گزارش نشست ویژهی انصاف نیوز دربارهی «روزنامهنگاری در ایران»
/ با حضور شمس الواعظین، نگهدار، صمیمی، نوروزی، عبدالرضا تاجیک و حسین درخشان /
پریسا صالحی، انصاف نیوز: ماشالله شمسالواعظین، مهدی محمودیان، فرخ نگهدار، کیوان صمیمی، حسین درخشان، عبدالرضا داوری، کامبیز نوروزی و عبدالرضا تاجیک میهمانان انصاف نیوز در روز خبرنگار بودند که به جز کیوان صمیمی همه به صورت آنلاین در این دورهمی حضور داشتند. مهدی محمودیان پیش از اضافه شدن بقیهی مهمانان به علت حضور در بیمارستان این جلسه را ترک کرد.
تماس از سیسییو
اولین میهمان انصاف نیوز مهدی محمودیان بود که از بیمارستان تماس تصویری گرفت با اعضای تحلیلی انصاف نیوز سلام و احوالپرسی کرد و روز خبرنگار را تبریک گفت ولی خیلی زود این تماس را به پایان رساند.
میهمان بعدی که به صورت آنلاین به این برنامه اضافه شد ماشاالله شمس الواعظین بود که از مزرعهای که در آن کار کشاورزی میکند تماس گرفت. او روز خبرنگار را به همهی خبرنگاران تبریک گفت. یکی از اعضای تحریریهی انصافنیوز از او پرسید که «کشاورزی بهتر است یا خبرنگاری؟» او به این سوال اینطور پاسخ داد: «من از سر ناچاری به کار کشاورزی پناه آوردم چون هم حکم دارم، هم کار کردنم ممنوع است و هم ممنوع الخروج هستم، برای تامین معیشت به کشاورزی روی آوردم که کار انبیا است اما اگر اجازهی کار بدهند فردا صبح دفتر تحریریه هستم. در حکم نوشته شده تا اطلاع ثانوی از فعالیت منع شدهام
میهمان بعدی که به صورت آنلاین به این برنامه اضافه شد ماشاالله شمس الواعظین بود که از مزرعهای که در آن کار کشاورزی میکند تماس گرفت. او روز خبرنگار را به همهی خبرنگاران تبریک گفت. یکی از اعضای تحریریهی انصافنیوز از او پرسید که «کشاورزی بهتر است یا خبرنگاری؟» او به این سوال اینطور پاسخ داد: «من از سر ناچاری به کار کشاورزی پناه آوردم چون هم حکم دارم، هم کار کردنم ممنوع است و هم ممنوع الخروج هستم، برای تامین معیشت به کشاورزی روی آوردم که کار انبیا است اما اگر اجازهی کار بدهند فردا صبح دفتر تحریریه هستم. در حکم نوشته شده تا اطلاع ثانوی از فعالیت منع شدهام.»
در بین صحبتهای شمسالواعظین بود که کیوان صمیمی سردبیر نشریهی ایران فردا به دفتر انصاف نیوز آمد و خوشوبشی با شمس الواعظین کرد. بعد از آمدن صمیمی، شمسالواعظین صحبتهایش را ادامه داد و در پاسخ به این سوال که آیا انصاف نیوز را دنبال میکند یا نه گفت: «من به دلیل کارم تمام رسانههای گروهی را نگاه میکنم، انصاف نیوز رسانهی خوبی است و ویژگی مهم آن تنوع سیاسی-اجتماعی در راهبردهای خود است، همه بخش ها و حوزهها فعال است و شخصیتهای طرف مصاحبه متنوع هستند». شمسالواعظین همچنین انتقادی به انتخاب اسم رسانهها که با کلمه «نیوز» تمام میشوند داشت.
او همچنین در ادامه افزود: «این نقد من محدود به انصاف نیست و مربوط به بقیهی نشریات و رسانهها هم میشود. شاگردی و استادی و حلقههای وصل نسل قبل و بعد قطع شده و باعث شده رسانهها و شبکههای اجتماعی دچار انقطاع نسلی شوند. این در انصاف هم دیده میشود. یکبار آقای قوچانی از من سوال کرد چرا در دروازهبانی تولید محتوا و تحریریه پیرها را جمع کردهاید؟ گفتم کسانی مثل آقای دهقانی، آقای قاضیزاده، آقای فرقانی و آقای بهنود ستون روزنامهنگاری ایران هستند؛ به آنها تکیه بزنید و آموزهها را به دست آورید اما لزوماً نگاه سنتی را لازم الاجرا ندانید. خلا نبود این شخصیتها امروزه کاملا به چشم میآید. امیدوارم نسل جدید از خود عناصر و الگوهایی را آموزش دهد که بتوانند محوریت کار حرفهای را به دست گیرند و پروتکلهای روزنامهنگاری را انتقال دهند.
مثلا در دنیای هنر و موسیقی میگویند: «من شاگرد فلانی هستم»؛ در آن رابطه شاگرد-استادی برقرار است و یک سنت جاافتاده مانده اما در روزنامهنگاری متاسفانه این حلقهها گسسته شدهاند مثلاً یک دانشجو به من زنگ میزند که استاد راهنمایش باشم و میگوید دبیر سرویس یک روزنامه است، در دهه ۶۰ و ۷۰ روزنامهنگارها آرزو داشتند از روزنامهنگاری یا گزارشگری درجه دو به روزنامه نگاری و گزارشگری درجه یک ارتقا پیدا کنند و این معمولاً زمان میبرد.»
این سرشکستگی سربلندی دارد
در همین حین بود که کامبیز نوروزی و فرخ نگهدار نیز به صورت آنلاین به این نشست اضافه شدند. نوروزی نفر اولی بود که صحبت کرد و روز خبرنگار را تبریک گفت و آرزو کرد همه از آب و هوای خوب اوین به دور باشند. این حرف او باعث خندهی حاضران شد. او درمورد انصاف نیوز گفت: «انصاف را میخوانم، من آرمانگرا هستم اما روی زمین راه میروم. در شرایطی که هستیم باید دید ممکنات چیست، با توجه به ممکنات انصاف نیوز معدل خوبی دارد. اگر بخواهیم ۱۰ یا ۱۲ سایت خوب نام ببریم یکی از آنها انصاف است. البته گاهی مطلبی از دست درمیرود ولی روزنامهنگاری بدون اشتباه مثل رانندگی بدون تصادف است؛ بهترین رانندهها هم تصادف میکنند. کسانی که توقع دارند روزنامهنگاری بدون اشتباه باشد روزنامهنگاری را نشناختهاند یا عادت به روزنامهنگاری دستوری دارند.
مشکلی وجود دارد که مربوط به بیشتر رسانهها است و در انصاف هم وجود دارد و آن شتابزدگی در تحلیل است. تحلیلگران هم در تحلیل شتاب دارند. پیش از آنکه المانهای خبر مشخص شود، سریع تحلیل وارد میشود و طبعا وقتی اطلاعات دقیق ندارند تحلیل درست از آب در نمیآید . آخرین نمونهی آن وقف قسمتهایی از دماوند بود. یک خبر آمد که بخشی از قله وقف شده است جزئیاتی هم در مورد آن منتشر نشده اما بلافاصله تحلیلها شروع شد. احتمال وجود فساد در آن مهم بود و و باید بررسی میشد. تقدم خبر به تحلیل مهم است اما الان وارونه شده است.»
فرخ نگهدار در این بخش از صحبتهای نوروزی وارد بحث شد و گفت: «با پوزش از آقای نوروزی خبرنگاری به رانندگی خیلی شباهت ندارد. «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل/ کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها». کسانی که بر ساحل نشستهاند از کجا میدانند که خبرنگاران چه میکشند. از روز اول راه خبرنگاری و روزنامهنگاری هموار نبوده و بخش زیادی از راهسازی هم بر عهدهی خود روزنامه نگارها و جامعهی مدنی است. علاوه بر فشار از بالا فشار از پایین خیلی دوام دارد. ویژگی تازهای وارد خبرنگاری شده که تا حالا با آن آشنا نبودیم و آن مشارکت میلیونی یا میلیاردی افراد در کار روزنامهنگاری و خبررسانی است که یک آشوب و موج درست کرده و ممکن است همه را با خود ببرد، و این الزاما خوب نیست و ممکن است نوعی بیمسئولیتی بیاورد.
فشار از بالا و فشار سرمایه خیلی سنگین است و روزنامهنگار عینیتگرا را زیر سوال میبرد و در مقابل خبرنگار این موضوع را میگذارد که «منظورتان از بیطرفی چیست؟ باید طرف داشته باشید و خود را با سرمایه گره بزنید.» از قدیم هم جامعه به روزنامه نگار و روزنامه فشار میآورد اما الان سرمایه به حیثیت روزنامهنگار هجوم آورده است» او در این مورد یک مثال از آمریکا زد.
در این بین غلامرضا تاجیک نیز به این جلسه اضافه شده بود. بعد از نوروزی و نگهدار نوبت کیوان صمیمی بود که شروع به صحبت کند. صمیمی گفت: «تاجیک و نگهدار من را یاد روزهای حبس و زندان انداختند. (شوخیای هم با شمسالواعظین کرد) در مورد حرفهای نگهدار بگویم که در قانون هم به سختی این کار توجه شده- البته اگر قانون اجرا شود- خواهش من از روزنامهنگارهای جوان این است که به این واقعیت توجه کنند که این انتخاب در ضمن اینکه درست است اما به قولی «سر میشکند دیوارش» و با پذیرش این سرشکستن –که اتفاقاً در وضعیت فعلی ایران سربلندی دارد– پیش بروند، انتظار حرکت در مسیر آسان نادرست است، اینجا سوئد و سوئیس نیست، میراثی از استبداد ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ ساله است. این جوانان پاک و پردغدغه باید بدانند که جاده پر سنگلاخی پیش رو دارند که باید بکوبیم تا صاف شود. همین تلاشهای قبلیها بوده که همین را که الان هست داریم.
این انقطاع نسلی که اشاره شد هم از کمهمتی خودمان است هیچ کسی مانع آن نیست که از ستونهای این خیمه استفاده کنیم. از آنها بخواهید رابطهی نزدیکی با شما داشته باشند این راه ادامه دارد و به ادامهی این راه خوشبینم، سختیها هم در مسیر معشوق به شیرینی تبدیل میشود.»
نیاز به روزنامهنگاری کم شده
غلامرضا تاجیک که پیش از صحبت های صمیمی به جمع به صورت آنلاین اضافه شده بود گفت: «انصاف نیوز را میبینم. طبیعتاً جایگاه خود را بین رسانههای خبری داخل کشور باز کرده و به موضوعاتی که حالت ممنوعه یا سخت دارند وارد میشود.»
او در ادامه افزود: «زمانی که از ایران رفتم با کسی که کار رسانهای میکرد و خارجی بود در مورد سانسورها و محدودیتها در ایران صحبت کردم. او گفت در کشورهای توسعه یافته هم به اشکال مختلف این موضوع وجود دارد، سرمایه و سرمایهدار میتواند این محدودیت را ایجاد کند. کار خبرنگاری سخت است شاید در یک جا ملموس و سیاسیتر باشد و یا در جای دیگر صاحبان سرمایه باشند که رسانهها را مجبور کنند. رسانه باید استقلال خود را نشان دهد که البته سخت است و عواقب دارد هم در ایران این طور است و هم در خارج از کشور، اگر نخواهد در دام صاحبان ثروت و قدرت بیافتد باید این کار را کند.»
حسین درخشان نیز که تا این لحظه صحبتهای دیگران را گوش میداد گفت انصاف را دنبال میکند و این رسانه کارهای جالبی که کسی نمیکند را انجام میدهد. یکی از اعضای تحریریه نقد او را نسبت به انصاف پرسید و گفت: «ما که از بیرون زیاد فحش میخوریم این طور که فقط تعریف میشود شاید غیر واقعی باشد.» نوروزی با خنده جواب داد: «فحش خوردن عادی است و جزو اصول حرفهای محسوب میشود.»
درخشان ادامه داد: «سال پیش مقالهای نوشتم در مورد بحران روزنامهنگاری که در آن اشاره کردم که بحران روزنامهنگاری اقتصاد یا کیفیت یا اخلاق نیست، مشکل فراتر از این است. خبر که قلب روزنامهنگاری بوده و زمانی به عنوان کالا عرضه و مبادله میشد و از موقعی که تلگراف آمد روزنامهنگاری چیزی حول خبر شد موضوعوعیت فرهنگی خود را از دست داده. خبر به شکل مدرنش ژانری از ادبیات است که شیوههای مختلفی دارد و مهمترین آن هم هرم وارونه است که بیشتر استفاده میشود.
بحرانی که در مورد روزنامهنگاری وجود دارد بحران فرهنگیای است که در مورد خبر به وجود آمد. نیازی که مردم به خبر یا روزنامهنگاری احساس میکردند کم شده، خبر راهی بود که شخص خود را در رابطه با بیرون از شهر یا ده کوچک خود تعریف کند، در شهر کوچک خود بنشیند و مثلا در مورد فساد اداری در آن سر دنیا بخواند و خود را متمایز کند. این کارکرد دیگر از بین رفته است. به دو دلیل، یکی اینکه گلوبالیزاسیون افول کرده و هویتهای جنسیتی، مذهبی و ملی به مرکز برگشته. دیگر اینکه شبکههای ماهوارهای، اینترنت و رسانههای اجتماعی خیلی بهتر آن تجربهی فرامحلی را براورده میکنند. دیگر اینکه خبر کارکرد خود را به عنوان منبع هیجان و درامای روزمره از دست داده است، اگر کسی بخواهد هیجانی به زندگیاش بیاورد دیگر نیازی به خبر ندارد، هزاران راه وجود دارد که بدون نیاز به خبر این هیجان را تامین کند، چیزهایی مثل بازیهای کامپیوتری که شاید از صنعت سینما هم بزرگتر باشد، همین صنعت سریالسازی و فیلم را هم بگذارید کنار آن. سوشال مدیا مثل همین توییتر هم یک جنگ دراماتیک بزرگ است.»
درخشان در همین مورد با علی اصغر شفیعیان مدیر مسئول انصاف نیوز شوخی کرد و از بقیه پرسید آیا روزنامه میخرند یا نه نوروزی گفت روزنامه خیلی کم میبیند و به عنوان یک کار اخلاقی آن را میخرد و گفت: «تیراژ فاجعه است و فشار اقتصادی روزنامهها را زیاد میکند.» درخشان همچنین معتقد است که ما وارد فازی شدهایم که خبر از نظر اقتصادی کمارزش است.
آلوده به وبلاگنویسی!
در ادامه نوروزی خاطرهای از ورود وبلاگ به ایران گفت: «اواخر دهه
در ادامه نوروزی خاطرهای از ورود وبلاگ به ایران گفت: «اواخر دهه در ادامه نوروزی خاطرهای از ورود وبلاگ به ایران گفت: «اواخر دهه در ادامه نوروزی خاطرهای از ورود وبلاگ به ایران گفت: «اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰، وبلاگنویسی در ایران رواج پیدا کرد چند مورد با کسانی برخورد میکردم که در مورد همسر یا فرزندانشان میگفتند: «ای وای وبلاگ میخونه یا مینویسه» انگار یک کار غیر اخلاقی است، حتی محتوا را هم نمیدانستند اما همین که آلوده به وبلاگ شده بود فاجعه بود.
برخورد ما با مظاهر مدرنیته همیشه کاریکاتورگونه بوده است، اولین اتومبیل را مظفرالدین شاه از فرنگ آورد و وارد انزلی کرد دو راننده اتریشی هم داشت، یک اتومبیل که در راه میماند اما دومی که میرسد بعد میبینند نه جاده هست و نه سوختی. چیزی نیست این ماشین راه برود، جمعه به جمعه مظفرالدین شاه در آن مینشست دور میدان مشق میچرخید و مردم هم که چنین چیزی ندیده بودند جمع میشدند و شاه دست تکان میداد. این نمونهای از مواجههی ما با مدرنیته است. ما وقتی با اینترنت مواجه شدیم که روزنامه نگاری ما تحت تاثیر انواع و اقسام فشارها است. روزنامهنگاری ما در حال توسعه است.
همیشه آزادی مطبوعات در ایران تابع فروپاشی سیستم امنیتی بوده اما الان تنها دورهی طبیعی توسعهی روزنامهنگاری در ایران است و دارد تقلا میکند. همین مرز تاریخی که یک جهان جدید را پیش روی ما میگذارد یک چالش جدید بر همهی چالشهای روزنامه نگاری اضافه کرد. روزنامهنگاری همیشه تحت فشار امنیتی سیاسی بوده، رفتارهایی مثل توقیف یکبارهی ۴۰ روزنامه در سال 79 چندراهیهای سختی را پیش روی روزنامهنگاری ایران می گذارد، دیروز در برنامهای به مناسبت روز خبرنگار بودم. کارشناس برنامه گفت آیا خزان روزنامهنگاری را قبول دارید گفتم خیر، روزنامهنگاری ایران با همه سختیها و انتقادات در مسیر رشد قرار دارد و انتظار ما نباید مدل سال ۵۸ و ۷۸ باشد، آنها دورههای خاصی بودند اما حتی مخالفان آزادی مطبوعات هم در قالب کار و رسانه فعالیت میکنند منطق رفتار رسانه ای است.»
شمس الواعظین که اولین نفری بود که در این نشست صحبت کرد و بعد از آن ساکت بود گفت: «در مورد اینکه دوستان گفتند اینجا سوئیس نیست میخواهم بگویم اتفاقا ایران از لحاظ تولید خبر سوئیس است. یکی از مهمترین کشورها در تولید خبر ایران است. در کمتر کشوری صبح یک خبر تولید میشود و ظهر این خبر کهنه میشود. ایران در تولید خبر میتواند از کشورهای نخست جهان باشد؛ فراتر از مرزها چشمها به کانون تولید خبر در ایران است. این هم حسن دارد و هم یک عیب بزرگ.
تراکم خبر زیاد است، این باعث می شود آگاهی حرفهای خبرنگارها بالا برود و با این افزایش سطح، مهارت حرفهای هم بالا میرود و با افزایش مهارت حرفهای خطاهای او کاهش پیدا میکند با این اتفاق با انبوه خبر تولید شده اما بستهای شدن خبر مواجه هستیم. این کلمه «بستهی خبری» را این روزها زیاد میشنویم. خبرهایی که نسبت خویشاوندی بالایی دارند و خبرنگار میتواند خبرها را به صورت ساندویچی به مخاطب بدهد. البته این حسن است اما عیبهایی هم دارد مثل عدم پیگیری خبر؛ اینکه خبر فراموش میشود و التزام خبرنگار به عناصر خبر تنزل پیدا خواهد کرد.
یکی دیگر از پیامدهای آن گزینشی شدن خبر بر اساس عوامل انسانی خبر است، این باعث یک سویه شدن خبرها میشود و به تبع آن کاهش ارزیابی مدیران رسانهها در تشخیص تمایلات مخاطبان پایین میآید. همانطور که طنزنویسان در ایران نیاز به یافتن و تولید سوژه ندارند و آنقدر مسائل عجیب زیاد شده که آن را گزینش میکنند، سوژهی خبرنگاران نیز گزینشی میشود و به سمت گزینش خبر میرود. در دادگستری آلمان هفتهای دو یا سه بار باز میشود اما از دادسرا و دادگاه در ایران از دم در تا قاضی میشود خبر تولید کرد. در سال ۹۸، ۷۱ میلیون پرونده وارد قوه قضاییه شده یعنی ۷۱ میلیون سوژهی خبری. در ایران تولید خبر دم دست است و مهارت خبرنگار در آگاهی اجتماعی بالا میرود نسل جدید نیاز به تولید خبر در عرصهی میدانی ندارد، خبرنگار در این زمینه میتواند خودش را خیلی خوششانس بداند.»
خلق در خیابان با خلقی که میشناختیم متفاوت بود
فرخ نگهدار در مورد برداشت رمانتیک از کلماتی مثل مردم و خلق گفت: «سازمانهایی مثل سازمان ما، فداییان خلق، دوست داشتند کلمهی خلق را به عنوان پرچم خود به کار ببرند اما وقتی انقلاب شد و مردم به خیابان آمدند خلقی که به خیابان آمد با خلقی که ما میشناختیم متفاوت بود. خلقی که ما میشناختیم شبیه خودمان بود. روانشناسی مردم و خواست آنها ساده نیست. حاصل ایدهی حکومتِ خودِ مردم، مثل همان انقلاب لزوما چیز خوبی نیست. و اگر چنین است نباید با مردم ضدیت داشت.
فرخ نگهدار در مورد برداشت رمانتیک از کلماتی مثل مردم و خلق گفت: «سازمانهایی مثل سازمان ما، فداییان خلق، دوست داشتند کلمهی خلق را به عنوان پرچم خود به کار ببرند اما وقتی انقلاب شد و مردم به خیابان آمدند خلقی که به خیابان آمد با خلقی که ما میشناختیم متفاوت بود. خلقی که ما میشناختیم شبیه خودمان بود. روانشناسی مردم و خواست آنها ساده نیست. حاصل ایدهی حکومتِ خودِ مردم، مثل همان انقلاب لزوما چیز خوبی نیست. و اگر چنین است نباید با مردم ضدیت داشت. فرخ نگهدار در مورد برداشت رمانتیک از کلماتی مثل مردم و خلق گفت: «سازمانهایی مثل سازمان ما، فداییان خلق، دوست داشتند کلمهی خلق را به عنوان پرچم خود به کار ببرند اما وقتی انقلاب شد و مردم به خیابان آمدند خلقی که به خیابان آمد با خلقی که ما میشناختیم متفاوت بود. خلقی که ما میشناختیم شبیه خودمان بود. روانشناسی مردم و خواست آنها ساده نیست. حاصل ایدهی حکومتِ خودِ مردم، مثل همان انقلاب لزوما چیز خوبی نیست. و اگر چنین است نباید با مردم ضدیت داشت. فرخ نگهدار در مورد برداشت رمانتیک از کلماتی مثل مردم و خلق گفت: «سازمانهایی مثل سازمان ما، فداییان خلق، دوست داشتند کلمهی خلق را به عنوان پرچم خود به کار ببرند اما وقتی انقلاب شد و مردم به خیابان آمدند خلقی که به خیابان آمد با خلقی که ما میشناختیم متفاوت بود. خلقی که ما میشناختیم شبیه خودمان بود. روانشناسی مردم و خواست آنها ساده نیست. حاصل ایدهی حکومتِ خودِ مردم، مثل همان انقلاب لزوما چیز خوبی نیست. و اگر چنین است نباید با مردم ضدیت داشت.
در روزنامه نگاری تا ۲۰ سال پیش از پایین واکنش نمیگرفتیم. الان اما دیگر نمیشود مسائل بالا به پایین باشد. چه در ایران و چه در دنیا چیزی که از مردم میشنویم همیشه آن چیزی نیست که میخواهیم.
خیلیها از من میپرسند آیا خورشید از غرب در آمده که انصاف سراغ تو آمده؟ من به این فکر کردم! به نظر من تغییر مهم این است که اتفاقا نسل جدید روی کار آمده است. نسل جوان با ما فرق دارند خیلی چیزها را میفهمد که برای ما غیرقابل فهم است. مغزهای باز دارند و اعتماد به نفس دارند و تحصیلکرده هستند. دنبال پیشکسوتها بروید و بپرسید، اما اگر زیاد به دست نسل ما نگاه کنید محتاط میشوید و شهامتتان پایین میآید.»
عبدالرضا داوری، مشاور محمود احمدی نژاد در این لحظه با تماس تلفنی به این نشست در انصاف نیوز اضافه شد داوری در مورد رسانهها گفت : «در ایران رسانههای مستقل نداریم و به تبع آن خبرنگار مستقل هم نداریم، خبرنگارها مأموریتهای خبری را انجام میدهند البته این اشکال از خبرنگارها نیست. گوشهای از حاکمیت اجازه بروز و ظهور رسانهها را نمیدهد و با عناوینی مثل تبلیغ علیه نظام باعث میشود که نه رسانه مستقل داشته باشیم و نه خبرنگار مستقل.
به نظر من انصاف نیوز مقولهی شبکههای اجتماعی را جدی گرفته است. اگر بخش تصویر ایجاد کند و کلیپهای کوتاه درست کند تاثیر خواهد داشت.»
اینبار نوروزی شروع به صحبت کرد و گفت: «استقلال حرفهای روزنامهنگاران یکی از اصول روزنامهنگاری است اما دو پارامتر مهم است، یکی مفهوم استقلال که نمیتوانیم آن را با مالکیت رسانه تعریف کنیم. استقلال روزنامهنگاری به معنای استقلال از نفوذ قدرت سیاسی است. قدرت سیاسی یا صاحبان قدرت سیاسی تلاش میکنند روی روزنامهنگاران تاثیر بگذارند و گاهی هم موفق میشوند. فراموش نکنیم روزنامهنگاری در فرایند مراحل رشد است. حتی استقلال روزنامهنگاری نیز در حال رشد است. بزرگترین مشکل ما فشار قدرتهای حکومتی یا قدرتهای سایر بر روزنامهنگاری کشور است.»
درخشان که پیش از این صحبت او دربارهی مقالهاش قطع شده بود دوباره آن را از سر گرفت و گفت: «خبر ارزش فرهنگی و تبعا اقتصادی خود را برای قشر متوسط از دست داده و ما با روزنامهنگاری پساخبر مواجه هستیم. ژورنالیزم یا خیلی کوتاه شده یا خیلی بلند. کوتاه که کسی به خاطرش پول نمیدهد، چون همه جا به شکل تپییت یا نوتیفیکیشن یا تیتر بطور مجانی در دسترس است. اما فرم خیلی بلند به شکل متن، صدا و تصویر از همیشه پرطرفدارتر است. شکل متن آن را در نشریاتی مثل نیویورکر میبینیم که البته هزینه بالایی هم میخواهد، در مورد صدا میشود پادکستهایی سریالی ساخت و در قالب ویدیو هم مستندها هستند که این روزها مثلا در نتفلیکس خیلی پرطرفدارند.»
داوری در مورد وضعیت رسانهها گفت: «چرا رسانهها برای کار کردن باید مسیر مجوز را طی کنند؟ هر کسی باید راحت بتواند رسانه داشته باشد، باید هیئت منصفهای از نماینده افکار عمومی باشد، دگراندیشان باید رسانه داشته باشند و تمرکز را روی آزادی رسانه داشته باشیم. همهی گروهها و جریانها باید فرصت برابر داشته باشند تا حرف خود را بزنند در این صورت بحث رسانه معاند جمع میشود و دیگر به بیبیسی و آمد نیوز مراجعه نمیکنند.»
فرخ نگهدار گفت: «من با صحبت آقای نوروزی در نقد صحبتهای آقای داوری موافق هستم، من ۲۰ سال اول زندگی خود را به روالی که آقای داوری میگویند دنبال کردم. یعنی فکر میکردم تا آن شکل از حکومت که در ذهن من است به وجود نیاید کاری به سامان نمیشود. اینکه به یک باره بگوییم جمع کنید و بروید جواب نمیدهد. یک شبه ره صد ساله رفتن حق نفس کشیدن را از برخی گرفت. ما این تجربه را داشتیم و دیگر تکرار نمیکنیم.
آقای داوری گفت حق حرف زدن برای همه فراهم نیست. بله فراهم نیست. اما اگر میخواهید همه چیز همین امروز فراهم باشد باید به لسآنجلس بروید. رسانهها باید یکدیگر را کنترل کنند و باید به هم یاد دهند مثلاً اینکه گفته شد آمار کرونا ۴۲ هزار نفر بوده آیا این شیوهی خبر رسانی درست است؟ میخواهم بگویم رسانهها باید هم را بررسی کنند. بروید بگویید چرا ما نباید بدانیم منبع موثق شما کیست؟»
نوروزی در جمع بندی حرفهای خود گفت: «دموکراسی را قانون تولید نمیکند .از ۱۴۰ سال پیش با آن درگیر هستیم، قدرت غیردموکراتیک، قانون دموکراتیک ایجاد نمیکند از زمان مشروطه بساط همین بوده است. به قانون مطبوعات سال ۷۵ اصلاحیهی خیلی بدی وارد شد. الان قانون همان است اما چرخش در رسانهها زیاد بوده است. جامعه فراتر از قانون است، جامعه با خودش قواعد میآورد؛ هر اتفاقی میافتد سریع به سمت قانون میرویم، باید تمرین و ممارست گامبهگام داشته باشیم و پیش برویم. باید دید چقدر پیشرفت کردهایم. زمانی امکان نداشت در مورد مسائل قضایی سوال کنید؛ کسی پاسخ نمی داد اما آقای اژهای جلسات هفتگی رسانه گذاشت. این دقیقا همان پیشرفت گام به گام است. آقای نگهدار درست گفتند همه چیز یک شبه اتفاق نمیافتد.
در یک میزگرد یکی از دوستان من از دستگاه قضایی گله میکردند؛ میگفت دادگاهها شبیه فرانسه شود من هم گفتم هروقت توانستیم نیویورکتایمز داشته باشیم دادگاه هم اینطور میشود. فقط قانونگذار اثرگذار نیست ما هم تاثیرگذار هستیم.»
در راه عشقبازی، معشوق سیلی هم میزند
کیوان صمیمی نیز در جمعبندی خود گفت: «باور به خود و اعتماد به نفس و حرکت رو به جلو در حرفهای نوروزی شاه بیت جلسه بود، وقتی انصاف با آقای نگهدار مصاحبه میکند، هیچ ابلاغیهای نبوده، همت دوستان بوده است. پیرها را الزاماً نباید الگو بگیرند. ما پیر شدهایم و از میکده رفتهایم اما شما هنوز میگساری میکنید. من در مجله به همکاران میگویم هی نگویید این خط قرمز است، من میگویم گام رو به جلو است. ما خبرنگاران گاهی خودسانسوری میکنیم، مقامات هم خوشحال هستند چون مجانی است. اینکه گفتم اینجا سوئیس نیست از نظر امنیتی بود البته انتظار نداریم به ما تلنگر نزنند به هر حال در عشقبازی معشوق به گوش ما هم میزند
کیوان صمیمی نیز در جمعبندی خود گفت: «باور به خود و اعتماد به نفس و حرکت رو به جلو در حرفهای نوروزی شاه بیت جلسه بود، وقتی انصاف با آقای نگهدار مصاحبه میکند، هیچ ابلاغیهای نبوده، همت دوستان بوده است. پیرها را الزاماً نباید الگو بگیرند. ما پیر شدهایم و از میکده رفتهایم اما شما هنوز میگساری میکنید. من در مجله به همکاران میگویم هی نگویید این خط قرمز است، من میگویم گام رو به جلو است. ما خبرنگاران گاهی خودسانسوری میکنیم، مقامات هم خوشحال هستند چون مجانی است. اینکه گفتم اینجا سوئیس نیست از نظر امنیتی بود البته انتظار نداریم به ما تلنگر نزنند به هر حال در عشقبازی معشوق به گوش ما هم میزندکیوان صمیمی نیز در جمعبندی خود گفت: «باور به خود و اعتماد به نفس و حرکت رو به جلو در حرفهای نوروزی شاه بیت جلسه بود، وقتی انصاف با آقای نگهدار مصاحبه میکند، هیچ ابلاغیهای نبوده، همت دوستان بوده است. پیرها را الزاماً نباید الگو بگیرند. ما پیر شدهایم و از میکده رفتهایم اما شما هنوز میگساری میکنید. من در مجله به همکاران میگویم هی نگویید این خط قرمز است، من میگویم گام رو به جلو است. ما خبرنگاران گاهی خودسانسوری میکنیم، مقامات هم خوشحال هستند چون مجانی است. اینکه گفتم اینجا سوئیس نیست از نظر امنیتی بود البته انتظار نداریم به ما تلنگر نزنند به هر حال در عشقبازی معشوق به گوش ما هم میزندکیوان صمیمی نیز در جمعبندی خود گفت: «باور به خود و اعتماد به نفس و حرکت رو به جلو در حرفهای نوروزی شاه بیت جلسه بود، وقتی انصاف با آقای نگهدار مصاحبه میکند، هیچ ابلاغیهای نبوده، همت دوستان بوده است. پیرها را الزاماً نباید الگو بگیرند. ما پیر شدهایم و از میکده رفتهایم اما شما هنوز میگساری میکنید. من در مجله به همکاران میگویم هی نگویید این خط قرمز است، من میگویم گام رو به جلو است. ما خبرنگاران گاهی خودسانسوری میکنیم، مقامات هم خوشحال هستند چون مجانی است. اینکه گفتم اینجا سوئیس نیست از نظر امنیتی بود البته انتظار نداریم به ما تلنگر نزنند به هر حال در عشقبازی معشوق به گوش ما هم میزند.
نوروزی در اینجا بیتی از حافظ خواند: «بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر/ که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند/ ز مهربانی جانان طمع نبر حافظ/ که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند»
نگهدار نیز برای اتمام گفتوگو بیتی از حافظ خواند: «با دلی خونین لب خندان بیاور همچون جام/ نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش»
علی اصغر شفیعیان مدیر مسئول و سردبیر انصافنیوز در پایان گفت: «از همهی میهمانان که آدمهای آزادهای هستند ممنونم. شما لطف دارید که این نظر مثبت را به ما دارید. یکی از مشکلات امروز حوزهی رسانهها، خودسانسوری است. از سال ۷۸ کار رسانهای کردهام اما در انصاف نیوز از کسانی استفاده کردم که قبلا کار رسانهای نکرده بودند؛ این هم به خاطر خودسانسوری عادت شده در میان اهالی رسانه است و هم حاشیههای دیگری که بخشی از آنها به آن مبتلا هستند. برای همین جوانها و دانشجوها در دورههای فصلی در اینجا آموزش میبینند؛ خروجی این دورههای آموزشی نیروهایی شدهاند که کمتر محافظهکارند و خودسانسوری میکنند. در انصاف بچهها میتوانند همدیگر را نقد کنند و تا حد امکان نگاه از بالا به پایین وجود ندارد. سوژهها از دل بچهها درمیآید. لذا انتشار نظرات متفاوت، حاصل هیچ بخشنامهی دولتی نبوده است. سعی داریم دیدگاههای مختلف را منعکس کنیم. گفتوگو معجزه میکند؛ چه برای سوژهها دیدگاههای مختلف را منعکس میکنیم، چه در جلسه با مسئولین با آنها وارد گفتوگو میشویم و جواب میدهد. اما کسانی که به دنبال اتفاقهای یک شبه هستند به نتیجه نمیرسند.»
انتهای پیام
سلام
از میز گرد و صحبت های خوب آن بهره بردم.
به نظرم امکان برخورد همه جانبه به امر خبر و خبر نگاری در چنین میز گردی نبود و آنچه مینویسم را نقد نه، بلکه اشاره ای به یک وجه مهم از خبرنگاری از دید من ارزیابی کنید.
روال خبر نگاری امروز دنیا بر اینست که بنگاه های خبرگزاری خبری را انتشار میدهند. به ضمیمه این خبر داستان کوچکی برای ورود و آشنایی با این خبر ارائه میشود.
این داستان خود آغاز تفسیر خبر است. یعنی اینکه چه خبرگزاری و با چه هدفی خبر را انتشار میدهد.
نشریات و فرستنده ها با دریافت این خبر هر کدام به نوعی با آن برخورد میکنند. گاهی با کند و کاو بیشتر، حد اقل در مورد داستان ارائه شده، با خبر برخورد میکنند. گاهی آنرا همانطور و گاها به شکل دیگری وارد خبر میکنند.
نتیجه عملی و قابل فهم اینست که دیگر دست یابی به اصل خبر بدون تحمیل نظر دستگاه خبری نا ممکن است. و خبر با تحلیل و گرفتن موضع سیاسی یکی میشود. شنیدن یا خواندن یک خبر از چند منبع از ایران اینترنشنال،بی بی سی، تلویزیون ایران … وتاثیر ناشی از آن صحت برداشت منرا ثابت میکند.
این شیوه در خبر رسانی داخل ایران هم به اشکالی وجود دارد.
بسته به اینکه کدام منبع خبری را پیگیری کنی خبر بو و رنگ دیگری دارد.
و به قول شرکت کننده عزیز در میز گرد تحلیل مقدم بر خبر رسانی میشود.
با توجه به خبرنگار شدن همه مردم در دنیای مجازی خبرنگاران چاره ای جز ایجاد یک منبع موثق و قابل اعتماد برای جویندگان واقعی خبر ندارند. و امیدوارم این مهم درک و آموخته شود.
و در رابطه با ایران که به هر دلیل با کشور های غربی مقایسه میشود ، مایلم به این نکته اشاره کنم که در نبود احزاب و تشکل های مردمی، عادت شده که نشریات وروزنامه نگاران وظیفه و نقش احزاب را بازی کنند. با ورود به این کار و خیلی سریع موضع سیاسی گرفته به ترویج آن میپردازد. یک نگاه ساده به همه نیوز ها و نشریات میتواند این نقد را تایید کند.
(اشاره کنم که به بی رنگ بودن نشریه تاکید ندارم و معتقدم این رنگ و جهت در انتخاب خبر و تحلیل ها خود را بروز میدهد)
برای مقابله با این کمبود، تلاش در رشد خبرنگاری به نسبت مستقل و پرسشگر، صبور و مستند نویس تنها راه بقای این حرفه ارزنده برای امروز و احتمالا شرایط گوناگون آینده خواهد بود.