«چپ» ها باعث اوضاع بد اقتصادی ایران هستند
امیرحسین ناظری کنزق، عضو تحریریهی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «چپها باعث اوضاع بد اقتصادی ایران هستند» درباره نقش تفکر چپگرایانه بر اقتصاد ایران نوشت:
نقش گروههای چپ در انقلاب بر کسی پوشیده نیست. شعارها و آرمانهای چپگرایانه از همان ابتدای انقلاب تبدیل به بخشی شعارهای انقلاب اسلامی شد. اصولی که ردپای آن به وضوح در سخنرانی های اول انقلاب، لوگوی بعضی سازمانها و حتی قانون اساسی قابل مشاهده است.
تحصیل رایگان، امکانات رفاهی رایگان برای همه، فراملی گرایی و… تنها بخش کوچکی از این اصولاند که هنوز هم در سیاستهای نظام نقش پررنگی دارند. اگر تاثیرگذاری تفکر چپ بر انقلاب را بپذیریم میتوان وارد بحثی شد که در آن این اندیشهها را نقد کرد.
چرا معتقدم که این اصول باعث وضعیت اسفبار کنونی اقتصاد ایران است؟
بعد از انقلاب تا مدتی تکلیف چیزهایی روشن نبود. قرار بود حالا که انقلاب شده همه ارزشها عوض شود. همهی ارزشهای طاغوتی از بین برود و همه چیز انقلابی شود. در واقع ابتدای انقلاب زمان ریل گذاری بود. درست است که چپها کمی جلوتر قدرت خود را در انقلاب از دست داند اما در ابتدای انقلاب ریل گذاری هایی کردند که قطار انقلاب روی آن پیش رفت.
در ابتدای انقلاب همین گروهها و دستهها «منطق سرمایه» را به شدت کوبیدند و عملا از گردونه خارج کردند و به جای آن «منطق ایدئولوژی» را جایگزین کردند. منطقی که در آن سرمایهداری و بخش خصوصی ضد ارزش و مستضعف بودن ارزش بود. با این منطق اموال ثروتمندان مصادره شد، کارخانههای بخش خصوصی تبدیل به کارخانههای دولتی شد و از همه مهمتر سرمایه دیگر ارزش اول نبود.
دوگانهی «سرمایهدار» و «مستضعف» شروع خودی و غیرخودی سازی بود. خودی و غیرخودی سازی که همین حالا هم به نوع دیگری داریم از آن ضربه میخوریم.
ضربه ای که امروز از این خودی و غیرخودی سازی میخوریم اینگونه شکل گرفت که با گذشت زمان ایدئولوژی های جدیدی به انقلاب اضافه شد و فاجعه جایگزینی ایدئولوژی به جای سرمایه خود را بیشتر نشان داد. جایی که مدیران به جای تخصص بر اساس تقوا انتخاب شدند. جایی که مصاحبه های استخدامی دولت از سوالات تخصصی به سمت سوالات شرعی رفت. و عملا خودی بودن تنها معیار برای اداره کشور شد.
درست است که این ایدئولوژیها خیلی ربطی به چپها ندارد ولی نتیجهی کار آن هاست؛ چراکه آن ها ریل گذاری کردند که منطق سرمایه را کاملا ساقط و ایدئولوژیمحوری یعنی «فرم گزینش بر اساس ایدئولوژی» را به جای گزینش بر اساس سود جا انداختند.
همین جایگزینی باعث شد منطق استخدام شدن در دولت از کارآمدی به مستضعف بودن تغییر پیدا کند. مستضعفها و مستضعفنماها آنقدر بودند که دولت به این حجمی که حالا مشاهده میکنیم رسیده. این ایدئولوژیمحوری باعث شد تا فرهنگ ریا در جامعه ترویج پیدا کند. اگر کسی میخواست کار پیدا کند به جای تخصص پیدا کردن باید «برادر» میشد. برای استخدام دکمه بالا و سابقه فعالیت در فلانجا معیار شد. نتیجه «برادر پروری» آن سالها این شد که یک دولت ناکارآمد، بزرگ، تنبل، پر از ریا و فاسد شد.
دولت ناکارآمد و بزرگ نتیجهی توجه به ایدئولوژی به جای سود و بهرهوری
به عنوان تجربه شخصی از چند ماهی که در دولت بودهام میگویم. کاری را که ما در همین انصافنیوز با ۴ نفر نیرو انجام میدهیم در بخش دولتی با حداقل ۴۰ نفر انجام میدهند. ۴۰ نفری که چون کار خاصی برای انجام دادن ندارند به بیکاری و تنبلی و حقوق خوب عادت میکنند، این یعنی حتی اگر مدیری بخواهد بهرهوری را بالا ببرد یا شایستهسالاری کند هم این کارمندان اجازه نمیدهند و به اصطلاح «زیر آب» او را میزنند.
این ناکارآمدی باعث شد کارخانههای موفقی مثل کفش ملی، آلمینیوم اراک، هپکو، هفتتپه و… آنقدر مدیر برادر برایشان منصوب و آنقدر کارگر مستضعف اضافی استخدام کردند که تبدیل به کارخانه ورشکسته شدند. حالا وضعیت اینطور است که کارخانههایی با تعداد زیادی کارگر اضافه و بدهی کلان مجبورند حقوق این کارگران -که در بسیاری از موارد بهره وری بسیار پایینی هم دارند- را از بیت المال بدهند. آن هم در این شرایط وخیم اقتصادی کشور. قانون کار هم طوری است که نه میشود این کارگرها را اخراج کرد نه میتوان حقوقشان را کم کرد.
در واقع نگاه چپ کارخانههای موفق بخش خصوصی قبل انقلاب را تبدیل به مخروبههای دولتی کرد. در شرایط فعلی و با قوانین فعلی ضرر و زیان و اوضاع بد به کارگران مربوط نیست، و کارفرما موظف است سال به سال حقوقشان را زیاد کند. البته این اصلا فقط مربوط به کارگران نیست. مدیران و کارمندان دولتی هم دقیقا همین شکل اند. فقط باید حقوقشان را زیاد کرد و مزایا به آنها داد.
احتمالا تنبلها شغل دولتی را انتحاب میکند
به عنوان یک کارمند آموزش و پرورش همیشه از اعتراض معلمان به حقوقشان متعجب میشوم. یک معلم در هفته ۲۴ ساعت موظفی دارد. تعطیلات زیادی مثل عید، تابستان و… دارد و به طور میانگین بیش از ۳ میلیون حقوق میگیرد. در مقایسه با بازار آزاد که یک کارمند باید ۴۴ ساعت کار کنید، و احتمالا کمتر از معلمی با شرایط مشابه خود حقوق میگیرد.
ولی باز این معلمها هستند که به حقوق خود اعتراض دارند. چراکه آنها کارمند دولتند و خود را با دیگر کارمندان دولت مقایسه میکنند. درواقع معلمها چون دولت به دیگران خیلی بیش از حقشان میدهد و احتمالا به آنها به اندازه حقشان یا کمی بیش از حقشان میدهد اعتراض دارند. در حالی که در بخش خصوصی به هر کس دقیقا به اندازه حقش باید حقوق داده شود.
همین مثال را میتوان به تمامی بخشهای دولتی تعمیم داد. تقریبا همه دولتیها با جایگاه شغلی مشابه کمتر از خصوصی ها کار میکنند و بیشتر از آنها حقوق میگیرند. این حقوق و افزایش سالانه آن هم ربطی به وضعیت اقتصادی، رکود، شرایط بد بازار و… ندارد. در هر حال یک کارمند دولت حقوق میگیرد و حقوقاش افزایش پیدا میکند.خب هر عقل سلیمی با این شرایط شغل دولتی را انتخاب میکند و شرایط میشود همین دولت حجیمی که میبینیم.
حالا هم که دولت دارد تلاش میکند کمی از این دولتیها را واگذار کند کارگران و کارمندان آن مجموعه ها نمیپذیرند، دلیل هم مشخص است!
- از همین نویسنده بخوانید:
چرا امسال حتما باید محرم را برگزار کنیم؟
انحراف از انقلاب در سخنرانی نماز جمعه
روایت متفاوت شاهد عینی سینما رکس بعد از ۴۲ سال
شعارهای چپ بهخاطر عامهپسند بودن مورد توجه پوپولیستها هستند
در این شرایط که فساد فراگیر و سیستماتیک شده، نیروی کار اضافی وجود دارد، اوضاع اقتصادی جهان بد است و… عده ای با نگاه پوپولیستی از همان اصولی که ما را به این وضعیت اسفبار کشانده دفاع میکنند. همان نمایندههایی که در هفت تپه غش میکنند و میگویند کارخانه باید به دولت برگردد، گویا فراموش کردهاند که همین دولت کارخانه را ورشکسته کرد و به این روز انداخت.
به دلیل اینکه این حرفها عامهپسند است؛ بعضی نمایندهها؛ خبرنگارها، فعالان اجتماعی و… چون احتمالا چیزی برای کسب محبوبیت ندارند با توسل به این حرفها تلاش میکنند برای خود محبوبیت کسب کنند. بدون آنکه به نتیجهی این شعارها فکر کنند و یا واقعا به آن اعتقاد داشته باشند سوار موج میشوند و این شعارها را سر میدهند.
البته در این یادداشت قرار نیست به لیاقت مدیران و دیگر مسائل هفتتپه بپردازم و این تنها مثالی است برای نشان دادن نگاهی که برای کسب محبوبیت با نگاه پوپولیستی دارد به اقتصاد کشور ضربه میزند. اما این نکته مهمی است که اگر هفت تپه دوباره به بخش دولتی بازگردد قطعا فاجعه ای رخ خواهد داد. چراکه کارگران و کارمندان مختلف از این به بعد به هیچ وجه قبول نمیکنند که شرکت یا کارخانه متبوعشان خصوصی شود و آنها کمی به زحمت بیافتند.
جمع بندی
در انتها و برای جمع بندی به حرف اول باز میگردم
بدبختی ما از روزی آغاز شد که منطق ما از سرمایه به ایدئولوژی تغییر پیدا کرد.
این ایدئولوژی محوری باعث شد ما نگاه فراملی داشته باشیم و این همه هزینه در خارج از کشور کنیم بدون اینکه نگاه اقتصادی به این هزینه ها داشته باشیم.
این ایدئولوژی محوری با از بین بردن نگاه تخصص محور دولتی ناکارآمد و فساد سیستماتیک را زائید.
این ایدئولوژی محوری باعث شد هر نامتخصصی درباره هر چیزی نظر بدهد. (برای نمونه چرا امام جمعه باید در همه کارها دخالت کند؟)
این ایدئولوژی محوری روابط بینالملل ما را شدت تحت تأثیر قرار داد.
این ایدئولوژی محوری با پرورش مدیران ایدئولوژیک به جای مدیران متخصص اقتصاد رانتی به وجود آورد.
و در نهایت این ایدئولوژی محوری اقتصاد مارا به اینجا کشاند.
حالا سوال اساسی این است که چرا وقتی این سیستم این چنین شکست مفتضحانهای خورده دوباره عدهای پرچم چپگرایی دست گرفتهاند و میخواهند آزموده را دوباره بیازمایند؟
البته تذکر این نکته هم مهم است که اقتصاد آزاد هم بدی هایی دارد اما این که اقتصاد آزاد بد است به معنای چشم پوشی از بدیهای اقتصاد چپ نیست.
توصیه برادرانه ام به دوستان این است که به جای بحث های نظری و ایدهآل گرایانه کمی واقع بینانه و کارکردگرایانه به مسائل نگاه کنند.
انتهای پیام
اخه حضرت عباسی از بعد از دفاع مقدس و دولت مهندس موسوی تا حالا کدوم دولت چپ تونسته سر کار بیاد یا کدوم ایده چپ اجرا شده؟ یا کدوم دولت چپ سر کار بوده ؟ 16 سال که قدرت و دولت دربست در اختیار اولترا راستهای نئولیبرال بوده (دولت های هاشمی و روحانی) 8 سال که دست دولت لیبرال خاتمی بود که باز بخش مهم اقتصاد دولتش دست راستهای کارگزارانی بود . میمونه دوره احمدی نزاد که چند تا حرکت چپی داشت مثل مسکن مهر و سهام عدالت ولی در نهایت اقتصاد اون دولت هم دست نئولیبرالها بود هنوز سهمیه بندی بزنین و نحوه اجرا ی اون و سرازیر شدن اجناس خارجی و پورشه و مازراتی و آغاز مال بازی از یادها نرفته شاید شخص احمدی نزاد رو بشه چپ گرا دونست ولی بدنه اصلی دولتش راستگراهای اصولگرا و اعتدالی بودن و مدیران میانی و پایینیش هم بیشتر همین وابستگان کارگزاران . پس دولت احمدی نژاد هم چپ گرا نبوده .خوب پس چپها فقط بایک سری غر زدن توی خونه هاشون و بدون حظور در دولت عجب زروی دارن ما نمی دونستیم . عزیز جون از بعد از جنگ تا حالا زمام امور دولتها در دست همین واقع گراها و کارکردگراها بوده و وضع مملکت به این فلاکت رسیده حالا تو بلند شدی و دن کیشوت وار داری از چپها برای خودت اسیاب بادی درست می کنی ؟
دولت می تواندبه آسانی آب خوردن به یک هزارم حجم فعلی برسد به اینصورت که سیستم فدرال شهری حداقل در حوزه اقتصادی واداری طرح ریزی بشود . چرا شهری ؟ به این خاطر که فدرال استانی دغدغه های امنیتی ایجاد می نماید . لذا هر شهرستان بهتر از دولت مرکزی نیازمندیهای خود را تشخیص خواد داد و به تعدادمورد نیاز نیز کارمند خواهند داشت به شرط این که اداره کنندگان شهرستانها از افراد متخصص انتخاب شوند نه برادرها .
سلام. قبل از طرح موضوع عرض کنم حقیر وابسته به هیچ حزب و گروه و دستگاهی نیستم و کارگری هستم در بخش خصوصی که به برکت کرونا بیکار شده ام و بخاطر کارگاهی بودنم از بیمه بیکاری محرومم و قس علیهذا… اما بحث اصلی… ”برادر” انصاف نیوز!!! بخشی فرمایشات شریف عین حقیقت است… ارجحیت تخصص بر تعهد و گزینش ها از چند تیکه بودن کفن میت بجای تخصص یا اجحاف حقوق معلمین و… اینکه تفکر چپ گرایی موجب تحمیل مستضعف گرایی یا دفاع از مسلمانان در بلاد اسلامی( اشاره اتان به فراملیتی) و اضافه کنم نه شرقی نه غربی یا بالا رفتن از سفارت آمریکا ووو شد. اما به شدت با بخش هایی دیگر از نتیجه گیرتان مخالفت دارم. “برادر” صاحب همین انصاف نیوز امروز هم دنبال ایدئولوژی است!!!؟؟؟ عدالت خواهی ها و داعیه دفاعیاتش از نهج البلاغه و مرجعیت چپ گرای مرحوم مغفور معزول… برادر جانم مشکل اصلی جامعه ایران در 40 سال اخیر این بوده که اگر به جنگ استعمار و سلطنت و فساد وو رفتیم ولی مسیر جایگزین را هم در چپ و هم راست و هم میانه بد آمدیم.. ظلم و فساد و تبعیض محصول طبقه ای کردن جامعه به دانشگاه دولتی و آزاد، روزانه یا شبانه، خانواده شهید و… و صدها مورد ظالمانه دیگر است. وقتی هنوز بر این تصوریم که خصوصی سازی راه چاره نجات اقتصاد مملکتی و به اشتباه دنبال تحزب و دموکراسی و آزادی هستیم… هم چپ، هم راست و هم میانه… یکراست بگویم مدل چین متمدن راهکار نجات این مملکت است… ضمن احترام به مردم ایران که خودم هم یک ایرانی هستم ولی چون بحث آسیب شناسی است میگویم که متاسفانه آلوده به فساد و راحت طلبی و… هستیم… در بخش خصوصی با وجود کار بیشتر هم باز خروجی بر مدار تعهد کاری و وجدان کاری و ارائه خدمت صادقانه نیست و آنچه بوده و هست استعمار و استثمار کارگر است و مفت خوری کارفرمایان… باید بجای رواج بازی های دموکراسی و دشمنی با شرق و غرب و هدر دادن سرمایه های ملی پای برخی شعائر بیاییم همگی مانند چین متمدن یک خانواده باشیم و قانون اساسی را بر پایه اصل کار و کار و کار و نفی طبقه و طبقه و فساد و تبعیض محکم ببندیم چنانکه همه بدانند تنها معلول و پیران نباید کار کنند و دیگران فقط باید کار کنند تا بتوانند زندگی کنند.. هیچ الزامی هم نیست فرزندان ملت را مهندس کنیم و دکترا سر چهارراه ها نذری بدهیم… تنها اصل و اساس و آنچه اصالت دارد تولید است و تولید است و تولید… که آن هم محصول کار است و کار است و کار…
اسلام عزیز هم باید در خدمت این نیت صادقانه باشد… باید مث چین با تریاک جنگید… با فساد جنگید… مبارزه با فساد بازی سیاسی است… آنچه باید باشد فقط جنگ باشد!!!.. جنگ با دموکراسی و آزادی خواهی و تجزیه طلبی و… جوانان ملت را باید از پای خماری و اینیستا و واتس آپ و تریبون های چپ و راست و میانه و ثروتمندان را از پای جکوزی و استخر و سونا و عیاشی و از درون ویلاها بیرون کشید و به کار و کار و کار و تولید و تولید گماشت و با شدت و در راه مقصد متعالی سعادت ملت و وطن به شدت نظارت کرد و مو را از ماست کشید… ایران نیازمند نفی دموکراسی و آزادیخواهی و شریعتی بازی و سروش و حجاریان بازی و احمدی نژاد و فتاح بازی و لاریجانی بازی و بذرپاش بازی و جنگ قالیباف و میرسلیم بازی و نفی زیباکلام تا کیهان است… این تنها راه سعادت ایران و ایرانی است… اگر بشود، سعادت دست یافتنی است و اگر نشود با هر دلیل و ادله ای، آینده بسیار تاریک تر از دیروز است… فردایی بسیار وحشتناک… حتی اگر این فردا کتاب حجاریان را به نونهالان بیاموزند یا ایران بشود جگر گوشه لیبرالیزم و سرمایه داری و یا شریعتمداری کیهان را نام میادین شهرها کنند…
ایرانی ها باهوش و ایران ثروتمند است… برادر جان عامل بدبختی ما همین تفکرات امروز از کیهان تا انصاف نیوز است.
حقیر دلداده قرآن و اسلام و ایرانم و از تجربه این همه سال ذهنم اینچنین خط می دهد… اگر شهامت دارید متن سراسر پر اغلاتم را نشر دهید… بعید میدانم چنین جسارتی داشته باشید.
فقط یک کلمه خواستم پاسخی بدهم به علی که متن بلند بالایی نوشته و با نفی دمکراسی و هر گونه ازادی خواهی به دنبال پیشرفت از نوع چینی ان است. دوست عزیز نادیده: ترسم به کعبه نرسی ای اعرابی، کین ره که تو می روی به ترکستان است.
دوست عزیز در این دوران کرونایی و بی کاری، اوقات خود را با مطالعه بگذران. موفق باشید.
در این که افراط در اندیشههای سوسیالیستی ناشی از برداشتهای ناپخته در دهه اول پس از انقلاب ضربات مهلکی به سیستم اقتصادی و روال صنعتی کشور زده است تردیدی نیست اما به همان اندازه بدون تردید اقبال تمام و کمال به سرمایهداری وابسته از بعد از دوران جنگ و ریاست جمهوری آقای رفسنجانی به همان اندازه ناپخته، خام و خانمان برنداز بوده است! بسیاری از مشکلاتی که ما اکنون داریم هیچ ربطی به مفاهیم عدالتخواهی یا اگر شما خوشتان میآید سوسیالیستی ندارد بلکه ناشی از سیستم بوروکراتیک، روابط اقتصادی ناسالم و ساختاری های معیوب قانونگذاری و اجرایی است. در حال حاضر هیچ تناسبی بین ایدئولوژی مذهبی فعلی و افکار سوسیالیستی چه خوب و چه بد اصلا وجود ندارد. معلوم نیست چرا شما دیواری کوتاهتر از چپها پیدا نکردهاید؟
فکر کردی خصوصی سازی بشه درست میشه؟
ماشین سازی اراک تا وقتی دولتی بود کلی تولید داشت با سود زیاد.
وقتی خصوصی شد صاحبای جدید تمام دستگاه ها رو که از آلمان وارد شده بود فروختن و شرکت رو ورشکسته کردن.
بقول یه بنده خدایی کاری که صدام نتونست با ماشین سازی کنه دولت با خصوصی سازی با ماشین سازی کرد.
این بابا هم که از این حرفا میزنه یا جو زده است یا ذینفع.
واقع بین باشیم خصوصی سازی توی ایران جواب نمیده.
مشتی ادعای بدون دلیل
حیف وقتی که برای خوندنش تلف شد