من نیز شریک جرم وکیلم هستم
عبدالحسین طوطیایی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «من نیز شریک جرم وکیلم هستم» نوشت:
در اسفند ماه ۱۳۹۴ بار دیگر شاهد انتخاباتی پرشور برای مجلس شورای اسلامی بودیم. مردمی که تلاش میکردند در زیر باران استهزاء و تحقیر مخالفین آشتی ناپذیر نظام مدیریتی و از آنسو انسداد غربال کنندگان صاحب نظر و کرسی راهی به سمت آرزوهای مدنی خود بردارند دسته دسته راهی شعبات اخذ رأی شدند. در صفهای طویل رأی دهندگان، چه بسیار سالخوردگانی دردمند اما با چشمانی پرسو بر ویلچرهای خود نشسته و سر به آسمان آرزوهایشان میساییدند تا بر تعیین سرنوشت مدنی خود یک بار دیگر، اثر انگشتی گذاشته و در رگهای جوانان خونی بیشتر از طروات و امید بدمند.
انتخابات آن سال با برتری چشمگیر چهرههایی بهزعم زنده یاد احمد بورقانی ”خیرالموجودین ” پایان پذیرفت تا بر طعنه مخالفان و خشم تمامیت خواهان رنگی از بطلان بزند. چهرههایی که بر مرکب دلبستگی های مدنی اکثریتی از مردم و به عزم حضور در مجلس از ایستگاه بهارستان پیاده شدند. دیری اما نگذشت که بسیاری از این مسافران از جلای کرسیهای قرمز رنگ مجلس سر از پا نشناخته و خرج از موکلین ویلچر سوار خود جدا، عهدها شکسته و مصلحتها را بر اصلاح ترجیح دادند. در این چهار سال از عمر مجلس یازدهم اما صدای آرام بخش و وفادارانه امثال محمود صادقی، پروانه سلحشوری، غلامرضا حیدری و… توانست از تیغ طعن مخالفان کاسته و البته بر خشم انسداد گران بیافزایند. مردمی که در طول تاریخ آموخته بودند که از شمار خرد یک تن هم بیش از هزاران است. بنابراین تریبون هشدار و فساد ستیز این قلیل را در آرزوهای کثیر خود ضرب و از عهد شکنی رفیقان نیمه راه، اندوهی به دل نگرفتند.
دکتر محمود صادقی در این چهار سال بدون تردید از زمره آن معدودهایی بود که توانست با نفسهای تندش، شمع آرزوهای مدنی موکلین خودرا در مجلسی کم سو روشن نگه دارد. او در بزنگاههایی که غرش متبسمش دیوار سکوت را میشکست برعهد دیرین با خدایش همچنان پا برجا ماند. محمود صادقی با استقامت خستگی ناپذیری در این یخبندان آتش افروخت و همواره فریاد زد که تنها رب و اربابش خدا وندی است که بر سرش نور ملائک نازل میکند. اما آیا قرار داد این وکیلان وفادار با موکلان خود یکسویه میباشد؟ وکیلانی که در پایبندی بر میثاق با مردم از بذل هر هزینهای فرونگذاشته و کم نفروختند. متاسفانه در عرفی نانوشته این تلقی نسبتاً عمومی وجود دارد که وظیفه رأی دهندگان تنها حضور در پای صندوق رأی گیری است. این تلقی موجب میشود که این معدود نمایندگان، به جرم دفاع از منافع ملی و یا حق (سوره رعد – قرآن مجید) در قیل و قال بعضی تریبونها تنها مانده و ناگزیرشوند به جای انبوه موکلان تماشاگر خود آماج محدودیتهای ایذایی شوند.
محکومیت دکتر محمود صادقی این نماینده شجاع و وفادار به مطالبات موکلان خود به ۲۱ ماه حبس و در پی شکایت ریاست سابق دستگاه قضا چه بسا از تلخترین طنزهای نظام پارلمانی در کشورمان باشد. مردمی که به امید نسخه برداری از شیوه دستگاه قضایی مولای متقیان تن به نظامی مدعی پیروی از او رای داده بودند اکنون چگونه درک درستی از جرم آقای صادقی خواهند داشت؟ آیا این نماینده جز طرح مطالبات مدنی موکلان خود در پشت تریبون مجلس خطایی مرتکب شده است؟ این مردم از این پس جز با حسرت، تمکین مولای خلیفه خود را از رأی قاضی بر محکومیت در برابر شاکی کلیمی به رخ جهانیان نخواهند کشید؟
در چنین فضایی که با وکیل وارسته و فرهیخته آنان اینگونه روا میرود این موکلان چگونه میتوانند بی لکنت انتظارات عادلانه خود از دستگاه قضا را بیان کنند؟ مگر که آقای رییسی در ابندای مسئولیتشان از لکنت شاکیان در دستگاه قضا انتقاد نکرد؟ آیا در چنین محکمهای، صاحبان حق نه تنها به لکنت بلکه به ورطه خاموشی نمیافتند؟
در خاتمه به عنوان یکی از انبوه موکلان دکتر محمود صادقی اعلام میکنم آنچه وی و در این چهار سال بر استیفای آن پای فشرده است از مصادیق مطالبات شهروندی امثال پر شمار اینجانب بوده است. پس اگر جرمی بر ایشان مترتب است من و مانند من نیز که به او رأی داده و وکیل خود برگزیدهایم با وی شریک جرم هستم.
انتهای پیام
فرزند آیتالله منتظری از پدرشان نقل کرده که روزی به فرزند یکی ازبزرگان مملکت نحوه حکومتداری حضرت علی را تذکردادم وایشان درجواب گفت مااگربخواهیم مثل حضرت علی حکومت کنیم همان چندسال میشه ولی ما قصد حکوت دراز مدت داریم(نقل بمضمون)……ومعنی این جواب اینه که درسته که ما دم ازعدالت وکردارهای نیک حضرت علی میزنیم ولی کارخودمان رامیکنیم وحکومت را بنا به مصلحت خودمان اداره میکنیم/