نمایندگان انقلابی و دریافت 220000000 تومان
رضا سلطانزاده، مدیر مسئول هفتهنامه آیینه یزد در یادداشتی با عنوان «نمایندگان انقلابی و دریافت 220000000 تومان» نوشت:
نماینده یا مسئول یا کارگزاری که در حوزه سیاسی شعارهایی علیه دشمنان ایران زمین میدهد، تحریمهای ظالمانه را که هدفی جز به زانو درآوردن مردم مومن و صبور این سرزمین ندارد محکوم میکند، خود را اهل سازش نمیداند، در سخنرانیها و از تریبونهای رسمی تندترین جملات و کلمات را علیه استکبار میگوید، در تلاش است که در راه پیماییها و تظاهرات پرچم آمریکا را لگدمال کند یا به آتش بکشد و سعی میکند مردم شهر و دیارش تصویر این رفتار را از تلویزیون مشاهده نمایند، همین کارگزار یا مسئول یا نماینده که خود را انقلابی میداند با خودروهای میلیاردی مسافرت میکند، در هتلهای لوکس اسکان مییابد، صاحب ویلا یا آپارتمان چند ده یا چند صد میلیاردی است، خود و اعضای خانوادهاش به سفرهای تفریحی و سیاحتی میروند. در زندگی، تجملگرایی و اشرافیگری را پیشه خود ساخته و از اسراف و تبذیر رویگردان نیست، احیاناً به عنوان عضوی از اعضای هیاتمدیره شرکتهای دولتی مبلغ هنگفتی دریافت مینماید، در دوران وکالت یا ریاست مدرک خود را به دکترا ارتقا داده و گاه و بیگاه با بیان احادیث و آیات شریفهای از قرآن مجید در پی گفتار درمانی شهروندان میباشد، نمیتوان وی را انقلابی نامید.
به یقین انقلابی کسی است که در روش زندگی و نوع معیشت خود بویژه در این دوره که تبعیض و اختلاف طبقاتی بیداد میکند و بنابه گفته عدهای از متخصصان دو سوم هموطنان زیر خط فقر زندگی میکنند، سادهزیستی و عدالتخواهی را پیشه خود سازد، درد مردم را احساس کند و از اینکه میبیند هموطنانش زیر بار فشار زندگی آزردهخاطر شده و توان تحمل آن را ندارند به فکر چارهجویی و پیدا کردن راهحلی برمیآید تا به خواست پروردگار نگرانیهای برادران و خواهرانش اندکی کاهش یابد.
مولای متقیان حضرت علی(ع) میفرماید: «خدای متعال بر پیشوایان بر حق، واجب فرموده است که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا فقر و تنگدستی، فقیران را به شورش واندارد و نیز آن حضرت میفرماید: حاکم وظیفه دارد، برای مردم خود همان چیزی را برگزیند که برای خود و زندگی و بستگان خود برمیگزیند.»
اسلامشناس معاصر استاد محمدرضا حکیمی مینویسد: «…و شگفتانگیزتر از اینها چیزی است که رفیعترین قله عدالت انسانی امام علیبن ابیطالب(ع) مقرر داشته و گفته است که فرمانروایان مسلمان باید تراز زندگیشان در حد ضعیفترین مردمان باشد تا فقر بیچیزان سبب جوشیدن خون در رگهای ایشان نشود و انقلابهای شهید داده و ارزش مصرف کرده را پایمال نکند و انقلابهای خونین را از پی نیاورد…»(1)
هفته گذشته حسین جلالی نماینده رفسنجان و انار اعلام نمود: «اولین حقوق نمایندگان 11 میلیون تومان واریز شده به علاوه 200 میلیون تومان بابت مسکن و 20 میلیون تومان هم برای سایر هزینهها به حساب ما واریز شد»(2)
در این هنگام بعضی از نمایندگان در پی توضیح و توجیه برآمدند و اعلام نمودند: «…مبلغ واریز شده حق قانونی نمایندگان بوده و حتی پنجاه میلیون تومان نسبت به دوره سابق مجلس کمتر شده است. اما این نکته را فراموش کردند و یا نادیده گرفتند که هرچه مردم بیشتر احساس تبعیض کنند و مشاهده نمایند سطح زندگی مردم و مسئولان تفاوت آنچنانی دارد نارضایتی را دوچندان میکند و واکنشها را افزایش میدهد…»
چون اطلاعرسانی در اموال و دارایی همه حاکمان و کارگزاران و مدیران و مسئولان در قوای سهگانه شفافیت وجود ندارد نمیتوان به این دغدغهها پاسخ داد. با تاسف وقتی مردم به عیان میبینند و یا خبرها را میخوانند که در اثر عدم نظارت مسئولان ذیربط عدهای در سمتهای مختلف میلیاردها دلار ارز را به یغما بردهاند، مقادیر چپاول و دزدی بعضی از مفسدان اقتصادی و زراندوزان و اختلاسکنندگان و زالوصفتان و قاچاقچیان و غارتگران و احتکارکنندگان و با کمال تأثر بعضی از مدیران و مقامات آنچنان خیرهکننده و سرسامآور است، در نهایت عموم شهروندان بویژه قشر زحمتکش را به شگفتی وا میدارد و حس کینه و نفرت در وجودشان شعلهور میگردد.
سید کاظم موسوی نماینده مردم اردبیل میگوید: «…خبرنگاری از من پرسید باتوجه به این که دو خانواده برای گرانی اجاره مسکن یک منزل را اجاره کردند بُعد شرعی این موضوع چیست؟ پس از گذشت چهل سال از انقلاب دیدن چنین مسائلی مایه تاسف است و دولت باید تدابیر خود را در بحث مسکن افزایش دهد و مسکن مناسب در اختیار نیازمندان و افرادی که امکان ساخت مسکن ندارند قرار دهد… افزایش سه برابری قیمت مسکن در شأن مردم نیست تا کی باید شاهد حباب قیمتها باشیم، بیش از بیست هزار جوان در زندان هستند در مقابل شهدا باید پاسخگو باشیم…»(3)
پرسشی مطرح است که آیا بسیاری از مسئولان و نمایندگان سادهزیستی را رعایت میکنند؟ امامخمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مکرر مقامات بویژه روحانیون و دستاندرکاران را به سادهزیستی و همگامی و همراهی با مردم و تلاش برای از بین بردن فقر و بیچارگی سفارش نموده و تذکرات لازم را در این زمینه دادهاند.
مقام رهبری درباره دوری از اشرافیگری و تجملگرایی میگویند: «…بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلا حل نخواهد شد تجملگرایی و گرایش به اشرافیگری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد. هیچوقت عدالت اجتماعی تامین نخواهد شد، هیچوقت روحیه برادری و الفت و انس و همدلی که برای همه کشورها و همه جوامع، بخصوص جامعه ما مثل آب و هوا لازم است پیش نخواهد آمد… پیوند حقیقی با مردم مستلزم حضور در میان آنان و دور نشدن از سطح متوسط زندگی آنان است، سادهزیستی و پرهیز از اسراف و پرهیز از هزینه کردن بیتالمال در امور شخصی و غیرضروری، شرط لازم برای حفظ این پیوند است، ترویج فرهنگ اشرافیگری و تجمل و سفرهای پرهزینه و بیهوده خارجی از کیسه مردم دور از شأن نمایندگی و عامل گسیخته شدن پیوند نماینده با مردم است… به نظر من اشرافیگری برای یک کشور آفت است، اشرافیگری مسئولان آفت مضاعف است، به خاطر این که اگر اشراف عالم از مال خودشان -حالا حلال و حرامش به عهده خودشان- خرج میکنند از مال خودشان اشرافیگری میکنند اما اگر مسئولان اشرافیگری کنند، از مال مردم خرج میکنند مال خودشان که نیست این اشرافیگری، با احساس عمومی مردم، با نوشتن، با گفتن و با ترویج این فکر درست خواهد شد این باید به یک فرهنگ تبدیل شود، کاری نیست که بشود به صورت دادگاه ویژه و محاکمه و امثال اینها درستش کرد…»(4)
نگارنده این سطور این افتخار را داشته است که از اردیبهشت ماه سال 1358 تا اوایل فروردین ماه1360 با شهیدان محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر در سمت مدیرکلی اداره کل آموزش و پرورش یزد و سیستان و بلوچستان و مشاور و نماینده تامالاختیار شهید رجایی همکاری نماید. در مدت مذکور بارها شاهد بودم ناهار شهید رجایی بسیار مختصر و رفتوآمدها بدون تشریفات و ساده بود. جلسات مدیران و معاونان در بعضی از مدارس شبانهروزی و یا در ساختمان وزارتخانه برگزار میگردید، شبها مدیران کل تمام استانها یا در خانه معلم تهران یا در یکی از آموزشگاههای شبانهروزی بیتوته میکردند یا با استفاده از خط واحد و تاکسی به منزل فامیل یا آشنایی که در تهران داشتند میرفتند و در مدت حدود دو سال ندیدم مسئولی در هتل اقامت نماید، به مخیله هیچیک از مدیران و مسئولان خطور نمیکرد تا ماموریت و اضافهکار دریافت نمایند.
اینجانب در مدت مذکور هیچ هدیهای حتی یک جعبه شیرینی یزدی از بیتالمال خریداری ننموده و به تهران نبردم اما اگر راهروهای مغازههای ترمه و شیرینیفروشان یزدی به صدا درآید گواهی خواهد داد: طی این سالها با پول ملت و با عنوان فریبنده سوغاتی و هدیه تاکنون چه هزینههایی شده و کام چه افرادی از بیتالمال شیرین شده و یا اتاقهایشان مزین گردیده است. در مصاحبه با اسناد ملی یزد مدارکی دال بر پرداخت وجه برق و تلفن خانه سازمانی که در یزد و سیستان و بلوچستان شخصا پرداخت نموده بودم در اختیار آنها گذاشتم.
سادهزیستی شهید سیدرضا پاکنژاد اولین نماینده مردم دارالعباده در مجلس شورای اسلامی و نحوه رفت و آمد شهید آیتا… صدوقی سومین شهید محراب برای شرکت در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی یا رفتوآمدها از خانه تا مسجد و شرکت در مراسم و نشستها همراه و در کنار مردم بودن هنوز در خاطره بسیاری از مردم یزد باقی است. حجتالاسلام والمسلمین حاج سید سجاد حججی نماینده دوره اول و سوم مردم میانه در مجلس شورای اسلامی و امام جمعه اسبق آن شهرستان میگوید: «…در دوره اول، مجلس بسیار ساده و بیآلایش بود. نمایندگان با امکانات کم، کارهای بسیار مهم انجام میدادند. بنده در طول هفته در جلسات مجلس و کمیسیون شرکت میکردم. پنجشنبهها به حوزه انتخابیهام میآمدم و از وضع و اوضاع آن اطلاع مییافتم و چون امام جمعه شهرستان میانه هم بودم روز جمعه اقامه نماز جمعه میکردم تا آخرشب در خدمت مردم بودم، بعدازظهر روز شنبه از میانه به تهران حرکت کردم و در صبح روز یکشنبه در جلسات مجلس حاضر بودم. یک روز حضرت آیتا… خامنهای که در آن وقت نماینده مجلس بودند به من فرمودند شما هر آخر هفته مرتب به میانه میروی و برمیگردی، از چه وسیلهای استفاده میکنی؟ گفتم وسیله ویژهای ندارم، از امکانات عمومی استفاده میکنم. خیلی تعجب کردند و گفتند کار بسیار خوبی است و بنده را خیلی مورد تشویق و محبت قرار دادند.»(5)
سید عطاءا… مهاجرانی نماینده شیراز در مجلس اول با نقل خاطرهای از مجلس اول نوشته است: «مجلس اول؟! آن سالها در فضای جنگ تحمیلی گوشت گران و کمیاب بود. آقای کتیرایی عضو هیات رئیسه و مسئول امور خدمات، به رستوران مجلس دستور داده بود، مصرف گوشت را به حداقل برسانند. آبگوشت بیگوشت درست کردند. برای چای، باید فقط دو حبه قند که توی پلاستیک پیچیده بود، بگیریم. بعضی نمایندگان با موتورسیکلت یا دوچرخه به مجلس میآمدند. هیچکس در ذهنش نمیگذشت که مجلس فرصتی برای اندوختن مال است. نمایندگان دلالی و کارچاقکنی نمیکردند.حقوق نمایندگان در حد متوسط حقوق در کشور بود. میتوان اسناد مالی مجلس اول تا به امروز را بررسی کرد؛ چرا چنین شد؟!»(6)
قابل تذکر این که در این وضعیت دشوار و کمبود بودجه و درآمد دولت و نیاز ضروری به صرفهجویی و خودداری از اسراف مبلغی که اخیراً نمایندگان بابت حق مسکن دریافت نمودهاند بیش از شصت میلیارد تومان میباشد که متعلق به بیتالمال و همه مردم است. ضمناً بسیاری از نمایندگان راهیافته به مجلس نه تنها اکثریت آرای شهروندان را ندارند بلکه بعضی از آنان حدود 10 تا 15 درصد از کسانی که حق شرکت در انتخابات را داشتهاند به آنها رای دادهاند گرچه قانوناً نماینده مردم محسوب میشوند و دریافت وجه بابت حق مسکن هم قانونی بوده اما مناسب بود در این موقعیت حساس گوشه یکی از حسینیهها و مساجد یا در ادارات و سازمانهای دولتی که مکانهای بلااستفاده دارند مستقر میشدند و انجام وظیفه مینمودند. مردم انتظار دارند بدانند آیا هیچیک از نمایندگان حاضر در مجلس که خود را انقلابی و طرفدار مستضعفین و دشمن امپریالیست آمریکا میدانند از دریافت مبلغ مورد اشاره حق مسکن خودداری کرده و یا میکنند؟ آیا کسی پاسخی دارد؟
پینوشتها:
1- «الحیاه»، ترجمه احمدآرام، صفحه 469، 470 و 484
2- انتخاب، 18/4/1399
3- عصر ایران، 18/4/1399
4- سایت مقام رهبری، سخنان مربوط به سالهای 1383-1378 درباره سادهزیستی و دوری از اشرافیگری
5- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 30/11/1398
انتهای پیام