هیلاری کلینتون، نماد فساد ساختاریافته
جواد سلیمانی در دیپلماسی ایرانی نوشت:
پیشتاز انتخابات درون حزبی ریاست جمهوری امریکا در حزب دموکرات، هیلاری کلینتون است. ایرانی ها او را بخاطر مواضع صریح ضد ایرانی اش، حمایت از تحریم های فلج کننده، افتخار او با دشمنی با ایران (بنا به اظهارات خود او) و دوستی با عربستان و اسرائیل می شناسند. او از یکسال پیش در میان کاندیداهای بالقوه حزب دموکرات، نزدیک ترین کاندیدا به لابی یهودی آیپک و اسرائیل بوده و در صدد ترمیم روابط بین امریکا و اسرائیل است، همسر او بیل کلینتون به تازگی اظهار کرده است که رئیس جمهور بعدی باید سال ها برای جبران خرابی های بوجود آمده در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری باراک اوباما وقت صرف کند. سخنرانی سراسر تهدید هیلاری کلینتون علیه ایران در نشست اخیر لابی اسرائیلی آیپک و عکس العمل او به آزمایش های موشکی سپاه که خواستار تحریم های شدید ایران شده بود میزان سرسپردگی او به اعراب و اسرائیل و دشمنی با ایرانیان را نشان می دهد و بیانگر آن است که در صورت ریاست جمهوری او، باید منتظر سخت تر شدن شرایط اجرای برجام بود و در یک کلام او هر آنچه جان کری و باراک اوباما برای آب کردن یخ رابطه با ایران رشته کرده بودند را پنبه خواهد کرد.
برای ریاست جمهوری او از سال ها قبل رسانه ها برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی امریکا بپاخاسته بودند. پخش سریال های پر بیننده و فیلم های سینمایی هالیوودی با نمایش یک زن بعنوان رئیس جمهور امریکا را می توان آماده سازی افکار عمومی مردم با این واقعیت دانست. او خود به کرات در تبلیغات خود با بیان اینکه در صورت پیروزی نخستین رئیس جمهور زن ایالات متحده خواهد شد در صدد بوده قشر زنان امریکا را به سمت خود جذب کند. او حامیان بزرگی در میان سوپر پک ها دارد و هزینه های تبلیغاتی کمپین او با کمک های سرمایه داران بزرگ و به مبالغ زیاد و تعداد کم تامین شده است. برخلاف سندرز که کمپین او با حمایت مردمی و مبالغ چند دلار و تعداد زیاد جمع آوری شده و حتی بیش از مبالغی است که کمپین کلینتون توانسته است بدست بیاورد.
اما دلیل این همه حمایت از سوی سوپرپک های امریکایی و اصرار آن ها بر ریاست جمهوری هیلاری کلینتون چیست؟
بخش بزرگی از هواداران سندرز دموکرات و ترامپ جمهوری خواه را آراء خاموش و اشخاصی تشکیل می دهند که تاکنون میل و رغبتی برای شرکت در انتخابات نداشته اند. در هر دو سو این طرفداران دلایل شخصی خود را دارند، ترامپ با هزینه شخصی وارد کارزار شده و آزادی بیان بیشتری نسبت به سایر کاندیداهای جمهوری خواه دارد و مواضعش فاشیستی و شجاعانه و باب میل نژادپرستان امریکایی است و خود را مدیون سوپرپک ها و لابی های جمهوری خواه نمی داند. او یک تاجر است و هرکجا که به نفعش باشد گام برمی دارد و مواضعش متناسب با موقعیتش تغییر می کند. سندرز، حمایت مالی اش را با مبالغ ۵ تا ۵۰ دلار از مردم بدست آورده و بواسطه ضدیت ۵۰ ساله اش با ارگان های قدرت و ثروت در امریکا و حمایت از اقشار کم درآمد و رنگین پوستان و دگراندیشان هواداران جوان خود را بدست آورده و مدیون لابی ها و سوپرپک های امریکایی نیست، او نیز خود را ملزم به پیروی از آن ها نمی داند.
اما حامیان این دو کاندیدا چه آراء خاموش و چه سایر حامیان در هر دو سمت دموکرات و جمهوری خواه در یک دیدگاه با یکدیگر هم نظرند. آن ها کلینتون را نماد فساد ساختار یافته در لایه های قدرت امریکا می دانند. دلایل این ادعا عبارت است از:
سرپوش گذاری کلینتون ها بر روی فساد مالی و روابط مبهم آن ها با سازمان های امنیتی و مالی همچون FBI و IRS (اشاره به رسوایی های کشف شده توسط کمیته نظارت و اصلاح خانه دولت HGROC، عقد قراردهای هواپیمایی با بستگان هیلاری کلینتون، اشخاصی که در سال ۱۹۹۵ به اختلاس متهم شدند و همچنین اشاره به اتهامات مطرح شده در تحقیقات وایت وا تر توسط کنت استار در سال ۱۹۹۴ که موجب به زندان افتادن تعدادی از دوستان و بستگان کلینتون ها شد اما با گم شدن ۱۱۵ صفحه از مدارک حسابداری و مالی، هیلاری کلینتون تبرئه شد).
جریان مرگ های مرموزی که دیوید برسنان در کتاب خود با عنوان «سرپوش: هنر و علم عوامفریبی سیاسی» در مورد فساد و رسوایی های خانواده کلینتون ذکر کرده است و در آن نوشته شده که در جریان تحقیقات اگر به هر رسوایی نگاه کنیم به مرگی مرموز می رسیم، وجود ۱۰۰ نفری که از شهادت دادن خودداری می کنند و ۴۵ زندانی از کارمندان کاخ سفید یا مقامات دولتی و کارمندان وزارتخانه ها، کار را برای افشای حقیقت دشوار می کند.
مرگ مرموز وینس فاستر مشاور کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و ماجراهای پس از آن و سرپوش گذاشتن بر روی تحقیقات و گم شدن اطلاعات شخصی او و ارتباط این ماجرا ها با خانواده رئیس جمهور وقت، بیل کلینتون.
رسوایی و محکومیت تونی و هیو رودهام، برادران هیلاری کلینتون به اخذ مبالغ هنگفت از کارلوس ویگنالیو گلن براسول محکومینی که با حکم رئیس جمهور بیل کلینتون مورد عفو قرار گرفتند و اظهار بی اطلاعی و بی تقصیری بیل کلینتون و هیلاری از سوی شخص هیلاری کلینتون از ادعای اخذ پول در برابر عفو ریاست جمهوری.
رسوایی اخلاقی بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی و تلاش برای سرپوش و کتمان حقیقت و قسم دروغ او و حمایت هیلاری از بیل کلینتون و ماجرای مرموز اعطای یک اتاق برای سکونت پسرعموی هیلاری کلینتون در همان ایام در داخل کاخ سفید که در جریان تحقیقات وایت وا تر نیز مطرح شد.
رسوایی های مالی کوچک و غیراخلاقی در انتقال مبلمان و اثاثیه های کاخ سفید به مبلغ ۱۹۰ هزار دلار پس از ریاست جمهوری بیل کلینتون به دو منزل شخصی به قیمت های ۶ و ۳.۲ میلیون دلاری شخصی و اصراف و حیف و میل کردن هزینه های جاری کاخ سفید و اخذ وام های کم بهره و حتی بدون بهره با رانت و عدم صرف آن برای عنوان وام.
عادت هیلاری کلینتون به دروغ و اغراق در موارد متعددی چون اغراق در بازگویی خاطره بازدید از بوسنی در سال ۱۹۹۶ در جریان رقابت های انتخاباتی سال ۲۰۰۸ و کتمان ابتدایی استفاده از ایمیل شخصی و دروغگویی در موارد متعدد دیگری چون ماجرای واترگیت و اخراج و دروغگو خواندن هیلاری کلینتون توسط قاضی دموکرات جری زیفمن.
دوستی و مشورت گرفتن از ساول آلینسکیِ رادیکال و پیتر فرانکلین محکوم به فساد اقتصادی و دفاع کلینتون در دوران وکالتش از یک متهم به تجاوز جنسی به یک کودک ۱۲ ساله در آرکانزاس با وجود آگاهی از واقعیت وقوع جرم و در عوض اظهار به اینکه این بخشی از کار یک وکیل است.
حرف و حدیث ها در مورد پولشویی در بنیاد کلینتون و چگونگی خرج شدن پول هایی که بنیاد کلینتون از سازمان ملل یا بهداشت جهانی و یا خیریه ها دریافت می کند.
استفاده از ایمیل های شخصی برای امور محرمانه دولتی در دوران وزارت امور خارجه و مجوز فروش اطلاعات علمی و تجهیزات تکنولوژیکی در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به چین که آن را ادای دینی به کمک چینی ها به کمپین انتخاباتی بیل می دانند.
قصور هیلاری کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه در ماجرای سفارت امریکا در بنغازی که منجر به کشته شدن ۴ دیپلمات امریکایی شد.
همکاری اطلاعاتی با مخالفان سوری و کشورهای عربی و تاریک جلوه دادن شرایط سوریه توسط کلینتون در زمان وزارت امور خارجه برای شعله ور ساختن جنگ در سوریه برای افزایش امنیت اسرائیل و دور ساختن آن از گزند حزب الله و ایران با ویران ساختن سوریه با انتشار اسناد ویکی لیکس.
علاوه بر موارد فوق، موارد دیگری که در ذیل به آن اشاره می شود نیز می تواند در جریان رقابت نهایی با نماینده جمهوری خواهان مطرح شود، جمهوری خواهانی که با تخریب مرزهای اخلاقی به نمایش عکس همسران رقیب خود مبادرت می ورزند بی شک از این موارد حتی بدون داشتن مدرک محکمه پسند و برای تخریب بیشتر چهره هیلاری کلینتون در برابر افکار عمومی امریکا و کسب رای نخواهند گذشت. رقیب بعدی کلینتون، دیگر برنی سندرز پیرمرد خویشتندار و اخلاقمدار دموکرات نیست:
وجود نزدیکانی چون هما عابدین پاکستانی الاصل در میان مشاوران و معاونان هیلاری کلینتون چه در دوران رقابت های سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ و چه در زمان وزارت امور خارجه که آنرا رابط عربستان و خانواده کلینتون می دانند.
رابطه با حسن نمازی، میلیونر ایرانی الاصل که به اتهام فساد مالی در امریکا به ۱۲ سال زندان محکوم شد و انتخاب نمازی بعنوان مدیر مالی کمپین خود در سال ۲۰۰۸ و ادعای موفقیت او در کسب مجموعا ۱۰۰ هزار دلار کمک مالی از بنیاد علوی در امریکا برای هیلاری کلینتون.
با در نظر گرفتن تمام این موارد گمانه زنی برای تشخیص علت حمایت رسانه ها، نهاد ها و لابی های سیاسی و سرمایه داران امریکایی از هیلاری کلینتون کار سختی نمی تواند باشد. آنان در ازای این حمایت، حتی با تهدید به افشای حقایق پشت پرده از کلینتون، همان مواضعی را می خواهند که خود در نظر دارند. برای آنان هیلاری کلینتون بهترین مهره برای ریاست جمهوری امریکاست چراکه او را چون موم در دست خواهند داشت. کلینتون به نقطه ای رسیده است که حتی اگر خود نیز بخواهد از همه چیز چشم بپوشد، فشار لابی های مخفی اجازه این کار را به او نخواهند داد.
از سوی دیگر حتی در صورت پیروزی نهایی کلینتون و تکیه او بر مسند ریاست جمهوری بعنوان اولین رئیس جمهور زن امریکا، نمی توان امیدوار بود او بیش از یک دوره چهار ساله در این مقام باقی بماند. دولت ۸ ساله دموکرات اوباما و اکثریت کرسی های جمهوری خواهان در سنا و کنگره، گویای این واقعیت است که امریکا در حال پوست اندازی است و اگر این اتفاق امسال نیافتد جمهوری خواهان برای چهار سال بعد با اکثریت بیشتر کرسی های سنا و کنگره و با قدرت بیشتری در برابر دموکرات ها ظاهر خواهند شد و بسیار محتمل است که همانند بوش پدر که بلافاصله پس از دوره هشت ساله ریاست جمهوری ریگان جمهوری خواه به ریاست جمهوری رسید، این ریاست جمهوری بیش از چهار سال دوام نداشته باشد و دوره ۱۲ ساله جمهوری خواه ها از ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۳ این بار در حزب دموکرات تکرار گردد.
انتهای پیام