سردرگمی جنسی نوجوانان و تابوی آموزش
احسان رحمانی، مشاور خانواده و کارشناس امور نوجوانان در یادداشتی که با عنوان ضرورت آموزش جنسی به نوجوانان نوشته و آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، نوشت: اگر جامعه ما بخواهد مشکلات خود درزمینهٔ مسائل جنسی را بهطور واقعبینانه حل کند نیازمند یک نظام تربیتی و یک نظام اخلاقی (فردی و اجتماعی) کارآمد در تربیت جنسی است. هم چنین توجه به زمینههایی که در آن نوجوانان به نحوه و چگونگی فعالیت جنسی ازنظر فیزیولوژیکی و نیز مسئله بهداشتی مربوطه، آشنا شوند.
اطلاعات نوجوانان درباره مسائل جنسی ناقص است یکی از دلایل اصلی این موضوع فقدان اطلاعات علمی کافی معلمان (همچنین متخصصان) در این مورد است، دوره نوجوانی برای همه بهویژه خود نوجوان قابلتوجه است، رشد سریع تغییرات فیزیولوژیکی و روانی سبب میشود افکار و رفتار فرد حالت تازهای به خود بگیرد و دلنگرانیهایی برای نوجوانان و مربیان ایجاد کند.
تربیت جنسی را نمیتوان بدون برنامهای مدون و هدفمند آموزش داد لذا باید گفت در کشور ما تاکنون نتوانستهاند راهحل موفقیتآمیزی برای آموزش و یا تربیت جنسی در مدارس و همچنین کنترل روابط ارائه کنند.
آسیبهایی که نوجوانان ممکن است به دلیل عدم توجه و غفلت نسبت به تربیت جنسی به آن دچار شوند، شامل آزار جنسی، مشکلات در هویت جنسی، نگرانی در مورد وضعیت بلوغ، خود ارضایی، کنجکاویهای گسترده جنسی و قرار گرفتن در معرض اطلاعات نادرست و نامعتبر، مشکلات رابطهای با جنس مقابل، بارداری، بیماریهای آمیزشی و ایدز، گذر نادرست از این مرحله و رسیدن به مرحله ازدواج و انتخاب نادرست و مشکلات زناشویی، اختلالات جنسی و مشکلات تحصیلی است.
افزایش محرکهای جنسی و ارائه اطلاعات انحرافی، لزوم اطلاعرسانی صحیح در این زمینه را بیشازپیش ضروری میکند چنانچه از این موضوع غفلت شود ممکن است نوجوانان از روشهای آلوده و آسیبزا استفاده کنند.
نکته مهم دیگر در این زمینه، توجه به افزایش فاصله بلوغ و ازدواج جوانان بهعنوان بخش قابلتوجهی از جمعیت کشور است، وجود سختگیریها، توقعات و سنتهای بومی غلط والدین، افکار آرمانی و گاه نادرست جوانان، ازدواج را به تأخیر انداخته است.
وجود انواع رسانهها و فناوریهای ارتباطی و زندگی در عصر اطلاعات باعث شده که امکان و سرعت دستیابی جوانان به انواع و اشکال مختلف اطلاعات جنسی تسهیل و تسریع گردد، این قابلیت فنی عملاً موجب آن شده که جوانان بتوانند بهآسانی انواع مطالب و تصاویر جنسی را بازیابی و مورد بهرهبرداری شخصی قرار دهند.
بدیهی است در فقدان یک نظام تربیت جنسی مناسب، چنین خللی میتواند نوجوانان را مستعد بروز انواع رفتارهای سوء و پرخطر کند، از سوی دیگر باید این واقعیت را نیز پذیرفت که رفتار جنسی تا حدود زیادی اکتسابی و مبتنی بر یادگیری بوده و نیاز به آموزش و تربیت ویژه دارد.
وجود غریزه جنسی در هر فرد، اقتضائات دورهٔ بلوغ، زندگی در عصر اطلاعات و تکنولوژیهای ارتباطی، افزایش فاصلهٔ بلوغ و ازدواج، ضرورت آگاه کردن دانش آموزان از مسائل بهداشت جنسی، هویتیابی جنسی، کمک به رشد کامل و همهجانبهٔ فرد، تحکیم و تثبیت نهاد خانواده و ترکیب سنی و جمعیتی برخی از الزامات و دلایلی است که ضرورت وجود تربیت جنسی در مدارس را نشان میدهد.
در کشور ما به دلیل حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی، نه اعتقادی و مذهبی؛ در خانوادههای ایرانی صحبت از مسائل جنسی نوعی تابو است و دور آن خط قرمز میکشند. این امر بر روی سیستم آموزشوپرورش نیز تأثیر خود را گذاشته و در مقابل پرسشهای جنسی نوجوانان، والدین و مربیان مدارس، با واکنش بیتفاوتی و سکوت رفتار میکنند.
بنابراین قطعاً این احتمال وجود دارد که افراد دغدغهها و سؤالهای جنسی خود را با توسل به راههای ناایمن جستوجو کنند، نوجوان برای رفع حس کنجکاوی و کسب آگاهی از مسائل جنسی از دوستان، آشنایان و رسانههای جمعی مثل فیلمها، کتب، نشریات، کمک میگیرند درحالیکه این اطلاعات ممکن است ناکافی، غیرعلمی، گمراهکننده و حتی متناقض باارزشهایی باشند که در جامعه به آن بهاداده میشود.
بههرحال این مسئله را نمیتوان انکار کرد که در شرایط امروز، اگر تربیت جنسی به شیوه مناسب انجام نگیرد، نوجوانان ممکن است برای دستیابی به آنچه میخواهند بدانند از کانالهای اطلاعاتی ناامن استفاده کنند که معمولاً موجب کسب اطلاعات نادرست و افزایش تعارض و برانگیختن میل جنسی در آنها میشود که این به علت عدم آگاهی کامل نسبت بهسلامت جنسی میتواند خطرناک باشد.
نوجوانانی که در مورد موضوعات جنسیتی آموزشهایی دریافت میکنند بهطور معناداری بسیار کمتر از سایر نوجوانان دچار مشکل میشوند، با توجه نگرش منفی والدین نسبت به آموزش موضوعات جنسی و عدم توانایی علمی برخی والدین و معلمان در پاسخگویی درست به سؤالهای جنسی، بیشتر نوجوانان در این زمینه دارای محدودیتها و کمبودهای آموزشی و تربیتی هستند.
دانش و نگرش منفی، زمینهساز درگیری در رفتار پرخطر جنسی میشود بنابراین باید خاطرنشان کرد که موج سوم انتقال ویروس ایدز از طریق رابطه جنسی در ایران آغازشده است و بیشترین گروه در معرض خطر، نوجوانان هستند (رزاقی ۱۳۹۵).
این دوره سنی به دلیل تحولات بلوغ یکی از حساسترین و آسیبزاترین مراحل تحول بهحساب میآید، اگر تربیت جنسی مناسب صورت نگیرد کنجکاوی بیشتر و توجه نوجوان به موضوعات جنسی معطوف میشود، نوجوان از فعالیتهای علمی باز میماند و دچار مشکلات و تعارضهای دیگر نیز میشود.
برنامه تربیت جنسی مبتنی بر فرهنگ ایرانی خانواده را در مرکز توجه قرار میدهد و هرگونه رابطه خارج از خانواده، خواه قبل و خواه بعد از ازدواج را رد میکند و تنها به همسر قانونی محدود میشود. این نوع تربیت جنسی موجب زهد اخلاقی، خویشتنداری، مهار غرایز طبیعی و خانواده گرایی فرصتی برای زندگی سعادتمندانه را فراهم میکند.
باوجود اهمیت تربیت جنسی مبتنی بر فرهنگ در ایران تابهحال برنامهای مدون در این زمینه وجود نداشته است و این امر باید بهصورت جدی موردتوجه قرار بگیرد.
انتهای پیام