خرید تور تابستان

عزمی برای محو جشن‌های ایرانی!

بهار نیوز نوشت:

حكايت غريبي است نازنين! ديگر در رسانه‌هاي رسمي دولتي و حكومتي كشور، و حتي «تقويم» و «سالنامه‌ها» خبري از روز «جشن مهرگان» نيست. آنها از «جشن سده» هم اطلاع‌رساني نمي‌كنند، سخني نمي‌گويند و خبري مخابره نمي‌كنند و بنگاه‌هاي خبري رسمي كشور حتي نامي از «جشن سپندارگان» نمي‌آورند! چون احتمالا مراسمي براي «دوستي، دوست داشتن و عشق ورزيدن» است! «جشن سيزده بدر» هم كه در گفتمان رسمي به «روز طبيعت!» تغيير نام داده شده است! «شب يلدا» و …

«جشن چهارشنبه‌سوري» هم برايشان عيب و عار دارد به همان اسم سنتي اش ذكر شود و از آن تحت عنوان «چهارشنبه آخر سال» ياد مي‌كنند و به تازگي‌ها «چهارشنبه سوزي»! بهانه خوبي هم براي مذمت و اين جشن پيدا شده‌ است كه همانا ترقه‌بازي (كه اصولا ارتباطي با اين جشن ملي ندارد) توسط برخي از نوجوانان و جوانان (كه همان هم دليل خاص خود ناشي از نبود كمترين بروز شادي و امكان تخليه انرژي در طول سال است). جواناني كه اصولا بسياري از آنان به دليل بايكوت جشن‌هاي ملي ايرانيان در صدا و سيما و رسانه‌هاي رسمي كشور، اصل و نحوه برگزاري آن مراسم را هم نمي‌دانند.

از اسفند هر سال، آنچه به چشم مي خورد تبليغات رسانه اي و تهديدات مقامات پليسي و شهري براي مقابله با يك جشن ملي است و بس بدون اينكه به مردم و جوانان اصل اين مراسم و جشن‌هاي ملي يادآوري شود و آنان را دادن آدرس هاي اشتباهي و بحث ترقه و انفجار (كه لزوم برخورد با آن طبيعي و منطقي است اما ربطي به اصل يك مراسم ندارد) از حضور در هر جشني و مراسمي كه ظاهرا قرار است يكي از خروجي هاي آن شادي باشد بر حذر مي‌كنند!

اين روزها برنامه‌هاي صدا و سيما و اغلب خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي وابسته به نهادها، همه و همه خلاصه شده در مذمت همين يك جشن باقيمانده ملي ايرانيان و هجو آن از طريق مذمت ترقه‌بازي! سيما در اين باره سريال و مستند تهيه مي كند و گزارش‌ يك خبرگزاری رسمي اينگونه براي ترساندن مردم از يك جشن ملي، با عنوان «چهارشنبه‌ که می‌سوزد و می‌سوزاند…! » اين‌‌گونه پايان يافته است: «نظارت جدی دستگاه‌های مسئول در خصوص چهارشنبه آخر سال(!!) برای اینکه شاهد اتفاقات تلخی مانند فوت افراد، سوختگی، نابینایی، نقص عضو و … نباشیم، بسیار با اهمیت است،…به امید اینکه سلامتی و آرامش روان خود و خانواده‌هایمان را قربانی شادی کاذب و لذتی آنی نکنیم…»

مي‌ماند «جشن نوروز» كه آن هم در گفتمان رسمي مسئولان و رسانه‌هاي رسمي كشور با عنوان «سال نو» تغيير نام داده شده است و هيچ اثر رسمي از آن در كشور ديده نمي‌شود! واقعا سئوال برانگيز نيست وقتي براي يك مراسم ساده، كل ورودي و خروجي‌ها و معابر شهرهاي كشور مملو از بنر و تابلو مي‌شود، در همين تهران، شهرداري‌اش به خود زحمت نصب يك تبريك و شادباش نوروزي (و به قول خودشان سال نويي!) در مبادي ورودي شهر را نمي‌دهد اما همين چند ماه پيش، ميلياردها تومان براي تخريب تيم مذاكره كننده ايراني در مسئله پرونده هسته‌اي و يا لزوم افزايش جمعيت! هزينه بنرها و تبليغات بي‌حاصل مي‌كرد؟ …

واقعيت امر اين است كه جشن‌هاي اصيل ايراني، به دليل يك نگاه خاص حاكم بر كشور كه آنها را در تقابل با دين و مذهب مي‌انگارد مظلوم واقع شده‌اند و به همين دليل شايد ايران تنها كشور موجود در جهان باشد كه مسئولان و گفتمان رسمي حاكم بر آن سعي در حذف مفاخر، سنن، آداب و تاريخ گذشته خود دارند و سعي وافري براي محو آنان مي‌كنند! همين رفتار كژانديشانه است كه حالا ديگر ممالك، مفاخر ادبي چون «مولانا» و … را مصادره به مطلوب مي‌كنند، وقتي صاحب خانه به مولانا و … ابراز وابستگي و علاقه‌اي نمي كند، چرا تركيه، تاجيكستان و افغانستان و … دودستي آنها را از آن خود ننمايند؟ جشن نوروز هم چنين حكايتي دارد.

کیومرث جنیدی خواه، مردم‌شناس و پژوهشگر نوروز به يك خبرگزاري داخلي گفته است: «جشن نوروز که سازمان‌های دولتی در ایران برگزار می‌کنند، اگر چه قالب همایش، پنل، سخنرانی و نمایشگاه را دارد اما در کشورهای دیگر این جشن گستردگی بیشتری پیدا کرده و گردشگران با حضور در خیابان‌ها و مراکز تجمع مردم شاهد برپایی این جشن هستند اما در ایران به خصوص در تهران، نوروز بیشتر در خانه‌ها جشن گرفته می‌شود و جلوه بیرونی ندارد چرا که اساسا جشن نوروز در ایران درون گراست…. امروزه نوروز یکی از جاذبه‌های گردشگری به حساب می‌آید به همین دلیل گردشگران برای دیدن جشن نوروز و آیین‌های مربوطه، به کشورهایی مانند تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، عراق، هند و… می‌روند اما ایران را انتخاب نمی‌کنند چون جشن نوروز ایرانیان برای گردشگران خارجی و یا حتی مردم ایران هویدا نیست. بنابراین بهتر است که سازمان میراث فرهنگی از این فرصت استفاده کرده و جشن ملی نوروز را به گونه‌ای برگزار کند که برای گردشگران خارجی نیز جذاب باشد چرا که پرونده جهانی آن را نیز ایران تهیه کرده و بنابراین پایلوت و مبدا اصلی و خاستگاه نوروز که ایران است باید جشنی مفصل‌تر از کشورهای دیگر برگزار کند.»

البته اين پژوهشگر محترم، احتمالا «عمدا» نگفته و يا خبرگزاري منبع، اظهاراتش را كامل منعكس نكرده است كه «سيستم مديريتي كشور اصولا با چنين پديده‌اي (جشن خياباني) مشكل اساسي و ماهوي دارد» … با اين احوال اين يك واقعيت تلخ است كه ايران معاصر، تنها كشوري است كه چيزي تحت عنوان جشن رسمي و ملي رسميت ندارد و همه چيز به كنج خانه ها خلاصه مي‌شود…! فقط مي‌ماند اين مشكل حاد كه بسياري از كارشناسان در حوزه‌هاي مختلف اجتماعي، اصلي‌ترين عامل بحران‌هاي اجتماعي، اخلاقي، هنجارشكني و … رو به تزايد ايران امروز را حذف كامل شادي و سرور غالب جمعيت ايران و به ويژه عدم امكان بروز شادي و تخليه صحيح انرژي نسل جوان و نوجوان ارزيابي مي‌كنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. فرهنگ و رسوم ایرانی توانست عربها و مغولها و ترکها و …را جذب و در خود حل کند. [جای نگرانی نیست]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا