شریعتی تحریف میکرد یا شما؟
مرتضي زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «شریعتی تحریف می کرد یا شما؟» نوشت:
شریعتی دیروز از ناحیه برخی روحانیون متهم بود به اسلام ناشناسی و تحریف دین و امروز برخی از روشنفکران دینی او را به تحریف تاریخ و به تبع دینناشناسی متهم میکنند اما واقعیت این است که شریعتی هم از برخی روحانیون اسلام شناستر وهم از روشنفکران مدعی امروز تاریخشناستر است و دلیل آن این است که اسلام شریعتی بیش از هرچیز متکی بر فهم ارزشهای قرآن که در شکلدهی آرمانها وشخصیتهای اصیل دینی نقش برجسته دارد است.
حضور مفاهیم اصیل قرآنی چون امت و امامت و شهادت و هجرت و… در آثار شریعتی هم بر مکتوبات روحانیون و هم روشنفکران می چربد و این که شریعتی از هر دو طرف مورد هجمه قرار میگیرد. از این روست که نه روحانی سنتی و نه روشنفکر امروزی مفاهیم جامعهساز قرآن را جدی نگرفتهاند، یکی اسلام بر مشرب فقه و اصول دارد و دیگری اسلام با نگاه بیرون متنی.
اما شریعتی متن قرآن را در استخراج ارزشهای دینی به جد مورد توجه داشت. قرآنی که با مفاهیم و نهادهای جدید جامعهسازی میکند و تحلیل شریعتی ار امامت و امت و شهادت دراین راستاست.
در قصه کربلا نیز بیش از هر منبعی مفاهیم اجتماعی قرآن مورد توجه شریعتی است. شریعتی اگر شهادت را به عنوان یک هدف مهم در قیام امام حسین مطرح کرد این را از قرآن آموخته بود. از جمله مفهومسازیها قرآن موضوع شهادت است. قرآن به جای قتیل و کشته شده از واژه شهید استفاده میکند تا بار ارزشی به کشته شده در راه حق دهد و شهادت که به معنای گواهی است درباره کشته شده در راه حقیقت به کار میرود تا او را گواه بر حقیقت در هستی بداند گواهی بر حقیقتی که در اصل آن از خداوند تا ملائک و عالمان حقیقی با اقامه قسط در آن سهیم هستند. که فرمود: خدا و عالمان و ملایک با قیام به قسط گواهی بر این می دهند که خدایی جزالله نیست (آل عمران /۱۸)
اساس شهادت در نگاه قرآن گواهی برقسط و توحید است، در قرآن قسط و عدل و نفی ظلم آن قدر ارزشمند است که نشانه توحید است و نفس قیام به قسط اهمیت دارد. شریعتی به درستی از قرآن آموخته بود که شهید در نفی ظلم گواهی بر عدل و توحید میدهد لذا نفس شهادت میتواند هدف باشد؛ هدفی بزرگ و متعالی. و امام حسین در قصه عاشوراء چنین کرد و شناخت امام حسین بدون درک دقیق مفاهیم قرآن کار آسانی نیست که امام حسین از جمله اهل قرآن بود.
امروز برخی از روشنفکرانی که با رویاپنداری خود از قرآن در فهم دین و دینداران اصیل از قرآن فاصله گرفتهاند مدعی میشوند که امام حسین قیام نکرد و چون امنیت جانی نداشت از مدینه خارج شد اما به این سئوال پاسخ نمیدهند چرا امنیت جانی نداشت؟ غیر از این بود که نمی خواست با یزید بیعت کند؟ و مگر سرباز زدن از بیعت یزید جبار غیر از حرکت در مسیر شهادت بود؟ حال به اینان باید گفت شما تاریخ را تحریف می کنید یا شریعتی ؟!
شریعتی به درستی میگفت که خون در جایی رسواگر ظلم است و این عین قیام به قسط است. در قیام به قسط حرکت در جهت نفی ظلم مهم است و اگر انسان قدرت براندازی ظلم را ندارد با رفتن به استقبال شهادت اصل ظلم را نفی میکند و اساس قیام به قسط را بنا مینهد. امام حسین، این عالم بزرگ و اهل قرآن قیام به قسط نمود در نفی ظلم با آگاهی به این که این نفی به شهادت ختم میشود.
انتهای پیام
کسی که پرهیزگار بوده و قرآن را خوانده باشد و سخنرانیها و مطالب به جا مانده از شریعتی را تمام و کمال مطالعه کرده باشد بیشک متوجه درایت شریعتی در طرح مسئله و پاسخ بدان خواهد شد.
امروزه کسانی چون آقای سروش از یکسو و امثال آقای مصباح از سوی دیگر در حال تاخت و تاز میباشند تا اصل موضوع به حاشیه رانده شود.