مرجعِ ملجاء
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «مرجع ملجاء» به بهانهی درگذشت آیتالله یوسف صانعی نوشت:
خبر درگذشت آیتالله یوسف صانعی، از مراجع تقلید با واکنشهای متفاوتی روبرو شد. از صداوسیما و دیگر رسانههای طیف تندرو جریان اصولگرا که تلاش دارند تا هنگام اعلام این خبر از «مرجعیت» او سخنی نگویند که مبادا اطلاعیهی سال 88 جامعه مدرسین مخدوش شود تا اصلاحطلبان و دیگر طیفهای میانهرو که با یادآوری تلاشهای آیتالله صانعی در دو حوزهی «اجتهاد پویا» و همینطور «حرّیت و آزادگی» او در برابر اهالی قدرت فقدان این مرجع تقلید را صدمهای جبرانناپذیر توصیف میکنند.
اگر بخواهیم به بهانهی این خبر به «تصویری بزرگتر» بنگریم میتوان نگاهی داشت به وظایف روحانیت در قبال مردم. بر اساس آنچه از تاریخ روحانیت برمیآید روحانیون و به ویژه چهرههایی که در جایگاه مرجعیت قرار میگرفتند در برابر مردم دو وظیفهی مهم را بر دوش داشتهاند. نخست آنکه پاسخگوی پرسشهای دینی مقلدان خود باشند و دو دیگر، پناهگاه و ملجاء عموم مردم. این وظایف روحانیت که در کلام و سیره بزرگان دین نیز میتوان نمونههای بیشماری را از آن یافت سبب قرار گرفتن این قشر از جامعه در جایگاهی مهم و گاه بیبدیل شده است.
در چنین چارچوبی میتوان شخصیت آیتالله صانعی را نمونهای بارز از روحانیتی دانست که به این دو وظیفهی خود به خوبی عمل کرده است. مرحوم صانعی در پاسخ به پرسشهای دینی مقلدان خود با استفاده از رویکرد «اجتهاد پویا» که همواره مورد تاکید بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده است توانست گامهای بلندی را برای هماهنگسازی میان احکام شریعت و دنیای نو بردارد. گامهایی که البته با مخالفتها و اعتراضاتی از سوی افراد و جریانهایی در حوزهی علمیه نیز همراه شد اما این مخالفتها نتوانست سد راه این مرجع نواندیش شود.
اما شاید بتوان مهمترین ویژگی شخصیتی آیتالله یوسف صانعی را ویژگی «پناهِ مردم بودن» او دانست. نمایانترین تصویر از ملجاء بودن این مرجع تقلید را در بحران88 و حوادث تلخ آن روزها باید به خاطر آورد. در روزهایی که بسیاری از بزرگان حوزه نسبت به روند حوادث گلایههایی داشتند اما ترجیح میدادند سکوت کنند و یا در بهترین حالت با کنایهگویی از کنار آن حوادث گذر کنند. اما آیتالله صانعی به صراحت به میدان آمد و بی توجه به مصلحتاندیشیهای مرسوم از آنچه ظلم میدانست شکایت کرد. شکایتی که البته با پاسخ تند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم روبرو شد. این تشکل حوزوی در اطلاعیهای که در دیماه 88 صادر کرد نوشت: «جامعه مدرسین براساس تحقيقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به اين نتيجه رسيده است كه ايشان فاقد ملاکهای لازم براي تصدی مرجعيت میباشد»!
اتفاق حیرتآوری بود، شخصیتی که مرحوم امام علم و فضلش را میستود از سوی تشکلی حوزوی از مرجعیت خلع میشد و البته که مردم همچون موارد مشابه راه دیگری را رفتند و نه تنها مرحوم صانعی را «فاقد ملاکهای لازم برای تصدی مرجعیت» ندانستند، بلکه روز به روز به دیدگاههای فقهی و سیاسی او اقبال بیشتری نشان دادند. چه صلاحیتی بالاتر از این!
فقدان این مرجعِ ملجاء جبرانناپذیر خواهد بود، زیرا که فرمود: «إذا ماتَ المؤمن الفقیه ثلُمَ فی ألإسلام ثُلمه لا یَسُدّها شَیء»؛ اما امید است که عبرت «مرگ» بیدارمان کند!
انتهای پیام