یک دلار هم از 800 میلیارد برای دولت روحانی نگذاشتند
معصومه معظمی در وقایع اتفاقیه نوشت: بهروز نعمتی، نماینده فعلی اسدآباد همدان در مجلس شورای اسلامی و منتخب مردم تهران در مجلس دهم است. وی در انتخابات دور دهم مجلس به عنوان نیروی نزدیک به لاریجانی و کسی که در موضوع برجام در برابر تندروهای مجلس از دولت حمایت زیادی کرد و با چشمکزدن خاص خود به محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه در کمیسیون برجام به شهرت رسید، توانست در لیست ائتلافی اصلاحطلبان قرار بگیرد و با پشتوانه مردمی این جریان به مجلس آینده راه یابد. نعمتی در گفتوگو با «وقایع اتفاقیه»، درباره برنامه تندروها برای تخریب و ناکارآمد جلوهدادن دولت روحانی و تلاش بیهوده تیم احمدینژاد برای بازگرداندن وی به قدرت سخن گفت و تبلیغات برای حضور رئیس دولتهای نهم و دهم را فرار به جلوی این گروه برای نادیدهگرفتن پرونده تخلفات مالی و اختلاسهای تأمین اجتماعی، بیمه، دکلهای نفتی، بابک زنجانی و دیگر تخلفات دانست. آنچه میخوانید حاصل این گفتوگو است.
به نظر میرسد برنامهای از سوی جریانهای خاص سازماندهی شده تا مجموعه دولت و شخص رئیس جمهوری را ناکارآمد جلوه دهند. آنها تلاش میکنند برجام را ناکارآمد نشان دهند و حتی با شایعهسازی علیه روحانی فضا را غبارآلود کنند تا حقایق را تحت تأثیر خواست خود قرار دهند. نظر شما دراینباره فعالیت این گروهها چیست؟
از سال 92 چند اتفاق رخ داد. در انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهوری دولت یازدهم کمتر کسی تصور رأیآوری وی را داشت ولی با توجه به عملکرد دولت قبل، خواست مردم جور دیگری رقم خورد و آقای روحانی به عنوان منتخب مردم رئیس دولت یازدهم شد. این گام اول «نه» گفتن به همه تندرویهای کشور بود. متأسفانه در سالهای گذشته شاهد انواع بد اخلاقیها و تندرویها بودیم از غائله قم و پرتاب مهر و کفش به رئیس مجلس گرفته تا اهانت به مسئولان و بزرگان و حمله به چهرههای سیاسی کشور و برهمزدن جلسهای سخنرانی برخی افراد و هتاکی و بیحرمتی به مسئولان قوا، بنابراین مردم از این برخوردها خسته شدند و تصمیم گرفتند به دولتی که با شعار اعتدال جلوآمده بود رأی بدهند. البته درباره مذاکرات هستهای و برجام فکر میکنم در گذشته هم تلاش شده بود تا آن را به نتیجه برسانند، ولی موفق نشده بودند. البته به نظر من نمیشود با یکسری حرفها پای میز مذاکره نشست با رفتارهایی برخلاف عرف دیپلماتیک، تلاش کرد حرفهای خود را به خورد طرف مقابل داد. در این صورت گام دوم موفقیت دولت یازدهم با به نتیجه رسیدن برجام برداشته شد. ممکن است در اجرای برجام کمی مشکل داشته باشیم و این مشکلات را قبول داریم ولی باید تلاش کنیم این مشکلات رفع شود. سومین گام هم هفتم اسفند با حضور چشمگیر مردم پای صندوقهای رأی و انتخاب لیست امید برداشته شد. وقتی 31 نفر رأی مردم تهران سرلیست یک جریان و گروه میشود، این معنا و پیام زیادی دارد. در سایر حوزهها و استانهای کشور هم شرایط همینطور است. اگر بررسی کنیم، به جز برخی افراد که تعدادشان بسیار کم است و گرایش تند و افراطی دارند و انتخاب شدهاند، اکثر منتخبان با گرایش معتدل یا اصلاحطلبی انتخاب شدهاند؛ حتی اصولگرایانی هم که انتخاب شدهاند افراد معتدلی هستند، بنابراین سه اتفاق بزرگی که رخ داده است، سه شکست بزرگ و سنگین برای تندروها محسوب میشود. پس با توجه به شکستهای سنگین این جریان، آنها تصمیم گرفتهاند که اصل را بزنند و ریشه را قطع کنند. اصل ریشه هم این است که دولت یازدهم را ناکارآمد نشان دهند. دولتی که خزانهاش بهوسیله دولت قبل جارو شد.
به نظر شما تلاش احمدینژاد و حامیان وی، چقدر میتواند آنها را در رسیدن به هدفشان نزدیک کند؟
دو دولت آقای احمدینژاد 800 میلیارد دلار درآمد داشت که حتی یک دلار آن برای دولت یازدهم باقی نماند. بااینحال وقتی طیف تندرو میبیند که همه چیز را از دست داده، با ترفندهای مختلف سعی میکند با ناکارآمد جلوهدادن دولت روحانی زمینه بازگشت احمدینژاد را به قدرت مهیا کند. همه این تندرویها و رفتوآمدها و سفرهای تبلیغاتی احمدینژاد به این دلیل است که میخواهد در سایتها و خبرگزاریها و رسانههای مکتوب و الکترونیکی او را دوباره مطرح کرده و از احمدینژاد قهرمان بسازند. درصورتیکه مردم متوجه واقعیتها شدهاند و حجاب سنگینی که تحت هر عنوانی وجود داشت، حالا کنار رفته است و مردم واقعیتها را میبینند، بنابراین تصور میکنم جریان رقیب به کارهایی که رئیس دولتهای نهم و دهم انجام میدهد، نباید دل خوش کنند. مردم کشور ما آگاه هستند و این را از تصمیم آنها در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری میتوان به خوبی فهمید. در تهران جریانی که رسانه و امکانات خاصی در اختیار نداشت و کمترین تبلیغات را در سطح شهر انجام داده بود، با حداقلها و پشتوانه مردمی خود توانست پیروز انتخابات شود؛ البته درواقع این مردم بودند که پیروز شدند، زیرا از تندرویها خسته شدهاند و خواهان اعتدال و میانهروی هستند؛ پس این کارها راه به جایی ندارد.
هدف این افراد برای ایجاد تبلیغات یک دورهایکردن دولت روحانی چیست؟ آیا با تخریب برجام و برنامههای دولت به دنبال بازگشت به قدرت هستند یا موضوعات دیگری در این امر دخیل است؟
اتفاقات مختلفی دراینمدت رخ داده است؛ برای مثال پرونده بزرگ سه هزار میلیارد تومانی که فعلا یک متهم آن به کانادا فرار کرده، پرونده بزرگی است، یک پرونده دیگر مربوط به اتهامات بابک زنجانی و پرونده دیگر مربوط به تخلفات تأمین اجتماعی و پرونده وزارت نفت است که فعلا در هالهای از ابهام قرار دارند و پرونده بعدی درباره دکلهای نفتی است که هنوز زوایای آن روشن نیست. همچنین بحث پاناما هم که به تازگی مطرح میشود، نشان میدهد موضوعاتی دراینزمینهها وجود دارد، بنابراین به نظرم اینگونه تبلیغات و رفتار برای این است که این افراد میخواهند با فرار به جلو برای خودشان حاشیهای امن ایجاد کنند ولی مردم از این موضوعات مطلع هستند و فریب نمیخورند. البته نکته اینجاست که نظام ما بر پایه مردمسالاری دینی است و کسی با زور به قدرت نمیرسد که با زور دیگری از قدرت کنار برود، بنابراین خواست مردم هرچه باشد باید طبق آن عمل کرد. ممکن است امروز مردم بخواهند از افکار یک جریان خاص حمایت کنند و دور بعد از تفکر و جریان دیگری استقبال کنند، بنابراین تأکید میکنم فشارهای روانی این جریان راه به جایی نمیبرد.
در پیشآمدن این موضوعات شما عوامل سیاسی را دخیل میدانید یا موضوعات دیگری هم هست؟
به نظرم بالاخره چند مسئله اتفاق افتاده و همین افراد مدعی باید به این موضوعات پیشآمده پاسخگو باشند ولی آنها برای اینکه از معرکه به در بروند و پاسخگوی افکار عمومی نباشند، فردی مانند احمدینژاد را دوباره به عنوان رقیب انتخاباتی مطرح میکنند تا این موضوعات را تحت تأثیر این خبر قرار دهند ولی مردم باید هوشیار باشند و فراموش نکنند. البته نکته قابل توجه دیگر اینجا است که آنها مجلس و دولت را از دست دادهاند و این اتفاق برای بعضی از آنها بسیار سخت است؛ پس تلاش میکنند بههرشکل ممکن دوباره به قدرت برگردند ولی معتقدم با زور نه میتوان به قدرت رسید و نه کسی را از قدرت پایین کشید. نظام ما مردم سالاریدینی است و این مردم هستند که تعیین میکنند چهکسی در قدرت بماند و چهکسی از قدرت کنار برود.
به نظر شما مجلس دهم در حمایت از دولت یازدهم چه کارهایی میتواند انجام دهد؟
درحالحاضر با برخی منتخبان مردم در دور دهم تهران جلسههای مشترکی داریم و چند موضوع قابل طرح است. یکی معیشت مردم است که مسئولیت رفع مشکلات آن به مجلس دهم و دولت یازدهم منتقل شده است. آنچه اهمیت دارد این است که باید بتوانیم در فرصت پیشآمده معیشت مردم را با تصویب قوانین درست، برطرفکردن مزاحمتهای قانونی، تنقیح قوانین و تعامل با دولت برای مبارزه با روکود اقتصادی و غلبه بر مشکلات اقتصادی پیش ببریم. باید سعی کنیم طبق تأکیدات چندساله رهبری اقدامات خوبی برای حل مشکلات اقتصادی مردم داشته باشیم، بنابراین در راستای خواست رهبری و وظیفه محول شده با وزرای محترم جلساتی را شروع کردهایم. هفته گذشته در خدمت مهندس نعمتزاده وزیر محترم صنعت بودیم و قرار شد 12 هزار میلیارد تومان برای رفع مشکلات واحدهای کوچک اقتصادی که بالغ بر 10 هزار واحد هستند تخصیص دهیم که برای حدود 180 هزار نفر اشتغال مجدد پایدار ایجاد میکند، بنابراین باید در مجلس دهم با همفکری بیشتر این کارها را دنبال کنیم.
به نظر شما اکثریت معتدلی که از هر دو طیف هستند، در مجلس دهم چطور میتوانند فشارهای وارد شده بر دولت را کم کنند؟
به نظرم مجموعه کشور شامل دولت، قوه قضائیه و مقننه باید یک هدف مشترک داشته باشیم و بخواهیم کشور را از مشکلاتی که در آن گرفتار شده است، خارج کنیم. به نظرم جزیرهای کارکردن، چنگانداختن به صورت یکدیگر است و دیگری را متهمکردن، نتیجهای ندارد. پس همه باید با یک پرچم تحت لوای رهبری کارها را پیش ببریم. با توجه به همدلیای که در مجلس دهم در حال وقوع است و همفکری با دولت کار را پیش ببریم. البته از همین حالا به دلیل همفکری منتخبان مجلس دهم با دولت، بهوسیله برخی افراد به وکیل الدولهبودن متهم میشویم ولی قطعا اینطور نیست و ما وکیل مردم هستیم و هرکجا که دولت اشتباه کند، تذکر خواهیم داد ولی مبنای ما خدمت به کشور و همدلی و همافزایی است و با انرژی مثبت سعی میکنیم کارها را پیش ببریم.
به نظر شما ریاست مجلس آینده چقدر میتواند در این همفکری و همافزایی بین مجلس و دولت تأثیرگذار باشد؟
قطعا ریاست مجلس میتواند میزان قابل توجهی در این همافزایی کمک کند و مؤثر باشد.
نظر شما درباره گزینه مناسب ریاست مجلس دهم چیست؟ از بین آقایان عارف و لاریجانی کدام فرد را شایسته ریاست مجلس میدانید؟
درباره ریاست مجلس فعلا نمیتوانم صحبت کنم، زیرا هنوز تکلیف 69 کرسی باقیمانده مجلس روشن نشده است و فعلا گمانهزنی درباره ریاست آقایان لاریجانی و عارف کار درستی نیست، پس باید منتظر باشیم و عجله نکنیم. من فکر میکنم باید این دو بزرگوار جلسهای مشترک داشته باشند و با یکدیگر همفکری کنند و ببینند کدامیک از آنها میتوانند کار را بهتر انجام دهند. به نظر من هر یک از این افراد پتانسیل خاص خود را دارند و شایسته ریاست مجلس هستند.
انتهای پیام