در تغییر نام خیابانهای قدیمی تهران عمدی وجود دارد؟
/ اینجا بلوار فردوس است نه ناصر حجازی /
یوسف منصوری، انصاف نیوز: «وقتی نام خیابان نسبتاً بزرگی تغییر پیدا میکند از لحاظ هزینه تحمیل شده بر شهر و شهروندان بیش از آتش گرفتن ساختمانی چون پلاسکو است.»
اینها بخشی از صحبتهای رضا شیرازیان پژوهشگر نقشههای شهری دربارهی ضرر و زیانهای تغییر نام خیابانها در گفتوگو با انصاف نیوز است.
آذر ماه ۹۸ مخدوش شدن تابلوی خیابان ناصر حجازی، یک روز بعد از تغییر نام بلوار فردوس به ناصر حجازی به سرعت خبرساز شد؛ خبری که در فضای استقلال و پرسپولیس به کُرکُریهای این دو تیم ربط داده شد ولی با گذشت حدود پنج ماه از این نامگذاری، همه نام قدیم خیابان را استفاده میکنند.
جوانی ۲۲ ساله که به گفته خودش از زمان تولد در این محل زندگی کرده است، اعتراضش به عوض شدن نام خیابان را اینگونه میگوید: «یک خیابان دیگه رو به نام حجازی میزدن، یا یک خیابان جدید میساختن اسمش رو هر چی دلشون میخواست میگذاشتن، اینجا خودش اسم داره!»
تغییر نام خیابانها در تهران اتفاقی است که در طی سالیان گذشته به شکلهای مختلف صورت گرفته است که با عوض شدن جریانهای حاکم بر شهرداری و شورای شهر متوقف نشده و حتی در دورههای مختلف سرعت گرفته است. در دورهی حاضر نیز با اینکه سعی شده در فرآیند تغییر نام از اسامی هنرمندان شاخص و ورزشکاران محبوب استفاده شود، اما عدم توجه به کاربردی بودن اسامی و جای داشتن نام خیابانها در بخشی از هویت محلات، مورد انتقاد بخشی از شهروندان و فعالان فرهنگی پایتخت قرار گرفته است.
برای بررسی تاریخچه و خسارتهای تغییر نام خیابانها با رضا شیرازیان پژوهشگر نقشهها و اطلاعات مکانی شهر تهران به گفتوگو پرداخته ایم.
رضا شیرازیان دارای مدرک کارشناسی عمران و کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و محوطههای تاریخی از سال 78 با شناسایی آثار تاریخی شمیران و مطالعه و مرمت بناها و بافتهای تاریخی کار خود را آغاز کرد. انتشار راهنمای نقشههای تاریخی تهران 91 ، اطلس تهران قدیم 94 ، تهراننگاری- بانک نقشهها و عناوین مکانی تهران قدیم 96 و تهراننگاری- طهران در مطبوعات دوره قاجار (دورههای ناصری و مظفّری) 97 بخشی از سوابق پژوهشی مرتبط این پژوهشگر با اطّلاعات مکانی شهر تهران است. وی دو دوره برگزیده جایزه پژوهشی تهران است و جلد دوم کتاب تهراننگاری او نیز در جایزه کتاب سال 1397 شایسته تقدیر شناخته شد.
انصاف نیوز: مصاحبه را با این سوال شروع کنیم؛ اهمیت نام خیابانها در چیست؟
رضا شیرازیان: در طول روز همیشه با نشانیهایی در شهر سروکار داریم، که در رأس آن نام خیابان و کوچه است. هر خیابان یا کوچه با در نظر گرفتن ابعاد آن دارای حوزهی نفوذی است، به عنوان نمونه یک کوچهی کوچک با ۳ پلاک ثبتی ممکن است محل زندگی دهها نفر یا یک خیابان با چندین کوچه – بسته به تعداد واحدهای آن – میتواند محل زندگی چند صد تا چندین هزار نفر باشد. نام خیابانها نه تنها پُلی ارتباطی بین اجزا و اسناد یک شهر است، بلکه ارتباط میان شهروندان با یکدیگر، ارتباط شهروند با شهر و حتی ارتباط شهروند با گذشتهی خودش را نیز فراهم میکند.
با توجه به مطالبی که در مورد کاربردی بودن نام خیابانها عنوان کردید چرا در حال حاضر نام خیابانها با تغییرات پی در پی مواجه میشود؟
در ایران مواجهه با نام خیابانها، همواره با دیدی سمبلیک و نمادین بوده و اهمیت کاربردی نامها در زندگی روزمره مورد توجه قرار نگرفته است. در هر دوره گمان بر این بوده که بهترین و سادهترین راه برای نکوداشت شخصیتها یا وقایع، تغییر نام است و متأسفانه به اینکه اسامی خیابانها و معابر یک کد فنی و زیرساختی شهر و یک ابزار ارتباطی است توجهی نشده است. از بررسی نقشههای متعدد تاریخی تهران در مییابیم روند تغییر نام خیابانها یک پدیدهی جدید و منحصر به امروز نیست و در دورههای قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بارها اتفاق افتاده است.
نکتهای که در اینجا مورد غفلت واقع شده این است که با هر تغییر نام خیابان، برای اسناد و خاطراتی که با گذشت سالیان شکل گرفته است چه اتفاقی میافتد؟
آیا میتوانید در مورد اسناد شهری و خسارتهایی که بعد از تغییرات نام خیابانها به آنها وارد میشود بیشتر توضیح دهید؟
نگاه اعضای شورای شهر به تغییر نام خیابانها و خسارتهای وارده محدود به ضرر و زیانی است که واحدهای تجاری برای تعویض کارت ویزیت و سَربرگ متحمل میشوند، در صورتی که خسارت به واحدهای تجاری تنها بعد کوچکی از این ماجراست و این شامل تمام اسناد و خاطراتی میشود که ساکنین یک محله با آنها سر و کار دارند و به همهی اینها از اعتبار افتادن اسناد شهری را هم میتوان اضافه کرد.
برای مثال بررسی سوابق زیرساختی (لولههای آب و گاز و خطوط برق و …) معبر یا خیابانی که در طی چند سال چند بار نام آن تغییر کرده، در آرشیو ادارات به سختی صورت خواهد گرفت و همهی افراد، تمامی نامهای تغییر یافته را به یاد نخواهند داشت! مشکل بعدی جامع و مکانیزه نبودن سیستمهاست. دسترسی نداشتن به سوابق کامل اطلاعات مکانی در نهایت منجر به گرفتن تصمیمات اشتباه و تحمیل هزینههای چندباره به شهروندان میشود.
جالب اینجاست که بعضی از دوستان فکر میکنند این اشتباهات موردی و محدود است، در صورتی که در طول سال بارها از این دست اشتباهات برای شهر رخ میدهد و سالانه میلیاردها تومان به شهر و شهروندان خسارت میزند.
اضافه بر اینها در فرآیند تغییر نامها اسناد مرتبط با املاک مفقود میشوند و راههای ارتباطی از بین میروند. برخلاف اینکه مسئولان شهری گمان میکنند سوابق منسجمی از نقشهها و اسناد در اختیار است، بنده به عنوان پژوهشگری که سالهاست در این حوزه کار کردهام و مراجع اسنادی متعددی را در این ارتباط منتشر کردهام شهادت میدهم که هیچ آرشیو منسجم و کاملی از اطّلاعات مکانی تهران وجود ندارد. و آرشیوهای محدود موجود هم در عمل چندان مرتب نیستند. به غیر از نقشهها و اطّلاعاتی که در سیستم الکترونیکی شهرداری تهران موجود است، سالانه دهها گروه شغلی دیگر نقشهها و اسناد مختلفی منتشر میکنند (مانند نقشهها و اطلسهای گردشگری یا تجاری) که با تغییر اسامی خیابانها از اعتبار افتاده و باطله میشوند و امکان استفاده از آنها وجود نخواهد داشت. این هم بخشی دیگر از خسارت مادّی وارد شده به شهر و شهروندان است.
خسارات وارده از تغییر اسامی بر شهروندان، در تعامل با یکدیگر چگونه است؟
وقتی نام خیابان نسبتاً بزرگی تغییر پیدا میکند از لحاظ هزینه تحمیل شده بر شهر و شهروندان بیش از آتش گرفتن ساختمانی چون پلاسکو است، با این تفاوت که این هزینهی پنهانی، تدریجی و تجمیعی به شهر تحمیل میشود. آتشسوزی چون شعله و دود دارد به چشم میآید، در حالی که هزینههای پنهان تغییر اسامی خیابانها دیده نمیشوند. به عنوان مثال شهروندان برای پیدا کردن نشانی، با وجود دو نام (قدیم و جدید) هر روزه دچار اشتباه یا سردرگمی شده و زمان بیشتری سطح خیابانهای شهر را اشغال میکنند و این امر باعث افزایش ترافیک شهری میشود، ولی نقش این عامل در ترافیک و اقتصاد شهر دیده نمیشود. خیابان ژیلا در منطقهی فرشته پس از انقلاب به خیابان تختی و اخیراً نیز به خیابان جلیل شهناز تغییر نام داده شد، یعنی سه بار تغییر نام در طی نیم قرن! واقعاً تأسفبار است و نشانه کاملی از ناآگاهی است.
در شورای شهر تهران، کمیسیونی برای نامگذاری معابر و خیابانهای های تهران وجود دارد یعنی در این جلسات به ابن موضوعات پرداخته نمیشود؟
در کارگروههایی که برای این کار تشکیل میشود اغلب افراد اداری حضور دارند و اظهارنظر میکنند و پژوهشگران شهری باتجربه در این تصمیمگیریها دخیل نیستند. هرچند به شکل صوری روند کارشناسی وجود دارد، اما عملاً کارشناسیهای ضعیف و در یک بستر فکری نامنسجم انجام میشود.
اعتراض به تغییر نام خیابان ها همیشه از طرف ساکنان محلی وجود داشته و در موارد جدید اعتراض از سمت کارشناسان هم اضافه شده به نظر شما چرا به این انتقادات ترتیب اثر داده نمیشود؟
تغییر نام خیابانها کاری پوپولیستی است و گروهی فکر میکنند که اگر به تغییر نامها اعتراضی صورت میگیرد به معنای مشکل با اشخاص یا تفکرات است، من شخصاً منش و خدمات دکتر محمد مصدق را بسیار ارج مینهم، ولی چرا نام خیابان «نفت» را که بیش از 50 سال به این نام بوده است به نام این شخصیت تغییر میدهند؟!
به نظر بنده همان اندازه که تغییر نام اتوبان نیایش به نام آیتالله هاشمی رفسنجانی اشتباه بود و خساراتی به همراه داشته، تغییر نام خیابان نفت هم به نام دکتر محمد مصدق اشتباه بوده است. یا خیابان «ج» در زعفرانیه که به نام استاد جمشید مشایخی تغییر داده شد و بسیاری از ساکنان منطقه هم ناراضیاند. این حرکات، حرکات پوپولیستی است. با این تصمیمات جمعی از شهروندان به صورت هیجانی با تغییر نام خشنود میشوند ولی در لایهی زیرین به شهر و شهروندان صدمه وارد میشود.
به نظر شما عمدی در تغییر نام خیابان ها وجود دارد؟
از یک منظر این رفتارها عمدی است! از این منظر که گروهی میخواهند نشان دهند کار مهمی برای شهر و شهروندان صورت دادهاند و میخواهند این اقدامات را سریع، کم هزینه، کم دردسر و گسترده انجام دهند و به این طریق شهروندان را راضی کنند و نامهای قدیمی فدای این نیات میشوند.
به عنوان مثال خیابان قدیمی طوس را در باغ فردوس به نام کارگردان نامی ایران عباس کیارستمی تغییر میدهند. برای تجلیل از اشخاص میتوان بنا یا خیابان جدیدی را به نام آنها نامگذاری کرد یا یادمانی اختصاصی برای آنها ساخت و باید در نظر داشت که حتماً نیازی نیست مجسمهی افراد ساخته شود. میتوان یادبودهایی را به هنرمندان سفارش داد و در مکانهای عمومی مرتبط نصب یا اجرا کرد. برای
تجلیل یا هر منظوری که در پشت این تغییر اسامی است میتوان یک اثر هنری جدید ساخت و به جذابیتهای شهر اضافه کرد. چرا باید به شهر خسارت زد و بخشی از هویت آن را مخدوش کرد؟!
و سوال آخر؛ این اقدامات چه تاثیری بر احساس شهروندان به محل زندگی خود میگذارد؟
همانطور که گفتم تغییر اسامی از این رو صورت میگیرد چون کار بیزحمتی است و بُرد تبلیغاتی زیادی دارد. از دید گروهی از تصمیمسازان نام خیابانها فقط یک پلاک حلبی است، که هر زمان با ارادهی آنها قابل تعویض است.
همین کار در ظاهر ساده و کم اهمیت باعث میشود شهروندان نام محله، خیابان یا کوچهی خود را دوست نداشته باشند و حس تعلق آنها به شهر کم شود. نه به دلیل اینکه نام جدید نام بدی است، بلکه فردی که در طول زندگی با نام خیابان یا کوچهی خاصی در این محلّه زندگی کرده است، آن نام بخشی از هویت او خواهد بود و گروهی به راحتی برای هویت اشخاصی که در آنجا زندگی کردهاند تصمیم میگیرند. این امر میتواند به عوامل مهاجرت شهروندان و خروج سرمایههای مادی و انسانی از یک محله و یا یک شهر اضافه شود.
انتهای پیام
والله این دیگر از آن مسخره بازیها وادا اطوار نوبر است که نام دروازه بان فوتبالی را بر اسم خیابانی بگذارند.