فرجام دو معاون
اجلال قوامی، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «فرجام دو معاون» نوشت:
یکی گوشهنشین است و در عزلت روزگار میگذراند و آن یکی هم ناخوش احوال بر روی تخت بیمارستان.این فرجام و سر انجام دو معاون محمود احمدینژاد است؛ محمد رضا رحیمی و حمید بقایی که در دوران معجزهی هزاره سوم برای مخالفان و منتقدان خود خط و نشانها کشیدند و زنهار میدادند که صدا بلند نکنید که این دولت، دولت مهرورزی است و به دورش هالهی نور میدیدند در این سالها خود حال و روز خوشی ندارند.
محمد رضا رحیمی ۶۶ ساله پلههای ترقی را در جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری طی کرد. در دههی ۶۰ لباس دادستانی بر تن کرد. پس از آن بخشدار و فرماندار شد. در اوایل دههی ۷۰ در انتخاباتی پرحاشیه که با حرف و حدیث بسیار همراه بود ردای نمایندگی سنندج، کامیاران و دیواندره بر تن کرد و راهی بهارستان شد.از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ استاندار کردستان شد. در دوران زعامتش بر استانداری روشنفکران و دگراندیشان روی خوش ندیدند. با شعار سازندگی و توسعه بر صندلی استانداری کردستان نشست. از ۱۳ هزار پروژه عمران و آبادانی برای رفع محرومیت گفت اما این سخن گزاف به دور از واقعیتهای موجود در کردستان بود. خواست طرحی نو در اندازد و بگوید که متفاوت است، هفتهنامهای با نام ” ئاویه ر” منتشر کرد که صاحب امتیاز و مدیر مسئول آن بود اما این هفتهنامه نه توانست صدای روشنفکران کردستان باشد و نه بازتاب دهنده خواست و مطالبات مردم. کارنامهی او به عنوان استاندار کردستان هنوز که هنوز است محل مناقشه و مجادله موافقان و مخالفان اوست. محمد رضا رحیمی در انتخابات ۱۳۷۶ جانب علی اکبر ناطق نوری را گرفت و با صرف هزینههای زیادی نتوانست سبد رای مردم کردستان را به نفع کاندیدای جناح راست آن روزگار پر کند. با ناکام ماندن کاندیدای مورد حمایت رحیمی در این انتخابات در سخنانی که از اعتماد به نفس بالای او حکایت داشت، گفت: کسی نمی تواند من را جابجا کند و محکم چون کوه ” ئاویه ر” ایستادهام. چند روز پس از این سخنان محمد رضا رحیمی از استانداری کردستان به دیوان محاسبات رفت و عبدالله رمضانزاده بر صندلی او نشست. ریاستش بر دیوان محاسبات و مدرک تحصیلی او حاشیههای زیادی به دنبال داشت تا اینکه بخت با او یار شد و در دولت دهم معاون اول محمود احمدی نژاد شد. وی همزمان طی حکمی از سوی محمود احمدینژاد ریاست ستاد هماهنگی مبارزه با فساد اقتصادی را نیز عهده دار شد. او آن چنان شیفتهی محمود احمدینژاد شد که فراموش کرده بود که زمانی در جریان سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان بر دستان او بوسه زد و دهها تراکتور کشاورزان کردستانی را به گونهای پارک کرده بودند که از بالا جمله: “درود بر هاشمی” شکل بسته بود.او در مدح احمدینژاد در اجلاس سالانهی مدیران دیوان محاسبات سخنانی بر زبان راند که جنجال زیادی آفرید. رحیمی گفته بود: “در سوریه یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبراسلام، پیامبر دیگری بیاید، آن احمدینژاد بود….”. این سخنان محمدرضا رحیمی واکنشهای زیادی به دنبال داشت و برخی نمایندگان هم خواهان عزل او شدند. ایام به کام رحیمی چندان نماند و در ۲۶ بهمن۹۳ بنا به مسایل مالی مربوط به بیمه ایران در دادگاه به ۴ سال زندان محکوم و راهی اوین شد و پس از دو سال آزاد گشت. او اکنون خانه نشین است هر چند حواریونش بر این باورند که رحیمی همچنان نقشآفرین است و به دور از هیاهو در میدان سیاست نقش بازی می کند.
حمید بقایی ۵۱ ساله این روزها مریض احوال است و روزگار بر وفق مرادش نیست. ابتدای فعالیت او به سال ۱۳۶۶ باز میگردد که به استخدام وزارت اطلاعات درآمد و هم زمان در دانشگاه امام باقر به تحصیل مشغول بود.کارشناسی ” بررسی اطلاعات” گرفت و در سال ۱۳۹۰ در رشته “جغرافیای سیاسی” کارشناسی ارشد گرفت، هر چند به نوشته ی روزنامه شرق تحصیلات بقایی در ابهام قرار دارد. بر اساس یگ گزارش رسانهای بقایی لیسانس مهندسی آی تی دارد اما نزدیکان او می گویند، بقایی در رشتههای مدیریت و علوم اجتماعی تحصیل کرده است. حمید بقایی از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۲ در حوزه ضد جاسوسی در وزارت اطلاعات به عنوان رئیس اداره بررسی فعالیت داشت، این در دورانی بوده که اسفندیار رحیم مشایی مسئولیت ستاد “مدیریت مناطق بحران” را در آن وزارت خانه بر عهده داشت. در سال ۱۳۷۲ بقایی به اداره کل امور اجتماعی وزارت کشور منتقل می شود و تا سال ۱۳۷۸ در وزارت کشور می ماند. در سال ۱۳۷۸ به صداوسیما می رود و مشاور مدیر شبکه پیام و مدیر طرح و برنامه این شبکه می شود. وی در زمان شهرداری محمود احمدینژاد ابتدا مشاور رئیس سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران میشود و سپس سرپرست مرکز فنآوری اطلاعات در این سازمان می شود. در دولت احمدینژاد معاون اجرایی رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میشود. در دو دولت احمدینژاد، بقایی پستهای متعددی گرفت از دبیری شورای عالی مناطق آزاد تا سرپرست نهاد ریاست جمهوری و معاون رئیس جمهوری. این البته ماه عسل او بود. احضار و بازداشت حمید بقایی در اردیبهشت ۹۴ کلید خورد و پروندههای قضایی علیه او گشوده شد. در دوران زندان بارها دست به اعتصاب غذا زد و حکم زندان خود را ناعادلانه خواند.
دو معاون راهی بند شدند با این تفاوت که محمود احمدی نژاد تمام قد پشت حمید بقایی ایستاد. مسالهای که بر محمد رضا رحیمی گران آمد و فاصله آنها روز به روز بیشتر شد. به هر حال فرجام این دو معاون عاقبت به خیری نبود و مصداق از اینجا رانده و از آنجا مانده شدند.
انتهای پیام