آقای کروبی! مساله بازی ندادن است؟

هادی یاسمنی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت: جناب آقای کروبی اخیرا در نامه‌ای که از دل حصر درآمد خطاب به رییس جمهور، انتقاداتی را نسبت به حاکمیت مطرح کرد که به در گفته باشد و دیوار بشنود!

ابتدا لازم به بیان است که به نظرم می‌رسد عقیده‌ی اعتدالیون برای حل مشکل حصر، نه برگزاری دادگاه و مشوش کردن و برهم ریختن آرامش نسبی فعلی جامعه است و نه ادامه‌ی حصری است که نه خود و نه امثال آن در سابق، به نظر چندان وجه قانونی نداشته باشد. بلکه راه درست را در رفع حصر با کمترین هیاهو و به شرط کمک محصورین به حفظ آرامش و گرفتن بهانه از موافقان حصر می‌دانند.

ذکر این نکته نیز لازم است که جناح و همراهان غالب آقای کروبی اندکی پس از پیروزی انقلاب تا به امروز افراد و جریان مشخصی بوده‌اند که در بیانی ساده می‌توان گفت این جناح در دهه‌ی ابتدایی انقلاب همراه و نزدیک به حاکمیت و دارای قدرت بیشتری نسبت به جناح رقیب بود و از آن پس تا امروز منتقد به حاکمیت و دارای قدرت کمتری نسبت به رقیب محافظه‌کار بوده‌اند.

حال این که این حجم از انتقاد را جناب کروبی در نامه‌ی اخیر و بنابر آنچه خود وظیفه‌ی شرعی می‌داند خطاب به رییس جمهور مطرح کرده است، سوالاتی را در پی می آورد.

آیا تمام آنچه ایشان به عنوان امر ناصواب و انتقاد مطرح کرده مختص به بازه‌ی زمانی است که در این مرقومه و سایر بیانات و نوشته‌های انتقادی ایشان آمده؟! و چرا هیچ اشاره‌ای به تخلفات و مظالمی نمی‌شود که در دهه‌ی قدرت ایشان و هم قطارانشان به وقوع پیوست؟!

چرا حتی زمانی که جناب کروبی منتقد حاکمیت بودند اما همزمان سکان ریاست یک قوه را بر عهده داشتند، دانه سفید اصلاح طلبان در پیروی از ولایت فقیه بودند و لحن انتقادی‌شان درصدی هم بهره نبرده بود از زمانی که  سهمشان در بازی قدرت کمتر شد به ویژه پس از ۸۸ که انتقاد رنگ مخالفت گرفت؟

به نظر جواب یک نکته است و آن اینکه به طور کلی هر دو جناح پس از انقلاب در دورانی که همراه حاکمیت بودند به اقتدار، گرایش داشتند و کم توجه به حقوق مدنی بودند. دهه‌ی ۶۰ جناح چپ و بعد از آن جناح راست. از قضا آغاز کننده‌ی بسیاری از تندروی‌ها پس از پیروزی انقلاب همین جناب کروبی و هم قطارانشان بودند که در دهه‌ی ابتدایی انقلاب قدرت غالب قوای سه گانه را به دست داشتند.

حتی تندروی‌های امروز برخی اقتدارگرایان لنگ اندازی است در مقابل افراط های جناح چپ دهه‌ی ۶۰ که جناب کروبی یکی از بزرگانش بود. و این لنگ اندازی و کاهش تندروی نه لزوما به معنای بهتر بودن که بیشتر وابسته به پیشرفت زمانه است. همانطور که اگر به فرض در آینده نیز حاکمیت همراه چپی‌های سابق و اصلاح طلبان امروز شود، ایشان اقتدارگرا می‌شوند و همین محافظه‌کاران امروز رادیکال‌هایی در پی حقوق مدنی!

بنابراین آنچه مسبب اصلی انتقادات و روحیه‌ی مخالف جناب کروبی است همان کاهش بازی‌شان در قدرت بعد از ۶۸ و شدتش بعد از ۸۴ و اوجش بعد از ۸۸ است. همین کاهش بازی موجب گرایش هم قطاران جناب کروبی به توجه به حقوق مدنی و آزادی‌هایی شد که خود مخل آن در دهه‌ی ابتدایی انقلاب، آن هم به شکلی تند بودند. این کینه ناشی از کاهش بازی روی هم جمع شد تا اینکه از ۷۶ تا ۸۴ به دلیل سهمی از بازی به سکوتی نسبی گذشت و مجدد از ۸۴ به جمع کینه‌های سابق اضافه شد تا اینکه اتفاقات ۸۸ سبب‌ساز شد که کینه‌ها به بهانه‌ی مخالفت با دولتی مخالف سر باز کند و خود را در توجه به حقوق مردم و صلاح مملکت نشان دهد.

بررسی تمام آنچه جناب کروبی در نامه‌ی اخیر مرقوم فرمودند به یک کنار و اما آنچه ایشان مبنای یادداشت و عمل خود را «وظیفه شرعی» نامیده و دیگران را هم به آن توصیه کرده نکته‌ی سنگینی است و غیر قابل هضم. آن موقع می‌توان به صداقت و صافی برخی انتقادات درست جناب کروبی باور داشت که ایشان بی چون و چرا به غلط های دهه‌ی ابتدایی انقلاب و دوران قدرت خودشان اشاره کنند و نه مانند آنچه آقازاده‌ی محترمشان در بی‌بی‌سی فارسی بیان داشتند به یک بررسی جدا و نامرتبط به موضوع حواله دهند که هیچ بعید نیست آنچه امروز بر ایشان می‌رود مکافات مشابهاتش در زمان اوج قدرت خودشان بوده باشد که انشاالله چه بعید باشد و نباشد هرچه زودتر با حفظ مصالح کشور برطرف شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۴ Comments

    1. در فضائی که فقط مخالفان آقای کروبی و ” جریان فتنه” ، آزادی بیان و آزادی بعد از بیان را دارند و دیگران یا سانسور میشوند و یا مجبور به خود سانسوری میشوند ، این نوع قضاوت ها بی انصافی و یک طرفه به قاضی رفتن است۰

  1. یعنی تحلیل ازین کودکانه تر نمیشد،هر انسانی میتونه تو نظراتش تجدید نظر کنه ،من نمیفهمم ما چرا ازینکه یکنفر بر روی عقیده ش با جونش ایستادگی میکنه حرص میخوریم،از سایت شما انتظار نداشتم تحلیلی مثل رانندگان تاکسی داشته باشه

  2. جناب آقاى یاسمنى ، به زعم خودتان خواستید انصاف را رعایت کنید اما نهایت ظلم و بى انصافى را در حق یکى از شهروندان محصور که امکان پاسخگوئى به شما را ندارد مرتکب شدید، گیرم جناب کروبى و هم جناحى هایش تمام جنایتهاى عالم را مرتکب شده باشند این چه ارتباطى دارد با رعایت حقوق شهروندى ایشان ؟ دلخور نشوید اما مبناى شما در درک انصاف و عدالت اشکال اساسى دارد مگر میتوان ” یکى به نعل و یکى به میخ ” زدن را مصداق انصاف دانست ؟ این چه استدلالیست که “چون تمام تندرویهاى دهه اول انقلاب مربوط به شما و جناح چپ بوده ” الآن حق ندارید نسبت به ستمى که بر شما میرود اعتراض کنید ؟! یا اینکه ” تا به تمام اشتباهات خود و دوستانتان اعتراف نکنید حق ندارید حقوق اولیه خود را مطالبه کنید ” ؟ متاسفانه نحوه استدلالتان با جناح تندرو و افراطى هیچ تفاوتى ندارد، حدود شش سال است که سه تن از شهروندان جمهورى اسلامى بدون هرگونه محاکمه اى در حصر به سر میبرند و در مقابل تهمت ها و اهانتهائى که اشخاص جناح مقابل و رسانه هایشان در حقشان روا میدارند امکان هیچ گونه دفاعى ندارند حالا که نیز خودشان اصرار دارند مطابق قانون و در دادگاه صالحه محاکمه شوند اشخاص جناح مقابل و ایضاً برخى از خودیهاى بى انصاف میگویند تا ” توبه ” نکنید و بر گذشته خودتان خطّ سیاه نکشید حق ندارید حقوق اولیه خود را مطالبه کنید !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا