سینماشین؛ از تهرانپارس تا همسایگی شعبان بیمخ
/گزارش میدانی انصاف نیوز از اولین درایوین سینماها تهران پیش از انقلاب/
علی خسروجردی، انصاف نیوز: تعطیلی سینماها در این روزها فرصتی را برای علاقمندان به این صنعت در ایران پس از چهل سال به وجود آورد و علاقمندان پردهی نقرهای، اولین سینماشین پس از انقلاب را تجربه کردند. تصمیم عوامل فیلم سینمایی «خروج» در این روزها، جدید به نظر میرسد ولی سینمادوستان ایرانی پیش از انقلاب «درایوین سینما» را تجربه کردهاند یا امروز به یاد دارند.
درایوین سینماها پدیدهای آمریکایی هستند که به دلیل متغیرهای فرهنگی زیادی مثل سبک زندگی، حضور پر رنگ اتومبیل در سبک زندگی آمریکایی، وسعت این کشور و ارزان بودن زمین در این کشور، رشد کردند. در بخشی از مستند «The history of Drive-In movie theaters» اثر «New York Film Accademy» دربارهی تاریخچه و رونددرایوین سینماها میگوید: «ریچارد هالینگز هد» اولین درایوین سینما را در شهر «کمدن» ایالت نیوجرسی در 6 ژوئن 1933 تاسیس کرد. این سینماها محلی برای عرضهی ترش مووی بودند و بعد از مدتی فیلمهایی با رگههای پورن در آنجا اکران میشدند.
25 سال پس از تاسیس اولین درایوین سینمای آمریکایی، ایدهی اولین نمونه آن در ایران، 25 اسفند سال 1337 شکل گرفت. گسترش روابط ایران با آمریکا پس از کودتای 28 مرداد و تب رویای زندگی آمریکایی ایرانیان در آن دوره از دلایل شکلگیری این ایده بودند. پس از موافقت اداره نمایش وزارت کشور، زمینی در کیلومتر 13 جاده کرج برای شکلگیری این سینما انتخاب و بخشی از عملیات آن انجام شد. روند ساخت و ساز به دلایل نامعلومی متوقف شد و از سرنوشت آن اطلاعی در دسترس نیست.
مهدی جامی، روزنامهنگار پیشنهاد میکند به جای واژهی سینما ماشین از سینماشین استفاده کنیم و در این گزارش از این کلمه استفاده میشود.
اولین سینماشین در ایران
با گسترش پایتخت و تاسیس سازمان آبادانی، بهرهبرداری و گسترش محلهی تهرانپارس هم شروع شده و نیاز به مراکز فرهنگی این منطقه مورد توجه قرار میگیرد که منجر به ساخت یکی از همین درایوین سینماها میشود. بنایی با طرح «حیدر قلی خان غیایی شاملو».
خبرنگار انصاف نیوز برای تهیه گزارش به تهرانپارس سری زده تا با اهالی قدیمی منطقه درباره سینماشین گفتوگو کند. هیاهوی دور میدان زیاد است و زندگی رنگ و بوی عادیتری به خود گرفته است. یکی از ساختمانهای نیمه بلند فلکه دوم تهرانپارس، روزگاری محل تجمع سینمادوستان و علاقمندان به پرده نقرهای بوده و اولین سینمای صحرایی ایران در این محل تاسیس شده است. گذشت زمان، تاثیر زیادی در فراموشی سینما داشته و گرد فراموشی ذهن بخش بزرگی از مردم را پوشانده است.
پیدا کردن کسی که اطلاعات زیادی از گذشتهی منطقه داشته باشد خیلی سخت است و حتی اهالی منطقه اطلاع درستی از محل دقیق این سینما ندارند و سه محل را به عنوان آن سینما معرفی میکنند. این مکانها مجتمع تجاری پردیس [شماره یک]، پارکینگ این مجتمع [شماره دو] و ساختمانی نیمهکاره [شماره سه] است. اگرچه دربارهی موقعیت مکانی این سینما اختلاف نظر میان مردم فراوان است اما دربارهی ماهیت و چرایی تشکیل آن اتفاق نظر دارند. به نظر آنها سینما و کازینو آن دوره برای طبقه متوسط ساخته میشد.
اهالی قدیمی فلکه دوم تهرانپارس درباره ساخت و ساز این منطقه میگویند: «میخواستند این منطقه نسبت به دیگر نقاط شهر متفاوت باشد. بزرگترهای ما به فلکه [دوم]، میدان تفتی میگفتند که نقش مهمی در ساخت و ساز محله داشته است.»
تابناک درباره این سینما مینویسد: «گنجایش 284 اتومبیل و بهای بلیت 150 ریال برای هر خودرو بود. هر اتومبیل یک بلندگوی مخصوص میگیرد و مشتریان بنا به میل خود صدای آن را تنظیم میکردند و فیلمها را «سینما مولن روژ» تامین میکرد.» دیگر سینمایی که حیدر قلی خان غیایی شاملو طراحی کرده بود.
در خیابانهای منطقه قدم میزنم تا قدیمیترها را پیدا کنم. بین فلکه دوم و سوم پیرمردی به پرسشهایم پاسخ میدهد: «خودم تجربهای از این سینما ندارم چون اتومبیل نداشتیم و فرهنگ خانوادهام اجازه نمیداد تا به سینما برویم. شنیدهام بیرون از ماشین هم مردم میتوانستند فیلم ببینند و روی زمین بنشینند. بیشتر افرادی که به این سینما میآمدند اینجا را پاتوق کرده بودند و تا جایی که به یاد دارم ساکن نبودند. کسانی که ماشین داشتند به اینجا میآمدند، پس قشری بودند که رفاه نسبی داشتهاند.»
سینماشین ونک که طعمه حریق شد
وارد خیابان ونک میشوم و به سمت بزرگراه کردستان میروم. دو ساختمان همراه اول در این خیابان بیشتر از همه به چشم میآیند اما مجتمع تجاری «آینه ونک» که در میان این دو ساختمان محصور شده، سرنوشت عجیبی دارد. وقتی از اهالی قدیمی ونک محل دومین سینماشین ایران را بپرسی، همه از این مجتمع میگویند.
زمانی خیابان پهلوی [ولیعصر کنونی] و میدان ونک یکی از تفرجگاههای اصلی شهر تهران بود. رضا انوری دومین درایوین سینمای ایران را در سال 1348 در خیابان ونک میسازد. مردم و اهالی قدیمی ونک اطلاعات بیشتری از کلابها و درایوین سینمای این خیابان دارند.
لباسهای خیلی شیکی پوشیده و به راحتی میتوان فهمید پیرمردی برندپوش است. گره کراوتش بسیار مرتب و صورتش را کامل تراشیده است. از او میپرسم از اهالی قدیمی منطقه است که با تکان دادن سر پاسخ مثبت میدهد. دربارهی سینمای قدیمی ونک میپرسم که توضیح میدهد: «هتل، کاباره و کلابهای زیادی اینجا بودن که بعضی از این کلابها مثل میامی خیلی معروف بودند. باغ وحش و قصر یخ تهران هم در خیابان پهلوی بودند. درایوین سینما هم در خیابان ونک بود که پاساژ آینه شده است.»
از او میخواهم تا بیشتر درباره این محل توضیح دهد: «فقط سینما نبود، کلاب و رستوران هم داشت و تا نیمههای شب باز بود، حتی بهتر است بگویم تا نزدیکهای سحر فعال بود.» اطلاعات بیشتری دارد و مایل نیست به پرسشهای بیشتری پاسخ دهد و به بهانهی عجله داشتن از پاسخ دادن به پرسشهایم طفره میرود.
جمعیت زیادی در میدان هستند ولی پیدا کردن کسی که خاطرهای از آن محل داشته باشد سخت است.با اینحال یکی دیگر از اهالی قدیمی که او هم پیرمردی است میگوید: «ساختمانهای همراه اول و آینه ونک در گذشته سینما و رستوران بودند اما تا جایی که به یاد دارم بزرگتر از سه ساختمان فعلی بودند. خودم اولین فیلم آن را ندیدهام اما میدانم «روسها دارند میآیند» را نمایش داد. سینما زمستانها هم اکران داشت و به رستوران مجموعه هم رستوران شیشهای میگفتند. وقت غذا خوردن میتوانستیم فیلم هم تماشا کینم و از توی دیوار شیشهای رستوران، پرده را میدیدیم.»
او از خاطرات خود میگوید: «چندباری به اینجا آمدم. جوانان به ساختمان پشت سینما علاقه بیشتری داشتند آن ساختمان محل بار و دانسینگ بود. این سینما ویژگی منحصر به فرد دیگری داشت که فکر میکنم چنین امکانی هم در این روزها در سینماها فراهم نباشد. گوشیهایی به ما میدانند که میتوانستیم فیلم را به زبان اصلی یا فارسی ببینیم. ظرفهای غذای رستوران هم توفیق اجباری بود و بیخ ریش ما میشد یعنی باید آن ظرفها را با خودمان به خانه میبردیم. خانه «شعبان جعفری» [شعبان بیمخ] هم در پشت سینما بود.»
اعتماد دربارهی مختصات سینماشین ونک نوشت: «درایوین سینمای ونک در قطعه زمینی به مساحت ۱۴هزار متر در جاده ونک احداث شده و هزینه اجرای پروژههای آن ۹۰ میلیون ریال برآورد شده و ممکن است تا پایان کار به 120 میلیون ریال هم برسد. در درایوین سینمای ونک جمعا برای ۲۳۶ اتومبیل جا پیش بینی شده است. از مختصات این درایوین سینما وجود کانالهای هوای گرم است که توسط لوله های مخصوص قابل انتقال به تمام اتومبیلها می رسد بطوری که در تمام اوقات سال حتی در زمستان هم می توان فیلم تماشا کرد.»
صحبتهای این ساکن قدیمی بسیار جذاب است و از درایوین قدیمی به دوستی نزدیک با سینماییهایی که در آن زمان به آنجا رفت و آمد میکردند میرسد و میگوید: «فردین را خیلی در این سینما دیدهام و با او دوست شدم. بهروز را هم زمان فیلمبرداری «رضا موتوری» اینجا دیدم و با هم دوست شدیم.»
برخی نیز به این شنیدهی غیررسمی اشاره میکنند که محمدعلی فردین زمانی در این سینما دعوا کرده و حتی بخاطر آن در مقطعی بازداشت هم میشود.
از او دربارهی تعطیلی سینما میپرسم: «این سینما برای قشر عادی نبود. هر خانوادهای در آن زمان اتومبیل نداشت و خانوادههای مذهبی هم به دلیل دانسینگ و بار پا به این مکانها نمیآمدند. دقیق یادم نیست چه روزی بود ولی میدانم زمستان سال 52 درایوین تعطیل بود. ولی سالن رستوران باز بود و آنجا فیلم میگذاشتند که گاهی فیلمهای آن صحنهدار بود. خودم فیلم «پاپیون» را در سینما ونک دیدم. یک سال به انقلاب هم سینما در آتش سوخت و برای همیشه تعطیل شد.»
این پیرمرد آتش گرفتن سینما ونک را برای سال 56 میداند ولی این سینما در اردیبهشت 55 طعمه حریق میشود و برخی در دلایل این آتشسوزی تشکیک کرده و آن را تعمدی میدانند.
عباس بهارلو در کتاب «سینما سوزی» مینویسد: «رضا انوری به سید ابراهیم صالح، رییس اداره نظارت و نمایش وزارت فرهنگ و هنر وقت در 9 آذر 1354 خبر میدهد شب قبل در صندلیهای ردیف 16 بمبی ساعتی کشف شده است که بلافاصله مسئولین سینما به افسر نگهبان کلانتری 3 خبر میدهند و ماموران کمیته ضد خرابکاری بمب را خنثی میکنند.» اطلاعاتی دربارهی اینکه چه فرد یا افرادی این بمب را کار گداشتهاند در دسترس نیست.
انتهای پیام