ابعاد بحران دناپلاس
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ابعاد بحران دناپلاس» نوشت:
ظاهراً قرار است یک دستگاه خودروی دناپلاس به برخی نمایندگان مجلس تحویل شود، با قیمت 302 میلیون تومان (تقریباً نصف قیمت بازار) که با کسر اقساط سه ساله از حقوقشان، قیمت را بپردازند. ابعادی از این مسأله را بررسی کنیم.
یک. اُفت سیاستورزی در کشور به حد بحران در تحویل خودرو به نمایندگان، خود نشاندهنده وضعیت نابههنجار و نابهسامان سیاسی است. گویی مجلس درگیر هیچ کار مهمتری نیست، الا قانون انتخاباتی که پیشتر دربارهاش نوشتهام، دادن رانت قیر رایگان یا بستن و فیلتر کردن فضای مجازی که اینها خودش نشانه وضعیت بیمار است.
دو. اینکه تکلیف حمل و نقل نماینده مجلس هنوز مشخص نیست، نشانه بیماری عمیق در نظام اداری است. قانون درخصوص این امر چه میگوید؟ اگر قانون تعیین کرده و باز خودرو میگیرند که قانونگریزی توسط قوه قانونگذاری است، و اگر مشخص نکرده و مسکوت است؛ هر دو نشاندهنده بیماری در سامان اداری و حقوقی است.
سه. حساسیت مردم و رسانهها به دریافت دناپلاس توسط نمایندگان، حداقل نتیجه دو عامل است: اول، شعارهای حداکثری نمایندگان پیش از انتخاب؛ دوم، فقیر شدن جامعه بر اثر ناکارآمدی، انباشت بحرانها و فرسایش ظرفیتهای اقتصادی کشور. نمایندگان شعارهای حداکثری دادهاند – از انقلابیگری تا ضدیت با اشرافیگری و وعده سادهزیستی و مردمی بودن – و حالا به اقتضای کارشان، مجبورند خودرو سوار شوند. آن هنگام که شعار حداکثری میدادند ملزومات کار یادشان نبود.
مسأله فقیر شدن جامعه که البته عامل مهمتری است. بحران اقتصادی و تورم، خودروی ششصد میلیون تومانی «ساخت داخل» را برای اکثریت جامعه به آرزویی دستنیافتنی مبدل کرده است. مردمی که شعارهای حداکثری درباره اخلاقی و سادهزیست بودن شنیدهاند، تحمل دیدن نمایندگان در خودروی ششصد میلیونی را ندارند، بالاخص که اکثریتشان در انتخابات هم شرکت نکردهاند و احساس بیگانگی با نمایندگان هم دارند.
چهار. نماینده بالاخره پیاده که نمیماند، خودروی شخصی خودش را هم بهکار نمیگیرد؛ اما کسانی هستند که خودرو خیلی گرانتر از دناپلاس هم برای نماینده تهیه کنند: حامی انتخاباتی، مدیرانی در دستگاههای دولتی، پیمانکاران، پروژهبگیرها و … . خسارت عواقب فسادآمیز برقراری این ارتباطات برای تأمین خودروی نمایندگان، خیلی بیشتر از هزینه تأمین خودرو طبق ضوابط مشخص و از محل هزینه عمومی است.
نتیجهگیری
بحران دناپلاس نشان میدهد شعارهای تند و پوپولیستی زود فرومیپاشند؛ و فقیرتر شدن جامعه مردم را حساس، شکننده و پراضطراب و خشمگین کرده است. مردمان خشمگین، ناراضی از نابرابری و ناخرسند از آرزو شدن خواستهها و مطالبات سادهشان – از جمله داشتن یک خودروی ساده داخلی – در دناپلاس که خود نوک کوه یخ مسائل حلنشده است بروز میکند، مسائلی نظیر: سیاستی که هنوز نه تکلیفاش را با شیوه و وسیله حمل و نقل نماینده و شعارهای مبتنی بر اخلاق حداکثری روشن کرده، ظرفیت پوپولیسم و عوامفریبی در آن بالاست، و نه راهکار ممانعت از هر روز فقیرتر و ناخرسندتر شدن دهها میلیون انسان ایرانی پیش رو دارد. این مسأله فقط شکل دناپلاس است اما با سرعت ماشینهای مسابقات فرمول یک در حال وخیم شدن است.
انتهای پیام