نطق پزشکیان درباره ی اصل 15 و نام میرحسین و خاتمی
نماینده ی کنونی و منتخب مجدد مردم تبریز در مجلس، صبح امروز – دوشنبه – در مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود، به چند موضوع مهم از جمله اصل 15 قانون اساسی، ردصلاحیت ها و جلوگیری از انتشار تصویر و خبر میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی پرداخت.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل نطق میان دستور دکتر مسعود پزشکیان به نقل از سایت دفتر وی در پی می آید:
با عرض ادب و احترام به روح پاک حضرت امام و به یاد شهیدانمان خدمت شما عزیزان سلام عرض می کنم.
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو / و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو / هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن / وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو / رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها / وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو / باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
تشکر از مردم
در این انتخابات ملت بزرگ ایران و بخصوص مردم شریف و غیرتمند تبریز و حومه بنده را با لطف خود مورد عنایت قرار دادند در این صحنه ها از برادران و خواهرانی که بی منت خانه، پول، وقت و همه کارشان را در اختیار ما قرار دادند نمی دانم با چه زبانی تشکر کنم از همه عزیزان تشکر می کنم با تمام وجود از صمیم قلب و برای همه آنها تلاش خواهم کرد که زبان گویای مردم بزرگ باشم.
اعتراض به ردصلاحیت ها
اما متاسفم که عده ای از برادران ما نتوانستند در این رقابت حضور پیدا کنند و این روند تایید صلاحیت ها ذهن آدم را مشغول میکرد. قضاوت باید طوری باشد که دشمن انسان از عدالت انسان شک نکند و ناامید نشود.
ما در این جریانات افرادی را اجازه ندادیم بیایند و قانون ما روند را طوری طراحی کرده بود که نمی توانستند از حق خود دفاع کنند فقط می توانستند نامه بنویسند و اعتراض کنند من خودم را وقتی جای هر یک از این عزیزان می گزارم احساس می کنم منصفانه نیست آدم را محکوم کنند و جایی جواب ندهند که به چه گناهی محکوم شده ای ، به چه گناهی از عرصه رقابت باز ماندی و در این فرصت برای شورای محترم نگهبان هم امکان ندارد هشت هزار نفر را بررسی کند.
از نظر اعتقادی وقتی از بیرون به این مساله نگاه می کنی جای سوال دارد که چرا باید عده ای بدون اینکه بتوانند حرفشان را بزنند نتوانند در میدان رقابت کنند. در هیچ محکمه ای محاکمه نشده اند و حکمی برایشان صادر نشده است اما محکوم شده اند ؟
خدا من را ترک آفریده
اما بحث های بعدی یکی اصل 15 قانون اساسی است؛ قانون اساسی به همه قومیت ها و ملت ها اجازه داده است که به زبان خود حرف بزنند و به زبان خودشان بنویسند ودر مدارس باید بشود به زبان خودشان درس داد.
وارد 38 امین سال انقلاب شدیم ما نمی توانیم در مدارس به زبان خودمان حرف بزنیم و بنویسیم زبان فارسی زبان اصلی ما است ولی وقتی کسی ترک است باید بتواند به زبان ترکی در مدرسه بنویسدو یاد بگیرد.
باید کرد در مدرسه کرد بنویسد، این قانون است نمی شود عده ای به سلیقه خودشان اجازه ندهند مردم به زبان خودشان حرف بزنند و اگر حرف زدند بگویند شما پان ترکیست هستید ویا پان کردیست و … هستید مردم از ما قانون را می خواهند، حقشان را می خواهند،
خدا من را ترک آفریده بنده اینکه اینگونه خلق شدم شاکر خداوند هستم و هیچ زبانی وقومیتی نمی تواند خود را از من برتر بداند همانگونه که من خود را از کسی برتر نمی دانم در نتیجه پیش خداوند تقوا برتر است پس کسی حق ندارد زبان و فرهنگ ما را مسخره کند چه از رسانه چه هر جای دیگر . ما قانون و شرع را می خواهیم اینکه کسی فکر کند از ما برتر است در هیچ ذهنی نمی گنجد
آزاد اندیشی؟!
موضوع بعدی که می خواهم اشاره کنم ، کرسی های ازاد اندیشی است . مقام معظم رهبری فرموده در دانشگاه باید کرسی آزاد اندیشی گذاشته شود، نمی شود در کرسی آزاد اندیشی تو نتوانی اسم رییس جمهور گذشته را بیاوری اسم نخست وزیر را بیاوری و بعد بگویی آزاد اندیشی و اگر اسمشان را آوردی متهم شوی و برایت پرونده درست کنند.
من باید بتوانم آنچه در دلم است را بگویم آن کسانی که می فهمند و می دانند این عقده ها و گره ها را باز کنند نه اینکه برای این عقده ها، گره دیگری اضافه کنندباید بشود نام اینها را برد.
وقتی ما اجازه این چنین حرف زدن را نمی دهیم، اجازه تصویر رییس جمهور را نمی دهیم در رسانه پخش شود به ما نگاه کنند می گویند اینها تاریخ را نیز همینگونه بر ما نوشته اند واین قابل قبول نیست.
کرسی دانشگاه باید کرسی آزاد اندیشی باشد که مردم بتوانند حرفشان را بزنند تا اندیشمندان آگاهانه نقد کنند.
مکانیسم پرداخت ظالمانه
موضوع دیگر مشکلات مردم است که فرصت مفصل تری لازم است امکا در مشکلات مردم مکانیسم پرداخت در مملکت ما ظالمانه است نمیشود یک معلم و کارمند یک و دو میلیون و بازنشسته هفتصد هشتصد هزار تومان پول بگیرد و این طرف فردی پنجاه تا دویست میلیون حقوق داشته باشد این ظالمانه است و مجلس موظف است این را حل کند و اگر حل نکند در حق این مردم ظلم است.
یاشاسین ایران – یاشاسین آذربایجان
انتهای پیام
در مورد قومیت ها و حق گویش به زبان مادری کاملاً درست می گن، البته ما «ملّت» ها نداریم! «ملّت» یکی ست و اون هم «ملّت» ایرانه. در مورد ممنوعیت های بی جا و خلاف قانون هم خود شما می تونید به عنوان نماینده ی مردم، خط شکن باشید. شما از نظر قانون، دارای مصونیت هستید، نام ابن آقایان رو ذکر کنید و هراس نداشته باشید.
اقای پزشکیان ما ترک نیستم ترک زبان هستیم. ما ایرانی هستیم.
من هم يك ايراني هستم و ترك . نه فارس براي همين با نظرات آقاي پزشكيان كاملاًموافق هستم . كشور سوئيس يك كشور چند مليتي و زباني است آيا آنجاهم مردم مجبورند صرفاً به يك زباني رسمي تكلم كنند؟ با ديگر نظرات ايشان موافق هستم .
سلام ،
نمیدانم به زبان نیاوردن اسم آقای خاتمی را باید عجیب تلقی کرد یا شرم آور و یا مضحکه ای تلخ و …
آخر چطور در کتابها و کلاسها و همه جا،میتوان از چنگیزخان – معاویه- ناصرالدین شاه -ابن سعد- ملیجک و بسیاری دیگر از زباله های تاریخی دیروز و امروز،سخن گفت،مقاله نوشت و تحلیل و نظر ارائه کرد، اما در مورد آقای خاتمی که گناهش فقط محبوبیت در نزد کثیری از جامعه میباشد،اینگونه رفتار کنیم !؟ آیا، عقل سلیم، وجدان بیدار و جهان کوچک شده امروزی، ما را به جرم بیخردی بازخواست نخواهد کرد؟
با تمام ارادتی که به جناب پزشکیان دارم، در جائی که شما معتقدید / باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی؟ آنوقت خودِ جنابتان می گوئید، رئیس جمهور سابق و نخست وزیر سابق!؟ چگونه باید لایق جانان شد؟ لااقل شما که می دانید یک پیام 2 دقیقه ای آقای خاتمی، یعنی آمدن یا نیامدن یک جمع 10 میلیونی به پای صندوق رآی میباشد! پس چرا از بردن نام ایشان استنکاف می کنید!؟ آن زمانی که باید اندر دل آتش درآئی و پروانه شوی، چه زمانی است؟ این عبارات مملو از عشق و عرفان و چگونه زیستن، فقط برای دکلمه و به به و چه چه شنوندگان آن نیست! اینها درس زندگی است و تمامآ کاربردی است! خاتمی و موسوی و… مورد احترام و وثوق منِ ایرانی هستند و شما هم نماینده منِ ایرانی! به شما رآی و تریبون دادیم که خواسته قانونی و حقوقی ما را بیان و پیگیری کنید! لطفآ به این بدیهیات توجه بفرمائید.
آقای پزشکیان بارها تا به حال نام آنها را آورده و در اینجا احتمالا می خواسته به سابقه ی مسوولیت آنها اشاره کند
گفتار آقای پزشکیان در مورد ترک بودن و عدم برتری قومیتی و مسخره کردن فرهنگ یا زبان به گونه ایست که می توان این جمله از نهچ البلاغه را مصداق آن قرار داد: سخن حقی می گوید ولی از آن باطل می جوید.
جایگاه این بزرگوار به جهت کوشش هایشان میان مردم فهیم بالاتر از آن است که نیاز داشته باشند با این حرف ها پایگاه مردمی-قومیتی برای خود ایجاد کنند.
آقای دکتر پزشکیان قبل از این که این حرفا رو بزنن چند دورست که با رای بالا نماینده مردم تبریز شدند نمونش هم این رای گیری آخری پس ایشون پایگاه مردمی قوی دارند !!!!!!
«فأحبب لغیرك ما تحب لنفسك و اكره له ما تكره لها(1)؛ آنچه كه براى خود دوست میداری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمىپسندى، براى دیگران هم مپسند.
شما هم سخن باطل میگویی و فکر میکنی در راه راستی