شتاب در نقد!
دکتر داود فیرحی، استاد حقوق دانشگاه تهران در یادداشتی تلگرامی با عنوان «شتاب در نقد!» نوشت:
19 اردیبهشت 99 و به همت انجمن اندیشه و قلم، گفتاری بود با عنوان؛ “فقه و روشنفکری دینی؛ ضرورت پل سازی.
این گفتار [لینک] به دلیل اهمیت موضوع بازتاب هایی داشت و نقدها و اعتراض هایی را بر انگیخت که همه نیکو است و ارزش بسیار دارد. سعی خواهم کرد در این باره بیشتر بدانم و باز هم بگویم و بنویسم. اما یک نکته منفی و متاسفانه برجسته نیز دیده می شود که ظاهراً در حال تبدیل شدن به عادت رایج است و اینجا بدان می پردازم و آن “عبورنقدها از عیار نقد” است؛
در منتخب قابوسنامه است؛ ” اگر از گران سنگی و آهستگی نکوهیده گردی، دوست تر دارم تا از سبکساری و شتابزدگی ستوده گردی”.
شتابزدگی، اغلب، نکوهیده است و در حوزه نقد و علم، نکوهیده تر. قابل درک است که شبکه های اجتماعی همگان را به مطالب “فست فودی” عادت داده و ذائقة فرهنگی ما را تغییر داده است،لیکن سرایت آن به اصحاب قلم یاللعجب است؛
سلیقه عمومی جامعه ما مشهور به مشکل پسندی و تلاش در تشخیص اصیل از غیر آن بوده است و در حلقه های مباحث علمی نیز همواره توصیه می شد؛ “علیکم بالمتون لا بالحواشی؛ متن را بنگرید و از افتادن در تله حاشیه ها پرهیز کنید”.
سنت نقد دو قاعده نیکو داشت؛
– نخست این که ناقد سعی می کرد عصاره ادعای نویسنده یا گوینده را با مراجعه مستقیم و استناد دقیق به متن یا گفتار، صورتبندی و ایضاح نماید؛
– ثانیاً با طرح فروض و احتمالات ممکن، نقدهای وارده را در قالب “گزاره های شرطی” طرح و توسعه دهد. به عنوان مثال اگر مقصود و مدعا چنان باشد، چنین نقدی بدان وارد است.
اما نقدها (بر فقه و روشنفکری دینی)بیشتر اعتراض بود در قالب نقد!
طبق معمول، شبکه های اجتماعی و نشریات هرکدام به اقتضای سلیقه خود بخشی از متن را بریده و برجسته می کنند، لیکن از دوستان دقیق النظر انتظار می رفت که نقد و اعتراض خود را بر اصل مدعا و متن استوار نمایند و نه بریده جراید. از یکی دو تن از این دوستان اندیشمند پرسیدم که اصل گفتار را ملاحظه کرده اند یا نه؟ فرمودند؛ “اصل متن را مراجعه نکرده ام، از سایت ها و کانال های مختلف دیدم”!!!
باری، بحث از نسبت فقه و روشنفکری دینی چنان ارجمند است که ارزش گفتگو و نقادی بسیار دارد.
انتهای پیام