بی.بی.سی رسانه ی انقلاب بود؟! | داریوش سجادی
به گزارش انصاف نیوز، داریوش سجادی، وبلاگ نویس ایرانی مقیم آمریکا در یادداشتی نوشت:
سه روز پیش یکی از دوستان در صفحه گوگل پلاسم ذیل پست «وطن به دوشان وطن فروش» که تعریضی به ماجراهای بی بی سی و اصحاب بی بی سی بود؛ نوشته بودند: «یکی از چیزهایی که ذهن مرا همواره به خود مشغول داشته این است که از چه سبب در جریان انقلاب اسلامی سال 57 یکی از منابع دریافت خبر تمام انقلابیون همین رادیو بی بی سی بود؟ یعنی می توان چنین گفت که در برهه ای از زمان منافع دوست و دشمن بر روی هم منطبق شده بود؟»
در پاسخ به ایشان معروض داشتم: خیر نمی توان چنین گفت! تحولات سیاسی را باید با توجه به ظرافت های آن مورد تحلیل قرار داد. این که در سال 57 بی بی سی عملا تبدیل به رسانه انقلاب شده بود بمعنای انطباق منافع دوست و دشمن و علیه سلام شدن بی بی سی در آن مقطع نبود. مسئله را باید از لابلای رقابت تاریخی و پنهان انگلستان و آمریکا در ایران بازیابی فرمائید. اساسا انگلستان همواره ایران را تا قبل از کودتای 28 مرداد حیات خلوت انحصاری خود می دانست و از زمان قاجار تا کودتا مانع از نزدیکی هر رقیب خارجی بر سر سفره ایران می شد.
ماجرای «سقاخانه آشیخ هادی» نمادی برجسته از چگونگی شیطنت انگلستان بمنظور بریدن پای استاندارد اویل آمریکا از نفت ایران در بلوچستان بود در 28 مرداد 32 نیز آن چه باعث شد تا انگلستان بدنبال ترغیب آمریکا جهت کودتا در ایران برود ضعف لندن در پایان جنگ جهانی دوم بود. لذا برای حفظ حداقل هایش ناچار به کشاندن پای آمریکا به ایران شد. اما در همان ماجرا نیز سهم اصلی نفت خود در کنسرسیوم را لحاظ کرد و در عین حال حریصانه در کمین فرصت بود تا بتواند بار دیگر انحصار قدرت خود در ایران را بازتولید کند.
اوج رقابت انگلستان با آمریکا را باید در دهه 50 دید که نماد آن در انتشار کتاب «اسرار خانه سدان» بود تا بدانوسیله لژیون های آمریکائی و عوامل ایرانی سر سپرده به آمریکا در ایران افشا شوند و در نقطه مقابل سه جلد کتاب «اسرار فراماسونری» اسماعیل رائین بود که در مقام مقابله، نیروهای سرسپرده به انگلستان در ایران افشا شد. در ماجرای انقلاب اسلامی نیز انگلستان با زیرکی «بی بی سی» را تمام قد در اختیار انقلاب اسلامی گذاشت تا بدانوسیله بتواند آمریکائیان را از ایران بیرون و مفتضح نمایند که البته با قوت و ظرافت هم تا حدود زیادی موفق به تحصیل این هدف شد.
مهم آن است که اینها از سر خیراندیشی لندن نبود و تنها باید آن را در چارچوب رقایت پنهان و تاریخی انگلستان با آمریکا در ایران و از فردای کودتای 28 مرداد قلمداد فرمائید.
در ماجرای بازداشت اخیر سربازان آمریکائی در خلیج فارس هم یک بار دیگر شاهد چنین شیطنتی از جانب بی بی سی بمنظور دامن زدن به بحران بین تهران و واشنگتن بودیم. از جمله وقتی شخصاً نخستین بخش خبری تلویزیون فارسی بی بی سی را در 24 دی ماه و ساعاتی بعد از ماجرای جزیره فارسی از غرب ایالات متحده مشاهده می کردم وقتی ملاحظه کردم مجری برنامه (خانم فرناز قاضی زاده) به خبرنگار مقیم شان در واشنگتن گفت «با توجه به آنکه از لحظه وقوع بازداشت سربازان آمریکائی تیتر همه رسانه های آمریکا اختصاص به این موضوع داشته» و بدینوسیله خواستار اخبار بیشتر از خبرنگارشان در واشنگتن شد؛ کاملا متحیر شدم!
ادعای تیتر شدن خبر مزبور در آمریکا توسط بی بی سی در حالی صورت گرفت که شخصاً و از لحظه مخابره این خبر از ایران تمامی شبکه های خبری تلویزیونی و بعضاً خبرگزاری های معتبر آمریکائی را رصد می کردم و در کمال تعجب مواجه با یک سکوت معنا دار پیرامون این حادثه در رسانه ها و حتی تریبون های سیاسی آمریکا بودیم تا جائی که اوباما نیز علی رغم آنکه دو ساعت بعد از این حادثه سخنرانی سالیانه اش را در کنگره ارائه کرد کمترین اشاره ای به ماجرای خلیج فارس نداشت و تنها در فردای حل شدن مسئله بود که رسانه ها در آمریکا به این ماجرا پرداختند.
سکوت معناداری که می توانست موید آن باشد «سیستم» تصمیم گرفته برای حل مسئله از جنجال رسانه ای بپرهیزد. این در حالی است که در ماجرای بازداشت ملوانان انگلیسی در بهار 86 رسانه های آمریکا سنگ تمام گذاشتند!
علی ایحال ماجرا را باید و می توان در همان چارچوب رقابت پنهان لندن با واشنگتن ارزیابی کرد با لحاظ این بداهت که:
هیچ گربه ای محض رضای «خداوند تبارک و تعالی» موش شکار نمی فرمایند!
انتهای پیام
سلام. بنایی به سانسور افراد نداریم. در جایی که لازم دیده ایم او را نقد هم کرده ایم
سردبير عزيز ! صحيح ميفرمائيد سانسور كار درستى نيست ، منظور نظر حقير اينستكه از اين شخص تعريف و تمجيد رسانه اى نشود ، او با عنوان ” حامى سابق آقاى كروبى ” بدترين تحليلها را عليه اصلاحات و اصلاح طلبان منتشر ميكند ؛ قبول كنيد نه حمايت سابق وى از رئيس مجلس اسبق و نه دشمنى اخيرش با اصلاحات صادقانه است بعبارت ديگر تملق وى از قدرت و ستايش او از قدرت طلبان حال هر انسان با شرفى را خراب ميكند بنابراين اگر هم مطلبى از او منتشر ميكنيد لازم نيست از مواضعش دفاع يا از خودش حمايت كنيد. با احترام سپهر (فارض)
در خبرها قرار نیست از کسی که نظرش منتشر می شود حمایت شود یا علیه او موضع گرفته شود. ممنون بابت توضیح
پناه بر خدا ، ديدگاه تكرارى يعنى چه انصاف نيوز ؟ من در پاسخ به سردبير محترم كامنتى نوشته بودم كه نتوانستم يا بعبارت بهتر آدمين يا سردبير يا ؟ اجازه ارسال آن را نداد ! به اين علت كه شما قبلاً همين نظر را داده ايد بهرحال نظر بنده نسبت به سجادى اينستكه او نه در حمايت سابقش از اصلاحات و نه در دشمنى لاحقش با اصلاحات ذره اى صداقت ندارد ، نوشته هاى چند سال اخير او مملوّ از تملق و چاپلوسى است