«دانشجویان متعهد» یا خبرچین؟
/روایت فعالان دانشجویی در گفتوگو با انصاف نیوز/
زهرا منصوری، انصاف نیوز: یک فعال دانشجویی میگوید: یک سری از دانشجویان با گرایش فکری مشخص راپورت بقیهی دانشجویان را میدهند. آنها حتی به انتظامات دانشگاه هم فشار میآورند، بعضی از این دانشجویان به صورت اعتقادی و فردی و یک سری هم مثل یکی از تشکلهای دانشگاه امیرکبیر به صورت تشکیلاتی این کار را میکنند و به انتظامات فشار میآوردند تا دانشجویان را تحت فشار بگذارند.
سال گذشته وزارت اطلاعات در بیانیهای نوشت «شبکهای وابسته به عناصر ضد انقلاب در اعتراضات اخیر به طرح سهمیهبندی بنزین، قصد داشتند با کشاندن برنامه دانشجویان دانشگاه تهران به بیرون دانشگاه، اخلال ایجاد نماید که با «هوشیاری دانشجویان متعهد» و نهادهای ذیربط خنثی گردید».
پس از صدور این بیانیه این پرسش به وجود آمد که «دانشجویان متعهد» چه کسانی هستند؟ چه ارتباطی با نهادهای بیرون از دانشگاه دارند؟ فعالان دانشجویی تجربهی برخورد با این دانشجویان را داشتهاند؟ در این باره با محمد نوری از انجمن اسلامی ترقی خواه دانشگاه امیرکبیر، علی نانوایی فعال دانشجویی و دانشجوی دانشگاه تهران، علی چمنزار فعال دانشجویی از دانشگاه علامه طبابایی و محسن اسفندریاری مسئول سیاسی سابق بسیج دانشگاه امیرکبیر گفتوگویی کردیم، متن کامل آن در پی میآید:
• بیشتر بخوانید:
دو روایت متفاوت از درگیری در دانشگاه علامه بر سر عکس میرحسین
حمله به انجمن اسلامی آزاد اندیش دانشگاه علامه
گزارش: ماجرای سهشنبه دردانشگاه امیرکبیر
چه زمانی با دانشجویان متعهد روبرو می شویم؟
محمد نوری یکی از دانشجویان انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه در گفتوگو با انصاف نیوز دربارهی دانشجویان متعهد میگوید: «دانشجویان معمولاً هنگام ورود به دانشگاه با یک سری از ضوابط انضباطی روبرو میشوند و رعایت آن ضوابط توسط حراست کنترل میشود. این ضوابط شامل پوشش و یا سیگار نکشیدن است، یک بخشی از ضوابط هم به تجمعاتی باز میگردد که در دانشگاه برگزار میشود. اما پرسش اینجاست چه زمانی با دانشجویان متعهد روبرو می شویم؟ در اولین جایی که با این نوع از دانشجویان برخورد میکنیم سیگار کشیدن است. حتی وقتی دانشجویان به ویژه دختران خارج از دانشگاه در کوچههای شهرداری نزدیک دانشگاه سیگار میکشند، به دختران گیر میدهند یا مثلاً در ماههای رمضان دانشجویانی که به هر علتی روزه نمیگیرند، چون در دانشگاه جایی نیست که بتوانند غذا بخورند، به پستوهای دانشگاه میروند؛ حالت عادی هیچگاه حراست به آن پستوها کاری ندارد اما در این مواقع به آنجا میروند و تذکر میدهند. گیر دادن به شال، روسری و سیگار از تجربیات روزمرهی دانشجویان است.
ببینید! معمولا یک سری از دانشجویان با گرایش فکری مشخص راپورت میدهند. این مدل از دانشجویان حتی به انتظامات دانشگاه هم فشار میآورند مثلاً در دانشگاه امیرکبیر یکی از تشکلهای دانشجویی در دست طیف اصولگرا است؛ البته در گذشته نبود! بعضی از این دانشجویان به صورت اعتقادی و فردی اینکار را میکنند. یک سری هم مثل آن تشکل به صورت تشکیلاتی اینکار را میکنند و به انتظامات فشار میآوردند تا به دانشجویان را تحت فشار بگذارند؛ گاهی حتی انتظامات به آنها میگوید این موارد به شما مربوط نیست اما با فشارهای تشکیلاتی کار را پیش میبرند. مثلا برای تفکیک سلف، اساتید فشار زیادی وارد کردند و بعضی تشکلها پشت دفتر ریاست دانشگاه مینشستند و برای برخورد با دانشجویان داد و فریاد راه میاندختند تا بتوانند خواستهی خود را پیش ببرند. این نوع برخورد با «دانشجویان عادی» است.
نوع برخورد دیگری را هم با فعالین دانشجویی پیش گرفتهاند، در دانشگاه ما پروندهسازی برای دانشجویان سابقهدار است. گعدههایی در دانشگاه هستند که معلوم نیست به کدام نهاد بیرون از دانشگاه ربط دارند. برای مثال ق.ش در سال 95 دبیر یک تشکل و یک اتحادیه به صورت همزمان بود و خیلی نفوذ داشت. مثلا در برخوردهای دانشگاه امیرکبیر وقتی عکس مهندس موسوی در برد نصب میشود، آنها برد انجمن را میشکنند، یکی این کار را میکند و ق.ش در واقع پشتوانهی آنها است. حتی از وزارت علوم ابلاغیه داشتیم که استفاده از عکس این آقایان مشکلی ندارد. عکسهای ق.ش در اعتراضاتی مثل هواپیمای اوکراینی در دانشگاه امیرکبیر موجود است با وجود اینکه او چندین سال است که فارغ التحصیل شده و قبلا دانشجوی دکترای فیزیک بود. حتی شایعاتی مبنی بر اینکه او باید اخراج شود نیز مطرح بود. عکس حضور این آدم در دانشگاه امیر کبیر، تهران و… هست. یعنی در مواقع مواجهه با دانشجویان در چند دانشگاه حضور داشته است؛ مثلاً عکس او در آبان ۹۸ در دانشگاه تهران وجود دارد، هرچند در دانشگاه علامه عکسی از آن نیست اما فعالین دانشجویی شهادت میدهند که او در دانشگاه حضور داشته است. مثلاً یک دعوایی بین دانشجویان بسیج و آزاد اندیش علامه بر سر عکس میرحسین موسوی رخ داد. این اقدام در دانشگاه علامه سابقه نداشته است و ق.ش جزو کسانی بود که در این دانشگاه تازه نفوذ کرده بود، انگار برای برخورد فرستاده میشود. در پلی تکنیک هر فعال دانشجویی او را میشناسد.»
محمد نوری دربارهی پروندهسازی علیه فعالان دانشجویی میگوید: «این فعالیتهای کلانی است که علیه فعالان دانشجویی رخ میدهد. بدین صورت است که علیه آنها مدارکی را جمع میکنند و پروندهسازی میکنند. در اعتراضات روز کارگر پلی تکنیک در سال 97 ق.ش یکی از کسانی بود که در تجمع حضور داشت. پروندهسازی برای فعالان دانشجویی سیستماتیک شده است. بخشی از تشکلهای تندرو در دانشگاه امیرکبیر از این نوع از پروندهسازیها میکنند تا به گروههای معترض و دانشجویان فشار وارد شود. یک زمانی علیه فعالین دانشجویی زن طرح «برد» کار میکردند، عکس خصوصی آنها را مات میکردند و با اسم مخفف روی برد میزدند، بر روی آنها مینوشتند، اینها فتنهگر هستند. حتی کانالهای تلگرامی آنها موجود است.»
این فعال دانشجویی دربارهی ارتباط این دانشجویان با نهادهای بیرون از دانشگاه گفت: «آنها با نهادهای عجیبی در ارتباط هستند در این شکی نیست، نمیتوان مدرکی را در این زمینه ارائه کرد، اما مسئولان دانشگاه نیز این را قبول کردهاند و میدانند کسانی هستند که به بیرون از دانشگاه راپورت میدهند. دربارهی اعتراضات سال ۹۷ در دانشگاه امیرکبیر یک کلیپ تولید شد و اسم آن را «اسب شکست خورده» گذاشتند، و این کلیپ در خبرگزاری فارس نیز کار شد حتی یک کانال تلگرامی برای آن راه اندازی و از آن کانال به رسانهای مثل فارس فوروارد شد. عملاً پرونده سازی علیه فعالین دانشجویی محسوب میشود. یا اینکه اسم کسانی که در تجمعات دانشجویی حضور داشتند را به بیرون از دانشگاه میدادند. البته با ورود نهاد رهبری دانشگاه امیر کبیر از ادامهی این پروندهسازیها علیه فعالان دانشجویی ممانعت به وجود آمد.
این شکل از افراد یک گعدهای در میان اساتید، دانشجویان هستند، این دانشجویان با ارتباطی که با دانشجویان سابق و فعال داشتند، شبکهای را در دانشگاه برای فشار آوردن به مسئولین دانشگاه و طیفهای منتقد دانشجویی ایجاد کردند. این افراد برای خوش خدمتی و گرفتن پست و مقام و نشان دادن یک چهرهی عدالتخواه از خود چنین کارهایی میکردند اما خود همین فردی که مثال زدم جزو نیروهای فشار است که در مواجهه با دانشجویان نقش جدیای داشته است.
مشی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه امیر کبیر این است که یک ثباتی ایجاد کنند و نگذارند دانشجویان هزینههای گزاف دهند، البته در برخی از مواقع مثل حجاب و تفکیک جنسیتی دیدگاه بستهای دارد، اما در نهایت تلاش میکنند تا دانشجویان کمترین هزینه را بدهند. مثلا فضای دانشگاه امیرکبیر مثل دانشگاه تهران رها نشده تا حیاط خلوت نهادهای امنیتی باشد. برخی از اساتید محرک هستند، بازوی نهادهای امنیتی در دانشگاه هستند. مسئولان در دانشگاه امیر کبیر در برابر فشارهای نهادهای خارج از دانشگاه مقاومت میکنند، تا برخورد جدیای با دانشجویان نشود. در دانشگاه امیر کبیر نهاد نمایندگی رهبری به زعم خود میخواهد رفتاری پدرانه داشته باشد تا از حجم برخورد بکاهد و از برخوردهای فرادانشگاهی جلوگیری کند. در دانشگاه تهران وضعیت متفاوت است، مثلا در دانشگاه پلی تیکنیک دانشجوی زندانی معدود داریم و انگشت شمار هستند. البته بدین معنی نیست که هیچ برخوردی با دانشجویان شکل نمیگیرد، مثلا علی مظفری از دراویش گنابادی دانشجوی دکترا پلی تکنیک است و هنوز در زندان است و پروندهی او بسیار امنیتی بود و از دست دانشگاه خارج شد و یا اینکه بودند کسانی مثل مریم شریعمتداری از دختران خیابان انقلاب بود و با پیگیری از سوی دانشگاه آزاد شد. یا دانشجویانی که به نهاد امنیتی احضار می شوند اما بازداشت نمیشوند، به خاطر عملکرد نهاد رهبری و ریاست دانشگاه است. یا در دانشگاه علامه از گروههای فشار حمایت میشود، ریاست دانشگاه آنجا را رها کرده یا در دانشگاه علم و صنعت خود دانشجویان و اساتید برخورد میکنند. پس در هر دانشگاهی عمکرد متفاوت است.
بسیاری از افراد در تجمع دانشجو نبودند!
علی نانوایی فعال عدالتخواه در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: «عموما در دانشگاه تهران ورود افراد بدون کارت دانشجویی آزاد است، به جز روزهایی که فضای دانشگاه امنیتی است، از جمله ۲۶-۲۷ آبان ماه که بدون کارت دانشجویی دانشگاه اجازه ورود نمیدادند. اما بنده در همان روزها موقع ورود به دانشگاه مشاهده کردم، افرادی شبیه بچههای بسیج و با هماهنگی با حراست دانشگاه تعدادی از افرادی که کارت دانشجویی نداشتند را وارد دانشگاه میکردند. اتفاقا چند تایی از آن افراد را هم که بدون کارت وارد شدند را میشناختم، از فعالان و ادوار بسیج دانشجویی و تشکلها و اتحادیههای دانشجویی اصولگرا بودند. روز 27 آبان دو طیف در دانشگاه تجمع کرده بودند، یک طیف از بسیج دانشگاه، به علاوه افرادی که از بیرون دانشگاه تهران به آنها ملحق شده بودند، تعدادی از آنها از اعضا و دبیران فعلی و قبلی اتحادیههای اصولگرا بودند که اینها عموما هیچوقت دانشجوی دانشگاه تهران هم نبودند. بعضی از آنها هم فارغ التحصیل شده بودند و کلا دانشجو نبودند. از اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی مستقل، بسیج، جنبش عدالتخواه و دفتر تحکیم هم حضور داشتند. بعضی از آنها میداندار هم بودند و با یک شیوه خاصی هم برای مقابله با تجمع دانشجویان دانشگاه، جمع شده بودند. با تکان دادند پرچم و چوب پرچم و شعارهایشان رعب و وحشت ایجاد میکردند، البته این شکل از رفتار سالهای گذشته در دانشگاه امیرکبیر مرسوم شد و اکنون در دانشگاه تهران و علامه هم مشاهده میکنیم.
این تشکلها، این احتمال را میدادند تعدادی از دانشجویان در دانشگاه ممکن است تجمع کنند و برای مقابله با آنها، بسیج نیرو و سازماندهی انجام داده بودند. در تجمع حجاب دانشگاه تهران در اردیبهشت سال 98، یکی دوبار در 16 آذر و همچنین آبان ماه هم اینها به همین شکل حضور داشتند و بسیاری از آنها از دانشجویان دانشگاه تهران نبودند. سعی میکردند با دانشجویان معترض مقابله کنند، مثلا مسیر حرکتشان را میبستند و در مقابلشان شعار میدانند. چند باری دانشجویان به حراست گفتند که اگر شما مسئول برقراری نظم هستید، چرا این افراد در دانشگاه مانع عبور و مرور جمعیت میشوند؛ درحالی که دانشجوی دانشگاه تهران هم نیستند و البته حراست جواب قانع کنندهای نداد. زمانی که اعتراضات آبان ماه رخ داد، اینترنت قطع بود، امکان اطلاع رسانی در شبکههای اجتماعی وجود نداشت، اما اکثر اتحادیههای اصولگرا در تجمع بودند، این یعنی یک هماهنگ کننده واحد و مشترکی میان آنها وجود داشته است. برخی از همین دوستان در دانشگاه پراکنده بودند و مشغول عکسبرداری و فیلمبرداری بودند. احتمال دارد بعد از بازداشتها از عکس و فیلم و گزارشاتی که آنها نوشتند، استفاده شده باشد، ضمن اینکه در حین تجمع تعداد زیادی لباس شخصی از نهاد امنیتی در میان دانشجویان بودند. وقتی ما بازداشت بودیم، برخی ماموران میگفتند ما دیدیم مثلا دانشجویان معترض فلان کار را کردند و خودمان حضور داشتیم. در انتهای تجمع وقتی دانشجویان پراکنده شدند، یک تعدادی را موقع خروج بازداشت کردند و بعضیها هم مثل بنده در داخل دانشگاه بازداشت شدیم و در دفتر حراست مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم و بعد به بیرون منتقل شدیم. هرچند ورود نیروی نظامی، انتظامی و امنیتی در حالت عادی به دانشگاه ممنوع است اما لباس شخصیها وارد شدند و همانجا بازداشت کردند و با همراهی حراست ضرب و شتم هم کردند.»
این فعال دانشجویی دربارهی نشریاتی که نوشتههایشان مثل پروندهسازی است، گفت: «مثلا من نشریات بسیج دانشکده الهیات و حقوق و علوم سیاسی را بعد از آزادیام نگاه کردم و دیدم بسیار مستقیم دانشجویان معترض را وابسته یا در راستای گروههای معاند و برانداز قلمداد و برخورد سنگین با آنها را مطالبه کرده بودند. از یک طرف در تجمع مشغول عکسبرداری و فیلمبرداری هستند و از طرف دیگر در نشریات از نهادهای امنیتی مطالبهی برخورد با دانشجویان را میکنند و آنها را ادامهی گروهکهای ضدنظام معرفی میکنند. در دوره بازداشت و بازجویی، بعضا با اتهاماتی روبرو میشدبم که ابتدا شایعات کذبی بوده که قبل یا بعد از آن تجمع و دستگیریها درون این تشکلها مطرح شده و دهان به دهان چرخیده بود و حال ما میبایست با زحمت کارشناس امنیتی یا بازجو را توجیه میکردیم که چنین مسائلی کذب است.»
علی نانوایی دربارهی عدم همکاری برخی از حراستهای دانشگاهها با این دانشجویان متعهد گفت: «اینکه مثلا در بعضی از دانشگاهها این گروه از دانشجویان به حراست فشار میآورند، به معنی مستقل بودن آنها نیست، بلکه شاید توقع بیشتری برای برخورد با دانشجویان و یکدستسازی دانشگاه دارند. در فرآیند بازجویی، بازپرسی و دادکاه من بارها بیان کردم، اگر تجمع برای دانشجویان در داخل دانشگاه خودشان جرم است؛ یک سری از افراد هم در دانشگاه همان روزها حضور داشتند و شعارهای تندی هم علیه برخی مسئولین و نهادها مثل دولت دادند. آنها هم مجوز نداشتند، برخلاف تجمع دیگر که خودجوش بود اتفاقا آنها سازماندهی شده بودند. چرا برای آنها محدودیتی وجود ندارد؟ چه بسا برای آنها تجمعات رزومه هم محسوب شود، اما برای دانشجویان دیگر احکام سنگین صادر میشود، یکی از ماموران امنیتی قضایی به من پاسخ داد، آنها نیروهای نظام هستند و با هماهنگی نهادهای امنیتی حضور داشتند.
پس به نظرم این دوستان آتش به اختیار نیستند. نمیدانم اینکارها را اعتقادی انجام میدهند یا برای فرصتهای شغلی و رانتی است. این را نمیتوان تفکیک کرد و تشخیص داد. پروندهسازی آنها هم در قالب یادداشتها و نشریات و شایعاتی است که تولید میکنند و از نظر آنها پرونده سازی محسوب نمیشود، بلکه احتمالا چنین کارهایی را مطالبهگری میدانند که نتیجهاش احکام سنگین برای همکلاسیها و هم دانشگاهیشان میشود. به صورت طبیعی بین گروههای مختلف دانشجویی رقابت وجود دارد. هرگروهی هم سعی میکند نسبت به سایر گروهها موضع برتری کسب کند. در این راستا برخی جریانها و تشکلها که با نهادهای قدرت در پیوند هستند، میخواهند از نهادهای بیرون از دانشگاه کمک گیرند، از جمله کمک از نهادهای امنیتی.»
محسن اسفندیاری، مسئول بسیج سیاسی دانشگاه امیرکبیر نیز پاسخ به پرسشها را به صورت کتبی به انصاف نیوز ارسال کرده است:
حضور نیروها و نهادهای خارج، در دانشگاه صحیح نیست!
انصاف نیوز:در آبان ماه سال 98 وزارت اطلاعات بیانیهای منتشر کرد که با کمک دانشجویان متعهد توانستیم با عناصر ضد انقلاب مقابله کنیم؛ به نظر شما با توجه به تجاربی که داشتید، منظور از دانشجویان متعهد چه کسانی است؟ آیا جزو تشکل خاصی هستند؟ چه ویژگیهایی دارند؟
محسن اسفندیاری: دربارهی این پرسش لازم است تا عرض کنم که بنده این اطلاعیهای را که گفتید به صورت رسمی در جایی ندیدم و اطلاعی دربارهی آن ندارم. اما در هر صورت نیروهای حراست و انتظامات قائدتاً موظف به تأمین حفظ و نظم و امنیت در دانشگاهها هستند و حضور نیروها و نهادهای خارج از دانشگاهها برای این کار صحیح نیست. اگر براساس اطلاعیه، نیروها و نهادهای خارج از دانشگاه بخواهند با برخی از دانشجویان ارتباط بگیرند و آنها اطلاعات مخالفان خودشان را به نیروهای امنیتی بدهند، اگر این مسئله درست باشد، طبیعتا اقدام درستی نیست. لفظ «دانشجوی متعهد» هم لفظ کلیای است و به بسیاری از دانشجویان میتوان اطلاق کرد، پس بهتر است از نهادی که این اطلاعیه را منتشر کرده است، بپرسید که منظور آنها چه کسانی هستند؟
با برخی از فعالان دانشجویی مختلف صحبت کردیم، معتقد بودند منظور از اینها دانشجویانی هستند که در اعتراضات دانشجویی از آنها استفاده میشود تا اعتراضات دانشجویی را کنترل کنند، بعضا حتی دانشجو نیستند یا اینکه این دانشجویان برای دیگر فعالان دانشجویی پرونده سازی کردهاند، نظر شما در این باره چیست؟
اگرچه برخی از فعالان دانشجویی چنین کاری را میکنند و مثلاً برخی از دانشجویان را به نهادهای امنیتی معرفی میکنند و یا برای آنها پروندهسازی میکنند؛ قطعاً کار اشتباهی انجام میدهند و نبایستی به این اقدامات دست بزنند. محیط دانشگاه یک محیط فرهنگی-علمی است و باید تا جایی که ممکن است از اقدامات هیجانی دوری کنند و سعی شود تا مسائل را به صورت منطقی پیش ببرند، چون معمولاً دود اقدامات هیجانی فقط به چشم دانشجویان میرود. معتقد هستم با دانشجویان و اقشار نخبه میبایست با عطوفت و ملایمت بیشتری رفتار کرد. البته این را نباید فراموش کنیم صرف داشتن لقب دانشجو، نخبه، جوان به معنای بیگناهی افراد نیست. مثلاً ممکن است یک دانشجو با کسی تصادف کند و او را مصدوم کند، آیا به این خاطر که این فرد دانشجو است، بیگناه است و نباید محاکمه یا مجازات شود؟ این نکته را باید در نظر داشته باشیم که بعضاً بودند دانشجویانی که با سازمانهای جاسوسی و منافقین در ارتباط بودهاند، افرادی مانند امید باطبی و شبنم مددزاده امروز کجا هستند؟ پس اینکه منافقین بعضاً با برخی از دانشجویان ارتباط بگیرند و آنان نیز مرتکب جرائمی بشوند توهم نیست و قبلاً اتفاق افتاده است، البته گفتم که این اتفاقات و تجربیات این افراد نباید موجب تهمت زدن یا بازداشتهای اشتباهی شود و بایستی پس از تحقیقات کامل، افراد مجازات شوند. تأکید میکنم که در برخورد با دانشجویان نیاز است که با عطوفت رفتار شود و اصل بر برائت باشد.
تجربهی برخوردی با این نوع از دانشجویان داشتهاید؟
بنده با چنین افرادی که شما گفتید تا بحال توفیق برخورد نداشتم و اگر هم چنین افرادی باشند علاقهای به ارتباط با آنها ندارم.
به نظر شما این دانشجویان وابسته به گروه و یا نهادی در خارج از دانشگاه هستند یا آتش به اختیار عمل میکنند؟
همان گونه که عرض کردم از این افراد اطلاعاتی ندارم و اگر چنین کاری میکنند اقدامشان اشتباه است، چرا که مسائل دانشگاه باید تا جای ممکن در خود دانشگاه حل و فصل شود. لفظ #آتش_به_اختیار را هم به نظرم شما اشتباهی به کار بردید، چرا که رهبری که از این لفظ استفاده کردند و منظور خودشان را از این لفظ به صورت کامل اعلام کردند، هم افرادی که با سوءاستفاده از این لفظ به دنبال برچسب زدن به مخالفان و غیرهمفکران خود هستند اشتباه میکنند و هم کسانی که از این لفظ جهت توجیه اقدامات غلط خود استفاده میکنند.
در تجعمات دانشجو نما زیاد داریم!
علی جمنزار از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی دربارهی حضور «دانشجویان متعهد» در دانشگاه میگوید: «به یاد دارم، در یک تجمعی که در دانشکده علوم اجتماعی علامه برگزار شد؛ یکی را در دانشکده دیدیم که به نظر غریبه میآمد و از آنجایی که دانشکده کوچک است و معمولا همه یکدیگر را می شناسند، این فرد غریبه پشت کسانی در تجمع بودند؛ میایستاد و به حرفهای آنها گوش میداد، این آقا میخواست از دانشکده بیرون برود و یکی از دانشجویان سعی کرد تا از او عکس بگیرد و در اینجا بین آنها درگیری پیش آمد و در حین دعوا گوشی دانشجوی دانشکدهی ما شکست و تا حدی دعوا بالا گرفت و کلانتری نیز وارد داستان شد.
در آن روز حراست هیچ غیر دانشجویی را به داخل دانشکده راه نمیداد، اما این فرد غریبه وارد شده بود، در نهایت ما به حضور او اعتراض کردیم و حراست هم به این فرد گیر داد، به اتاق پشت حراست او را انتقال دادند، بعد از سر و صدایی این فرد غریبه کارت خبرنگاری صدا و سیما خود را نشان داد و بعد عکس این آقا را در تریبون آزادی که انجمن آزاد اندیش در دانشگاه مرکزی علامه تشکیل داده بود هم دیدیم. نکته اینجاست گیت دانشگاه مرکزی علامه بسیار سخت گیر عمل میکند و به غیر از دانشجویان کسی اجازهی ورود ندارد. اما او در تریبون آزاد هم حضور داشت. همان روز یکی از دوستان من به دانشکده آمد و حراست تذکر داد؛ یعنی ورود غیر دانشجو به دانشگاه راحت نیست.
جالب است هیچ چیزی به جز یک موبایل و کارت خبرنگاری همراه او نبود و حتی پول هم نداشت. در تجمعات دانشجونما زیاد داریم. اما اینکه دانشجوها به بیرون آمار میدهند را به طور مشخص نمیتوانم بگویم، به وضوح مشخص نیست. مثلا در مهرماه درگیریای در دانشگاه علامه پیش آمد و بسیج هم دانشجویان را تهدید کرد، اما این مسائل در آن زمان زیاد نبود. اگر دقت کنید در دانشگاه امیر کبیر حراست در درگیری خود را عقب میکشد و بچهها را با هم درگیر میکند اما در علامه اینطور نیست. قبلا در تجمعها حتی بسیج هم دخالتی نداشت و در یک سال گذشته بسیج در حد شعار دادن در تجمع ها ورود پیدا کرد و به درگیری نمیرسید.
انتهای پیام