خرید تور نوروزی

شرف اهل قلم!

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «شرف اهل قلم!» نوشت:

«بعد از چند روز دوری از فضای مجازی، متوجه شدم که یک مطلب انتقادی‌ام نسبت به ادبیات برخی براندازان با واکنش به نسبت گسترده‌ای روبرو شده است.

این نوع واکنش‌ها معمولاً در توئیتر صورت می‌گیرد، فضایی که من در آن حضور ندارم و بعضاً از آن بی‌خبر می‌مانم، اما از فحوای کلام دیگر منتقدانی که از طرق دیگر برای نشر نقد خود استفاده می‌کنند، کم و بیش از آنچه در توئیتر جریان دارد، مطلع می‌شوم.

واقعیت این است که وضعیت امروز اغلب ما با ماجرای ملا نصرالدین و پسر و خرش بی‌شباهت نیست! یعنی هر کار کنیم به هر حال محکوم هستیم. برای مثال اگر منتقدان را بی‌پاسخ بگذاریم می‌گویند عجب آدم متبختر و خودخواهی است و اگر پاسخ دهیم، می‌گویند طرف از سر هیچ چیز نمی‌گذرد و تشنۀ دعوا و درگیری و غیره است!

با این همه، واقعیت این است که در پاسخ ندادن، بخصوص به افرادی که می‌کوشند از روی نوعی منطق و سطحی از استدلال متنی را نقد کنند، گونه‌ای تکبر خفته یا بیدار وجود دارد و گرچه من هم از این بلّیه برکنار نیستم اما آن را واقعاً خوش نمی‌دارم و سعی می‌کنم در حد مقدورات‌ام از آن فاصله بگیرم.
یکی از نویسندگانی که گاه به گاه مطالب مرا در سایت گویا نیوز نقد می‌کند، ف.م.سخن نام دارد. او که بیشتر طنزپرداز است نام اصلی‌اش گویا فرهاد مشرق‌زمینی است و خود را هم فعال سیاسی برانداز تعریف می‌کند.

من تا کنون تمام نقدهای او را بی‌پاسخ گذاشته‌ام چرا که عموماً از روی خشم و عصبانیت قلم می‌زند و عمده کارش نیز اعلامِ “پایانِ کار” برخی کنشگران فضای مجازی است که از طرز فکر و عقاید آنان دلِ خوشی ندارد. به هر حال او بعد از چند بار تذکرِ دوستانه و هشدارِ شدیداللحن و اخطار فوری به من، نهایتاً عنوان “شرف اهل قلم”! را از من سلب و پایان کارم را اعلام کرد!

من نمی‌دانم کدام شیر پاک خورده‌ای ، روی چه اساس و بنیانی این عنوان “شرف اهل قلم” را به دنبال اسم من چسبانده است؟ کسانی که کمی با تاریخ آشنا باشند خوب می‌دانند که اینگونه عناوین، معمولاً به کسی وفا نمی‌کنند زیرا صاحبِ عنوان را در موقعیت بسیار پردردسر و تکلف‌آمیزی قرار می‌دهند!

مثلاً فرض کنید که من از این لقب خوش خوشان‌ام شود و بخواهم در حفظ آن بکوشم! تنها راه حفظ چنین لقبی قاعدتاً همرنگِ جماعت شدن است! اما از آنجا که جماعت در مملکت ما کثیر است و نه یک جماعت، بلکه ده‌ها و صدها جماعت داریم، به ناچار باید برای رعایت حال همۀ آنها، همرنگ یکایک آنها شد! یعنی یک آدم هزارچهره و منافق و دو‌رو که نه بر اساس اندیشه‌ها و عقاید خود بلکه بنا به سلیقه و خوشایند مخاطب حرف می‌زند! تازه با این ترفند هم نمی‌توان لقبی را حفظ کرد چرا که جماعت‌های مختلف، در کنار اظهار سخنانِ خوشایند خودشان، زخمی کردن عواطف و حملۀ بی‌امان به جماعت‌های رقیب و مخالف خود را نیز انتظار دارند و اگر این انتظار برآورده نشود، لقبی را که معلوم نیست چه کسی و بر اساس چه معیاری داده است، ابتدا تهدید به پس گرفتن می‌کنند و اگر افاقه نکرد آن را پس می‌گیرند و در مراحل بعد به این هم قانع نمی‌شوند و آن را به صورت معکوس استعمال می‌کنند!

بنابراین، صرف‌نظر از محتوای انتقادات م.ف.سخن، من واقعاً از صمیم قلب از وی که این عنوان کذایی را از من سلب کرده و در حقیقت مرا از شّر آن رها ساخته است، تشکر می‌کنم و به گمانم پاسخ به نقدهای او همین مقدار بس باشد!

در این میان اما مجتبی واحدی نیز با بیانی کاملاً متفاوت به نقد نوشته‌ام در بارۀ ترویج و تقدیس خشونت توسط برخی از براندازان پرداخته است. در حقیقت، من از نقد آقای واحدی متوجه شدم که آن مطلب در فضای مجازی واکنشی در بین براندازان برانگیخته است.

آقای واحدی از روی لطف چند بار در ویدئوی خود از نوع واکنش آن افراد به من که گویا شبیه همان الفاظ مورد استفادۀ ف.م.سخن و بلکه بسیار فراتر بوده، فاصله گرفته و مطلب مرا به عنوان بدسلیقگی معرفی کرده است.

سخن اصلی آقای واحدی اما این است که من برای اثبات حرف خود، پنج نفر از سران اپوزیسیون برانداز را که خواهان خشونت‌اند، معرفی کنم. واقعیت این است که من اصلاً پنج نفر از سران اپوزیسیون را نمی‌شناسم چه رسد به اینکه بخواهم از میان آنها پنج حامی خشونت را معرفی کنم!

با عرض معذرت از آقای واحدی آنچه من از این نقطۀ زمین می‌بینم این است که تعداد قابل توجهی از چهره‌های منفرد و شمار فراوانی از گروه‌ها و دسته‌ها، هر کدام خود را اپوزیسیون اصلی برانداز معرفی می‌کنند و دیگران را هم نه فقط اپوزیسیون نمی‌دانند بلکه یکسره در خدمت رژیم جمهوری اسلامی قلمداد می‌کنند!

بنابراین نخست آقای واحدی باید بگوید که منظورش از براندازان کدام نیروست تا بعد نوبت من برسد!»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا