تقیه واجب فراموش شده
شهابالدین حائری شیرازی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تقیه واجب فراموش شده» نوشت:
امام صادق علیه السلام می فرماید: «عَلَیْکُمْ بِالتَّقِیَّةِ فَاِنَّهُ لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یَجْعَلْهُ شِعارَهُ وَدِثارَهُ ….؛ بر شما باد به رعایت تقیّه و هر کس آن را روش و عادت و سجیه خود قرار ندهد از ما نیست.»
روایاتی نظیر روایت فوق حاکی از آن است که تقیه در برابر قدرتهای مستکبر، برای حفظ جان ومال و آبرو یک قاعده است و طبعا در هر قاعده استثناء هم وجود دارد.
مثلا آنچه در کربلا اتفاق افتاد چنانچه از بیانات امام حسین ع به دست می آید به واسطه خطر انهدام دین بود که در آن موقعیت خاص به تقیه ای که به بیعت با یزید بیانجامد مکلف نبودند. لذا در غیر آن موقعیت خاص، دیگر ائمه باز به مسیر تقیه بازگشتند.
اگر امروز ناظر گسترش تشیع در عالم هستیم نتیجه به کاربستن این شیوه عقلائی توسط مراجع و علماء دین در طول قرون متمادی برای رشد و توسعه اقلیت است.
این شیوه توام با مدارا همیشه دشمنانی داشته است چون شیعیانی که امام حسن را پس از صلح با معاویه سرزنش کرده و او را “مذل المومنین، ذلیل کننده مومنین ” نامیدند و فرقه زیدیه که فی الحال در یمن اند و جانشین امام حسین را فردی از نسل او که قیام کند دانستند نه امامان شیعه که تقیه میکنند.
از دیگر دشمنان مبارزه توام با تقیه(1)، فضای سنگین چپ ها در اول انقلاب بود که موجب شد عنان اختیار از دست روحانیت سنتی خارج شده و راه و رسم انقلابی بودن به شیوه امامان شیعه فراموش شود وشیوه های غیر دینی و چپ با رنگ و بزک دینی به جای روش ائمه بنشیند.
امروز مشخص شده رنگ و روی دادگاه هایی که صادق خلخالی برگزار میکرده بیش از آنکه اسلامی بوده باشد انقلابی بوده.
انتخاب شیوه ستیزه جویی با ابرقدرتهای ظالم عالم، که به تحریم و تضعیف و یا رویارویی می انجامد هم با تقیه که قرار بود منش و مشخصه وعلامت شیعه باشد سازگاری چندانی ندارد.
1) تقیه تاکتیک مبارزه با ظالمان است نه ترک مبارزه
انتهای پیام
امام خمینی تقیه را در مورد شاه حرام کرده بودن سال ۴۲