سخنی با مدعی؛ در دفاع از میرسلیم
حسن فقیه عبداللهی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «سخنی با مدعی»، به موضع مصطفی میرسلیم، نمایندهی مجلس، در مورد پروندهی محمدباقر قالیباف، رییس کنونی مجلس، در دورهی شهرداری تهران پرداخته است که متن کامل آن در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَی أَنْفُسِکمْ أَوِ الْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ.
(نساء/ 135)
با استشهاد به آیهی شریفه، بهنیکی میتوان دریافت که خدای سبحان، چه میزان به گسترانیدن عدالت و قیام به برپا داشتن آن تأکید میفرماید و بیتردید این قول نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که فرمود: «قُولوا الحقَّ وَلَو عَلَی اَنفُسِکُم» که در کلام امام باقر علیه السلام بدینگونه آمده است: «قل الحق ولو علی نفسک»، نیز همسوی با همان آیهی کریمه از مصحف شریف است؛ سخنان گهرباری که با تأسف و تألم فراوان تحقّق آنها و مشابهشان که بهوفور در آیات و روایات وارد شده است، کمتر در قول و فعل مسئولان معزّز میتوان یافت.
روی سخن راقم، نمایندگان مکرّم دورهی یازدهم مجلس شورای اسلامی است که با آرای مردم شریف و متین میهن عزیزمان (و البته خود نگارنده بهعنوان احدی از آنان) و بهرغم هجمههای ناکام مخالفان داخل و خارج و سمپاشیهای متداوم آنان، با امید به اینکه وکلایی پاکدست، به معنای واقعی خادم، ظلمستیز، و فسادناپذیر راهی مجلس کنند، با شور و شوقی وصفناپذیر در انتخابات حضور یافتند و بحمدالله و المنّه نزدیک به دو ماه است که منتخبینشان بر مساند خود تکیه زدهاند.
صرف نظر از موضوعات رأیگیری بهمنظور انتخاب رئیس محترم مجلس، نوّاب گرامی، رؤسای ارجمند کمیسیونها و سایر انتخابها و انتصابها، و این آخر هم برگزیده شدن رؤسای دیوان محاسبات کشور و مرکز پژوهشهای مجلس، مردم عزیزمان که در پیش از بر کرسی نشاندنِ نمایندگانشان، ولی نعمتهای آنان (البته از زبان خود نامزدهای محترم) خوانده میشدند و هر نامزد گرامی نیز صدها وعده برای حلّ مشکلات و معضلات مردمِ عزیزمان میداد، اندکزمانی نمیگذرد که بسیاری از منتخبین به جای آغازیدن به برخوردهای قاطع با فسادهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، مع التأسف مصلحتاندیشی و خدایناکرده بیتوجهی نسبت به وفای به عهد با مردم عزیز کشور، پیشه کردهاند! البته از انصاف بهدور مینماید که توقع خلق الساعهی رفع معضلات، مبارزهی با فساد گسترده، تقویت قوای نظارتی مجلس (بهعنوان اهمّ وظایف نمایندگان گرامی و اعم از نظارت بر دستگاههای مختلف و صدالبته نظارت ویژه بر عملکردهای خود نمایندگان) و ریشهکن کردن موضوع جاری و ساریِ ویژهخواهی و خاصّهخواری بعضِ مسئولین و آنان که امروزه فرزندانشان در نزد قاطبهی مردم به «آقازادگان» مشتهرند، از وکلای محترم داشته باشیم؛ ولی در همین دو ماه اخیر، بهعنوان مشتی از خروار، چنین در نظر آمد که دستکم اقدامات محسوسی از سوی عزیزانِ مجلسنشین صورت نگرفته باشد تا بتواند چشم و دلِ موکّلانِ چشمانتظار را روشن و آنان را امیدوار به تحقّق وعدههای نمایندگان معزّز کند!
آری، بهچشمبرهمزدنی دو ماه گذشت و خدا نکند که در خاتمهی دورهی کنونی (سوم خرداد 1403)، به وعدهها جامهی عمل پوشانده نشود و این دوره نیز مشمول تأخیرات نومیدکننده و جانسوزِ اتلاف اوقات شود که متأسفانه در دورههای پیشین بهکرّات و مرّات شاهد آن بودهایم، و چه نیکو گفتهاند که: «و فی التأخیر آفات»؛ و مقام معظم رهبری مد ظله العالی، در شرح حدیث شریفی از حضرت امام صادق علیه السلام (←: «إِذَا أَرَدْتَ شَیئاً مِنَ اَلْخَیرِ فَلاَ تُؤَخِّرْهُ؛ …»)، نیز در اینخصوص زیبا میفرمایند که: «وقتی نیت کار نیکی در دل شما گذشت، تأخیر نیندازید! چون فی التأخیر آفات. انسان گاهی پشیمان میشود، گاه هم مانعی پیش میآید.»
و چه قدر حیف است که عدهای از سوی پروردگار متعال، توفیق خدمت به مردم مییابند ولی به هر بهانهای (پشیمانی یا وجود مانع) از ایفای آن سر باز میزنند و مشغول ظواهر جاه و قدرت میشوند و مصداق بارز این قول سعدی علیه الرحمه که:
خجل آنکس رفت و کار نساخت کوس رحلت زدند و بار نساخت!
باری، چند روزی است که جناب آقای مهندس سیّدمصطفی میرسلیم، نمایندهی منتخب مردم شریف تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس، مبادرت به تسلیم پروندهی فساد مالی متعلق به دورهی مدیریت اسبق شهرداری تهران، به قوهی قضائیه کرده است؛ پروندهای که در مدتها پیش از این نیز ایشان بهدفعات از آن سخن گفته بود و خدا میداند که سالها قبل در بحبوحهی تصدّی شهردار محترم اسبق، آقای میرسلیم در مکاتبات پُرشمار با ایشان، پیوسته به وی در بارهی تخلّفات عدید در زمینهی ساختوسازهای نابهنجار و فراقانون، فروش بیرویه و خلاف قانون تراکم، رواج فساد مشهود و بیّن در بین برخی از مدیران ردههای مختلف در شهرداری، و امثال ذلک، در نهایت فروتنی و برادرانه و در عین حال مستدلّ و متقن، تذکّرات بسیار میداده است؛ خطاهایی که از زمان تصدّی جناب آقای کرباسچی در شهرداری آغاز شد. ولی به هر نحو و با تأسف بسیار، این سیّد بزرگوار، کمترین پاسخی دریافت نکرد و اصلاحی هم در امور شهرداری صورت نپذیرفت.
به هر تقدیر مدتها از آن زمان سپری شده است و جناب آقای میرسلیم، پس از بررسیهای دقیق و همهجانبه در اینباره و اثبات موضوع نزد ایشان، بنا به وظیفهی دینی، شرعی، اخلاقی و انسانی خود، و به مقتضای سوگندی که در محضر خدای بزرگ برای خدمت به آحاد مردم، بهویژه در کسوت نمایندهی اهالی تهران و حومه، یاد کرده، در نهایت به این نتیجه رسیده است که مستندات خود را حسب نظر رئیس مجرّب قوّهی قضائیه تقدیم، و از ایشان درخواست رسیدگی کند.
دربارهی مولای متّقیان علی علیه السلام آمده است که هنگامی که حضرت مسئولیت خطیر و همانا امانت بزرگ الهی را برای راهبری و هدایت مردم بر عهده گرفتند (←: خطبهی 205)، فرمودند: «أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکمْ رَکبْتُ بِکمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَی قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ.»
مهندس میرسلیم نیز پیرو راستین مکتب همان حضرت است و صرف نظر از انتقادات (که بعضاً با اهانت به ایشان در آمیخته) و تأییداتی که دربارهی کار اخیرشان حتی از سوی اهالی مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است، پس از مشورت کردن با افراد خبره و دست یازیدن به مستندات عدیده و با علم و آگاهی و با اتکال به پروردگار قادر متعال، وفق تشخیص و وظیفهی خود عمل کرده و در این راه نه گوش به سخنان این و آن سپرده و نه از ملامت کسی به خود هراسی راه داده، و به آنچه مرضی خدای قادر بوده، عمل کرده است؛ و این یعنی پیروی بیچونوچرای کلام مولایش حضرت علی علیه السلام.
نتیجهی فعل ایشان نیز دو وجه دارد؛ به این معنا که یا ادعای این انسان متدیّن و خداترس، از منظر مسئولان دستگاه محترم قضا وارد است و یا نیست. در اینجا تأکید مؤکّد میشود که از نظرگاه کارشناسیِ مسئولان محترم قوّهی قضائیه، ولا غیر. فلذا باید از هر گونه پیشداوری و خدای ناکرده توهین و اهانت علیه و یا حتی تأییدی لَهِ برادر عزیز و پارسایمان آقای مهندس میرسلیم، اجتناب و دانسته میشد که فصل الخطاب، همان رأییی است که از سوی دستگاه قضا صادر میشود. از همین روی، اینکه فلان آقا صحبت آقای میرسلیم را «خطای بزرگی» خوانده و مدّعی «دفاع از حقّ است» و خود را عمیقاً محقّ میپندارد، یا بعضِ دیگر که گفتهاند: «میرسلیم برای رسیدن به ریاست مجلس با بیبیسی گفتگو کرده …» و «… عجیب است که برای کسب قدرت ریاست مجلس، به شیوههای غیر مشروع از جمله رسانههای ضد انقلاب متوسّل شده …» و «… فریب خورده که با بیبیسی مصاحبه کرده است»، و یا در یکیدو روز اخیر که فرد محترمی از شدّت عصبانیت، احساساتی میشود و فریاد میکند که: «چون کسی را جدّی نمیگیرند برای دیده شدن، یک روز با بیبیسی مصاحبه کند و روزی دیگر تهمت بزند»، سپس ادامه میدهد که: «مسئولین قضایی در حال پیگیری تهمتهای ناروای آقای میرسلیم به رئیس و برخی دیگر از نمایندگان مجلس هستند»، و امثال این سخنان (البته از درج مطالبی که شامل تأیید کار آقای میرسلیم است اجتناب میشود)، با کمال تأسف باید اذعان کرد که هیچ یک از این برادران محترم که لب به طعن ایشان گشودهاند، ابداً آن انسان شریف و درستکار را نشناخته و در بیان مطالب خود به شدّت به احساسات در افتاده و غیر منطقی و کاملاً مغرضانه سخن راندهاند؛ بخصوص این برادر عزیزِ اخیر که تأکید میکند که «منتظر اعلام نتیجهی فوری دستگاه قضایی [است]»، و هنوز قوّهی محترم قضائیه پاسخی نگفته و نفیاً یا اثباتاً رأیی دربارهی موضوع ما نحن فیه نداده است، وی قویاً بیان میدارد که «مسئولین قضایی در حال پیگیری تهمتهای ناروای … هستند»! در حالیکه آقای مهندس میرسلیم در این مرحله صرفاً مستنداتی به قوّهی قضائیه ارائه کرده است و اینکه ادعا و امارات ایشان مصداق «تهمت» باشد یا خیر، بحثی ثانویه است که بررسی صحت یا عدم آن نیز فقطوفقط در حیطهی وظایف و تشخیص دستگاه محترم قضاست، ولذا قول و فعل جناب آقای میرسلیم را «تهمت» خواندن، آیا خود مصداق وارد ساختن «تهمتی» بزرگ نیست؟ ولو همانطور که اشاره رفت، منبعث از احساساتی شدنِ شدیدِ گوینده/ نویسندهی محترم بوده باشد! اما اینکه او ضمیر آقای مهندس میرسلیم را خوانده و نوشته است که: «ایشان میخواهد دیده شود»، هم از عجایب است و هم حکایت از آن میکند که وی نه آن مرد خدا را میشناسد و نه قادر است که او را بشناسد؛ و ناصر خسرو چه زیبا از زبان امثال آقای سیّدمصطفی میرسلیم گفته است که:
چون سوی معروف، معروفم چه باک؟ گر سوی جُهّال امّت، منکرم!
دوستی برای راقم نقل میکرد که آقای مهندس میرسلیم در بحبوحهی نامنویسی برای نامزدی انتخابات دورهی یازدهم مجلس میگفت: «فلانی، من اکنون باید برای آخرت خود توشه جمع کنم و در فکر آن دنیایم باشم و از امور دیوانی و سیاسی (بهجز درس و بحث در دانشگاه که مقدس است) کناره بگیرم، ولی بر خود تکلیف میشمارم که در شرایط بحرانی و دشوار کنونی نامزد شوم و بیایم تا به یاری خدا و با کمک برادران مؤمن و درستکار که کم هم نیستند، میهن عزیز اسلامی را آباد کنیم و فساد را ریشهکن، و در این راه و برای استیفای حقوق حقّهی مردم ایران اسلامی و حفظ نظام، شاهرگم را هم میدهم.»
بنابراین به آن برادر محترم باید گفت که آقای میرسلیم نیازی به «دیده شدن» ندارد؛ زیرا مطابق کلام امام عظیم الشأن سلام الله علیه، از زمرهی نیکانی است که عالَم را محضر خدا میداند و چون که خود را در محضر پروردگار متعال میبیند، از «دیده شدن» در منظر هرکه و هرچه جز «او»، بینیاز است؛ و العاقبت للمتّقین.
آقای مهندس میرسلیم بیش از چهل سال است که در کسوت مسئولیتهای مختلف خدمت کرده و همواره بر گردهی مناصب خود سوار و منشأ خیر بوده، و نه مطیع و منقاد آنها؛ بهخلاف آنان که منصبها همچون قبای گشادی است بر اندامشان. درضمن هرگز دیده و شنیده نشد که احدی از آحاد سخنی ناسنجیده یا فعلی ناصواب یا دروغ یا تهمت و افترا بستن به دیگران و یا دست بردن در بیت المال و ناپاکیهایی از اینگونه، در ایشان سراغ داشته باشد. فردی سلیم النفس که هرکه را در هر کسوت و مقام (اعم از بالادست و زیردست) حرمت مینهد و خوب شنیدن و درد دیگران را عمیقاً درک کردن و دردهای آنان را درد خود دانستن و پاسخ عوام و خواصّ را به نرمی و ادب گفتن و حرمت اهل علم را در اعلی مراتب نگاه داشتن و عیادت کردن از مرضی و بسیار محاسن دیگر، از خصال نیک و هنرهای بارز ایشان است که بیتردید دوست و دشمن و راست و چپ و دانی و عامی، در آن متّفقاند. البته این برادر محترم و عزیز، متیقّن بری و مصون از اشتباه نیست و خود نیز هرگز چنین ادعایی نکرده است، اما انسانی دقیق و منضبط و منتقد است و بهغایت انتقادپذیر و دوستدار تذکر و پند گرفتن، و برای نگارنده جای بسی تعجب و تأسف است که حتی بسیاری از همفکران ایشان که شاید مصلحتاندیشی این دنیا را بر اندیشه کردن در عقبی، مرجّح میدارند از انتقادات بهجای وی، به جنجال تعبیر کردهاند در حالیکه آنها که کمترین مؤانست و مجالستی با این سیّد بزرگوار داشته و دارند، بهخوبی میدانند و معترفاند که ایشان نه اهل جار و جنجال است و نه در بند هیجانات؛ بلکه شدیداً عملگرا و خودانتقاد و عمیقاً آمر به معروف و ناهی از منکر و بهغایت خدادوست و خداترس است.
مهندس میرسلیم در نهایت سادگی زندگی میکند و صاحب سه فرزند است که هیچ یک از ایشان نه در خارج مقیماند و نه با استفاده از موقعیت پدر و یا خدای ناکرده ویژهخواری، به مقام و مکنتی رسیدهاند و نه به حمد الله نظیر «آقازادهها» (در تداول عموم)، نقل رسانههای داخل و خارجاند. (حفظهم الله تعالی من الآفات)
این مطالب بدان سبب قلمی شد که بهعنوان یک فرد عادی از ایران عزیز اسلامی که نه اهل سیاست است و نه متوغّل در بدهوبستانهای رایج، قلبم از بعضِ اقوال و نوشتههای غیرمنصفانهی بخصوص برخی از مسئولین محترم در حق نمایندهی منتخبم، جناب آقای مهندس میرسلیم شدیداً بهدرد آمد و گرچه از اعماق وجود معتقدم که حضور شخص ایشان (بهعنوان فردی پاکدست و درستکار و معتقد و کاردان)، موجب هرچه گرمتر شدن تنور انتخابات اخیر مجلس شده است و بی آنکه بخواهد دیده شود، نیز با صرف کمترین هزینهی تبلیغاتی، حائز رتبهی دوم منتخبین تهران و حومه شد و چهقدر زیبا هم دیده شد (!)؛ مع الوصف هرگونه ژاژخایی در بارهی ایشان نه صلاح و درست است و نه قابل بخشش.
در خاتمه، مسئولین محترم (اعم از علیه و لَهِ فعالیتهای دلسوزانه و خیرخواهانهی آقای مهندس میرسلیم) را به گزیدهی مصاحبهی مورخ اول مرداد 1396 ایشان، مندرج در روزنامهی ایران، توجه میدهم که مبیّن خلاصه و چکیدهی آرا و منویات خالصانهی ایشان در پیرامون مسائل مختلفِ انتخابات، احزاب، ائتلاف گروهها، استفاده از امکانات بیت المال و جزآن است، و آنان را به خدای سبحان وا میگذارم.
اینک گزیدهی سخنان جناب آقای میرسلیم (در 1/ 5/ 1396):
- [البته] من بنا را به نتیجه [انتخابات] نمیگذارم [و] اصلاً اعتقاد ندارم تعداد رأی ملاک حق است. حق چیز دیگری است.
- بله، [نتیجه] عملاً ملاک است و چارهی بهتری هم نداریم، اما به این معنا نیست که فرد انتخاب شده، حقانیت هم دارد.
- از نظر سیاسی در یک شرایطی عدهای بدون تحلیل جامع، فکر میکنند که مناسبترین فرد، فلانی است. اما بعداً بر مبنای نتایج یا تحلیل
کارشناسانه متوجه میشوند که ارزیابیشان، قابل خدشه بوده است.
- امکانات دولتی را نمیتوان برای یک فرد صَرف کرد؛ مگر بهتساوی برای همه. … اطلاعات و برنامههای دولت را صَرف یک نامزد میکنی! به چه حقی؟
- ما در حزب تصمیمگیری کردیم. یک راه بد داریم و یک راه بدتر. انتخاب بین بد و خوب که کار سختی نیست. انتخاب بین بد و بدتر، هنرمندانه است.
- اعتقاد ما این است که دولت دوازدهم باید موفق بشود؛ با اینکه رقیب ما بوده است. چون منافع ملّی برتر از همهی این رقابتهاست و باید به آن توجه کرد.
- من همیشه موضع خود را کتباً و شفاهاً نسبت به عملکرد شهرداری و شخص شهردار اعلام کردهام. همیشه اعتقاد داشتم باید با تخلف از ریشه برخورد کرد.
- مبنای رأیگیری همین است. مینشینید [و] محاسبهی سیاسی میکنید که چهگونه میتوانید رقیب خود را از میدان بهدر کنید. همهی ما، آنچه انجام میدهیم باید با مراعات اخلاق باشد [و] مطرح کردن ضعفهای عملکردی فرد در دوران مسئولیتش، فرق میکند با افشاگری دربارهی مسائل خصوصی و خانوادگی که در خارج از کشور ما رایج است و متأسفانه چند سالی است به ما هم سرایت کرده است.
- اگر یک مورد بیاورید که من تأییدکنندهی خلافهای دیگران باشم، حرفتان درست است. به هر موضوعی و فسادی باید در موقع و جایگاه و روش مناسبِ آن پرداخت و الّا ممکن است نتیجهی برعکس بگیرید. از هیچ فسادی و منکری نباید چشمپوشی کرد، ولو از اقربا و دوستان و همجناحان باشد. ولی برای حل مسائل نباید به ترکیب مشکلات پرداخت، بلکه باید تجزیه کرد و به ترتیب اولویت رسیدگی کرد.
- شخصاً همواره چه قبل از انتخابات و چه غیر از مناظرهها مواضع خود را اعلام کردهام؛ چه کتبی و چه شفاهی. آقای قالیباف و دیگران هم میدانند.
- باید ببینیم در چه شرایطی قرارداریم؟ بهطورکلی قطعاً من در مقابل فردی که اهل خلاف و فساد باشد، شخصاً کوتاه نمیآیم؛ [و] این بدان معنا نیست که حزب [مؤتلفه] هم به نتیجهای که من رسیدم، برسد. اگر حزب دوباره این را بگوید، یا باید نظر حزب را بپذیرم یا از حزب بیرون
بیایم. بحث، تشخیص فردی و جمعی است. نمیخواستیم با جمع دوستانی که همفکر و همآرمان ما بودند، اختلاف درست کنیم. در هر ائتلافی ناچاریم مقداری از مواضع خود کوتاه بیاییم، وگرنه ائتلافی شکل نمیگیرد.
- منافع ملّی میگوید کاری کنم که اقلاً فردی که فکر میکنم در مقام مقایسه، بیشتر میتواند خدمت کند به صحنه بیاید.
- آقای قالیباف … هر جا باشد باید مواظب او بود که خلافی نکند. اینها برای جامعه ما بسیار مضرّ است. از دوران کرباسچی چنین فسادی شروع شد و اینها تقویت کردند.
- شورای نگهبان عدهای از افراد را تأیید کرده و نمیتوان گفت شورای نگهبان اشتباه گفته [است]؛ پس میشود به او رأی داد. ما هم بررسی میکنیم [که] کدام بهتر است [و] کدام کمتر ضرر دارد.
والسلام علی من اتبع الهدی
حسن فقیه عبداللهی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی
انتهای پیام