خرید تور نوروزی

تحلیل و نقد عباس عبدی درباره سخنان اخیر خاتمی

«عباس عبدی»، تحلیلگر سیاسی، در پاسخ به این پرسش که «آیا سخنان اخیر آقای خاتمی را باید نوعی اعلام بازنشستگی سیاسی قلمداد کرد یا اینکه خاتمی می‌خواهد از این به بعد نه رهبر سیاسی بلکه رهبر معنوی اصلاحات باشد و از وقایع سیاسی کمی دورتر بایستد؟» به یوورنیوز گفت:

«کسانی که آقای خاتمی را خوب می‌شناسند، می‌دانند که از حرف‌های آقای خاتمی نمی‌شود دقیقا استنتاج کرد که چه کار می‌خواهند بکند؟ نه اینکه حرف‌هایش با اهدافش بی‌ربط باشد ولی رابطه چندان مستقیمی هم بین ذهنیت و سخنان وی با هدفش وجود ندارد.»

وی افزود: « به نظر من از سخنان اخیر خاتمی نمی‌توان استنتاج کرد که ایشان می‌خواهد بازنشستگی خودش را اعلام کند. در عین حال خاتمی هم می‌خواهد باشد هم می‌خواهد نباشد. گیر و پیچی که در کل سخنرانی ایشان وجود داشت، همین خواستن و نخواستن توام بود. آقای خاتمی آن‌جا که می‌خواهد رهبری اصلاحات را داشته باشد، می‌پرسد آن‌هایی که می‌گفتند باید جامعه‌محور باشیم، در بحران کرونا چه کار کردند؟ این سوال از بیرون اصلاحات است. سوال کسی نیست که در درون جناح اصلاح‌طلب قرار دارد. اگر آقای خاتمی مخالف مشی این افراد بود، باید جلوی آن‌ها را می‌گرفت و می‌گفت من موافق فلان ایده هستم و آن اصلاح‌طلبان را ملزم می‌کرد که مسیر مد نظرش را بروند. این بخش حرف‌های آقای خاتمی از بیرون جناح اصلاح‌طلب مطرح ‌شد ولی بخش عمده حرف‌های وی از درون این جناح مطرح می‌شد.»

این فعال سیاسی تاکید کرد: «وقتی که آقای خاتمی از درون اصلاحات اظهار نظر می‌کند، طبیعتا در جایگاه رهبری جناح اصلاح‌طلب قرار دارد. گیر اصلی جامعه ما شکاف قدرت و مسئولیت است. آقای خاتمی علنا هیچ مسئولیتی را نمی‌پذیرد ولی در پشت صحنه جناح اصلاحات، کاملا از موضع قدرت عمل می‌کند.

من در یکسال اخیر یکبار آقای خاتمی را دیدم و به ایشان پیشنهاد کردم که شما کلاً کنار بکشید و این موضوع را اعلام کنید و دیدارهای سیاسی‌تان را هم حذف کنید. وقایع سیاسی هم هر طور که می‌خواهد پیش برود. در این صورت خیال سیستم از خاتمی راحت می‌شود و خیال خود خاتمی هم راحت خواهد شد. البته این پیشنهاد به این معنا نبود که آقای خاتمی دیگر هیچ وقت به سیاست نپردازد بلکه به این معنا بود که ممکن است شرایط به گونه‌ای عوض شود که بازگشت به خاتمی میسر شود.

ولی وقتی هم هستید هم نیستید، نتیجه همین وضعیتی فعلی می‌شود. در این شرایط، گروه‌های اصلاح‌طلب به جان هم می‌افتند و همه ما شاهد این وضع هستیم.»

عباس عبدی در پاسخ به این سوالات که «آیا می‌توان گفت نحوه مقابله حکومت ایران با کرونا، زمینه لازم برای همبستگی اجتماعی و آشتی ملی را فراهم کرده؟ و آیا ممکن است رهبر ایران این بار از پیشنهاد خاتمی استقبال کند؟» می‌گوید:

«به نظرم ایده آشتی ملی همان موقع هم خوب مطرح نشد. آشتی ملی تعبیر تندی است برای جامعه ایران. آشتی ملی بعد از یک جنگ داخلی شکل می‌گیرد. مثل جنگی که در عراق یا سوریه شاهد آن بوده‌ایم. بهتر بود آقای خاتمی این تعبیر را به کار نمی‌برد. الان هم بهتر است از این تعبیر پرهیز کند. چون این تعبیر تبعات خاص خودش را دارد. اما مضمون این تعبیر درست است. یعنی ما باید به سمت نوعی تفاهم برویم. ولی نکته این است که حرکت به سمت این تفاهم، با توصیه‌‌ اخلاقی محقق نمی‌شود. ما اصلا در سیاست این حرف‌ها را نداریم. »

وی افزود: «واقعیت این است که وضعیت سیاسی ایران ناپایدار است. من نمی‌دانم حکومت هم چنین تفسیری از شرایط موجود دارد یا نه. موضع ظاهری حکومت اهمیتی ندارد. نظر واقعی‌اش مهم است. حاکمان باید ببینند که آیا تفاهم ملی به نفعشان است یا نه. در واقع آشتی یا تفاهم ملی فرایندی است که باید نفع طرفین در آن تضمین شده باشد. بنابراین این امر به مثابه یک خرید و فروش است. در خرید و فروش، خریدار باید کالا را به قیمت مناسب بخرد و فروشنده هم باید سود کند. بنابراین طرفین با هم چانه می‌زنند تا نفعشان محقق شود. »

وی تاکید کرد: «من در جریان اصلاح‌طلب گرایشی به ارزشگذاری برای کالای آشتی یا تفاهم ملی نمی‌بینم. بنابراین طرف مقابل هم هیچ توجهی به این پیشنهاد نمی‌کند. به نظرم بحث این نیست که سیستم از این پیشنهاد استقبال می‌کند یا نه. بحث اصلی این است که برای سیستم روشن نیست در ازای آشتی ملی چه چیزی باید بدهد و چه چیزی در ازایش دریافت می‌کند. بنابراین فکر نمی‌کنم چنین امری بوقوع بپیوندد. مگر اینکه شرایط به گونه‌ای رقم بخورد و مسیر به گونه‌ای طی شود که آقای خاتمی بتواند این پیشنهاد را در یک بسته مشخص عرضه کند که این بسته برای طرف مقابل مقرون به صرفه باشد. فکر می‌کنم اگر قرار است این اتفاق رخ دهد، در انتخابات سال ۱۴۰۰ شاهد آن باشیم. اگر چنین نشود، نمی‌دانم پس از آن چه خواهد شد.»

وی درباره رابطه کرونا و آشتی ملی گفت: «اما درباره اینکه کرونا می‌تواند زمینه‌ساز آشتی ملی باشد، باید بگویم یک سیاستمدار به ارتباط مستقیم این امور کاری ندارد. او همیشه سعی می‌کند از هر فرصتی بهره‌برداری خودش را بکند. فارغ از اینکه کرونا به آشتی ملی ربط دارد یا نه، این ویروس وضعیت جدیدی در جامعه ایران ایجاد کرده و آن اینکه همه را در معرض خطر قرار داده است، اوضاع اقتصادی را احتمالا بدتر خواهد کرد و نهایتا اینکه می‌تواند حس یکی بودن ایجاد کند و تمایزات قراردادی و غیراصیل عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و دینی را بی‌‌اعتبار کند و ما را فرا بخواند به بازگشت به وجه مشترک انسانی‌‌مان. همه این چیزها می‌تواند بهانه‌ای باشد برای پیشبرد ایده آشتی ملی.

اما نحوه مقابله حکومت با کرونا لزوما ربطی به آشتی ملی ندارد، ولی به نظرم این امر مستمسک خوبی برای طرح آن پیشنهاد است و خوب و پسندیده است که یک سیاستمدار این چیزها را بیان کند.»

محمد خاتمی در سخنرانی‌اش بر تغییر سیاست خارجی برای حل مشکلات بنگاه‌های بزرگ تاکید کرد و ضمنا گفت مشکلات کشور عمدتا ناشی از عملکرد خود ماست نه عملکرد دشمن. از سوی دیگر او درباره سیکل خشونت به گونه‌ای سخن گفت که گویی اعتراض خیابانی مردم مصداق خشونت است.

عباس عبدی درباره این بخش از سخنان خاتمی و اینکه انتقاد دوجانبه خاتمی از حکومت و جامعه، اگرچه به ضرر خود اوست، آیا ممکن است نهایتا به سود جامعه و حکومت تمام شود، گفت:

«این قبیل سخنان درباره منشأ مشکلات ما، که بسیاری از افراد مطرح می‌کنند، درست است و کاربردش جلب توجه بیشتر به منشا داخلی مشکلات است. حتی تحریم‌ها و سیاست خارجی هم یک مساله داخلی است برای ما. تحریم‌ها در خلأ و انتزاع شکل نمی‌گیرند. ایران سیاستی را، درست یا غلط، اتخاذ کرده است و یکی از تبعات آن تحریم بوده است.

بنابراین به نظرم هر دو حرف خاتمی درست است. یعنی سیاست خارجی باید تا حدی متحول شود و مشکلات کشور عمدتا ناشی از عملکرد خود ماست. سیاست خارجی را بدون در نظر گرفتن سیاست داخلی نمی‌توان بررسی کرد. اصولا مشکل ما در سیاست داخلی و وحدت نیروهاست. مشکل خارجی فرع بر این مشکل داخلی است اما به هر حال همه این عوامل اثرگذارند در وضع امروز ما.»

وی افزود: «اما من قسمت دوم سخنان خاتمی، یعنی انتقاد وی از سیکل خشونت را بیشتر در نقد سرکوب برداشت کردم. آقای خاتمی درباره اینکه حضور مردم در خیابان مصداق خشونت است یا نه، به نظرم اظهار نظری نکرد. او یک مقصودی داشت و تلاش کرد به نحوی آن را بازگو کند. حرف او این بود که اگر مردم برای اعتراض به خیابان‌ها بیایند، فارغ از اینکه حق دارند چنین کاری انجام دهند یا حق ندارند، سیستم مردم را سرکوب می‌کند و این منجر به یک سیکل خشونت می‌شود. اینکه سیستم حق دارد چنین کاری بکند یا نه، به هیچ وجه در حرف‌های خاتمی مطرح نشد.»

وی درباره برداشت خود از سخنان خاتمی افزود: « در واقع خاتمی به هیچ وجه مردم را مقصر ندانست؛ چون اگر می‌خواست مردم را مقصر قلمداد کند، اساسا به مردم می‌گفت شما حق اعتراض خیابانی ندارید. به نظرم این بخش سخنان آقای خاتمی، به نحو غیرمنصفانه‌ای از سوی برخی افراد تحلیل شده است و اتفاقا نکته کلیدی سخنانش همین بود. ولی این حرف‌ حتی اگر به ضرر خاتمی باشد، او خط مشی کلی‌اش را بیان کرد. سیاستمدار باید انتخاب کند. اگر مسیری را انتخاب کند که طرفین یک تقابل از مسیر او آزرده شوند، او باید تبعات انتخابش را بپذیرد.

آقای خاتمی این مسیر را انتخاب کرده و نمی‌تواند برخلاف این مسیر حرف بزند. اما حرف‌ آقای خاتمی درباره پرهیز از بازتولید سیکل خشونت را نباید نصیحت دانست. این سخن او راهبرد و خط مشی سیاسی‌اش بود.»

انتهای ‌پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. ظاهرااقای عبدی درکرات دیگری می زیند…..دقیقا بهترین انتخاب اشتی ملی است…چرا نباشد؟؟؟؟تاکی این زخم لای استخوان حصر ادامه داشته باشد؟؟؟ایا اساسا نتیجه معقول ومشروعی میتوان برایش متصور بود؟؟؟؟؟هرروز وهردم دشمنان دشمنان وبرای مصادیقش ….فعالان حقوق بشر….فعالان محیط زیست…فعالان صنفی…فعالان دانشجویی….دائما یک گرایش عرفانی ویا تصوف…اگر دشمنند…پس تنازعی هست…کی تفاهمی شایسته دراین دیار اغاز میشود؟؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا