صانعی، میان امام صدر و امام خمینی
محسن کمالیان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «صانعی، میان صدر و خمینی» نوشت:
آیةالله العظمی شیخ یوسف صانعی از مشاهیرِ شاگردان امام موسی صدر بود. قوانین و رسائل را نزد ایشان خوانده بود. احتمالاً شرحلمعه را نیز. بارها نقل کرد درس امام صدر بهقدری پربار بود که در امتحاناتِ مهم وقت حوزه، شاگرد اول و رسماً تقدیر شده بود. همچنین بارها تصریح کرد که دو تن از اساتیدش بیشترین تآثیر علمی را بر وی گذاشتند: امام صدر در مقطع سطح و امام خمینی در مقطع خارج.
با این حال هرگز برای پیگیری قضیهی امام صدر قدم جدی برنداشت. چه زمانی که مسئولیتی در کشور داشت، چه پس از آن. بهتصریح خودش در گفتگوی شهریور سال ۱۳۸۶ با خبرگزاری ایسنا، حتی با امام خمینی نیز هیچگاه این مسأله را طرح نکرد. همین باعث شد هرگز نتوانم جایی برای وی در قلب خود باز کنم. فروردین سال ۱۳۷۵ برای ایشان نامهای نوشتم و این بیاعتنایی شاگرد در حق استاد را با صراحت مورد اعتراض قرار دادم [۱].
دو نکتهی دیگر دربارهی امام صدر از وی شنیدم یا خواندم، که بهنظرم ارزش ثبت در تاریخ دارد:
بارها نقل کرد که خود و طلاب از صدر خواسته بودند تا کتاب مکاسب را برایشان تدریس کند. صدر اما نپذیرفته، ضمن ابراز تأثر، تصریح کرده بود: متأسف شدم که چنین خواستهای را با من طرح کردید! کتاب مکاسب را جناب آقا شیج عبدالجواد سدهی جبلعاملی باید درس دهد، نه مثل من! این بزرگواری اخلاقی صدر که خود شاگرد شیخ بود، صانعی و همدرسانش را حسابی تحت تأثیر قرار داده بود. رعایت حرمت استاد و پیشکسوت، چه در تدریس، چه در مرجعیت و چه در عرصههای دیگر، از مهمترین مختصات جوانمردی و صدافسوس گمشدهی روحانیت امروز است.
زمستان سال ۱۳۸۰، در معیت آقای مهندس مهدی فیروزان بهدیدار آیةالله رفتیم. جملهای گفت که ارزشش را در حال و روز غمناکِ امروز ایران، خصوصاً پس از اعدام نوید افکاری، بهخوبی حس میکنیم. تازه از مطالعهی برخی آثار عربی امام صدر فارغ شده بود. گفت (نقل بهمضمون): میان فقهاء عالم تشیع، فقیهی را ندیدم که پیش و بیش از امام صدر، موضوع کرامت انسان و حقوق بشر را در فقاهتش مورد توجه قرار داده باشد. گفت، امام صدر درگیر اجرا بود و فرصت نداشت نظراتش را کتباً تبیین علمی کند. من اینجا فرصت، بهمنابع دسترسی و انشاءالله بنا دارم این کار را انجام دهم.
در کسوت ناظری غیرحوزوی تصور میکنم: صانعی سیر علمیاش را با فقه اخلاقی و انساندوستانهی امام صدر آغاز کرد، با هجرت استاد اما بهعراق و لبنان، جذب امام خمینی و فقه انقلابی ایشان شد. پس از درگذشت امام راحل و خصوصاً بعد از تحولات دوم خرداد سال ۱۳۷۶، مجدداً نگرش فقهی خود را تعدیل و بهمبانی اخلاقی و انساندوستانهی فقه صدر رجعت کرد. والله اعلم. خداوند انشاءالله آیةالله العظمی صانعی را رحمت کند.
[۱]. فریاد در خاموشی (http://www.razeney.ir/Product/Persian/2404/3055/0/)، ص ۴۵۷
انتهای پیام