هله برخیز که اندیشه دگر باید كرد
بخشى از مقالهی «هله برخیز که اندیشه دگر باید كرد»، نوشتهی عبدالکریم سروش که در بهمنماه ۹۳ منتشر شده را به نقل از کانال تلگرامی آقای سروش میخوانید:
نقد کردن، نه توهین است نه تمسخر، نه شبهه پراکنی نه دشمنی و ریشهکنی، بل رواج خردورزی است و رشد دینشناسی و ارتقاء آستانه تحمّل و مدارای دینی.
مؤمنان اگر با مقوله نقد دینی آشتی کنند و فقیهان اگر بر نقد و تنقیح مقولات «مقدّس» صحّه بگذارند (که هیچ منع شرعی ندارد)، آنگاه با دیدن کاریکاتوری زشت و موهن (که البته نقیض نقد عالمانه است) چنان برآشفته نخواهند شد که دکّان روزنامهنگاران را به آتش بسوزانند، یا شکمشان را با خنجر بدرند.
میدانم که از این مقوله بسی دوریم، و «مقدّسات»مان چنان عبوس و محتشم نشستهاند که خیال نقدشان، قوّه واهمهما را میسوزاند، امّا بدانیم که همین پیالههای نقد است که دماغ خرد را تر میکند، و دل قوی داریم که این آیین اگر حقّ است، همان حقّانیت پشتیبانش خواهد بود.
هنوز فقیهان ما در رسالههای عملیه خود مینویسند: «دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن آن از کافر واجب است». آنگاه با چنین فتاوایی میخواهیم در دیالوگ ادیان هم دستی گشاده و پایی ثابت داشته باشیم ودرس مدارا وتحمل به مومنان بیاموزیم و به رشد دینشناسی هم کمک کنیم!
سالها پیش که در باب «حوزه و دانشگاه» سخنانی نامتعارف گفتم و باب جرح و ضرب را بر خود گشودم، در آنجا بدین نکته مغفول اشارت کردم که حوزویان فقط به فهم دین و هرمنوتیک متن مقدّس مشتغلاند که کاری نیکوست، اما برتر از فهم هم، کاری هست و آن نقد است و حوزویان تا از فهم نوازشگر به نقد چالشگر عبور نکنند، خدمتشان به دین کمال و سامان نخواهد یافت. طالبان علم که در چنان سپهری از نقد و جدل پرورش می یابند، هاضمهای نیرومند برای فروخوردن خشم و تحمّل جفاها و «شبهه«ها خواهند داشت. جامعه بسته فقهی را به جامعه باز اخلاقی بدل کردن، پادزهر غالب خشونتهاست…..
انتهای پیام
دیشب داشتم قسمتی از نظرات [کسی که برخی حوزوی ها با او مشکل پیدا کرده اند]” اقای کمال حیدری را در همین سایت انصاف نیوز میخواندم که الحق تنها سایتی است که بجای جار و جنجال حواشی برای خراب کردن این شخص قسمتی از نظراتش را گذاشته بود تا با نظرات او اشنا شویم و جای تقدیر دارد” اقای یزدی و اراکی را که کم و بیش میشناسیم ” لازم بود این اقای کمتر شناخته شده را معرفی کنند تا بدانیم چه گفته که فقهای حوزه [عصبانی شده اند]!
اگر بخواهم مختصر از برداشت خودم نسبت به نظرات این اقا اظهار نظر کنم اول باید بگویم همین گفته های اقای سروش گفته ها و نظرات اقای حیدری هم هست منتها با دو نوع سبک سخن گفتن و بهتر از من حافظ گفته ” یک نکته بیش نیست غم عشق وین عجب/کز هر زبان که میشنوم نا مکرر است.
حیدری میگوید فقه پرداختن به فروع دین است که همه جانبه نگر نیست و انچه که امروز و هر روز لازم مینماید در متن بودن دین یا به عبارتی پرداختن به اصول دین است که ملزوماتی دیگر میطلبد” سروش مسئله ترور های اخیر که ناشی از عدم شناخت دین بخاطر حذف شدنش از بحث و بچالش کشیدن و تبادل نظرات بمنظور قوام یافتن ریشه دین است عنوان کرده” من همیشه این سوال برایم مطرح است که فقهای مقتدر حوزه ها از فهم مردم میترسند یا از نفهمیشان؟
جناب انصاف و جناب شفیعیان، جناب حیدری کلیپی دارند که در مورد آیه 34 سوره نسا (الرجال قوامون علی النسا) و بخش های بعدی عبارت درون پرانتز، تفسیری ارائه میدهند که بسیار جالب است؛ در صورت امکان آن را برای کاربران سایت وزین انصاف نیوز منتشر کنید، خالی از لطف نیست. متشکرم.