حرکت طبقاتی مناسک
محمد دیدهور، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «حرکت طبقاتی مناسک» دربارهی موضوع منسکگرایی در سالهای اخیر نوشت:
موضوع مناسک و منسکگرایی بحثی است که در سالهای اخیر بسیار در مورد ریشههای به وجود آمدن و ازدیاد آن بحث شده اما آنچه در میان تحلیل این موضوع کمتر مد نظر گرفته شده است تحلیل رویکرد طبقاتی شکل گرفتن مناسک در سالهای اخیر و تحلیل اجتماعی آن از این دیدگاه است.
بدین منظور و برای یافتن ادبیات مشترک مقدمتا لازم است که چند نکته را مرور کنیم:
اول: هرچند جامعه شناسان طبقه اجتماعی را افرادی میدانند که از منبع کسب ثروت مشترک دارند اما باید توجه داشت که این ثروت الزاما در سرمایهی فیزیکی یک فرد متبلور نیست و گاهی سرمایهی معنوی یک فرد یا مجموعی از افراد منافع اقتصادی – اجتماعی بسیار بیشتری برای او و امثال او محقق میسازد. بر همین اساس ممکن است در تحلیل طبقاتی مناسک به افرادی برسیم که به حسب ظاهر از زندگی مرفهانهای بهرهمند نیستند لکن منافع اقتصادی – اجتماعی منسکگرایی افراطی برای آنان و متعلقاتشان همان مطلوبیت رفاه طبقه مرفه را داراست.
دوم: در یافتن مصداق مناسک لازم است دو نکته را مد نظر قرار دهیم، یکی اینکه منظور از مناسک آن دسته از شعائر که عموم شیعیان فارغ از فرقه و گرایش و مکان و زمان بدان میپردازند نیست، چه آنکه مثلا مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی قدمتی بیش از هزار سال در میان فرق مختلف شیعه دارد. دومی آنکه منظور از مناسک آن دسته از شعائر جدیدا پر رنگ شده که جنبه استفادهی سیاسی دارند هم نیست چرا که ریشهی پیدایش (یا پر رنگ شدن) این آیینها هم بیش از خاصیت طبقاتی رابطهی بالا به پایین منافع سیاسی را دنبال میکنند. لذا منظور از منسک گرایی و فربه کردن مناسک چیزی ورای این دو نوع از آیینها است که میتوان به عنوان مثال به مراسمی مانند : مسلمیه، محسنیه، عید الزهرا، دهه برائت و امثالهم اشاره کرد.
پس از بیان مفاهیم مورد استفاده به این مسئله میپردازیم که مناسک در سالهای اخیر چه حرکت طبقاتیی داشته و منظور از طبقه پیشران مناسک در سالهای اخیر چیست؟
آنچه از متون تاریخی بهدست میآید حضور پررنگ طبقه متوسط در برگزاری مناسک و شعائر و همراهی اعتقادی طبقه (یا طبقات) فرودستتر از آن در برگزاری این آیینها است. بر این اساس روحانیت (فارغ از گرایش طبقاتی آن) تنها نقش هماهنگ کننده (cordinator) را در گروههای مراجعه کننده به خود را داشته است و بیش از آن که نقش محرک را برعهده داشته باشد در قامت یکی از بازیگران این آیینها ظاهر میشد و همین امر حتی گاهی باعث بهوجود آمدن خط کشیهایی میان روحانیت و تودههای برگزار کننده مناسک میشد، چنانکه در ماجرای شبیهخوانی و مخالفت آیتالله العظمی بروجردی شاهد این اختلافات بودهایم اما آنچه در سالهای اخیر میبینیم تغییر موضع طبقاتی در شکلگیری مناسک و آیینهای مذهبی است، بدین گونه که سه گروه به عنوان گروههای پیشران جایگزین عموم طبقه متوسط شدهاند. طبقه متوسطی که خود به دلیل انبوهی از مشکلات اقتصادی به شدت لاغر شده و بخش زیادی از آن به طبقات فرودست نزول کرده اند. اما این سه گروه چه افرادی هستند:
دسته اول روحانیت سنتی: سکوت روحانیت سنتی در طول چهل سال پس از انقلاب اسلامی باعث شده که بخشی از قشر مذهبی ناراضی از سیاستهای جمهوری اسلامی به دامان روحانیت سنتی پناه برد، این اتفاق از سویی باعث تقویت اعتبار و نفوذ برخی روحانیون سنتی در میان توده مردم (و بالتبع کسب منابع مالی مهم تحت عنوان وجوهات) و از سوی دیگر حفظ ارتباط با روحانیون عالی رتبه سیاسی و داشتن قدرت سیاسی در تعامل با مسئولین جمهوری اسلامی، شده است. (ماجرای تعطیلی شهادت حضرت زهرا (س) و تعطیلی شهادت امام حسن عسکری (ع) از نشانههای این امر است).
دسته دوم طبقهی متوسط کارمند: منظور از طبقهی متوسط کارمند مدیران میانی دولتی هستند که بهواسطهی گزینشهای مذهبی و یا راههای ارتقای مبتنی بر ظاهرگرایی مذهبی میل زیادی به منسک گرایی افراطی دارند.
دسته سوم بورژوازی نو کیسه: این گروه افرادی هستند که عموما بهوسیلهی رانتها و روابط پنهانی در مدت کوتاهی به ثروتهای کلان دست یافتهاند اما هم ایجاد این رانتها و هم تداوم آن نیازمند منسکگرایی افراطی و ظاهرسازی در تقیدات دینی است. انصاریها، رعیتها و هدایتیها از این قبیل افرادند.
آنچه در منسکگرایی افراطی سالهای اخیر شاهد هستیم نقش پیشران این سه دسته در پرداختن به این مناسک و جایگزین شدن حرکت تودهای برگزاری شعائر با تحریک بالا به پایین و تبعیت تودهای از مناسک برگزار شده است.
اما ویژگیهای مشترک اقتصادی-اجتماعی این سه دسته چیست؟ این افراد در ناملایمات اقتصادی که بیش از یک دهه گریبان ایران را گرفته است نه تنها مصون از آسیب بودهاند بلکه از جهت اقتصادی و اجتماعی تثبیت شده و قدرت بیشتری گرفتهاند چه اینکه این ناملایمات باعث روی آوردن بیشتر مردم به گروهی؛ ایجاد رانتهای اقتصادی برای گروهی و زمینه ساز حذف شایسته سالاری و ارتقای گروهی دیگر شده است.
به همین دلیل است که تداوم شرایط کنونی نیز به نفع افراد مذکور است چرا که رشد طبقه متوسط و ثبات در اقتصاد در کنار توسعه سیاسی و افزایش قدرت رسانههای جمعی میتواند منجر به بهوجود آمدن آگاهی، شفافیت و مطالبهگری گردد که منافع این طبقه را به صورت جدی تهدید میکند.
شاید همزمانی اخباری مبنی بر اعمال محدودیتهایی بر آیت الله سید کمال الحیدری درست در زمان آغاز یکی از مناسک پر رنگ شده توسط این طبقه بی معنا نسبت به این موضوع نباشد.
انتهای پیام