مشاور روحانی: کاخ سفید شماره تلفنهای ایران را دارد
/ در گفتوگویی با عباس عبدی، جلال ساداتیان و حسام الدین آشنا /
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: ترامپ گفتهاست که اگر پیروز شود یک هفته نخواهد شد که ایرانیها خود با او تماس خواهند گرفت! و بایدن از بازگشت به مذاکره با ایران صحبت میکند. ارتباط و حل مشکل با ایران یکی از محورها در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری آمریکاست؛ موضوعی که بواسطهی فشارها، تحریمها و عملکرد غیرمنطقی دولت فعلی امریکا در مواجهه با برجام و ایجاد مشکلات عدیده برای کشور که بر وضعیت معیشتی مردم تاثیری مستقیم و سوء داشته است، توجه مردم ایران را نیز به خود جلب کرده است که چه کسی در آمریکا پیروز خواهد شد و در صورت پیروزی هریک، مسئلهی ایران و آمریکا به کجا خواهد رسید.
حسام الدین آشنا به انصاف نیوز میگوید که «کاخ سفید شماره تلفنهای ایران را دارد» و عباس عبدی امکان گفتوگو را منوط به انتخاب ترامپ و یا بایدن میداند و میگوید اگر بایدن بیاید یک شانسی برای ایران وجود دارد که در سیاست خارجیاش تجدیدنظری اساسی -با حفظ منافع خود- انجام دهد. او همچنین معتقد است سیاست خارجی ایران باید در عرصهی عمومی مورد بحث گذاشته شده و کارشناسان موافق و مخالف در مورد آن اظهار نظر کرده و در نهایت در این مورد بصورت عقلانی تصمیمگیری شود؛ همچنین اول باید نظر اکثریت –در ایران- از خلال یک فرایند دموکراتیک و آزاد شکل گیرد.
سیدجلال ساداتیان –دیپلمات و سفیر اسبق ایران در انگلستان- نیز ضمن تحلیل مواجههی ایران با انتخابات در آمریکا و تاثیر انتخاب هرکدام از کاندیداهای احتمالی، درمورد کانالهای غیررسمی مذاکره که در طول سالیان مطرح میشده، میگوید که «تندروها و جنگسالاران داخل ایران تمامی این کانالها را زدهاند و مگر تنها در کانالهای غیررسمی وابسته به جریاناتی که الان حاکمیت را در اختیار دارند چنین مسائلی ممکن باشد و از درون خودشان چیزی را تعریف کنند و در آن جلو روند.»
متن گفتوگو با عباس عبدی و سیدجلال ساداتیان را در ادامه بخوانید:
عباس عبدی: حکومت سیاست خارجیاش را به بحث بگذارد
عباس عبدی درمورد اینکه چشمانداز رابطهی ایران و آمریکا در صورت انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده چه خواهد بود، به انصاف نیوز گفت: بنظرم اگر ترامپ بیاید امکان گفتوگو و برقراری تعاملی مثبت در چهار سال آینده وجود نخواهد داشت؛ زیرا وضعیت او در امریکا مستحکمتر شده و مسیر خود را در داخل و خارج آمریکا تندتر از پیش ادامه خواهد داد. کشورهای منطقه هم در مواجهه با ایران جریتر میشوند. در نهایت هم فکر میکنم این روند به مواجههای مستقیم میان ایران و آمریکا ختم خواهد شد.
او در پاسخ به اینکه «اگر مجوز مذاکره صادر شود، آیا این امر به دولت بعدی در ایران موکول خواهد شد یا خیر؟»، گفت: هیچ مجوز تعامل و مذاکرهای جز برای تسلیم با ترامپ صادر نمیشود و اساسا مذاکره با ترامپ معنا ندارد، تعاملی هم صورت نخواهد گرفت. ایران یا باید در همین وضعیت تحریم را تحمل کند و یا به درگیری تن دهد. البته اگر بایدن بیاید یک شانسی برای ایران وجود دارد که در سیاست خارجیاش تجدیدنظری اساسی -با حفظ منافع خود- انجام دهد.
عبدی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر تاثیر خواست اکثریت درمورد روابط بینالمللی کشور بر سیاستگذاریهای آتی نیز در پایان اضافه کرد: اصولا نیازی نیست که اینجا بحث اکثریت و اقلیت را مطرح کنیم، آنچه مسئلهی اساسی است این است که حکومت ایران سیاست خارجیاش را در عرصهی عمومی مورد بحث بگذارد و کارشناسان موافق و مخالف در مورد آن اظهار نظر کنند؛ یا در عرصهی عمومی و یا در اتاقهای فکر به این مسأله بپردازند و در نهایت در مورد موضوع بصورت عقلانی تصمیمگیری شود. یعنی اول باید نظر اکثریت از خلال یک فرایند دموکراتیک و آزاد شکل گیرد، در غیر اینصورت با ادامه این وضعیت هیچ نتیجهی مثبتی متصور نخواهد بود.
ساداتیان: تندروها همهی کانالهای غیر رسمی را زدهاند
سید جلال ساداتیان در مورد اینکه آیا طبق گقتهی آقای ترامپ ممکن است ایرانیها تماسی با کاخ سفید بگیرند، به انصاف نیوز گفت: ما براساس روند حوادث و تحلیل صحبت میکنیم و نه براساس پیشگویی. رهبری در مقابل آقای ترامپ کوتاه نخواهد آمد، به این خاطر که ایشان از لحاظ شخصیتی آقای ترامپ را در حدی نمیداند که بخواهد با او گفتوگو و مذاکره کند. ضمن اینکه بنظر هم میآید شرایط آمریکا به این راحتی جمع نشود. یعنی برخی پیشبینیها نشان از پیش آمدن درگیری دارد. مگر آنکه آقای ترامپ رایی قاطع بیاورد که دموکراتها نخواهند اعتراضی کنند.
نکتهی بعدی این است که اگر آقای بایدن با رایی ضعیف انتخاب شود و یا حتی اگر رایی نسبتا قوی هم بیاورد به نظر میآید که آقای ترامپ بنا را بر اعتراض گذاشته است که درهرحال اعتراض کند. علاوه بر آن مقدماتی در آمریکا فراهم شده است، یعنی حتی اخبار دال بر این است که به حدی اسلحه خریده شده است که دیگر اسلحه فروشیها تعطیلکردهاند و چیزی برای فروختن ندارند. شرایط، شرایطی بسیار حساس شده است و احتمال درگیریهای مسلحانه بشدت افزایش پیدا کرده است. وضع به گونهای نیست که بعد از سهشنبه نتیجه خیلی شسته و رفته و شفاف مشخص شود که مثلا آقای ترامپ یا آقای بایدن رای میآورد و بقیه هم تمکین کنند. بنابراین ایران نسبت به آقای ترامپ بشدت بدبین است –معنی تلویحی این حرف خوشبینی نسبت به آقای بایدن نیست- چرا که ثبات شخصیتی نداشته و این عدم ثبات هم فقط در مواجهه با ما نبوده بلکه همهی دنیا به آن اذعان میکنند و بنظر میرسد که به سمتی میرود که به شکلی آمریکا را بهم میریزد. در نتیجه در چنین وضعیتی از ایران بعید بنظر میآید که بخواهد وارد گفتوگو و تعاملی با آقای ترامپ شود.
در این ارتباط یک احتمال دیگر را هم باید در نظر گرفت که بقیه در داخل آمریکا به نتیجهی انتخابات تمکین کنند، دستگاههای حقوقی آنجا هم وارد کار شوند و شرایط آن کشور شرایطی نرمال شود، بیشتر اینکه آقای بایدن همانطور که گفته است به برجام بازگردد و در قالب برجام با ایران تعامل و گفتوگو کند. در این شرایط بنظر میآید که میشود امیدوار بود که دوباره گفتوگویی بین ایران و آمریکا محقق شود.
ساداتیان در پاسخ به این سوال که «برخی تحلیلها حاکی از این است که ممکن است دو کشور به طرحهای میانجیهایی مثل فرانسه یا روسیه که مذاکرات موردی را پیشنهاد دادهاند عمل کنند؛ باتوجه به اتفاقات اخیر در فرانسه که واکنشهایی در ایران را در پی داشت، آیا مثلا میانجیگری آقای مکرون همچنان ممکن است؟» گفت: بیشتر بنظر میآید که همان طرح روسیه از قبل مطرح بوده است؛ اما باید دید که موارد مشخص مدنظر این طرحها که پیشنهاد میشود برسر آن مذاکره شود چیست؛ تا آنجا که مطرح شده موارد مشخص یکی بحث محدودسازی برد موشکی است که بنظر میآید روسیه هم خودش با این امر موافق است؛ اما آیا ایران میانجیگری روسیه را در این موضوع میپذیرد؟ این خودش سوالی مهم است.
دومین موردی که مدنظر است کاهش نفوذ ایران در منطقه است؛ یعنی ایران نیروهایش را از عراق و سوریه خارج کند و یا از لبنان دست بردارد و حمایتش را از حوثیهای یمن کم کند و یا در افغانستان چه بکند؛ حال اینکه آیا ایران اینها را میپذیرد و در این چارچوب حاضر به مذاکره هست؟!
در یک بخشی از این موارد روسیه هم بدش نمیآید که موقعیت ایران تضعیف شود، مثلا در سوریه بدش نمیآید که ایران نیروهای خود را از آنجا فرا بخواند، کمااینکه اختلاف کمی هم میان ایران و روسیه برسر نیروهایی که به ادلب رفته بودند و در آنجا متمرکز شده بودند بوجود آمده بود. حال در این وضعیتی که در آذربایجان اتفاق افتاده میبینیم که ترکیه آن نیروها را فرستاده به سمت آذربایجان و آنجا مستقر شدهاند. این هشداری که ایران داده است که «ما تحمل نمیکنیم پشت مرزهایمان چنین نیروهایی مستقر باشند» جای سوال است.
حوزهی این میانجیگری مقدار زیادی جای سوال دارد؛ اما یک واقعیتی هم وجود دارد و آن شرایطی است که در داخل ایران با آن روبرو هستیم. این شرایط را ایران حاضر نشده در بدترین وضعیت از آن کوتاه بیاید و مذاکره کند؛ جو سنگینی هم علیه دولت بوجود آمده، توسط کسانی که مخالف این امر [مذاکره] هستن: به تحلیلی که در داخل رسانههای مطرح میشود جنگسالاران؛ کسانیکه بدنبال تندروی در داخل کشور هستند و میگویند ما از طریق جنگ و مقاومت باید ادامه دهیم، این وضعیت داخلی که الان برای ما بوجود آمده، اقتصاد بهم ریختهای که حتی پشتیبانیهای نظامی ما را هم میتواند زیرسوال ببرد، بعلاوهی معیشت و نارضایتی گستردهای که برای مردم بوجود آمده آیا باعث نخواهد شد که ایران مقداری کوتاه بیاید و حاضر به این شود که مصالحهای صورت گیرد؟ اما همانطور که عرض کردم سوال اساسی دیگر این است که این مصالحه با چه کسی و بر سر چه چیزی است؟ ایران شاید حاضر به انجام نوعی مصالحه باشد -برای اینکه تنفسی ایجاد شود- آن مصالحه را ایران فکر میکند میتواند از طریق معمول بدست آورد. آن طریق معمول این است که آقای بایدن رای آورد و همانطور که اعلام کرده به برجام برگردد؛ بازگشت او به برجام آرامشی در کشور ایجاد میکند و برای مدتی تنفسگاهی برای برای کشور فراهم میشود. حال تا او بیاید و وارد برجام شود و در قالب آن بخواهد مذاکره را شروع کند و شاید آنجا سختگیریها آغاز شود. اما خود این به تعبیری عامیانه از این ستون به آن ستون است برای ایران.
بنابراین میانجیگری هر کشوری بستگی به نوع طرح موضوع مورد مذاکرهای دارد که آنها مطرح میکنند. این موضوع دیگر جدای از روابط مقطعی است که الان مطرح شده است. هرچند در همین روابط هم آقای مکرون –نه صراحتا- اما به نوعی عذرخواهی کرد.
او در مورد احتمال کارشکنیهای تندروها درصورتیکه دوکشور به سمت تنشزدایی روند نیز گفت: آنها در هر مقطع و فرصت و وضعیتی همین رویه را داشتهاند و این کارها را کردهاند. در ماجراهایی مثل ماجرای سفارت عربستان این مسائل را شاهد بودیم و معادلات را بهم زدند. بخصوص دورنمایی که الان شاهدش هستیم این است که هم قوه قضاییه، هم قوه مقننه و هم بنظر میآید در انتخابات 1400 اینها به این سمت روند که بتوانند دولت را هم بگیرند و در نتیجه دستشان بازتر خواهد شد که بتوانند با شعار این رویهی خود را پیش برند.
اینها همهاش براساس احتمالات است، اما براساس همین احتمالاتی که ما الان درمورد آن بحث میکنیم برای اینکه ما بخواهیم به سمت یک تعامل پیش رویم تا حد زیادی شرایط سخت بنظر میرسد.
ساداتیان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «کانالهای غیررسمی برای تعامل و مذاکره چگونه کار میکند؟» گفت: مسئله این است که تندروها تمامی این کانالهای غیررسمی را زدهاند. قبلا کانالهایی بوده و میتوانست کار کند، مثلا کمیسیونهای مشترکی داشتیم که میتوانستند کارآمد باشند، اما عملا امروز تمامی اینها را از حیز انتفاع خارج کردهاند و امروز بعید است که فکر کنیم میتوانیم از امکانات موجودمان استفاده کرده و در جهت بهبود وضعیت حرکت کنیم.
ببینید که الان هرکسی حرفی میزند دچار چه برخوردهایی میشود! نمیگذارند اصلا کسی حرفی بزند و اظهار نظری کند و حرکتی انجام دهد. اگر کسی کاری کند سریعا برچسبهای اسرائیلی و آمریکایی را به او نسبت میدهند. قبلا کانالهایی وجود داشت و رفتوآمدهایی انجام میدادند و یا کمیسیونهای دوستی بین کشورها تشکیل میشد؛ ولی با آمریکا هیچکدام اینها نیست، حتی روابط اقتصادی که گاهی میتوانست کانالی برای این ارتباطات باشد. ما الان عملا نه روابط اقتصادی داریم نه سیاسی نه فرهنگی و… حال مثلا روسیه بخواهد میانجیگری کند، تا چه حدی میتواند تاثیرگذار باشد یا حرفهایش مورد قبول واقع شود؟
من خیلی خوشبین نیستم، نمیدانم از کجا ممکن است مثلا یک طرح مکفارلینی به قول شما در کشور شکل گیرد. مگر اینکه از کانالهای خاص -مثلا اطلاعات سپاهی که روابطی را برقرار میکند، آنها مجاز باشند که بروند و گفتوگوهایی کند، اگرنه نه کانالهای رسمی و نه کانالهای غیررسمی که در چارچوب نباشند امکان این کار را ندارند. تنها در کانالهای غیررسمی وابسته به جریاناتی که الان حاکمیت را در اختیار دارند شاید چنین مسائلی ممکن باشد و از خودشان چیزی را تعریف کنند و اینگونه جلو روند.
انتهای پیام