خرید تور نوروزی

«این کمیسیون رهبرساز نیست!»

«عضو خبرگان رهبری از کمیسیون اصل 107 و 109 می‌گوید»

معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: آیت الله هاشم هاشم زاده هریسی، عضو خبرگان رهبری، در بخش دوم گفت‌وگوی خود با انصاف نیوز به توضیحاتی درمورد کمیسیون اصل 107 و 109 خبرگان می‌پردازد؛ کمیسیونی که حواشی خبری و حساسیت به آن بسیار زیاد است و در آن به بررسی گزینه‌های رهبری آینده می‌پردازند.

آیت الله هاشم زاده می‌گوید که حساسیت‌ها بر این کمیسیون بی‌مورد است، زیرا امکان تصمیم و تصویب ندارند و نمی‌توانند اثرگذاری جدی داشته باشند. او همچنین با توجه به شبهات و حساسیت‌های بوجود آمده بر این کمیسیون می‌گوید «بنظر من باید سیستم این کمیسیون مخصوصاً کمیته 3 نفره که بسیار شبهه انگیز و حساسیت­‌زا شده دگرگون شود!»

کمیسیون اصل 107 و 109 متشکل از 11 نفر است که در دل آن هم کمیته‌ای سه نفره تشکیل شده است. آیت الله هاشم‌زاده درمورد حواشی حول این کمیسیون می‌گوید: «متاسفانه بعضی از خبرنگاران و سیاسیون به این کمیسیون حساسیت نشان می‌دهند و بزرگنمایی می‌کنند و کار بدست آدم می‌دهند و بگومگو در جامعه ایجاد می‌کنند. برخی از دست‌اندرکاران نیز با برخی از مخفی‌کاری‌های بی‌­مورد و اظهارات غیرضرور بر آن دامن می‌زنند» او همچنین درمورد عدم الزام‌آوری تصمیمات این کمیسیون در مثالی به نحوه‌ی انتخاب آیت الله خامنه‌ای برای جانشینی امام خمینی اشاره کرده و می‌گوید: «در آن زمان هم این کمیسیون بود و از این کارها و کارشناسی‌ها انجام می‌داد. اسم افراد را یادداشت می‌کردند، در اجلاس تعیین رهبری هیچ‌کدام از آنها –بااینکه از مراجع و فقهای بنام بودند- رای نیاوردند، اما مقام معظم رهبری که در همان اجلاس مطرح شد، علیرغم مخالفت خود، رای بالایی آورد و بعنوان رهبر معرفی و اعلان عمومی شد.»

بخش پایانی گفت‌وگو با آیت الله هریسی را در ادامه بخوانید:

انصاف نیور: بحث کمیسیونی محرمانه در مجلس خبرگان بارها مطرح شده است؛ در خبرها آمده که گزینه‌های رهبری در یک کمیته 3 نفری در این کمیسیون بررسی می­شود حقیقت این کمیسیون و این کمیته چگونه است ؟

آیت الله هاشم‌زاده هریسی: در خبرگان کمیسیونی هست که برخی از فقها را بررسی و شناسایی می‌کند که اگر خدای نکرده مسئله‌ای در مورد رهبری اتفاق افتاد آمادگی ذهنی باشد؛ این هم صرفا در حد شناسایی جهت آمادگی ذهنی است، نه در حد تصمیم و تصویب. یعنی چیزی تصویب نمی‌شود، هیچ بار حقوقی و آثار الزام‌آوری ندارد. قابل ذکر و نگرانی نیست، زیرا انتخاب رهبر به این سادگی نیست و کار چند نفری -حتی از خود خبرگان- نیست، بسیار مهم است. از اختیارات خاص مجلس خبرگان است نه اعضای خبرگان یعنی باید اعضای خبرگان رهبری بعد از فوت رهبر در یک اجلاس عمومی که جهت انتخاب رهبر تشکیل شده، گرد آیند و با بررسی فقهای پیشنهادی با نظر همه‌ی خبرگان و با رأی اکثریت از میان آنها یک نفر را به عنوان رهبر، انتخاب و اعلان عمومی کنند و این اختیار قابل واگذاری به غیر و یا به یک کمیسیون و یا کمیته، و به هیچ جمع دیگری –زیاد و یا کم- حتی از خود اعضای خبرگان نیست. هر انتخاب، تصمیم و تصویبی خارج از این فرایند، غیرقانونی و کان لم یکن خواهد بود؛ پیشنهادات کمیسیون نیز در اجلاس انتخاب رهبری هیچ بار حقوقی ندارد و برای خبرگان الزام‌آور نیست، اختیارات خبرگان را محدود و محصور نمی‌کند. حتی می‌توانند اصلا مطرح نکنند و یا مطرح کنند و رای ندهند، هرکس که در همان جلسه مطرح شد و رای آورد، رهبر خواهد شد، گرچه در کمیسیون مطرح و پیشنهاد نشده باشد؛ چنانکه در انتخاب مقام معظم رهبری چنین اتفاق افتاد و نظرات کمیسیون رأی نیاورد و پیشنهاد اجلاس رای آورد؛ من در شگفتم که چرا برخی از خبرنگاران و یا سیاسیون در مورد این کمیسیون که کارش و اختیاراتش در همین حد است این همه حساسیت بخرج می‌دهند و بزرگ‌نمایی نموده حرف و حدیث درست کرده و ذهن مردم را آشفته می‌کنند!

البته حق هم باید داد؛ مردم نگرانند، ما نباید با برخی اظهارنظرهای خام و ناپخته و پنهان کاری‌های بی­‌مورد اذهان جامعه را آشفته و نگران کنیم، خودمان این کارهای کوچک و عادی را که شاید در روز مبادا هیچ کاربردی هم نداشته باشد بزرگنمایی نکنیم، آن‌را بصورت یک کمیسیون یا کمیته‌ی 3 نفره‌ی  رهبرسازی ارائه ندهیم! مردم خیال نکنند در مجلس خبرگان رهبری با آن عظمت که اعضای آن فقهای آزاداندیش و نمایندگان همه‌ی ملت‌اند 3 نفر در کمیته­‌ای نشسته برای یک ملّت با عظمت بدون اطلاع آنها رهبر تعیین می‌­کند حتی نمایندگان‌شان هم اطلاع ندارند! طبیعتاً چنین تصویری نابجا، غیر واقعی ولی در عین حال نامطلوب و نگران کننده خواهد بود.

تمام اعضای مجلس خبرگان در این کمیسیون شرکت دارند؟

نه، تمام اعضا شرکت ندارند. کمیسیونی است به‌نام  کمیسیون اصل 107 و 109، متشکل از 11 نفر از 88 نفر خبرگان؛ یعنی یک هشتم خبرگان؛ آیا این تعداد می‌توانند برای یک ملت و یک امت با آن عظمت و با آن جایگاه حساس رهبری، رهبر تعیین کنند؟! نظام ولایی، یک نظام دینی و مردمی است، فراتر و محکم‌تر از این حرف‌ها است. انتخاب رهبر یک فرایند و روش محکم و شفافی دارد، فقط از طریق کل نمایندگان مردم در یک اجلاس رسمی میسر است؛ آنها هم از نظر شرعی و حقوقی، حق تفویض اختیار به چند نفر و آن چند نفر هم به 3 نفر از اعضای خود را ندارند! اینگونه حرف‌ها و شایعات حقیقت ندارد، مگر در حد کارشناسی عاری از بار حقوقی.

می‌توانم بپرسم کدام یک از اعضای مجلس خبرگان عضو این کمیسیون هستند؟

می‌توانید بپرسید ولی سوال مفیدی نیست؛ خبرگان 7 کمیسیون تخصصی دارد؛ این کمیسیون‌ها کارهای بسیار مهم و حساسی دارند که گاهی در اجلاس عمومی خبرگان به تصویب قانون منتهی می‌شود، چرا به آنها حساسیت نیست و نام اعضای آنها پرسیده نمی‌شود؛ این کمیسیون که هیچ مصوبه‌ی نافذی ندارد، چه امتیازی دارد که این‌همه حساسیت نسبت به آن وجود داشته باشد؛ خیال می‌شود این کمیسیون رهبرساز است و همه‌ی امور به این کمیسیون منتهی می­شود، درصورتیکه این طور نیست یک کمیسیون صرفا کارشناسی و عاری از هرنوع بار حقوقی و اجرایی است؛ نه مصوبه‌ای دارد و نه نظراتش در اجلاس خبرگان به تصویب می‌رسد تا جنبه‌ی قانونی پیدا کند؛ در عین‌حال وجودش در چارچوب قانون اساسی خوب و متحسن است ولی دنبال جزئیات کار آن و نام اعضای آن رفتن حساسیت‌های کاذب را افزایش داده و موجب سوءاستفاده­‌ها می‌شود!

یعنی در آینده هم تصمیمات این کمیسیون تاثیرگذار نخواهد بود؟

تأثیرش سرنوشت‌ساز نیست؛ زیرا کار آنها فقط کارشناسی است. قانونا نه تصمیمات دارند و نه تصویبات تا بتواند سرنوشت‌ساز باشد. سرنوشت‌ساز فقط جمع اعضای خبرگان در اجلاس تعیین رهبری است، چون فقهای درحد رهبری از پشت کوه قاف نیامده‌اند که نیاز به معرفی باشد، کشف اتم نیست که گروهی آنها را کشف کرده بدیگران معرفی کند؛ همه معروف، مشهور و شناخته شده هستند. اعضای خبرگان که فقهای فقیه‌شناسند، همه‌ی آنها را از قبل می‌شناسند؛ گاهی برخی از اعضای خبرگان بهتر از اعضای کمیسیون آنها را از قبل می‌شناسند؛ بعد از طرح آنها در اجلاس، بررسی و مقایسه‌ی آنها با یکدیگر، اعضای خبرگان با اعتقاد و شناخت خودشان یکی از آنها را انتخاب و به عنوان رهبر انتخاب و اعلان عمومی می‌کنند. خواه این فرد در کمیسیون مطرح شده باشد و یا اصلا ذکر نشده و در اجلاس بطور ابتدایی مطرح شده و رای آورده است؛ نظر کمیسیون الزام‌آور نیست و بار حقوقی ندارد، حقی و حتی اولویتی هم ایجاد نمی‌کند، خبرگان را هیچ‌گونه محدود و محصور نمی‌سازد و این عین قانون و قانون اساسی است و خارج از آن خلاف قانون اساسی بوده و از اعتبار قانونی برخوردار نیست!

من برای شما مثالی عینی می‌زنم؛ مقام معظم رهبری چطور انتخاب شدند؟ در آن زمان هم این کمیسیون بود و از این کارها و کارشناسی‌ها انجام می‌داد. اسم افراد را یادداشت می‌کردند، در اجلاس تعیین رهبری هیچ‌کدام از آنها –بااینکه از مراجع و فقهای بنام بودند- رای نیاوردند، اما مقام معظم رهبری که در همان اجلاس مطرح شد، علیرغم مخالفت خود رای بالایی آورد و بعنوان رهبر معرفی و اعلان عمومی شد؛ با اینحال متاسفانه بعضی از خبرنگاران و سیاسیون به این کمیسیون حساسیت نشان می‌دهند و بزرگنمایی می‌کنند و کار بدست آدم می‌دهند و بگومگو در جامعه ایجاد می‌کنند. برخی از دست‌اندرکاران نیز با برخی از مخفی‌کاری‌های بی­مورد و اظهارات غیرضرور بر آن دامن می‌زنند.

سیستم این کمیسیون باید دگرگون شود

شاید یکی از دلایلش این باشد که خود خبرنگارها هم خیلی تصویر روشنی از آین کمیسیون ندارند و خیلی مبهم است…

ما این همه توضیحات می‌دهیم و بارها حرف درباره‌ی این کمیسیون می‌زنیم، به همین منظور است که تصویر روشنی از این کمیسیون حاصل آید، بزرگنمایی نشود، موجب تشویش و نگرانی اذهان عمومی نگردد چون این کمیسیون تصمیم گیرنده و تصویب کننده نیست، از بار حقوقی و الزام‌آوری برخوردار نیست و نشر افراد مذکور در این کمیسیون به عنوان گزینه رهبری، رهبرسازی و نشر اکاذیب تلقی شده و موجب تشنّج و سوءاستفاده‌­های فراوان و وهن رهبری می‌­گردد. هر چه ما می­‌گوییم کو گوش شنوا! دوباره شایعات پخش می‌­شود و سئوالات مجدّداً شروع می‌­گردد. بنظر من باید سیستم این کمیسیون مخصوصاً کمیته 3 نفره که بسیار شبهه انگیز و حساسیت­‌زا شده دگرگون شود!

مدتی پیش به نقل از شما در یک برنامه‌ی دانشجویی که آقای سعید زیباکلام گوینده‌ی آن بوده، گفته شده که جنابعالی هم بر این مخفی کاری­ها تأکید دارید و نظراتی مخالف آنچه در این مصاحبه مطرح کرده‌اید، از قول‌تان بازگو کرده‌اند؛ در این مورد توضیحی دهید؟

در پاسخ این سوال باید بگویم که متاسفم این دوستان نه تنها به‌من بی‌مهری، بلکه ندانسته جفا کرده‌اند؛ من در آن‌وقت از آن مصاحبه هدفی داشتم که آن‌را برهم زده و زحماتم را برباد دادند، پیام اصلی سخن مرا درک نکردند، آن را وارونه نشان دادند و بدتر اینکه بدون تحقیق و دیدن مصاحبه‌ها و توضیحات دیگر من و بدون اینکه از خودِ من بپرسند، در یک سی‌دی در سطح وسیع منتشر کردند، آنهم به‌عنوان استاد دانشگاه، جلسه‌ی دانشگاهی، تحقیق، عناوین حق‌طلبی و عدالتخواهی که اقتضای آنها تقوی، احتیاط ، تحقیق کامل و توضیح خواستن از صاحب سخن است؛ ولی من جهت حفظ احترامات و جلوگیری از بگومگوهای خلاف اخلاق از تکذیب و اعتراض خودداری کردم اما حالا که شما می‌پرسید و دیگران نیز پرسیده‌اند از فرصت این مصاحبه استفاده کرده و بناچار پاسخ اجمالی عرضه می‌کنم: من این آقای گوینده را نمی‌شناسم حتی اسمش را هم نمی‌دانستم؛ فقط در آن سی‌دی دیده و صدایش را شنیدم و به یک متاسفم بسنده کردم چون با من صحبتی نکرده‌اند، حقیقت امر رانپرسیده‌اند، گوشه‌ای از سخنان مرا دیده و حکم غیابی صادر کرده‌اند؛ گوشه‌ی یکی از چندین مصاحبه که در همان زمان‌ها داشتم دیده‌اند، همان را نقل کرده و قضاوت نموده‌اند. «لا تقربوا» را گفته­اند و «انتم سکاری» را ترک کرده­اند! من این مصاحبه‌ها را در رد آن مخفی‌کاری‌ها و در بیان حدود اختیارات کمیسیون و کاستن از بزرگ‌نمایی‌ها، تشویش‌ها و نگرانی‌ها که در آن‌زمان با انتشار یک مصاحبه از داخل کمیسیون ایجاد شده بود، انجام داده بودم؛ ولی در این جلسه [جلسه‌ی دانشگاهی مذکور] بصورت حمایت از کمیسیون و مخفی‌کاری‌های آن تلقی شده و درست به ضدخود تبدیل شده و در قالب یک سی‌دی در حد وسیع انتشار یافته است. آنهم با یک لحن اعتراض‌آمیز و با اشارات، ادا و اطوار تمسخرآمیز که همه‌ی اهداف و زحماتم را به‌هدر دادند.

هدف اصلی آن مصاحبه‌ها عیناً مانند همین مصاحبه‌ی جاری است که هم‌اکنون انجام می‌شود. هدف همه‌ی این مصاحبه‌ها این است که در حقیقت کمیسیون مورد نظر –یعنی کمیسیون اصل 107 و 109- کمیسیون تعیین رهبر نیست؛ صرفا یک کمیسیون کارشناسی است، نه حق تعیین دارد و نه حق تصمیم و نه حق تصویب. مذاکراتی است خالی از هرنوع تصمیم‌گیری و عاری از بار حقوقی؛ برای خبرگان نیز هیچ نوع الزام‌آوری ندارد. بنابراین افشای مذاکرات این کمیسیون و افراد مذکور در آن، که هیچ تصویب و تصمیم و تصویبی در مورد آنها انجام نشده، جز نشر اکاذیب و پخش شایعات و متشابهات و جز رهبرسازی واهی، آنهم به تعداد زیاد و زمینه‌سازی برای سوءاستفاده‌ی افراد جاه‌طلب و طرفداران‌شان و ایجاد تشنج و اختلاف در جامعه، هیچ فایده‌ای برای نظام، مردم و برای هیچ‌کس ندارد و موجب ضرر و زیان فراوان و وهن مقام رهبری است. در حقیقت اطلاعات نیست ابتلا آت است. آیا چنین چیزی اگر محرمانه هم نباشد، از نظر عقلی و شرعی جایز، روا و صلاح است؟

هدف و پیام اصلی سخن من در این مصاحبه همین است؛ آیا این سخن حمایت از مخفی‌کاری‌های غیر ضرور و بی‌مورد است و جلوگیری از اطلاعات ناب، واقعی و مفید است؟ برخی از اطلاعات کاذب و غیرواقعی موجب انحراف افکار عمومی و بستن چشم بصیرت جامعه و جوانان خواهد بود. عقل، شرع و همه‌ی مردم می‌خواهند از اینگونه اطلاعات کاذب و غیرواقعی در جامعه جلوگیری شود و منظور من از اینکه گفتم مردم همین را می‌خواهند و مورد تمسخر قرار گرفت، بدین معناست قرآن مجید که صلای سوال کردن در مسیر افزایش علم و اطلاعات می‌دهد و می‌فرماید: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکر» (نمل : 43)- از دانایان بپرسید بر علم و اطلاعات خود بیفزایید- در برخی موارد با لحن شدید از برخی سئوالات نهی می­کند و می‌فرماید:«لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» (مائده :101) از برخی اسرار و یا امور غیرضرور نپرسید که اگر فاش شود به ضرر خود شما تمام می‌شود- بسیار آیه‌ی بلند، آموزنده و عبرت‌انگیزی است. منظور من از آن سخنان این مسائل بود، ما هدف واحد داریم، جلوگیری از مخفی‌کاری‌های ناروا و غیر ضرور؛ ولی زبان ما جداست، عنب و انگور است، دوستان اگر این مصاحبه را بادقت و منصفانه بخوانند، برای هدف واحد زبان واحد پیدا می‌کنیم انشاالله.

عضو خبرگان پاسخ می‌دهد: قائم‌مقامی رهبری قابل احیاست؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا