«آیت الله صانعی حق داشت نظرات خود را بگوید»
آیت الله هاشمزاده هریسی دربارهی آیت الله صانعی به انصاف نیوز میگوید: «آقای صانعی ضدانقلاب و نظام و اسلام نبود، پس از مرگ او باید از خوبیهای او گفت، چون به انقلاب خدمت کرده و از یاران امام بود و نظرات خود را مطرح میکرده و هر کسی حق دارد، حرف خود را بزند.»
«آیت الله هاشم هاشمزاده هریسی» نمایندهی مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان دربارهی ویژگیهای آیت الله صانعی از مراجع تقلید به انصاف نیوز گفت: «آقای صانعی از انقلاب، نظام و اسلام برنگشته بود، بلکه عشق زیادی به نظام، اسلام و انقلاب داشت اما نظرات فقهی خود را گفته و گاهی هم برخی از حرفها را زده. ایشان قبل از انقلاب بسیار زحمت کشیده و سخنرانیهای آتشینی داشته است، فاضل، خوش بیان و خوش منبر بود. به همین دلیل است مورد اعتماد امام بود. به خاطر امام باید سختگیری و تندیها را کم کنیم. اطرافیان امام که تا روزی که امام بودند، از او برنگشتند، به خاطر امام به اطرافیان او که تا روزی که زنده بود و هنوز همراه وی بودند، باید احترام گذاشت. اگر اینکار را نکردیم؛ احترام امام را حفظ نکردیم.
او در ادامه دربارهی ایراداتی که جریانی به اجتهاد آیت الله صانعی وارد کرده بود گفت: آقای صانعی، عالمی متدین و عادل بود، فضل بالایی داشت. اما اینکه آنها دربارهی اجتهاد ایشان چه گفتهاند، من کسی نیستم که در اینباره صحبت کنم و یا او را خلع کنم. به همین دلیل به این مسئله وارد نمیشوم. آقای صانعی آدم فاضلی بود. کتابهای فقهی که ایشان نوشته، بسیار قوی است. نظرات فقهیای را مطرح میکرد، حالا یک عدهای آن را قبول میکنند و عدهای نه. به اینکه نظرات فقهی او درست یا نادرست باشد هم کاری ندارم. اما در واقعیت نظرات ایشان مستدل و مستند بود و استدلال فکری داشت. روایتهای معتبر و دقیق را میآورد. بنده درست یا غلط بودن نظریات او را قضاوت میکنم. به عنوان کسی که قضاوت فکری کند، نظرات ایشان را نخواندهام، قلم و بیان خوبی داشت.
اینکه کسی به نظرات او ایرادی وارد میکند، به هر حال نظر اوست و حق دارد که بگوید. آقای صانعی هم نظرات خود را میگوید و حق دارد. او از یاران خوب و باوفای امام بود، امام او را دوست داشت. اگر شاخههای اطرافیان امام را بزنیم و اسمهای مختلف بر آنها بگذاریم، دیگر چیزی برای امام باقی نمیماند و میگویند اطراف امام اینها بودند و از همینها متاثر میشد. این مسائل به خود امام ضربه میزند. نظراتی که داده، کفرآمیز نبودند. نظر علمی و فکری خودش بود. میتواند اشتباه هم باشد و من نمیتوانم از او دفاع کنم. حتی اگر اشتباه هم باشد، نزد خداوند معاف است.
برخی میگویند مجتهد هر نظری بدهد، حکم خداست و اگر اشتباه هم باشد، حکم خدا هم همان است اما مجتهد گاهی نظری میدهد، حق و ثواب است و گاهی اوقات هم اشتباهی میکند. آنجایی که نظر دادن مطابق با حکم خدا باشد، دو ثواب دارد، یکی اینکه در احکام خدا اجتهاد کرده. دوم اینکه درست اجتهاد کرده و حکم خدا را بیان کرده است. البته اگر اشتباه هم نظر بدهد باز هم ثواب دارد، اما یک ثواب دارد و این است که در حکم خدا اجتهاد کرده و نیت خیری داشته اما چون به واقعیت و حکم خدا نرسیده، یک ثواب بیشتر ندارد. نباید در این مسائل سختگیری کنیم. این اختلافات هم ضداسلام و انقلاب و کفر نیست. گاهی در جامعه یک مشکلاتی پیش میآید و حرفهایی میزنند.
مثلا من در طول روز از بس مشکلات معیشتی مردم را میبینم، ذله شدهام. با من تماس میگیرند و گریه میکنند، اینجور وقتها آدمها حرفی میزنند و این صحبتها از سر کفر و ضدانقلاب بودن نیست. از سر خیرخواهی است اما آدمها خیرخواهی را تحمل نمیکنند، تاب حرف حق را نداریم. گاهی آدم حرفی را از سر خیرخواهی میزند و اشتباه برداشت میشود. آقای صانعی فاضل بود و قبل و بعد از انقلاب به انقلاب خدمت کرد. باید خوبیهای او را گف تا برای دوستان او تسلی شود و خانواده و اطرافیان او شاد شوند. اگر طور دیگری حرف بزنیم، اینها داغدار میشوند و اختلاف پیش میآید، انقلاب و اسلام به این زیبایی را صرف اینکارها میکنیم و حیف است.»
انتهای پیام