استیون کینزر: آمریکا نباید عربستان را در برابر ایران انتخاب کند
[برگردان: احمد هاشمی، انصاف نیوز]
استفان کینزر، استاد مدعو پژوهشگاه مطالعات بین المللی واتسون در دانشگاه براون، در یادداشتی در پولتیکو مگازین، نوشت: ایران شریک بهتری نسبت به عربستان سعودی است، اما ما باید تا آنجا که ممکن است از ایجاد شرایطی که ما را مجبور به این انتخاب میکند، پرهیز کنیم.
به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت آقای کینزر که نویسندهی کتاب «همهی مردان شاه» است و با ایران ناآشنا نیست، در پی میآید:
تنها دو قدرت مسلمان در خاورمیانه باقی ماندهاند و ناگهان آنها در آستانهی جنگ هستند. دوست قدیمی ما، عربستان سعودی، یکی از گردن زدنهای دستهجمعی معمول خود را در هفتهی گذشته انجام داده است. در میان قربانیان، یک روحانی شیعهی قابلاحترام بود. دشمن دیرین ما، ایران که قلب اسلام شیعی است، عصبانی شد. ایرانیان خشمگین سفارت عربستان در تهران را به آتش کشیدند. روز بعد، عربستان سعودی روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد.
ایالات متحده باید هر کاری که ممکن است برای جلوگیری از طرفداری از یکی از طرفین حاضر در جنگ نیابتی میان قدرتهای شیعه و سنی غالب در خاورمیانه انجام دهد. هرچند که تاریخ به ما میگوید ما باید به سمت عربستان سعودی، متحد قدیمیمان حرکت کنیم، اما اگر به آینده نگاه کنید، ایران شریک منطقیتری است. دلیلش ساده است: منافع امنیتی ایران از عربستان سعودی به ما نزدیکتر است.
بیشترین مشکلات در خاورمیانه از سرزمینهای تحت مناقشه نشات میگیرند. سرزمینهایی مانند عراق، سوریه، فلسطین و لیبی که ساکنان آن تحت حکومت دولتی قانونی زندگی نمیکنند؛ اما بحران بین ایران و عربستان متفاوت است، این بحران دو کشور باثبات را با هم روبهرو میکند.
درست است که نیروی نظامی دو کشور قابل مقایسه نیست؛ اما جانبداری از عربستان سعودی یک فاجعه خواهد بود. این عربستان سعودی است که در میان بهترین کشورهای مسلح در جهان است. آن کشور، مبالغ هنگفتی صرف خرید پیشرفتهترین سامانههای جنگی در جهان کرده که بسیاری از آنها از ایالات متحده بوده است. در مقابل، ایران، تحت تحریمهای سنگین برای سه دهه بوده است. ارتش این کشور مجهزتر از آن نیست که در طول جنگ ایران و عراق 30 سال پیش بود.
بااینحال، هنگامیکه زمان رویارویی شود، عربستانیها از جان خود بیمناک خواهند بود. عربستانیها برای انجام بسیاری از کارهای روزانه، کشور خارجیها را استخدام میکنند. تعداد کمی از مردان عربستان حاضرند برای دفاع از کشور، جان خود را به خطر بیاندازند. برای جنگ در یمن، عربستان سعودی صدها نفر از مزدوران را از کلمبیا استخدام کرده است. عربستان سعودی یک نیروی هوایی قوی دارد که برای نابود کردن هر کشوری در روی زمین کافی است؛ اما پیروزی در جنگ با حملهی زمینی به دست میآید و عربستان سعودی در این زمینه به طرز رقتانگیزی ضعیف است.
ایرانیان اما متفاوت هستند. اگر آنها احساس کنند باورهایشان در معرض خطر است، در میدان جنگ، حتی با تیر و کمان حاضر میشوند. این تفاوت در احساسات میهنپرستانه با توجه به قدمت دو کشور منطقی است. عربستان سعودی کشوری 83 ساله است و ایران سابقهای 2500 ساله دارد.
تصمیم عربستان سعودی برای تشدید این بحران، حداقل برای اجبار آمریکا به اعلام حمایت ازیکطرف است. اما حمایت از عربستان سعودی در برابر ایران میتواند به ضرر منافع ما باشد.
چرا ایران در بلندمدت شریک بهتری برای ما است؟ برای اینکه کشوری متحد ایالات متحده باشد، دو شرط لازم است. منافع مشترکی با ما داشته باشد و جامعهاش شبیه ما باشد. ایران مشمول این دو شرط است.
ایران و ایالات متحده در نفرت از گروههای تروریستی سنی مشترک هستند. افزون بر این، ایران رابطهای نزدیک با جمعیت بزرگ شیعیان در افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و بحرین دارد. نفوذ ایران در این کشورها با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست. اگر بحث ساختار امنیتی منطقه باشد، ایران علاقه بیشتری به ثبات در منطقه دارد؛ چراکه با ثبات، نفوذش در منطقه افزایش مییابد.
[نویسنده با بیان این که] «تقریباً بر اساس هر استانداردی جامعهی ایران، نسبت به عربستان بسیار به جامعهی ما نزدیکتر است»[، مدعی است که] مردم ایران در سالهای اخیر سکولار شدهاند [و] «در مقابل، در عربستان سعودی، مذهب در تمام شئون زندگی غلبه دارد و تمام مغازهها باید در زمان نماز تعطیل باشند».
[او ادامه میدهد:] زنان ایران بسیار پویا و با قابلیت هستند و در کسبوکارهای مختلف مشغول هستند. زنان عربستان سعودی بدون اجازه مردانشان حتی نمیتوانند رانندگی کنند یا به سفر بروند. حملات یازده سپتامبر با طراحی و اجرای تعدادی از شهروندان سعودی شکل گرفت. تهران تنها پایتخت در کشورهای اسلامی بود که مردم آن، پسازآن حملات بهطور خودجوش با روشن کردن شمع، به ابراز همدردی با قربانیان آن حادثه پرداختند. بااینحال، فاصلهگرفتن ناگهانی از عربستان هم کار عاقلانهای نیست.
هر دو کشور به مدت طولانی نگاهی خصومتآمیز به منافع آمریکا داشتهاند. ایران این موضوع را آشکارا بیان کرده است؛ اما عربستان سعودی درحالیکه به دوستی با ما تظاهر میکند، پشت پرده کارهایش را پیش میبرد. آمریکاییها این موضوع را فهمیدهاند که عربستان سعودی کشوری خشن و سرکوبگر است. حتی بدتر، سعودیها تأمینکنندگان مالی کلیدی داعش، القاعده و طالبان هستند. آنها از خیریههایی حمایت مالی میکنند که ساخت مساجد و مدارس مذهبی را در دهها کشور برعهده دارند که در آن پسران خواندن قرآن و تنفر از آمریکا را یاد میگیرند. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده سال 2009 ادعا کرد «حامیان مالی در عربستان سعودی منبع قابلتوجهی از بودجهی گروههای تروریستی سنی را در سراسر جهان تأمین میکنند».
این گروههای تروریستی دشمن اصلی آمریکا در خاورمیانه هستند. ایران حتی بیشتر از ما از این گروهها متنفر است، زیرا یکی از اهداف آنها کشتن شیعیان است؛ اما عربستان سعودی از این گروهها حمایت میکند و درصدد توسعهی آنهاست. هر سیاستی برای حل بحران فعلی، باید این واقعیت را در نظر بگیرد.
بااینحال، همزمان، عربستان سعودی یکی از کلیدهای لازم برای باز کردن قفل یک آیندهی جدید برای خاورمیانه را نزد خود دارد. باوجود همهی کارهایی که عربستان سعودی علیه امنیت ملی ما انجام داده است، ما این کلید را فقط از طریق همکاری با این کشور به دست میآوریم. ضربه به عربستان میتواند خیلی موجه باشد و از نظر احساسی ما را راضی کند، اما نمیتواند انتخاب عاقلانهای برای سیاست خارجی آمریکا باشد. به دلیل اینکه عربستان سعودی حامی اصلی باندهای نفرتانگیز ترور بوده است، نفوذ زیادی روی این گروهها دارد که هیچ مسیحی یا شیعهای نمیتواند این نفوذ را داشته باشد.
هرکسی که به ارزشهای روشنگری باور دارد، دلیلی برای نفرت از عربستان سعودی دارد. ریختن بنزین به شعلههای آتش خاورمیانه توسط این کشور، دلیل دیگری برای نفرت از این کشور است. بااینحال، تنفر از یک کشور دلیل کافی برای قطع رابطه با یک کشور نیست. دیپلماسی هیچ ارتباطی با عواطف ندارد و فقط پیشبرد منافع ملی در آن مهم است.
ایالات متحده آمریکا با رسیدن به یک توافق هستهای با ایران در سال گذشته منافعش را پیش برد و با بهبود روابط خود با ایران بر پایهی این توافق، منافع بیشتری به دست خواهد آورد. بااینحال ما نمیتوانیم به عربستان سعودی پشت کنیم. چراکه هر دو کشور از تاثیرگذاران مسایل خاورمیانه هستند. نوعی از فهم متقابل بین آنها پیشنیاز خاورمیانه آرامتری است. تشویق دو طرف برای رسیدن به این فهم متقابل باید هدف اصلی دیپلماسی آمریکایی باشد.
ایران شریک بهتری نسبت به عربستان سعودی است، اما ما باید تا آنجا که ممکن است از ایجاد شرایطی که ما را مجبور به این انتخاب میکند، پرهیز کنیم.
انتهای پیام