قانون جنگل در فوتبال ایران!
ایسنا نوشت: فوتبال ایران به چند طیف مختلف تقسیم میشود که در هر سطح، تیمها بر اساس بضاعت مالی و هدفگذاریهای خود دستهبندی میشوند. این دستهبندی ثابت نیست و اگر مهمترین عامل یعنی پول، به موقع و در زمان مناسب فراهم نشود، سقوط و در صورت استمرار بیپولی، نابودی را رقم میزند.
مهمترین مقطع برای دستهبندی تیمها فصل نقلوانتقالات است. در واقع از عملکرد تیمها در نقلوانتقالات، میتوان به آینده آنها پی برد؛ اتفاقی که شاید در موارد معدودی با نتایج معکوس همراه شود و تیمی با وجود بضاعت مالی کم و عدم تعهد به قراردادها و همینطور آمادگی دیرهنگام برای حضور در مسابقات، بتواند در بازیها نتایج خوبی کسب کند اما همیشگی نیست و با سر رفتن صبر عوامل تیم، نتایج هم رو به شکست میرود.
در ایران این دستهبندی با توجه به سوابق تیمها از گذشته تاکنون شکل گرفته اما همچنان برخی از تیمها به علت ناپایدار بودن شرایط مالی و حمایتهای مسئولان، در این دستهبندی جابجا میشوند. به همین دلیل است که از حالا میتوان سرنوشت برخی از تیمها را با توجه عملکردشان در نقلوانتقالات پیشبینی کرد.
* قانون جنگل
نه تنها در ایران بلکه در تمام لیگهای دنیا، تیمهای قدرتمند برای بقا و استمرار قدرت مجبورند از تیمهای ضعیفتر تغذیه کنند. در نتیجه این تیمهای ضعیفتر هستند که باید راهکاری برای بقا پیدا کنند و اگر در این زمینه برنامهای نداشته باشند، مجبورند مانند خیلی از تیمهایی که در این سالها به فوتبال آمده و رفتهاند، نابود شوند.
عبدالله ویسی، سرمربی پیکان چندین سال قبل فوتبال را مانند خیلی از مقولهها، با قانونی موسوم به «قانون جنگل» مقایسه کرد. او میگوید «در فوتبال قانون جنگل وجود دارد؛ باید بکشیم تا کشته نشویم.» در واقع طبق یک تعریف گستردهتر باید گفت کسی باقی میماند که قویتر باشد یا در تعریف عامیانهتر بخور یا خورده شو که به درستی در فوتبال هم این موضوع نهادینه شده است.
در نتیجه در فوتبال و به خصوص در ایران، تیمهایی موفق خواهند بود که خوراک خود را تامین کنند. تیمهای قهرمان باید بازیکنان بزرگ را از تیمهای کوچکتر جذب کنند و به ترتیب هر تیمی مطابق با نیازش باید منابع لازم را به دست آورد.
* فصل شکار
در یک نگاه اجمالی به نقلوانتقالات تیمها در روزهای نخست میتوان مشاهده کرد که چه تیمهایی چه خریدهایی انجام دادهاند. تیمهایی مانند استقلال، پرسپولیس و سپاهان به نوعی بهترین بازیکنان تیمهای عموما ضعیفتر از خود را جذب کردند تا با رفع کاستیهای موجود در تیمشان، برای رقابت در لیگ بیستم آماده شوند.
تیمهایی مانند شهرخودرو، ذوب آهن، سایپا و حتی پیکان که ستارههای فصول گذشته خود را از دست دادهاند، به تیمهای پایینتر از خود توجه داشتند تا با جذب بازیکنان این تیمها، خلاء بازیکنان موفق خود را به این شکل پر کنند.
در حالی که ذوب آهن بهترین بازیکنان خود را به همشهری خود واگذار کرد، برای جبران به سراغ تیمهای خوزستانی رفت و دو بازیکنش را از صنعت نفت گرفته که هنوز تکلیقش برای لیگ بیستم مشخص نیست و اعلام نشده که با حمایت کدام نهاد ادامه خواهد داد.
شهرخودرو هم به همین منوال عمل کرده است. بعد از رفتن دو بازیکن تاثیرگذار این تیم به استقلال و پرسپولیس، نیازش را از نفت مسجد سلیمان برطرف کرده که سروسامان نگرفته و در روزهای پایانی فصل قبل هم کج دار و مریز ادامه داد تا فصل تمام شود. ماشین سازی تبریز هم بعد از رفتن بازیکنانش به تیمهای استقلال و پرسپولیس و همینطور چند تیم میانهجدولی، چند بازیکن را از سایر تیمهای لیگ دسته یک گرفته است.
در واقع به جز تیمهای متمول، سایر تیمهای میانهجدولی نیز به تناسب بازیکنانی را برای پر کردن خلاء موجود در تیمشان برخی بازیکنان را جایگزین کردند و در طول لیگ بیستم لنگ نخواهند ماند.
* هشدار برای تیم های پرطرفدار
وضعیت نگران کننده درباره تیمهایی مانند نفت آبادان و مسجد سلیمان و همینطور تیمی مانند نساجی است که از قضا بسیار پرطرفدار و مردمی و از تیمهای مربوط به شهرهای کوچک هستند و با داشتن ترکیب مناسبی از مربیان و بازیکنان جزو تیمهای میانه جدول بودند. این تیمها در حالی که سایرین مشغول رفع کاستیهای خود هستند، بازیکنان تاثیرگذار خود را از دست دادهاند و قطعا تا دست بجنبانند بازار خالی از بازیکنان مستعد خواهد شد.
در نتیجه تاکنون این قبیل تیمها خوراک مورد نیاز تیمهای دیگر را از صدر تا میانه جدول تامین کردهاند اما خودشان چه کار خواهند کرد؟ آیا آکادمی قدرتمندی دارند که از این طریق عقب افتادگی خود را جبران کنند و نیازی به بازیکنان سایر تیمها نداشته باشند؟ اینطور به نظر نمیرسد.
نکته اصلی در این چرخه که بیشباهت به قانون جنگل نیست، این است که تیمی که پول و برنامه نداشته باشد، شاید بتواند چند فصلی دوام بیاورد اما چیزی جز سرنوشت نفت تهران، استقلال خوزستان یا پارس جنوبی در انتظارش نیست.
اتهای پیام