آشنای ناشناخته
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «آشنای ناشناخته»، به بهانهی اعلام مخالفت با نامگذاری خیابانی به نام مهندس مهدی بازرگان نوشت:
فرمانداری تهران با نامگذاری خیابانی به نام مرحوم مهندس بازرگان مخالفت کرده است. فرماندار در نامه ارسالی به شورای شهر دلیل مخالفت را چنین بیان کرده است: کسی بازرگان و اعظم طالقانی را نمیشناسد.
احتمالا اگر با خط و مشی فرماندار تهران و تنها براساس «آشنا» بودن و نبودن شهروندان با چهرههای بینالمللی، ملی و منطقهای پیش برویم، نتیجه آنکه بسیاری از خیابانهای شهرهای بزرگ و کوچک بینام باقی خواهد ماند. میزان و معیار ما برای شناخت و عدم شناخت چهرهها از نگاه شهروندان میبایست برآمده از یک نظرسنجی میدانی باشد، در صورتی که کمتر میتوان در میان عامه مردم سراغی از شناخت و آشنایایی با چهرههای ملی گرفت.
به عنوان مثال؛ چند درصد از مردم شهرهای بزرگ آقایان شیخ فضلالله نوری، نایینی، کاشانی، مدرس، ستارخان، باقرخان، معین، دهخدا، نواب، سپهبد قرنی، حاجرحیم ارباب، جهانگیر خان قشقایی، شهید فاطمی و… را میشناسند؟ مشخص نیست! چون جامعه آماری در این مورد خاص وجود ندارد، ولی میتوان براساس مصاحبههای تلویزیونی تا حدودی با میزان شناخت مردم از چهرهها و رویدادهای ملی آشنا شد. مصاحبههایی که گاه افراد مصاحبه شونده مناسبت روز 13 آبان را به یاد ندارند، 16 آذر را با تاریخ حمله آمریکا به عراق اشتباه میگیرند و مهمتر آنکه چهره اغلب شاعرا، نویسندگان و اهل سیاست را نمیشناسند. به یادم بیاوریم مصاحبه دو سال پیش خانم بازیگر را که از میان تصاویر پخش شده فقط آقایان روحانی و ظریف را میشناخت، گویا باقی چهرهها اساسا وجود خارجی نداشتند!
اما آنسوی ماجرای نشناختن چهره و نام بازرگان برای شهروندان، میتوان به برخی از موارد دیگر اشارهای کوتاه داشت، موضوعاتی که نشان میدهد نه تنها کنش فکری و عملی بازرگان به دست فراموشی سپرده نشده است، بلکه طی سالهای گذشته بسیاری از پژوهشگران، روزنامهنگاران و مستندسازان از زاویه نگاه خود به زندگی، زیست سیاسی و اندیشهی وی پرداختهاند.
به عنوان مثال، «مستند راه طی شده» ساخته علی ملاقلیپور دو سال قبل پخش شد. کارگردان با نگاه و برداشتی متفاوت از اندیشه بازرگان وی را به عنوان یکی از تئوری پردازهای «سازمان مجاهدین خلق» معرفی میکند، افرادی که براساس همان اندیشهها به سوی حرکت چریکی، بمبگذاری و ترور چهرههای انقلابی رفتند. همان برداشت باعث شد تا بسیاری از همفکران و همراهان آن مرحوم در برابر این برداشت واکنش نشان بدهند. این همه حکایت از موضوعی دیگر دارد.
احتمالا و حتما برخی با بازرگان و از دریچه نگرشهای دینی و برداشت آن مرحوم از «هدف انبیا» انتقاد دارند. عدهای کنش سیاسی وی در ابتدای انقلاب و زمانه جنگ تحمیلی و صدور بیانیه از سوی نهضت آزادی درباره جنگ را قبول نمیکنند. شماری دیگر وی را رهرو جبهه ملی و با نام دیگر برمیشمارند و برخی نیز بازرگان را در طراز یک دولت برآمده از انقلاب اسلامی نمیدانند. برخی از پژوهشگران نیز به نخبهگرا و تکنوکرات بودن وی اشاره داشتهاند، شخصیتی که جنجال، هیاهو، اعتراض در خیابان و برخوردهای تند و رایکال را نمیپسندید و همین مسائل باعث شد تا نیروی انقلابی اسلامگرا مقابل وی واکنش نشان دهند. اما این همه در حوزه فکر، اندیشه و کنش سیاسی است. در واقع شناخت بازرگان را میتوان در میانه بحث و جدلهای امروز نیز مشاهده کرد، فردی که بیش از 20 سال مرحوم شده است، اما همچنان درباره آثار، افکار و رفتار سیاسی وی گفتگو و نقد صورت میگیرد. بنابراین اگر این همه در مورد یک چهره به دلیل شناخت، بازخوانی، آشنایی، نقد و نقادی و یادآوری تاریخ نخستین ماههای ابتدای انقلاب اسلامی نیست پس چه چیزی میتواند باشد؟ احتمالا و از منظر فرمانداری تهران: هیچ!
نامگذاری یک خیابان به نام چهرههای سیاسی نه تمام شهروندان را دوستدار وی خواهد کرد و نه دشمن آن. اگر نامگذاری خیابان را تنها یک نام بدانیم که منعکس کننده نام، آدرس و مکان مشخص است حساسیت نشان دادن نسبت به یک نام بیش از آنکه برآمده از یک سیاست کلان از سوی سیاستگذاران و حاکمان وقت باشد، آمیختهای از نگرش شخصی شده نسبت به موضوعات شهری است.
انتهای پیام