس کرونا حتی جنبشهای اعتراضی در جهان را تحت تاثیر قرار داده است و برخی از جنبشها را مثل جلیقه زردهای فرانسه را نیز فعلا تعطیل کرده است. اما این پرسش وجود دارد که آیا برخی از تاثیرات کرونا در زمان پسا کرونا ماندگار خواهد داشت؟ اینکه در اسراییل تظاهراتی با فاصلهگذاری اجتماعی برگزار میشود، میتواند در بلند مدت شکل و شیوهی جنبشهای اعتراضی را دگرگون کند، مثلا از شدت خشونت در برخی از این جنبشها کاسته شود و به طور کلی ویروس کرونا در بلند میتواند چه تاثیراتی بر جنبشهای اعتراضی داشته باشد؟ در این باره با مهدی تدینی مترجم و پژوهشگر به گفتوگو پرداختیم که متن کامل آن در پی میآید:
ممکن است در پساکرونا ساختار جهانی از درون خود را اصلاح کند
مهدی تدینی مترجم و پژوهشگر با بیان اینکه در ابتدا باید مشخص شود که دوران پساکرونا دقیقا چه زمانی است، به انصاف نیوز گفت: «به این معنا که آیا منظور از پساکرونا پس از ماه آوریل امسال یا دسامبر سال گذشته و یا پس از سال 2020 یا 2022 یا پس از کشف واکسن ویروس کرونا است. اگر جهان را یک ارگانیسم زنده در نظر بگیریم، یعنی انگار که جهان یک نفر است، اتفاقی که برای جهان رخ داده شبیه به اتفاقی است که برای یک فرد افتاده است.
فردی را تصور کنید مثلا در زندگی دچار یک سانحهی رانندگی شده، سپس دچار بحران زیستی میشود و جان او به خطر میافتد این فرد چند مرحله را سپری میکند، به نوعی از زندگی میافتد و مثلا در طول این بحران مجبور است برای مدتی طولانی بستری شود و پس از اینکه از بستری شدن در بیمارستان فارغ شود، مدت زیادی در خانه بستری میشود، او در فضای بستهی خانه شروع به حرکت میکند. پس از گذشت یک مدت زمانی آرام آرام به زندگی قبلی خود بازمیگردد. اما در محدودهای بلند مدت از انجام همهی کارهایی که قبلا انجام میداده است، امتناع میکند. اما زمانی که به طور کامل از بیماری و عوارض آن فارغ میشود، به زندگی خود به شکل کامل باز میگردد. مسائل فردی از این جهت به این مسئلهی جهانی شباهت دارد که آن فردی که تصادف کرده، نمیتوان دقیقا گفت دوران پسا تصادف چه زمانی است.
تصور نمیکنم در بلند مدت تغییرات عمدهای در هیچ یک از ساختارهای جهانی و در هیچ یک از عادات زیستی مردم ایجاد شود. به گمانم دولتمردان، نهادهای بینالمللی و جوامع تمام تلاش میکنند تا زندگی آنها در بلند مدت تغییر نکند، یعنی اگر مردم و جهان میپذیرند که چند ماه در قرنطینه بمانند، سرکار نروند و رفت و آمد نداشته باشند و اگر دولتها مرزها را میبندند؛ همهی اینها برخلاف صحبتهای کسانی که با ساختار جهانی مشکل دارند و با ریشخند و خوشحالی از اینکه همه چیز بهم خورده، صحبت میکنند، به نظر من این تلاشهای سختگیرانه برای این است که ساختارهای جاافتاده زندگی اعم از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، بازار، روابط بینالمللی حتی روابط زیستی افراد با یکدیگر اینها در بلند مدت تغییر نکند. بنابراین با مردمانی روبرو هستیم که به صورت ناخودآگاه هدف آنها این است که این بحران را در اسرع وقت پشت سر بگذارند و به عادتهای قدیم بازگردند.
تا زمانی که صرفا به حوادث روز نگاه میکنیم، کمی میتوانیم تحت تاثیر قرار بگیریم که مثلا آتش فشانی فوران کرده و چشمها را خیره میکند، در ابتدا ممکن است بسیار حادثهی بزرگی تلقی شود اما اگر به عقب بازگردیم و به تاریخ نگاه کنیم، جنگهای خانمان سوز و مهیبی مثل جنگ جهانی اول و دوم روند تاریخ و ساختار را از بین نبرد و اگرچه برای مدتی ساختارها تغییر کرد اما سپس دوباره به آن بازگشت و حتی تقویتش کرد. بعید میدانم بیماری کرونا بتواند تغییر عمدهای در ساختارها ایجاد کند. تغییرات ریز سازمانی احتمالا ایجاد خواهد شد و در بلند مدت این اتفاق میافتد. اما در دوران پسا کرونای من، یعنی پس از کشف کرونا واکسن و فروکش کردن بیماری است و به آن دوران میان مدت میگویم، هیچ چیز در جهان تغییرات عمدهای نمیکند و همه چیز به روند عادی خود باز میگردد، از جمله جنبشهای اجتماعی. این جنبشها که با توجه به ذات خود برآمده از دل جامعه هستند، در واقع اولویتهای جامعه را درک میکنند. برای مثال فاصله گذاری اجتماعی را رعایت میکنند. اما وقتی اطمینان حاصل شود که بیماری مهار شده و خطری دیگر وجود ندارد، همه چیز به حالت اول باز میگردد. یک مثال میزنم انسان شبیه گربه است و همیشه برروی چهار دست و پا فرود میآید.
اما ممکن است، برای شفافیت نظام بهداشتی کشورها ساز و کارهای جدیدی وضع شود. مثلا همانطور که کشورها در مسائل مالی باید تابع نظام بینالمللی باشند، همانطور که کوچکترین نقل و انتقالات باید زیرنظر باشد تا از این طریق مجاری برای کارهای تروریستی و پولشویی و تخلفات مالی بسته شود، مثلا ممکن است در بلند مدت یک نظام شفاف بهداشت و درمان بین المللی وضع شود و کشورها موظف شوند به آن پاسخ دهند که مثلا کشوری نتواند دربارهی شیوع یک ویروس پنهانکاری کند. اما جالب است که کرونا مستند شدهترین اپیدمی جهان است، تمام بلاهایی که سر جهان آمده را ثبت کرده و میلیونها گراف و تصویر و خبر دربارهی کرونا داریم، هیچ اتفاق ایپدمیک جهان به این شکل مستند نشده است. به همین جهت این انتظار را میتوان داشت که باتوجه به اینکه یک مستندسازی گسترده صورت گرفته، برآیند نهایی همهی این اتفاقها میتواند منجر به این شود که رفتارهای نظام بهداشت و درمان تک تک کشورها تغییر کند. نظامی که بر جهان حاکم است، نشان داده این نظام خود را به طور کلی تغییر نمیدهد، اما در درون خود اصلاحات میکند. یکی از آن اصلاحات سازمان بهداشت و درمان ملی و بینالمللی است.»
تدینی در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن شکل جنبشها تغییر کند و مثلا از خشونت آن کاسته شود، گفت: «بعید میدانم تاثیری در این مورد داشته باشد، چون اینکه یک جنبش اجتماعی چه رفتاری از خودش نشان دهد تابع عوامل متعددی است؛ برای مثال اینکه جنبش اجتماعی برآمده از کدام بخش جامعه است، مثلا یک جنبش اجتماعی معیشتی داریم که برآمده از طبقات فرودست است، با سطح فرهنگ و سواد و تجربهی زیستی مربوط به خود. جنبش اجتماعی دیگری وابسته به دگراندیشان و فعالان محیط زیست است و ویژگیهای معیشتی ندارد و یا جنبش سیاسی زنان است. اینکه مطالبات مطرح شدهی توسط آن جنبش چیست مثلا جنبش کارگری در پی براندازی یا بهبود وضع حقوق و بیمه و اینها است؟ اینکه آن جنبش با چه نیرویی روبرو است؟ زیرا هر جنبشی در تلاش تغییر چیزی است یعنی با یک سیستم مقاوم روبرو است. آن سیستم مقاوم چیست؟ سیستمی است که میتواند دست به خشونت بزند و طرف مقابل را به خشونت بکشاند یا سیستمی است که سعی میکند چیزی را مهار کند، یک جنبش اجتماعی در وال استریت آمریکا یک رفتاری از خود بروز میدهد و همان جنبش در فرانسه و یا دیگر کشورها یک رفتار متفاوت از خود نشان میدهد. اینکه جنبشها چه رفتاری از خود انجام دهند تابع عوامل بسیار متعددی است. این عامل جدید -یعنی ویروس کرونا- آنقدر تعیین کننده نیست که رفتار کلی آنها را تغییر دهد. هر جنبشی تابع خود است.
مثلا اگر به عقب بازگردیم در دوران قرون وسطی شهرها دیوارکشی داشت، اگر آن شهر درگیر جنگ و یا خطر بیرونی میشد، یک آشتی داخلی به عنوان قانون برقرار میشد و به آن صلح قلعه میگفتند، یعنی در دورانی که یک واحد سیاسی و یک اجتماع با خطر بیرونی روبرو است، هرگونه درگیری در داخل ممنوع است. باید آدمها پیشینهی خود را کنار بگذارند؛ مثلا احزاب سوسیالیست و سوسیال دموکرات به شدت در جنگ و مبارزهی سیاسی بودند برای اینکه حقوق طبقهی مورد پوشش خود را در برابر طبقهی کارفرماها بگیرند، به همین دلیل از توان پارلمانی، اعتصابات و راهپمایی و تشکلها بهرهای میبردند اما وقتی جنگ آغاز شد این صلح قلعه برقرار شد و منازعات سیاسی داخلی که بسیار هم شدید بود، دستکم در ماهها و سالهای شروع جنگ جهانی اول متوقف شد. یعنی وقتی خطر بزرگتری ما را تهدید میکند، منازعات خود را متوقف میکنیم، مگر اینکه آن نزاعها به همان اندازه خطر زیستی داشته باشد در واقع فرقی نکند. برای مثال چند پرنده که باهم دعوا میکنند، وقتی یک گربهای میآید همگی فرار میکنند و دیگر دعوا نمیکنند، الان هم مسئله زیستی و غریزی است. اگر درگیریها در جهان و راهپیمایی و تظاهرات کم شده، همهی اینها به تعویق افتاده است و باز هم بعد از کرونا احیا میشود.»
انتهای پیام