خرید تور نوروزی

هشدار به عالمان دین و دین داران

سیدعلی میرموسوی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «هشدار به عالمان دین و دین داران» نوشت:

امام جعفر صادق (ع) (۸۹-۱۴۸ ه.ق) در زمانی پیشوایی شیعه را عهده دار شد، که جنبش ضد اموی در حال گسترش و نظام اموی دستخوش بحرانی جدی شده بود. با وجود این امام به مداخله در امور سیاسی روی خوش نشان نمی داد و همچون پدر از سیاسی شدن امامت پرهیز داشت. هنگامی که جنبش ضد اموي به اوج رسيده بود، او تقاضاي برخي از شيعيان براي رهبري سياسي را نپذيرفت و نامه ابوسلمه خلال را سوزانيد. او پيروان خويش را از هر گونه فعاليت در اين راستا بازداشت و حتي به آنان توصيه كرد كه از تبليغ برای گسترش تشيع پرهيز كنند.

امام به جای مبارزه رسمی با حکومت، رسالت خويش را ژرف سازي و تحكيم بنيان هاي اعتقادي و فقهي تشيع تعریف کرد و با استفاده از موقعيت و فرصت پديد‌آمده، توانست صورت بندي منسجمي از آن ارائه كند. به ويژه اين که شيعه همگام با دور شدن از عصر تشريع، با مسايل جديدی روبرو شده بود که پاسخ های تازه می طلبيدند. شخصيت علمي و معنوي امام، بسياري از مسلماناني كه در جستجوي دانش بودند را به سوي او كشاند و دانشمندان فراواني در مكتب او پرورش يافتند و از خرمن دانش او توشه چيدند. حتي كساني چون ابوحنيفه و مالك، كه هر يك مذاهب فقهي جداگانه اي تاسيس كردند، از او بهره بردند.

امام، در طول دوران پیشوایی خود، فرهنگ سازی، گسترش دانش، پرورش خردورزی و اندیشیدن در بین شیعیان، را هدف قرار داد. او نه تنها پیروان خویش را به فراگرفتن دانش توصیه می کرد، بلکه اخلاق دانش پژوهی را به آنان یادآوری می شد. براین اساس آنان را از پذیرش بدون دلیل هر ادعایی و یا واداشتن دیگران به پذیرفتن بدون دلیل عقاید خود باز می داشت. معاویه بن وهب؛ از یاران امام، توصیه او را چنین بیان می کند : در پی فراگیری دانش باشید و به همراه آن خود را با بردباری و وقار بیارایید و با اساتید و دانش آموزان خود فروتنی پیشه کنید و هرگز از دانشمندان زور گو نباشید، زیرا با این روش باطل، حقِّ شما نیز از بین می رود. ( کافی، ج ١، ص ٣٦، حدیث ١)

توصیه اهل دانش و دانش پژوهان به بردباری و فروتنی و تاکید بر خودداری از تحکم و پافشاری بر دیدگاه خود، بر این فرض استوار است که اندیشه جدی و صادقانه همواره خطا پذیری را در خود مفروض می دارد. اعتقاد به خطا پذیری، سعه صدر و فروتنی در برخورد با دیگران را در پی دارد، زیرا چه بسا سخن و یا اندیشه آنان راهی به سوی آشکار شدن خطا و فهم حقیقت بگشاید. از این رو می توان گفت این سخن ارزشمند به روشنی بیزاری امام از یکی از آفات مهم جامعه دینی؛ یعنی «کیش شخصیت» و هشدار نسبت به رفتار زورگویانه عالمان دینی با دیگران را نشان می دهد. «کیش شخصیت» از ویژگی های فرهنگ های استبداد زده و خودکامه پرور و بیان گر حالتی است، که فرد از ابزار های گوناگون از جمله رسانه و نشانه ها برای برتر نشان دادن خویش بهره ببرد.

امام صادق (ع) در سخنی دیگر با پرهیز دادن از ریاست طلبی بر ناپسند بودن «کیش شخصیت» تاکید کرده اند. محمد بن مسلم از امام چنین گزارش کرده است: آيا مي پنداري ما نيكان شما را از تبهكاران نمي شناسيم ، همانا بدترين شما كسي است كه دوست دارد ديگران در پي او گام بردارند، چنين كسي يا دروغزن و يا سست راي است. (كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۸). هر چند این سخن به ظاهر، پرهیز از راه انداختن افراد در پی خویش را معنای می دهد، ولی گویا امام در پی اشاره به یکی از آفات جامعه دینی و هشدار به عالمان دینی، در پرهیز از خود بزرگ پنداری و وادار کردن دیگران نسبت به پیروی از خویش است.

شخصیت پرستی از دیگر آسیب های جامعه دینی است، که ترسیم چهره ای بت گونه از رهبران و پیروی کورکورانه از آنان را در پی دارد. پيشوايان و اولياي دين اسلام نيز همواره نگران آلودگي جامعه به اين ويژگي بوده اند و آن را به پيروان خويش گوشزد و از آن بازداشته اند. از ديدگاه آنان پيروي بي چون وچرا از اشخاص رويه اي نارواست. بنابر این هر ادعا و نظريه اي تنها بر اساس دلايل و استدلال هاي آن ارزيابي و پذيرفته یا رد می شود.

در این راستا امام(ع)، ابوحمزه ثمالی را از هر دو ویژگی؛ یعنی کیش شخصیت و شخصیت پرستی، بازداشته است: از رياست طلبي و دنباله روي شخصيت ها بپرهيز. او پرسید: ناپسنديدگي رياست طلبي روشن است، ولي نهی از گام برداشتن در پي بزرگان را درک نمی کنم، زيرا دو سوم از آن چه به دست آورده ام را از دنباله روي شخصيت ها به دست آورده ام. امام در پاسخ گفت: به خوبي درنيافتي؛ مقصود آن است كه بپرهيز از اين كه بدون دليل كسي را پيشوا قرار دهي و هر چه وی گفت درست پنداري.» (كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۵)

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. ازنقل احادیث انسان به فلسفه تقلیدی نبودن اصول دین پی می برد. برای ما روشن نکردن حیطه اقتدارولی فقیه درحوزه اصول دین هم است یا فقط فروع دین ازلحاظ حکومتی واجراییست. اگرحوزه اقتدارولی فقیه دراصول دین نباشدپس عقل معزول نشده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا