تلویزیونی که دیگر دانشگاه نیست
معصومه صبور در یادداشتی در خبرگزاری ایکنا نوشت:
جعبه جادویی دیروز که به فرموده امام خمینی(ره) بنا بود به دانشگاه عمومی برای مردم ایران تبدیل شود؛ این روزها از ضعف اساسی در نظارت بر تولیدات تلویزیونی خود رنج میبرد. رنجی که با آمیختگی خرافات و پیوند نازیبای آن به اعتقادات مذهبی مردم، امکان سکوت رسانه ای را ناممکن میسازد.
«هر دم از این باغ بری میرسد؛ نغرتز از نغزتری میرسد»؛ هنوز زمان قابل توجهی از ظهور و بروز عروسکهای زشت در شبکه تلویزیونی قرآن و واکنشهای متفاوت به آن کجسلیقگی سیما نگذشته بود که صدای خانم کارشناس و دستورالعمل خانهدار شدن به عبارت؛ ۴۰ روز نماز یا ۴۰ روز غسل جمعه! از کانال رصدکنندگان آن سوی مرزها بلند شد، بماند که در میان این فضاحتگویی بیخردانه رسانهای حتی یک مقامِ مسئول در سازمانی به ابعاد تاریخی و جغرافیایی صدا و سیما از باب مسئولیتشناسی و یا بهتر بگوییم پذیرش خطا در عدم نظارت بر تولید محتوا لب به سخن نگشود! که در آخرین آتشبازی بیتدبیری فرهنگی رسانه ملی آن هم در شبکهای با نام «قرآن»، کارشناسی تازه معمم شده، وارد میدان نشر سخنان کم مایه و بی سند شد.
سخنانی که موجب رنجش خاطر جامعه دیندار ایرانی و تمسخر جامعه بیدین آن سونشین را فراهم آورد. جناب کارشناس که به تعبیر مجری برنامه در قامت یک استاد محبوب، مؤلف، دینشناس و تاریخدان در برنامه زنده تلویزیونی حاضر میشود و سخنانی کم سابقه را از این قاب جادویی بیان میکند؛ گویی این قاب را برای جادو کردن مخاطب میلیونی انتخاب کرده است؛ در آغاز این نوشتار بخشی از این سخنان را بدون هرگونه تحلیل مرور میکنیم:
«بحث انقلاب اسلامی همانطور که امام امت امام خمینی(سلام الله علیه) فرمودند: در نقشه خداوند تبارک و تعالی حتی از زمان تولد پیغمبر، انقلاب اسلامی ایران دیده شده است؛ نکته دوم آنکه امام راحل فرمودند؛ بعد از رحلت پیامبر که جبرئیل سه ماه خدمت حضرت زهرا(س) میرسید و حضرت زهرا(س) به این دلیل اسمش محدثه است؛ حضرت جبرئیل، با اخبار انقلاب اسلامی ایران، حضرت زهرا (س) را آرام میکرد و میگفت ایرانیها خواهند آمد!»
این کارشناس محترم در ادامه میگوید: «بعد از رحلت پیامبر(ص) خبر خوشی در تاریخ اسلام نداریم؛ اولین خبر خوش در تاریخ اسلام انقلاب اسلامی است.»
او در بخش دیگری از سخنانش میگوید: «۱۰ آیه مربوط به ایرانیان و انقلابشان در قرآن کریم داریم و دهها روایت درباره وقوع انقلاب اسلامی داریم و در تمامی این روایات، انقلاب اسلامی را به عنوان مقدمهساز ظهور امام زمان(عج) میشناسند.»
این سخنان از تلویزیونی که بنای اصلی تحقق آن تبدیل شدن به دانشگاه عمومی بود؛ بیان شده است. دانشگاهی که این روزها دانشگاه نیست. تحلیل و بازخوانی این سخنان از سویی عمل دشواری نیست و از دیگر سو فعل دلنشینی نمینماید. در یک جمله کوتاه میتوان گفت؛ این سخنان بدون استناد به منبع تاریخی قابل اعتنا، سه هدف خطرناک و دردناک را دنبال میکند؛ قربانیان داخلی و منفعتطلبان خارجی نخستین قربانیان اینگونه اعمال رسانهای، مخاطبان فهیم و فرهیخته و بی اعتمادی و بدبینی آنان نسبت به ارائه سخنان دینی در رسانه ملی و از دست دادن این شمار از مخاطبان است. پس از آن نوبت؛ جذب مخاطب خرافهپرست و ترویج آن در جامعه و ایجاد شبکه مخاطبان میان مایه و بیخرد رسانهای است. بیش و شاید پیش از مخاطبان فهیم و مخاطبان میانمایه تلویزیون در داخل کشور؛ این بینظارتی بر تولیدات و نشر سخنان بیاساس در رسانه ملی در اصل خدمت و سوژهرسانی به رسانههای ضدانقلاب و بهتر بگوییم ضد اسلام است که یکی از مأموریتهای اصلی خود را رصد مداوم و برخط مسایل مطرح شده در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تعریف کردهاند. مأموریتی که هزینههای اصلی و گزاف آن را جمهوری اسلامی میپردازد. بررسی نمونههای موفق برنامههای دینی سیما
برنامهریزان، سیاستگذاران و تولیدکنندگان محتوا در شبکه قرآن سیما، حتما بیننده برنامههای پرمخاطب دینی تلویزیونی در دهه یا دهههای قبل سیما بودهاند. برای مثال؛ برنامه «این شبها» که سالها به صورت منظم از سیمای ایران و با کارشناسی پیشکسوتان علوم مختلف دینی و قرآنی تولید و پخش میشد و از این رهگذر موفق به جذب مخاطب میلیونی تلویزیونی شده بود. در این برنامه استاد سیدعبدالله فاطمینیا، دکتر سیدحمید خویی و سایر اساتید سخنران، با ارائه سخنانان باورپذیر و مستند تاریخی، مخاطب را مشتاق شنیدن بحث دین میکردند. چه بسیار خانوادههای شریفی که پای منبر آن اساتید مبرز و آن سخنان موثق و متقن، در رثای سیدالشهدا(ع) و اهل بیت(ع) روضه خانگی برپا کردند و گوش جان به سخن گواه و روشن تاریخ سپردند. نمونههای موفق سخنرانی دینی در تلویزیون جمهوری اسلامی کم نیست و این نمونهها برای تولید آثار مؤثرتر قابل دستیابی و بررسی است. مسئولان محترم سازمان صداوسیما پاسخ دهند؛ آیا این اتفاقات در تلویزیون جمهوری اسلامی اتفاقی است و از بیتدبیری و عدم نظارت یکی پس از دیگری بر تولیدات رخ میدهد؟ یا ….
در اینجا از طرح سؤال دوم انصراف و به سؤال اول بسنده میکنم. هرچند اتفاقی بودن سرگشتگی تولیدات و عدم نظارت بر محتوا در رسانه ملی و خاصه شبکه قرآن که بیتردید وظیفهای سنگینتر از سایر شبکههای سیما را برای تولید محتوای اخلاقی و مستند در راستای نشر معارف ناب اسلام و قرآن کریم عهدهدار است؛ مسئلهایست تلخ، ولی صورت دیگر سؤال از صورت اول به مراتب سختتر است…
سیمای جمهوری اسلامی دچار فراموشکاری و غفلت فراوان نسبت به ایفای نقشهای اصلی و اخلاقی خود شده است؛ شبکههای مختلف تلویزیون این روزها هریک به نوعی در حال تولید و نشر برنامههای کم مایه و تزریق آن به روح خانوادههای نجیب ایرانی هستند. دعوتی برای بازخوانی نقشهای مغفول واحد نظارت و ارزشیابی سازمان صدا و سیما که طی اساسنامه مصوب این سازمان مسئولیت ارزشیابی و نظارت بر برنامهها از جهت انطباق آنها با خط مشی کلی و سیاستهای تعیین شده را به عهده دارد؛ حتما پاسخی برای این پرسشها دارد و چه خوب که آن پاسخهای منطقی و علمی خود را طی میزگردی با کارشناسان، منتقدان و اصحاب دین به بحث بگذارد (ایکنا آمادگی خود را برای میزبانی این نشست اعلام میکند.) به نظر میرسد؛ وقت آن رسیده است که احترام و تکریم مخاطب را از مسیر مسئولیتپذیری و پاسخگویی در حوزه فرهنگ دنبال کنیم. حوزهای که این روزها بیش از همه حوزههای رنجور جامعه؛ نحیف شده است و به عبارتی صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارد.
انتهای پیام