پاسخ رسانهی دولت به «نقد تخریبی» کیهان
ایرنا نوشت: حسین شریعتمداری در حمله دیروزش(پنجشنبه) به دولت حسن روحانی و در تعریضی به صحبتهای روز چهارشنبه اسحاق جهانگیری، بیمحابا به کلیت دولت حمله کرده است.
۱- نکته قابل توجه در این نقد تخریبی، شروع یادداشت او با جملاتی از جرج برنارد شاو است که زمانی سوسیالیست بود و بعدتر حامی اقتدارگرایی شد.
کاری به حیات و نظرات سیاسی این نمایشنامه نویس ایرلندی نداریم اما سوالی که شاید بد نباشد از مدیرمسئول روزنامه کیهان بپرسیم این است که آیا اگر آثار جرج برنارد شاو در ایران ترجمه شود و دولت مجوز آن را صادر کند رسانه شما و دوستان شما، دولت را به همین دلیل تخریب نخواهند کرد!؟
۲- برنارد شاو نمایشنامه دیگری به اسم «بشر و فوقبشر» دارد که این نام شاید برای پیشبرد بحث درباره مواضع و عملکرد جناب شریعتمداری مهم باشد.
مساله این است که وقتی افرادی در انتخابات رأی میآورند و زمام بخشی از قدرت را در دست میگیرند براساس همسو و غیرهمسو بودن به “بشر و فوقبشر” تبدیل میشوند؛ در واقع وقتی جناح دیگری که همسو با آنهاست سکاندار دولت میشود نگاه “فوقبشری” به آنها دارند با حمایت تمام قد؛ اما مشکلات، انتقادها و اتهامهایشان فقط در دولت یا مجلس “بشری” است زیرا با جناحشان همسو نیست.
افکار عمومی و مردم از یاد نمیبرند رسانههایی که امروز پیکان انتقادها و تخریبهای شدید خود را به سمت دولت روحانی نشانه رفتهاند، در دولتهای گذشته به تریبون دفاع از عملکرد دولت تبدیل شده بودند و امروز هیچ اشارهای به درآمدهای نفتی بیش از ۸۰۰ میلیارد دلاری در آن زمان و وضعیت درآمدهای کنونی دولت نمیکنند.
برنارد شاو در بخشی از نمایشنامه بشر و فوق بشر، که به فارسی به طور مجزا با نام «دون ژوان در جهنم» ترجمه شده است جمله درخشانی دارد. او از زبان یکی از شخصیتها میگوید: «تو فکر میکنی بهشت و آسمان هم مثل زمین است که در آنجا نیز مردم به خودشان میقبولانند هر کارِ کرده را با توبه میشود نکرده کرد؟ که هر چیزِ گفتهشده را با پس گرفتن حرف میشود نگفته گرفت؟ که هر چیز راست را با توافق عمومی میشود دروغ شمرد؟ نه. بهشت جای اربابان راستی و واقعیت است. برای همین است که من میخواهم بروم آنجا. (نمایشنامه دون ژوان در جهنم – صفحه ۳۵)».
یادآوری این جمله شهید بهشتی هم بیمناسبت نیست که بهشت را به بها میدهند نه بهانه.
۳-آقای شریعتمداری احتمالا به یاد دارند وقتی برجام که مورد حمایت رهبری بود، با تلاش دولت به سرانجام رسید و گشایشهای اقتصادی و سیاسی به وجود آورد، از هیچ حمله و تخریبی دریغ نکردند و وقتی هم که ترامپ یک طرفه از برجام خارج شد و تحریمهای سنگینی وضع کرد یا للعجب که باز هم به تخریب دولت پرداختند.
۴- همه مسئولان فارغ از جناحبندیهای سیاسی مسئول کاستیهای موجود هستند و هیچکس از جمله جناب شریعتمداری نمیتواند دیگران را متهم و خود را مبری کند. به عنوان مثال توضیح دهند مخالفت با FATF، اکنون چه نتایجی به بار آورده است!؟ و آیا وقتی حملات اخیر برای محدود کردن فضای مجازی به ثمر نشست، پاسخگوی آسیبهای بیشمار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خواهند بود؟ بعید میدانم.
خوب است آقای شریعتمداری نگاهی به اقدامات انجامشده در این دولت نیز داشته باشند، از جمله در کنترل کرونا، آن هم نه به عنوان دستاورد یک جناح، بلکه به عنوان اتفاقی مهم برای کلیت کشور. همه سوار یک کشتی هستیم.
۵- بارها بزرگان نظام تصریح کردهاند هر مشکل و مسالهای در کشور وجود داشته باشد باید از راه گفتوگو، نقد منصفانه و همدلانه مطرح و پیگیری شود و حتی اگر اشتباهاتی داشته باشند و بعضا مسئولانی خطایی کنند، باید از راههای پیشبینی شده و قانونی، آنها را دنبال کرد. اما اتهامهای کلی که تنها شائبه تسویه حساب سیاسی دارند، جز نحیفتر کردن نهاد جمهوریت نظام و ناامیدی مردم از حاکمیت، چه کارکردی دارد!؟
۶- برای یادآوری مدیرمسئول کیهان درباره نقد منصفانه یا تخریب با اغراض سیاسی، فرمایشات رهبر معظم انقلاب در اول آذرماه ۱۳۸۷ در پاسخ به پرسشهای دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف درباره انتقاد و تخریب را مرور میکنیم:
انتقاد صحیح و دلسوزانه ضرری ندارد اما این انتقاد باید به تخریب نینجامد. بعضیها طوری انتقاد میکنند که تخریب است؛ این مصلحت نیست؛ کسی که مسئولیت سنگینی در کشور بر دوشش هست و از او توقع داریم که فلان کار را بکند- اقتصاد را درست کند و…- اگر ما او را تقویت نکنیم، اگر یک وقت ضعفی هم پیدا شد، آن را نپوشانیم، آیا می توانیم چنین توقعی داشته باشیم؟
البته ایشان در سخنرانی نوروزی ۱۳۹۴ در حرم مطهر رضوی نیز فرمودند: کسانی هستند که این روش را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد میکنند، مانعی ندارد اما انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد.
تذکر دادن هیچ اشکالی ندارد اما این تذکر باید جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مساله ارتباطِ میان دولت و ملت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار بکنند.
یادداشت روز پنجشنبهی مدیرمسئول کیهان به این شرح است:
۱- «برنارد شاو» نمایشنامهنویس برجسته ایرلندی که به شوخ طبعیهای عالمانه شهرت دارد در محفلی از یک تابلوی نقاشی ایراد گرفته و آن را نقد کرد. نقاشی که تابلو از آثار او بود از نقد برنارد شاو برآشفت و به او گفت: شما که در همه عمرتان حتی یک تابلوی نقاشی هم خلق نکردهاید، چگونه به خودتان اجازه میدهید تابلوی مرا نقد کنید؟! برنارد شاو در پاسخ گفت: من طعم و مزه اُملت را خیلی بهتر از مرغ درک میکنم درحالی که در تمام عمرم حتی یک بار هم تخم نگذاشتهام!
آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در نشست با مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی فرمودهاند: «کشور از مجموعه مدیریتی توانایی برخوردار است اما برخی افراد قیاس به نفس میکنند و این موضوع را حرفی گزاف میپندارند و تصور میکنند که چون خودشان توانایی مدیریتی ندارند، مدیران کشور نیز توانمند نیستند»! درباره اظهارات جناب جهانگیری گفتنی است؛
۲- همیشه برای درک میزان توانمندی یک مدیر نیازی به برخورداری از دانش مدیریت نیست. مثلاً وقتی گرانی افسار پاره میکند و قیمت کالا و خدمات مورد نیاز مردم همهروزه به صورت تصاعدی و جهشی افزایش پیدا میکند، ارزش پول ملی به پائینترین سطح خود میرسد، قیمت مسکن و اجاره بها چندبرابر میشود و نه فقط تودههای محروم بلکه اقشار متوسط را هم به عزا مینشاند، کارخانهها و مراکز تولید تعطیل میشوند، میلیاردها دلار ارز بیزبان کشور در اوج نیاز به آن با فرمول دلار ۴۲۰۰ تومانی برباد میرود، برجامی که قرار بود تحریمها را لغو کند به فاجعه افزایش تحریمها تبدیل میشود، بیکاری بیداد میکند و… بهآسانی و بدون کمترین تردیدی میتوان فهمید که دستکم در این عرصهها، مدیران شایسته و کاربلدی بر سر کار نبودهاند. لازم نیست باغدار باشید تا فرق سیب پلاسیده با سیب تازه را بدانید و یا بزّاز باشید تا پارچه پوسیده را از پارچه سالم تشخیص بدهید!
۳- تردیدی نیست که «کشور از مجموعه مدیریتی توانایی برخوردار است» اما این پرسش در میان است که آیا در دولت محترم، همه مدیران و مسئولان از میان افراد توانا و کاربلد انتخاب گردیده و به کار گرفته شدهاند؟! بدیهی است که بسیاری از آنها مدیران شایستهای هستند اما نمیتوان انکار کرد که بسیاری دیگر نیز شایسته و کاربلد نیستند و به جای انتخاب بر اساس شایستهسالاری با فرمول فامیلبازی و روابط حزبی و گروهی در مدیریتهای بعضاً حساس و سرنوشتساز به کار گرفته شدهاند!
۴- جناب روحانی، رئیسجمهور محترم نیز در همایش استانداران سراسر کشور فرمودهاند؛ مردم برخی از خدمات دولت را احساس میکنند! ولی توضیح ندادهاند که مثلاً مردم گرانی مسکن و اجاره بها، قیمتهای افسار گسیخته کالا و خدمات، مرغ و تخممرغ و گوشت و لبنیات و… صدها نمونه دیگر را هم احساس میکنند یا نه؟! اگر احساس میکنند -که میکنند- باید از آقای رئیسجمهور پرسید حضرتعالی از کدام خدمت دولت به مردم سخن میگویید؟! و به جای پوزش از ملت به خاطر بلایی که دولت شما بر سر آنها آوار کرده است، آدرس خدمات انجام نگرفته را میدهید و لابد از ملت انتظار کف و سوت هم دارید؟!
کاش آقایان روحانی و جهانگیری به انبوه وعدههایی که به ملت داده و تاکنون بر زمینمانده و برخی از آنها نیز به عکس خود بدل شده است نیمگاهی میانداختند و برای مردم توضیح میدادند به کدامیک از آنها عمل کردهاند که حالا همه را «نابلد» و خود را «کاربلد» معرفی میکنند!
انتهای پیام
اولین مطلب درستی است که از کیهان می خوانم هرچند آقای شریعتمداری به نقش خودشان و همفکرانشان با نفی مذاکره و اصرار بر مقابله (مقاومت) در این وضع عزامندانه مردم نپرداختند.
مسئولان فعلی راست و چپ : دو لبه قیچی تکه تکه کردن مردم محروم، معمولی و غیر بستگان (اعتدال یا کارگزاران هم ، اصلِ کاری ؛ یعنی پیچ و مهره ی وسط قیچی)