فقیهی شجاع، با فتاوای راهگشا
محمدعلی ابطحی در یادداشتی با عنوان «فقیهی شجاع، با فتاوای راهگشا» در روزنامه اعتماد نوشت:
درگذشت آیتالله العظمی صانعی به دلایل زیادی خبر تلخ و دردناکی بود.
۱- فقیه مبرزی بود. مکتب فقهی امام خمینی را دنبال میکرد. جدای از سیاست، تنها مرجع باقی ماندهای بود که دروس فقه و اصول خود را بر مبانی فکری امام بنا کرده بود و به عنوان شاگرد خاص ایشان، شاگردانی تربیت میکرد که براساس مکتب فقهی و اصولی امام خمینی باشد. فکر نمیکنم در بین بزرگان فقه و اصول کسی مانده باشد که شاگرد مستقیم امام بوده باشد. این نکته شاید برای جامعه خیلی مهم نباشد اما مکتب متفاوت فقهی و اصولی امام تاثیرات ماندگاری در شیوههای تفکری حوزه خواهد داشت.
علاقه متقابل بین امام و مرحوم صانعی هم زبانزد بود. برادرش آیتالله حاج شیخ حسن صانعی از جوانی ملتزم رکاب امام بود و امام هم فرموده بود صانعی را مثل فرزنددم بزرگ کردهام و در جای دیگر فرموده بود آقای صانعی مرد برجستهای در میان روحانیون است، ایشان مخالف انحرافات موجود در کشور است.
۲-شجاعت ارایه نظرات فقهی نواندیشانه از کسی که همگان او را فقیهی عالی مقام میدانستند و شکی در تسلطش به منابع و فقاهتش نداشت، اتفاق مهم دیگری بود. شاید خیلیها به این مبانی میرسیدند اما احتیاطهای لازم برای حفاظت از موقعیت خود دارند و بر روال مشهور نهایتا فتوا میدهند.
شجاعت در فتوا از بزرگترین مصادیق شجاعتها است.
چند نمونه از فتاوای شجاعانه ایشان:
بلوغ دختر در صورت ندیدن علایم بلوغ در پایان سیزده سالگی است.
زن میتواند به همه مناصب شرعی که مرد میتواند داشته باشد، برسد حتی اقامه نماز جمعه برای مردان و یا مرجع تقلید برای همه .
دیه برای زن و مرد و کافر و مسلمان مساوی است و تفاوتی بین انسانها نیست. انسانها از نظر شرعی شرایط مساوی دارند. درمورد طهارت انسان هم فتوا داده است؛ یعنی بر خلاف بعضی که میگویند کافران و مشرکان نجس هستند، کل انسانها را از نظر فقهی پاک میداند.
مبنای فقهی مهم دیگری دارد که همه احکام زیر عنوان عدالت باید جا بگیرند. هر حکمی که عادلانه نباشد، حکم الله نیست. نتیجه آن در ازدواجهای مجدد روشن میشود که اگر عدالت روحی ومعنوی هم برقرار نشود، این کار مجوز ندارد.
جزوهای به نام فقیه نواندیش منتشر شده که در آن ۳۶ مورد از نظریات کارساز ایشان لیست شده است. بااین فتاوا میشد بسیاری از مشکلات کشور را از نظر فقهی حل کرد و آنها راتبدیل به قانون کرد.
۳- آیتالله صانعی در حوزه سیاست فعال بود. چه در قبل انقلاب و چه بعد انقلاب. زمانی که دادستان شد و خطبههای جمعه را میخواند، با شور وهیجان ویژهای از برقراری عدالت حرف میزد اما به ادامه تدریس و مرجعیت علاقه بیشتری داشت و همان اوایل پایتخت را ترک کرد و به قم رفت تا آنجا بتواند فقاهت را دنبال نماید.
آقای مروی که الان تولیت استان قدس هست، معاون سیاسی ایشان بود.
عدالت محوریاش فوق العاده بود. در انتخابات سال ۸۸ به صورت علنی وشجاعانه از مهندس موسوی حمایت کرد و بر این حمایت باقی ماند. تاوان زیادی هم داد؛ به خانهاش حمله کردند و فحاشی نمودند.
همه اینها را تحمل کرد و در حوزه مرجعیت استوار ماند.
تنها مرجعی بود که وظیفه دید از آقای روحانی هم حمایت کند. اما پس از پیروزی در انتخابات، متاسفانه آقای رییسجمهور در دیدارهایی که از قم داشت به خاطر ملاحظه مراکز قدرت به دیدن تنها مرجعی که نرفت، آیتالله صانعی بود.
وقتی این خبر را دوست همیشگیاش، اقای کروبی در حصر شنید، خیلی ناراحت شد. به من و فرزندش حسین آقا ماموریت داد تا به قم برویم و مراتب علاقه آقای کروبی و دلخوری از این رفتار را به ایشان انتقال دهیم.
در هر حال روز سختی بود. به برادر گرانقدرش آیتالله حاج شیخ حسن صانعی و فرزندان گرانقدرش به خصوص جناب آقای سعید صانعی و سایر اعضای خانوادهشان و به مقلدان و ارادتمندانشان تسلیت میگویم.
انتهای پیام