رهبری نسل جوان
بخشی از کتاب «رهبری نسل جوان» نوشتهی شهید مرتضی مطهری را به نقل از کانال آهستان میخوانید:
«وقتی كه میگوییم نسل جوان، مقصود حتماً طبقهی جوان نیست، مقصود طبقهای است كه در اثر تحصیلات و آشنایی با تمدن جدید دارای طرز تفكر مخصوصی است، خواه پیر باشد یا جوان. اكثریت این طبقه را البته جوانان تشكیل میدهند…
به هرحال مقصود طبقهای است كه حامل طرز تفكر مخصوصی است و رو به افزایش است و پیر و جوان آینده دارای این طرز تفكر خواهند بود و اگر خدا نخواسته فكری برای هدایت و رهبری این نسل نشود، آینده بكلی از دست خواهد رفت. ما هنوز این مسئله را جدی نگرفته ایم. نسل جوان در نظر ما صرفاً یعنی یك نسل هواپرست و شهوت پرست و خیال میكنیم با اینكه به آنها دهن كجی بكنیم و چهارتا متلك در روی منبر به آنها بگوییم و فحش بدهیم، به خیال خودمان آنها را هو بكنیم و مستمعین ما بخندند، كار درست میشود و همین كه داد بكشیم: آی پسر مدرسهها چنین و دخترمدرسهها چنان، قضیه حل میشود…
نسل جوان ما مزایایی دارد و عیبهایی. زیرا این نسل یك نوع ادراكات و احساساتی دارد كه در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یك انحرافات فكری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره كرد. چاره كردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراكات و احساسات و آرمانهای عالی كه دارد و بدون احترام گذاشتن به این ادراكات و احساسات میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت. رودربایستی ندارد؛ در نسل گذشته فكرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمانهای عالی نبود. باید به این آرمانها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بیاعتنا باشیم محال است كه بتوانیم جلو انحرافهای فكری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. روشی كه فعلا ما در مقابل این نسل پیش گرفتهایم كه روش دهان كجی و انتقاد صِرف و مذمّت است و دائماً فریاد ما بلند است كه سینما این طور، تئاتر این طور، مهمانخانههای بین شمیران و تهران این طور، رقص چنین، استخر چنان، و دائماً وای وای میكنیم درست نیست. باید فكر اساسی برای این انحرافها كرد.
فكر اساسی به این است كه اول ما درد این نسل را بشناسیم، درد عقلی و فكری، دردی كه نشانهی بیداری است، یعنی آن چیزی را كه احساس میكند و نسل گذشته احساس نمیكرد. نسل قدیم اینقدر سطح فكرش پایین بود كه اگر یك نفر در یك مجلس ضد و نقیض حرف میزد كسی متوجه نمیشد و اعتراض نمیكرد، اما امروز یك بچه كه تا حدود كلاس ۱۰ و ۱۲ درس خوانده همین كه برود پای منبر یك واعظ، پنج شش تا و گاهی ده تا ایراد به نظرش میرسد. باید متوجه افكار او بود و نمیشود گفت خفه شو، فضولی نكن.
ما امروز از این نسل گله داریم كه چرا با قرآن آشنا نیست؟ چرا در مدرسهها قرآن یاد نمیگیرند، حتی به دانشگاه هم كه میروند از خواندن قرآن عاجزند؟ البته جای تأسف است كه این طور است. اما باید از خودمان بپرسیم ما تاكنون چه اقدامی در این راه كردهایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن كه در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی كامل داشته باشد؟! عجبا كه خود نسل قدیم قرآن را متروك و مهجور كرده، آنوقت از نسل جدید گله دارد كه چرا با قرآن آشنا نیست. قرآن در میان خود ما مهجور است و توقع داریم نسل جدید به قرآن بچسبد.
اگر كسی علمش علم قرآن باشد یعنی در قرآن زیاد تدبّر كرده باشد، تفسیر قرآن را كاملا بداند، این آدم چقدر در میان ما احترام دارد؟ هیچ. اما اگر كسی كفایهی آخوند ملا كاظم خراسانی را بداند، یك شخص محترم و باشخصیتی شمرده میشود. یكی از فضلای خودمان در حدود یك ماه پیش مشرّف شده بود به عتبات. میگفت خدمت آیت الله خویی رسیدم، به ایشان گفتم: چرا شما درس تفسیری كه سابقاً داشتید ترك كردید؟ ایشان گفتند: موانع و مشكلاتی هست در درس تفسیر. گفت من به ایشان گفتم: علامه طباطبایی در قم كه به این كار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این كار كردند چطور شد؟ ایشان گفتند: آقای طباطبایی «تضحیه» كردهاند؛ یعنی آقای طباطبایی خودشان را قربانی كردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند، و راست گفتند.
عجیب است كه در حساسترین نقاط دینی ما اگر كسی عمر خود را صرف قرآن بكند، به هزار سختی و مشكل دچار می شود؛ از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام، از همه چیز میافتد و اما اگر عمر خود را صرف كتابهایی از قبیل كفایه بكند صاحب همه چیز میشود. در نتیجه هزارها نفر پیدا میشوند كه كفایه را چهارلا بلدند؛ یعنی خودش را بلدند، ردّ كفایه را هم بلدند، ردّ ردّ او را هم بلدند، ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند، اما دو نفر پیدا نمیشود كه قرآن را به درستی بداند!
در رهبری نسل جوان، بیش از هر چیز دو كار باید انجام شود: یكی باید درد این نسل را شناخت و آنگاه در فكر درمان و چاره شد. بدون شناختن درد این نسل هرگونه اقدامی بیمورد است. دیگر اینكه نسل كهن باید اول خود را اصلاح كند.»
انتهای پیام