«زیستن در چنبره اضطرار» | احسان شریعتی
احسان شریعتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «زیستن در چنبره اضطرار» نوشت:
وقوعِ پیاپیِ حوادثِ طبیعی از زلزله و سیل (پس از خشکسالی) گرفته تا ریزگردها و همهٔ آلودگیهای دیگر..، و از کرونا و آنفلوانزا و وبا و ابولا..، از آفات و بلایای «آفاقی» گرفته تا انقلابهای «انفسی» (انسانی-اجتماعی)، از قبیل رخدادهای سال گذشته از شورش و سرکوب آبان تا ترور دولتی سردار سلیمانی و تیراندازی خودی به هواپیمای اوکراینی و تا به دیروز، ناوچهٔ کنارکی، همه و همه، این پرسش جدی را پیش رویمان مینهد که راستی آیا ما میزیییم یا هر دم، فقط زندهمیمانیم؟ زندگانیم یا بازماندگان و باززندهماندگان اینهمه ابتلا و هر یک از این بلایای زمینی و آسمانی؟!
به هرحال، وضعیتِ کنونی ما را در نوعی «موقعیت مرزی» منحصر به فرد تاریخی قرار داده که بارزترین ویژگی آن «بیثباتی» است. تلاطم طبیعت که بهعلتِ بدسگالی و سوءمدیریتِ انسان تا مرز طغیان پیش رفته است، این بار همان تهدید همیشگی «طبیعی» نیست، چنانکه واگیری بیماریهای «پسامدرن» (ایدز و کرونا و..) دیگر همان امراض مسری مهلک و معروف در تاریخ (طاعون و وبا و..) نیست، زیرا در اینجا دخالت فنآورانه (تکنوکراتیک) انسان، وجه و ماهیت و جهش و کیفیت متفاوتی را به آنها افروده است.
همچنین، «آفات و بلایای طبیعی» از این دست میتوانند چنان به وخامت بحرانهای تودرتوی اجتماعی و فرهنگی نیز بیانجامند که بیش از پیش موجب برآمدنِ رکود اقتصادی، رشد اقتدارگرایی و خطر جنگهای تازهٔ منطقهای و جهانی شوند.
و اما، واکنشِ بخردانه و متناسبِ ما در برابر این موقعیت مرزی در میانهٔ حیات و ممات چه میبایست و میتوانست باشد؟
درچنبرهٔ بحرانهای تودرتوی رویاروی ما، از طغیانِ آتشفشانِ طبیعت گرفته تا شورش و اجتماع و اقتصاد، از بیکاری و فقر و فساد و فلاکت و..، تا بحران عمیقتر فرهنگی، اخلاقی، معنوی، و دینی..، وظیفهٔ انسانی ما دفاع از حقِ زیستنی شایستهٔ شأن (ارج و کرامت یا شایستگی ذاتی) انسان است و تلاش و استقامت برای حفظ خویش و ادامهٔ بقا در این موضع (همان «کوناتوس» اسپینوزا).
برای بازیافتن توانِ مقابله با این موقعیتِ «پساکرونایی» (بازگشت به زندگی و ازسرگیری کارها)، حیاتیترین وظیفهٔ امروز ما، تغییر سبک زیست و ترک عادتهای نادرست گذشته است. زیستن در وضعیت اضطراری دایمی شروط و مقتضیات خاص خود را میطلبد. چگونه زیستن، از چگونه بسر بردن در جهان، در جوار طبیعت و در داد-و-ستد با دیگران،آغاز میشود.از چه و چگونه خوردن و آشامیدن و پوشیدن و سکنیگزیدن، و..، برآوردن همهٔ نیازهای «طبیعی و ضروری» (به اصطلاح اپیکور).
در این ماه «رمضان» ویژه که برای برخی هنوز ماه خویشتنبانی و خودسازی یا ارزیابی نفسانی است (چنانکه برای خیلیها هم «قوزی بالا قوز» سایر بلایا و بحرانها)، میتوانیم چنین سبک نوینی از زیستن اضطراری (در اورژانس) را با بهروزسازی و تغییر-و-تحول در عادات و ساز-و-کارهای سابق، از نو بیآغازیم.
و عبادت، بهمعنای، از خویش راهی هموارساختن (عبد الطريق..)، جز با خودآگاهی (تفکر الساعه..) بدست نمیآید، در غیراینصورت، چنانکه امامِ انسان، علی میآموخت «بسا روزهداری که از روزهاش جز گرسنگی و تشنگی بهرهای نبرد و ..»؛
زیرا همو از پیامبر آموخته بود که:
«یا علی از جملۀ طاعاتِ راه، برگزین تو سایۀ بندۀ اله
هر کسی در طاعتی بگریختند، خویشتن را مَخلَصی انگیختند؛
تو برو در سایۀ عاقل گریز، تا رهی ز آن دشمن پنهانستیز؛
از همۀ طاعات، اینَت بهتر است، سَبق یابی بر هر آن سابق که هست!»
انتهای پیام