کاریکاتور خطرناکتر است یا جنایت؟
/ گفتوگویی با بیژن عبدالکریمی /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: بیژن عبدالکریمی -فیلسوف و استاد دانشگاه- درمورد جنایات اخیر اسلامگرایان تندرو در فرانسه که درپی یک کاریکاتور اهانت آمیز به پیامبر اسلام رخ داد به انصاف نیوز میگوید: «دفاع از عظمت و شخصیت محمد مصطفی، نباید مسئلهی محکوم کردن اینگونه جنایتها را تحتالشعاع قرار دهد؛ چرا که این جنایات، خود بر علیه تعالیم پیامبران بزرگ الهی است. بیحرمتی و یک کاریکاتور به اندازهی این جنایات مسیر، راه و اندیشهی انبیای بزرگ را به خطر نمیاندازد. لذا من از همهی مسلمانان میخواهم که شدیدا این نوع جنایات را محکوم کنند.»
در دو ماه اخیر دو حملهی تروریستی در فرانسه اتفاق افتاد که اسلامگرایان تندرو مسئولیت آنها را بر عهده گرفتند. بازتاب این خبرها در رسانههای جهان، چگونگی مقابله با اسلامگرایان تندرو را به سوال مهم این روزها تبدیل کرده است. امانوئل ماکرون -رئیسجمهور فرانسه- مشکلات اقصادی و آموزشی متمرکز در برخی محلات را عامل ایجاد این حملات میداند. او میگوید «مدافعان و مبلغان ایدئولوژی اسلام سیاسی با سوءاستفاده از این معضل اجتماعی، قوانین جمهوری را هدف گرفتهاند و بهدنبال ایجاد ساختار ارزشی موازی با آن هستند». اما بیژن عبدالکریمی میگوید «دلیلش از فقر شدیدتر است. فقر فرد را به جایی نمیرساند که برود کلهی کسی را ببرد. چنین جنایتی، اصلا یک امر انسانی نیست و کاملا غیرانسانی است. یعنی از یک موجودِ «نه حیوان-نه انسان» صادر میشود».
ازجمله راهکارهایی که فرانسه از سال ۲۰۱۵ برای مقابله با اسلامگرایان تندرو درنظر گرفته است، افزایش تدابیر امنیتی است. به این ترتیب که تعداد نیروهای پلیس ضدتروریسم را افزایش داده و نیروهای ارتش را در محلات توریستی و اماکن تفریحی مستقر کرده است. بعد از وقوع حملات تروریستی اخیر، فرانسه طرح جدیدی را نیز در دستور کار قرار داده است به این صورت که میخواهد کنترل بر مراکز مذهبی و مساجد را افزایش دهد و از حضور امامان جماعت غیرفرانسوی در مساجد جلوگیری کند. همچنین میخواهد فعالیت برخی انجمنهای اسلامی را متوقف کند. بیژن عبدالکریمی درمورد افزایش تدابیر امنیتی بهعنوان راهکاری برای مقابله با اسلامگریان تندرو میگوید: «این حماقتی است که در همهی کشورهای جهان وجود دارد، سادهترین راهحل این است که ما مسائل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی را تبدیل به مسائل پلیسی امنیتی کنیم. این درست مثل این است که شما وقتی با بچهتان مشکل دارید با خشونت برخورد کنید و فکر کنید مسئله حل میشود».
عبدالکریمی: موجوداتی شبیه زامبیها هستند!
گفتوگوی کامل انصاف نیوز با بیژن عبدالکریمی را میتوانید در ادامه بخوانید:
عبدالکریمی درمورد رادیکالیسمی که در فرانسه ظهور پیدا کرده است، گفت: «مسئله، مسئلهی پیچیدهای است. مسئله، مسئلهی جامعهشناختی است. گرچه من بهعنوان یک دانشآموختهی فلسفه میتوانم از منظر فلسفه هم به آن نگاه کنم. مهاجرینی که از خاورمیانه، آفریقا و اروپا هستند از خانهی خودشان درآمدند. مثل یک درختی میمانند که دیگر در خاک خودشان ریشه ندارند. اما در عین حال جامعهی غربی هم آنها را نپذیرفته است. یعنی اینها نتوانستند یکپارچه -integrated- شوند؛ نتوانستند با جامعهی غربی یکی شوند. لذا یک نوع موتاسیون (جهش انسانشناختی) صورت گرفته است و افرادی ظهور پیدا کردند که معلوم نیست چه هستند. این یک انسان غربی نیست که با آن فرهنگ، عقلانیت و با آن مختصات اجتماعی غرب کنار آمده باشد؛ البته جامعهی غربی هم آنها را نپذیرفته است. شرقی هم نیستند، مسلمان نیستند و خاورمیانهای نیستند. یک «نمیدانم چه» و یک «نمیدانم که» است؛ آنها موجودات عجیب و غریبی شبیه زامبیها و آنچنان تحت فشار هستند که دست به جنایت میزنند. یعنی اول یک جهش انسانشناختی تحت عنوان اسلام صورت گرفته است، نه اینکه اینها از اسلام نشات گرفته باشد بلکه اسلام، مذهب و سیاست، توجیهاتی -justifications- هستند برای این جهش؛ این موتاسیون به این صورت شکل گرفته است.»
عبدالکریمی درمورد ارتباط فقر با رادیکالیسم گفت: «دلیلش از فقر شدیدتر است. یعنی مسئله صرفا به فقر برنمیگردد. فقر فرد را به جایی نمیرساند که برود کلهی کسی را ببرد. چنین جنایتی، اصلا یک امر انسانی نیست و کاملا غیرانسانی است. یعنی از یک موجودِ نه حیوان-نه انسان صادر میشود. به همین دلیل مسئلهی فرهنگ، کشور و زبان مادری مهم است. همهی کسانی که دست به مهاجرت میزنند لااقل نسلهای دوم-سومشان با مشکلات فرهنگی و انسانشناختی زیادی مواجه هستند.
در سیستمهای غربی، خدمات اجتماعی -social services- خیلی زیاد است اما فقط زمانی میتوانید از آن استفاده کنید که به سیستم ملحق شوید. این کشورها (جوامع غربی) شبیه قطار پرسرعتی هستند که اگر سوار قطار شوید از خدمات و سرویسهای زیادی برخوردارید. اما اگر سوار قطار نشوید و بیرون قطار باشید، آن قطار بهشدت شما را له میکند. افرادی که دست به این جنایتها میزنند افرادی هستند که نتوانستند سوار قطار شوند و به همین دلیل دست به عکسالعملهایی میزنند.»
«این نوع جنایات باید صراحتا محکوم شود»
عبدالکریمی ادامه داد: «نکتهی دیگری که دوست دارم رویش دست بگذارم، برخورد و مواجههی مسلمانان و رهبران جهان اسلام است که به هیچوجه نباید این را تبدیل به یک موج سیاسی کنند و بخواهند از آن بهرهبرداری سیاسی بکنند. علیرغم همهی بیعدالتیهایی که ممکن است در جوامع غربی باشد که منجر به این امر شود، این نوع امور به هیچوجه نباید با سکوت یا بهصورت تلویحی تایید شود و بکوشند از آن بهعنوان یک ابزار سیاسی استفاده کنند. این نوع جنایات باید صراحتا محکوم شود وگرنه اسلاموفوبیا (اسلامهراسی) حاکم میشود که یکی از برنامههای قدرتهای جهانی و نظام سلطهی جهانی است؛ هم آمریکا و هم رژیم صهیونیستی. اینها میکوشند اسلامهراسی را ترویج کنند و در فضای جهانی در جهت منافع و سیاستهای خودشان نوعی اسلامهراسی ایجاد کنند. من فکر میکنم که رهبران سیاسی اسلام باید هوشیار باشند و صراحتا این جنایت را محکوم کنند. هیچ تعارفی نداریم، اینها جنایت علیه بشریت است و باید محکوم شود.
حالا بیحرمتی به پیامبر اسلام هم یک بحثی است. اما دفاع از عظمت و شخصیت محمد مصطفی، نباید مسئلهی محکوم کردن اینگونه جنایتها را تحتالشعاع قرار دهد؛ چرا که این جنایات، خود بر علیه تعالیم پیامبران بزرگ الهی است. بیحرمتی و یک کاریکاتور به اندازهی این جنایات مسیر، راه و اندیشهی انبیای بزرگ را به خطر نمیاندازد. لذا من از همهی مسلمانان میخواهم که شدیدا این نوع جنایات را محکوم کنند.»
عبدالکریمی درمورد راهکار افزایش تدابیر امنیتی برای مقابله با اسلامگرایان تندرو گفت: «این حماقتی است که در همهی کشورهای جهان وجود دارد، سادهترین راهحل این است که ما مسائل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی را تبدیل به مسائل پلیس امنیتی کنیم. این درست مثل این است که شما وقتی با بچهتان مشکل دارید با خشونت برخورد کنید و فکر کنید مسئله حل میشود.»
انتهای پیام
کاریکاتور های موهن با حمایت دولت فرانسه نشر و توزیع میشود.
اما جنایتهای گروه های افراطی به ظاهر اسلامی که با حمایتهای مسلمانان جهان اتفاق نیافتاده.
جنایت محکوم ست، درست.اما چرا طوری از مسلمانان میخواهید جنایتها را محکوم کنند که انگار آنها باعث و بانی جنایت بوده اند؟ جناب عبدالکریمی این بازی رسانه ای را دامن نزنید.
دولت فرانسه در تولید و توزیع کاریکاتورها نقش مستقیم داشته و از آنها حمایت کرده پس باید مورد باز خواست قرار بگیرد، اما دولت فرانسه و طرفدارانشان در جواب بازخواست میگویند شماها چرا بجای اینکه ما را بازخواست کنید جنایات را محکوم نمیکنید، خب اینکه جواب نشد. این اسمش فرافکنی ست.
این مغالطه در این مقایسه اشتباه از استاد فلسفه بعید و عجیب بود.
جناب عبدالکریمی عزیز، دلم به حال زحماتی که امثال حضرتعالی کشیده اید می سوزد ، که بعد از سالها مطالعه و تحقیق و تدریس و صرف سال ها عمر گرانمایه برای فهمیدن و فهماندن ، می خواهید حرف حساب به امثال من بی شعور تفهیم کنید ولی چه سود ، نرود میخ آهنین بر سنگ و تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است ، یعنی دقیقاً وقوع امری به این محالی ، هزار وچهارصد سال پیش در راستای ماموریت تاریخی برای هدایت انسان ظالم و جهول خداوند آخرین پیامبرش را فرستاد ، انسانی همچون سایر انسانها ، انا بشر مثلکم که مثل سایر مردم می زیست ، یمشی فی الاسواق ، هرچند خداوند متعال برای حفظ و پاسداشت حرمت او، از عرب بی ادب و بی تربیت آن دوره می خواست تا احترام او را حفظ کنند ، ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولی خود وی درامتداد حرکت اصلاح گرایانه اش برای تربیت و آموزش انسان ها در طول تاریخ ، برابر خرافات و جهل و بی ادبی آنان می ایستاد تا آنجا که وقتی خورشید گرفتگی را به فوت فرزندش مرتبط ساختند بر آنان شورید و انذارشان داد از جهل و خرافه ، که رخداد پدیده های طبیعی را چه مربوط به وقوع وقایع عادی و طبیعی دیگر از جمله مرگ فرزند من.
ولی چه شد که آن پیامبر امی که علیرغم توانایی ، همچون سایر مردم فقیر بر حصیری از لیف خرما می خوابید و از هرچه که او را از مردم دور کند ، اجتناب می نمود تا آنجا که در مسجد تشخیصش از سایرین برای کسی که او را نمی شناخت دشوار بود ، پیامش امروزه توسط مدعیان پیروی اش به بیراهه رفته است تا جایی که اینک [برخی از] ما به نام دین او رهبران خود را تقدیس می کنیم به نام مرام او و بر منبرش [چیزهایی]، آنهم به دروغ بر هم می بافیم، به نام پیامبری که رحمه للعالمین بود سرهر آنکس که مثل ما نمی اندیشد را می بریم، به نام او که برگزیده شده بود برای اتمام مکارم اخلاقی ، شلاق می زنیم و فحش و ناسزا می گوییم و تکفیر و تفسیق می کنیم، جناب عبدالکریمی ایکاش پیامبری نیامده بود، ایکاش سخن یزید درست بود که فلا خبر جاء و لا وحی نزل، ایکاش در جاهلیه اولی می ماندیم ولی با این همه آموزه های اخلاقی به جاهیه الاخری وارد نمی شدیم که … چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا، دزدان اخلاق و انسانیت با چراغ دین به ره زنی دین و اخلاق انسان ها آمده اند، فریبشان را نخوریم و چراغ دین از دستشان بگیریم و فرا راه انسان های غرق در ظلمت بیافروزیم.
موفق باشید.
درود بر دکتر عبدالکریمی
اگر به صورت سطحی نگاه کنید قطعا قتل بدتر از کاریکاتور است. اما اگر اثر پروانه ای را در نظر بگیرید گاهی یک صحبت، کاریکاتور، یا حرکت باعث مرگ هزاران انسان می شود و برآیند اثر آن بسیار بیشتر از یک قتل است. بنابراین همانگونه که در ادبیات دینی ما نیز بیان شده فتنه از قتل بدتر است.