او بیست و یک سال دارد
کامبیز نوروزی، حقوقدان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «او بیست و یک سال دارد» نوشت:
نامش شهریار شمس است؛ بیست و یک ساله. خودش در اینستاگرامش گفته است حکم زندانش قطعی شده و برای چهارسال و یک ماه و پانزده روز راهی محبس است. فیلمی هم گذاشته . خودش موهایش ر ا می تراشد تا مهیای حبس شود.
نمی شناسمش. از رأی او خبر ندارم. همینقدر پیداست که او مواد مخدر نفروخته است. دزدی نکرده است. تجاوز نکرده است. همینقدر پیداست که او مرتکب کلاهبرداری و خیانت در امانت و اختلاس نشده است. همینقدر پیداست که او بر سرگذر با قمه و زنجیر و پنجه بکس به جان مردمان نیفتاده است و… .
اینقدر پیداست که این حکم بخاطر حضور و عمل او در جریان یک اعتراض یا چیزی که ما به آن می گوئیم اعتراض مدنی صادر شده است. نمی دانم او به استناد کدام ماده یا مواد قانونی به زندان محکوم شده است.
شاید مقبول نباشد که این بنده، به عنوان یک طالب حقوق در مورد پرونده ای که چیزی از آن نمی دانم جز اینکه محکوم جوانی بیست و یک ساله است و بخاطر یک رفتار اعتراضی ( که شاید هم ناهنجار بوده ) چیزی بنویسم. این خرده بر من وارد.
اما سخن از چیز دیگری است. فراتر از حقوق. چیزی که گفتنش چندان نیازی به دانش حقوق و دانستن مواد قانون و جزئیات یک پرونده ندارد. سخن این است که حقاً چه سود است در زندان رفتن چنان جوانی، که اولین گامهای زندگی اش را با چنین حکمی در زندان بگذراند و پایۀ ِآینده اش را پشت دیوارهای بلند بریزد؟ چه سود است خراب شدن آینده ای که او برای خودش می توانست و می تواند بسازد؟ بعد از چهارسال و یک ماه و پانزده روز که او پا از دروازۀ زندان بیرون می گذارد، او که خواهد بود؟ جوانهایی مانند او که خواهند بود؟
اگر اوباش بود، قاچاقچی مواد مخدر بود، تجاوز به ناموس مردم کرده بود، مال مردم را دزدیده بود و اینجور چیزها، یک حرفی. اما این کارها را که نکرده است. کرده؟
نمی خواهم به رأی ایرادی بگیرم که نخوانده و نمی دانمش.
سخن از چیز دیگری است. فراتر از حقوق. حتی اگر چنین جوانی بی آنکه از آن دسته جرائم پلید انجام داده باشد، کاری در جریان یک اعتراض مدنی کرده باشد که واقعاً هم طبق قانون جرم باشد، سیاست قضایی و انصاف چه می گوید؟ هزار راه در قانون هست که با ملاحظۀ شخصیت او می توانند مانع از زندان رفتنش بشوند.
روی کاغذ و در کلاس های درس می گوئیم که زندان محل آموزش و اصلاح زندانی است. اما روی زمین واقعیت چنین نیست. همه می دانیم چنین نیست. هم روی کاغذ و در کلاسهای درس می خوانیم و می شنویم و هم روی زمین در عمل می بینیم که زندان جرم زاست. نمی دانم آیا این جوان واقعاً در آن جزیان اعتراضی جرمی کرده است یا نه. اما زندان رفتن چنان جوانی و چنان جوانانی چه نفعی دارد برای او و برای جامعه؟ هزار راه قانونی هست که او و مانند او را راهی زندان نکنند.
آقای رئیس قوۀ قضا، جناب آقای رئیسی، دلالت کنید که این راهها را از یاد نبرند؛ یکی از این راه های قانونی را برگزینند برای کسی و کسانی که مجرمان پلید و تبهکار نیستند تا به حبس نروند که نافع تر است و اصلح.
او بیست و یک سال دارد.
آنها در جوانی اند.
انتهای پیام