خرید تور نوروزی

«جامعه‌ای که روزنامه را زمین بگذارد، زمین خواهد خورد»

غلامرضا بنی اسدی، نائب رئیس خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی گفت: با توجه به سه دهه تجربه کار رسانه ای می گویم که جامعه اگر  روزنامه را زمین بگذارد، دچار خسران مبین خواهد شد. جامعه است که روزنامه نگاران را هم فعال می کند. مطالبه اجتماعی آگاهی بخشی است که رسانه ها را هم به تکاپو وامی دارد تا کار قوی ارائه کنند و با نوآوری در کار رسانه، برای مخاطب هم ضرورت روزنامه خوانی را ایجاد کنند.

تابناک نوشت: اولین بار خیلی اتفاقی مطلبی از او در روزنامه خراسان خواندم و بعد از آن دروغ نگفته‎ام اگر بگویم هر بار خراسان را به امید خواندن مطالب این نویسنده تهیه می‌کردم. قلمش در فضای آن سال‎‌‌‌‌ها که آزادی بیان در رسانه ها نیز همچون سایر مسائل  کمتر فرصت انتقاد بود آنچنان شجاعانه و از روی دلسوزی بود که از همان روز آرزوی دیدنش را داشتم. یادم می آید مطلبی نوشته بود در دفاع از جانبازان و رزمندگان…

سالها گذشت و تقریبا بعد از 20 سال بطور اتفاقی در جلسه ای نام ش را شنیدم. سرم را بلند کردم. مرد مهربان و متواضعی که روبرویم نشسته بود همان نویسنده متعهد آن سالها بود که آرزوی دیدن ش را داشتم…

غلامرضا بنی اسدی سوابقی همچون معاون سردبیر روزنامه خراسان و سرپرست روزنامه خراسان رضوی، مدرس روزنامه نگاری، عضو هیئت مدیره روزنامه شهرآرا، فعالیت در بیشتر روزنامه ها و نشریات استان، همکاری با روزنامه ها و سایت های کشوری چون جمهوری اسلامی، انتخاب، انصاف نیوز، حیات، صبح نو و… را داشته است و اکنون نیز نائب رئیس خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی است.

روز خبرنگار بهانه ای به دست مان داد  تا گفتگویی با این روزنامه نگار و نویسنده دغدغه مند ارزشی داشته باشیم.

*شاخص های خبرنگار از نگاه شما چیست؟

اگر بخواهم از شاخص های بایسته ای که خبرنگار و روزنامه نگار باید داشته باشند صحبت کنیم. اول به دانش و اخلاق حرفه ای می رسیم. یعنی کسی که قلم برمی دارد اول باید دانش کار را آموخته باشد، به بایستگی های حرفه ای دست یافته و به اخلاق حرفه ای ملتزم باشد. وقتی از اخلاق حرفه ای صحبت می کنیم، منظور این است که صداقت و صراحت و سلامت و سرعت و دقت و امانت داری را به جد رعایت کند. به این مهم هم توجه داشته باشد که او امانت دار حق مردم و امانت دار آرامش جامعه نیز. پس باید کار را به نحوی انجام دهد که بیشترین عایدی را برای جامعه و کمترین آسیب را برای آرامش مردم داشته باشد.

*خب، برخی از جریانات رسانه ای تلفات می گیرند اما آورده فراوانی هم برای جامعه دارند مثل همین روزنامه نگاری افشاگرانه. این فرایند را چگونه می بینید؟

ببینید کار رسانه آگاهی بخشی است. یک بخش کار هم دست گیری است. من با مچ گیری به شدت مخالفم و افشاگری مچ گیرانه را با آموزه های اخلاقی در تضاد می بینم. رسانه نگار حرفه ای و اخلاقمند، در نظام روزنامه نگاری پیگیرانه، دقیق و همه جانبه بررسی می کند. داده ها را چندین و چند بار سبک سنگین کرده و باز می کوشد که زاویه ای نا دیده نماند. وقتی مثل قطعات جورچین همه را کنار هم قرار داد و همه چیز در یک قاب چیده شد تازه به این باید فکر کند که می تواند اطلاعات اثر گذار و نادیده ای هم جا مانده باشد. یعنی با قطعیت سخن نمی گوید. احتیاط برای حفظ آبروی شهروندان و دوراندیشی را برای آسیب ندیدن آرامش جامعه مد نظر دارد. با همه این به قاعده انصاف، با تبیین ماجرا به جامعه کمک می کند که شرایط را بفهمد و با کنار زدن پرده، مسئولان را به آنچه هست توجه می دهد تا حسب ماموریت ذاتی خود با نخلف و متخلف برخورد کنند. ما ماموریت مان، روشن کردن چراغ است. در پرتو این روشنی است که سره از ناسره مشخص می شود. ما نمی گوئیم که سره است و که ناسره. ما فقط آگاهی می دهیم. مسئولان عمل و جامعه قضاوت می کند.

*یعنی شما با روزنامه نگاری افشاگرانه مشکل دارید؟

هم بله و هم خیر. تا جایی که به کشف حقیقت بیانجامد و جامعه را نسبت به خطر های پیش رو حساس کند موافقم و قلم های چنین را می ستایم اما آنجا که بی مهابا به آبروی افراد پنجه کشیده شود و افراد حریم شهروندان را نادیده بگیرند قطعا مخالفم. فکر می کنم عوارض و بی اعتمادی آفرینی و اعتماد سوزی این نوع کارکردن خیلی بیشتر از آورده آن است. از منظر اخلاقی هم باور دارم که ما باید با تخلف مبارزه کنیم و با متخلف هم فقط در همان حوزه تخلف برخورد کنیم. حق نداریم دیگر وجوه شخصیتی او را در هم بشکنیم و آتشی رسانه ای برافروزیم که خانواده و ایل تبار طرف تا همیشه از سوز آن متالم باشند. من روزنامه نگاری افشاگرانه را ذیل فرمان 8 ماده ای امام قبول دارم و غیر آن را به ضرر جامعه می دانم.

*با این حساب، متخلفین قسر در نخواهند رفت؟

با کار حرفه ای و هوشیار سازی اجتماعی نه تنها قصر در نخواهند رفت که اصلا فرصتی برای تخلف نخواهند یافت که بعد بخواهند برای خود سپر بسازند. در جامعه ای که افراد به حقوق خود واقف و بر حق خویش استوار باشند کمتر کسی می تواند قرق مردم را بشکند و درازدستی کند. اگر کنشگری حرفه ای رسانه ای در فرایند نظارت فراگیر ملی و ذیل واجبِ امر به معروف و نهی از منکر به انجام رسد، قطعا فزونخواهی و زیاده طلبی و فساد کرداری بی سرانجام خواهد بود.

*بله ، ولی امروز دامنه کار رسانه های شناسنامه دار آن قدر نیست که بخواهند با کار مستمر حرفه ای و به قول شما آگاهی بخشی، به جامعه کمک کنند. اما یک کانال با افشاگری می تواند موج ایجاد کند….

موج ها زود برمی خیزند و زود فرو می نشینند. عمرشان چندان نمی پاید که اثر بایسته و ماندگار بگذارند. اما کار حرفه ای و مستمر،آثارش هم مستمر خواهد بود لذا من به ضرورت روز افزون کار رسانه ای با هویت از طرف اصحاب رسانه و اقبال روز افزون از سوی جامعه معتقدم. با توجه به سه دهه تجربه کار رسانه ای می گویم که جامعه اگر  روزنامه را زمین بگذارد، دچار خسران مبین خواهد شد. جامعه است که روزنامه نگاران را هم فعال می کند. مطالبه اجتماعی آگاهی بخشی است که رسانه ها را هم به تکاپو وامی دارد تا کار قوی ارائه کنند و با نوآوری در کار رسانه، برای مخاطب هم ضرورت روزنامه خوانی را ایجاد کنند. در کنش دو طرفه است که فضا به سلامت می رسد.

*اما با فضای مجازی کمتر کسی رغبت می کند برای روزنامه خوانی. فناوری های نوین خود را تحمیل می کنند و فضا را از رسانه های مکتوب می گیرند…

اگر چنین بود باید در ژاپن که مهد فناوری های نوین است، هیچ روزنامه ای منتشر نمی شد اما همین امروز در مهد فناوری فقط سه یا چهار روزنامه ژاپن با تیراژی بالای 20 میلیون نسخه منتشر می شود. ژاپنی ها خوب می دانند برای داشتن جامعه ای پویا به رسانه های انرژیک و پویا نیاز دارند. اگر ما هم این نیاز را احساس کنیم با اقبال عمومی روزنامه ها با کارکردی تحلیلی و عمیق به دوران شکوفایی خود باز خواهند گشت. امید وارم این اتفاق را در آینده ای نه چندان دور شاهد باشیم که با تقسیم کار میان رسانه ها ی رسمی و فضای صاحب شناسنامه مجازی، خبر رسانی آنلاین داشته باشیم و تحلیل و بررسی آخبار را در رسانه های دیگر شاهد باشیم. این گونه می توان با هم پوشانی، همه ظرفیت های نوین و پیشین را یه خدمت گرفت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت
    آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت

    در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
    هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

    در پیشگاه اهل خِرد نیست محترم
    هر کس که فکر جامعه را محترم نداشت

    با آنکه جیب و جام من از مال و می تهی است
    ما را فراغتی‌ست که جمشید جم نداشت

    انصاف و عدل داشت موافق بس ولی
    چون فرخی موافق ثابت‌قدم نداشت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا