کرونا بهدردنخورها را برای نئولیبرالها حذف میکند؟
/ گفتوگویی با مسعود فروزنده /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: مسعود فروزنده -تاریخپژوه- به انصاف نیوز میگوید: «برخی اینطور تحلیل میکنند که نئولیبرالها برای هزینههای بهداشتی اعتقاد به تقدم تئوری تنازع بقا دارند. میگویند باید به آنان که میرا (کهنسال) هستند و به درد چرخهی صنعت و اقتصاد نمیخورند کمتر بپردازیم و بیشتر به نسل میانسال و جوان در سیستم بهداشتی توجه کنیم. آنها اعتقاد دارند کسی که ۸۰ سال دارد چه ۸۵ سال عمر بکند و چه ۸۳ سال نهتنها سودی برای جامعه ندارد، بلکه هزینههای مالیات و هزینههای بیشماری از خانوادهها را میگیرد. به نئولیبرالها اتهام وارد میکنند که شما بهنوعی در کشتار دستهجمعی انسانها با ترویج تئوریهای اینچنینی نقش دارید».
کووید-۱۹ طوفانی را برای نظریهپردازان توطئه ایجاد کرده است. این همهگیری جهانی باعث خرابی اقتصاد، انزوای اجتماعی و اعمال سیاستهای محدودکننده توسط دولتها شده است؛ همهی اینها میتواند باعث ایجاد اضطراب شدید، ناتوانی و استرس در مردم شود و در نتیجه اعتقاد به تئوریهای توطئه را تقویت کند. تا بیش از یک ماه بعد از شیوع ویروس کرونا افسانههایی منتشر میشد مبنی بر اینکه شیوع این ویروس در کتاب «چشمان تاریکیِ» دین کونتز (رماننویس ژانر وحشت) در سال ۱۹۸۱ پیشبینی شده است. در این رمان از ویروسی ساختگی به نام «ووهان-۴۰۰» اسم آورده میشود که در آزمایشگاه ساخته شده است و از شهر ووهان چین سربرمیآورد.
انصاف نیوز برای تحلیل تئوریهای توطئه مربوط به کرونا با مسعود فروزنده گفتوگو کرده است. فروزنده درمورد تئوریهای مبنی بر ساختگی بودن ویروس کرونا میگوید: «میتوان به شکل نوعی «تنازع بقا» به مسئله نگاه کرد؛ به این صورت که نسل پیری که باید برای آن هزینه پرداخت کنیم و از آن مواظبت کنیم و به درد چرخهی صنعت و کار نمیخورند، باید در سیستم تنازع بقا حذف شوند؛ آنکه قویتر است بماند و آنکه ضعیفتر است برود. بعضیها این را در عالم «اندیشه و تفکر» قبول دارند؛ نه اینکه کسی حق داشته باشد در سیستم اجرایی کشور دست به اعمالی بزند که بهنوعی کشتار جمعی یا نسلکشی محسوب شود».
تئوریهای توطئه دربارهی کرونا چه میگویند؟
یکی از تئوریهای توطئه که وجود دارد، تئوری کیواِنان است که ادعا میکند دونالد ترامپ جنگی مخفیانه علیه نخبگان شیطانپرستی که کودکان را مورد آزار جنسی قرار میدهند به راه انداخته است. معتقدان به کیوانان میگویند ویروس کرونا پوششی است برای یک عملیات نظامی به منظور نجات هزاران کودک از چنگ قاچاقچیان جنسی. معتقدان به کیوانان میگویند این ویروس دستاویزی برای دستگیری اعضای دولت پنهان شیطانی (تام هنکس، باراک اوباما و هیلاری کلینتون) و آزادی گروگانهای آنها (کودکانی که مورد آزار جنسی قرار میگیرند) است.
دو نوع تئوری توطئهی اصلی درمورد ویروس کرونا وجود دارد: در یک طرف انبوهی از ادعاهای شبهعلم وجود دارد که میگویند ویروس کرونا وجود ندارد یا به شدت این ویروس شک دارند، در سوی دیگر هم تئوریهایی وجود دارد که فکر میکنند این ویروس یک سلاح بیولوژیک است.
تئوری اول در ابتدای همهگیری توسط ترامپ تایید شد؛ او از ویروس کرونا بهعنوان «حقهی جدید دموکراتها» یاد کرد. ترامپ طرفدارانش را تشویق کرد که ایدهی اغراقآمیز بودن ویروس را جدی بگیرند. شخصیتها و رسانههای محافظهکار با وجود افزایش تعداد جانباختگان، همچنان به واقعی بودن این ویروس شک دارند. حتی برخی از محافظهکاران این نظریه را مطرح کردهاند که بیمارستانهای ما در واقع هیچ بیماری کووید-۱۹ای را درمان نمیکنند! آنها تا اینجا پیش رفتهاند که مردم را تشویق کردهاند اطلاعات مربوط به بیمارستانها را به اشتراک بگذارند و برای مشخص شدن آمار دقیق، از ورود و خروج افراد به بیمارستانها فیلم بگیرند.
تئوری دوم میگوید که ویروس کرونا بهصورت تعمدی توسط قدرتهایی مثل چین و روسیه یا میلیاردرهایی مثل جورج سوروس و بیل گیتس منتشر شده است. این تئوری میگوید شاید چین ویروس کرونا را در آزمایشگاه ساخته است و در حین کار کردن روی آن بهگونهای تصادفی به بیرون منتشر شده است. یا شاید بیل گیتس یا سازمان بهداشت جهانی در حال کار بر روی یک نقشهی شیطانی برای کنترل و ادارهی جهان با واکسن هستند. نسخهای از این تئوری، ویروس کرونا را به اینترنت نسل پنجم متصل میکند. معتقدین به این تئوری میگویند اینترنت نسل پنجم با وارد کردن آسیب به سیستم ایمنی بدن باعث میشود یک سرماخوردگی معمولی، تقویتشده و تبدیل به کووید-۱۹ شود.
مسعود فروزنده درمورد احتمال انتشار تعمدی ویروس کرونا از چین میگوید: «دونالد ترامپ است که میگوید کرونا یک «ویروس چینی» است. بر حسب اینکه این بیماری از چین شروع شد، خیلیها میگویند پس دستِ چین در کار است. در گذشته هم بیماریهایی بوده است که به کشورها و سازمانهای دیگر نسبت دادند. ما هیچ سندی در این باره نداریم. هیچ دلیلی برای این نداریم که مثلا چون چین میخواسته نژاد سفید را از بین ببرد، دست به این کار زده است. مشتریان محصولات چینی، آمریکا و اروپا هستند. اگر چین میخواسته نژاد سفید را از بین ببرد، چرا ویروسی را درست کرده است که بیشترین آسیب را به نژاد سفید اروپایی و آمریکایی وارد میکند؟! بنابراین ما نمیتوانیم در ساحت تحلیل اینطور قضاوت بکنیم که چون این ویروس از چین برخاسته پس چینیها در پیدایش آن نقش اصلی را داشتند. شاید یک حادثهی طبیعی بوده است. البته تا استنادات کاملی نداشته باشیم نمیتوانیم بگوییم که چه دولت یا چه گروه و سازمانی در پیدایی آن نقش اصلی را داشته است.»
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با مسعود فروزنده را در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز: ویروس کرونا در منافع اقتصادی کشورها تغییراتی ایجاد کرده است. مثلا از هزینههایی که برای سالمندان و افراد ناتوان میشده به مقدار زیادی کاسته شده است، چون بسیاری از آنها در اثر این ویروس فوت کردهاند. کاسته شدن از هزینههای نگهداری و درمان، چقدر تئوری ساختگی بودن کرونا را تقویت میکند؟
مسعود فروزنده: میتوان به شکل نوعی «تنازع بقا» به مسئله نگاه کرد؛ به این صورت که نسل پیری که باید برای آن هزینه پرداخت کنیم و از آن مواظبت کنیم و به درد چرخهی صنعت و کار نمیخورند، باید در سیستم تنازع بقا حذف شوند؛ آنکه قویتر است بماند و آنکه ضعیفتر است برود. بعضیها این را در عالم «اندیشه و تفکر» قبول دارند؛ نه اینکه کسی حق داشته باشد در سیستم اجرایی کشور دست به اعمالی بزند که بهنوعی کشتار جمعی یا نسلکشی محسوب شود، کسی چنین کاری نمیکند. اما وقتی یک سازمان یا دولتی هزینههایش را بین موضوعات مختلف تقسیم میکند که به چه قسمتی بیشتر بپردازد و به چه قسمتی کمتر، این تقسیمبندی براساس مصالح عالیهی کشور است نه براساس اینکه نسل پیر را دوست ندارد یا نسل جوان را دوست دارد.
اعتقاد نئولیبرالها به تقدم تئوری تنازع بقا
در یک الگوی تحلیلی وسیعتر، برخی اینطور تحلیل میکنند که نئولیبرالها برای هزینههای بهداشتی اعتقاد به تقدم تئوری تنازع بقا دارند. میگویند باید به آنان که میرا (کهنسال) هستند و به درد چرخهی صنعت و اقتصاد نمیخورند کمتر بپردازیم و بیشتر به نسل میانسال و جوان در سیستم بهداشتی توجه کنیم. آنها اعتقاد دارند کسی که ۸۰ سال دارد چه ۸۵ سال عمر بکند و چه ۸۳ سال نهتنها سودی برای جامعه ندارد، بلکه هزینههای مالیات و هزینههای بیشماری از خانوادهها را میگیرد؛ هم مالیات برآمده از جامعه که در اختیار دولت است را باید خرجشان بکنید و هم خود خانوادهها باید از سبد هزینهشان خرج این کهنسال مثلا ۸۶ ساله بکنند. به نئولیبرالها اتهام وارد میکنند که شما بهنوعی در کشتار دستهجمعی انسانها با ترویج تئوریهای این چنینی نقش دارید؛ این قابل قبول است. یعنی نئولیبرالها از نظریهی داروین استفادهی مطلوب میکنند تا بتوانند جامعه را در ید قدرت خودشان قرار بدهند.
بعد از شیوع ویروس کرونا، ثروتمندان جهان (که درصد بسیار کمی از جمعیت را تشکیل میدهند) ثروتمندتر و فقرا فقیرتر شدند. از یک طرف ۵۰۰ نفر میلیونری که در جهان وجود دارند، در مجموع ۸۱۳ میلیارد دلار پولدارتر شدند و از طرف دیگر بانک جهانی اعلام کرده است که ۵۰۰ میلیون نفر به تعداد فقیران جهان افزوده شده است. همچنین کسانی که فقیر بودند بیشتر در اثر این ویروس فوت کردهاند. انگار کرونا دارد انسانهایی که بهنوعی باری روی نظامهای سرمایهداری هستند را حذف میکند. تئوری ساختگی بودن کرونا چقدر به این مسائل مربوط است؟
این تئوری به این میپردازد که آنان که از نظر جسمانی قویترند حق بیشتری برای زنده ماندن در دوران کرونا دارند؛ آنان که ثروت و کسبوکار مناسبتری دارند و آنان که از روح و جسم قوی برخوردارند و دارای مُکنَت اجتماعی و سیاسی هستند حق زنده ماندن دارند. این نگاهی که به ویروس کرونا وجود دارد از قدیم از سوی دو اردوگاه جهانی کاپیتالیستها و سوسیالیستها بوده است. حالا در اردوگاههای مختلف این دو دیدگاه حضور دارد؛ کسانی که به حقوق بشر اعتقاد دارند، فعالین اجتماعی، کسانی که به خدمات عمومی میپردازند، کسانی که به کسبوکارها و استارتآپها مشغول هستند و گروههای مختلف دیگر از این دو دیدگاه کلانِ تئوریک در تحلیل وقایع روز استفاده میکنند.
سیاستمدارن رُک و پوپولیستی حرف میزنند
یک تئوری وجود دارد که ابرطبقهی سرمایهدار جهانی بیشترین منفعت را از چرخش مالی ۲۰ سالهی گذشتهی دنیا کسب کرده است و محرومین، روستاییان، کارگران و حتی کارمندان جزء و جوانانی که کار ثابت ندارند بیشترین آسیب را خوردهاند. یعنی محرومین در چرخهی اقتصادی ۲۰ سالهی گذشته مورد آسیب قرار گرفتهاند. شکاف و فاصلهی طبقهی بزرگ محرومین و طبقهی کوچک به لحاظ تعداد ولی بهلحاظ ثروت بسیار بزرگِ سرمایهداری خیلی بیشتر شده است. بیماری، فیلمسازی، داستاننویسی، شعر، نقاشی و همهی چیزها تحت این دو دیدگاه قابل تحلیل است. پدیدههایی که در تاریخ ۲۰ سالهی گذشته بهوجود آمده است در این دو نگاه تحلیلی مورد ارزیابی قرار میگیرند. مثلا نقاشی در ۲۰ سال گذشته خیلی تغییر پیدا کرده است، هنر، مجسمهسازی و رماننویسی تغییر پیدا کرده است، شبکهی رسانهها تغییر پیدا کردند و شبکههای مجازی آفریده شدند، نوشتن تغییر پیدا کرده است و حرف زدن متحول شده است. همه چیز رُک، شفاف، صریح و کمی با مایههای پوپولیستی از دهان سیاستمداران بیرون میآید.
رنگینپوستان آمریکایی قربانی بیشتری میدهند؟
یک سری بحثهای نژادی نیز در این زمینه وجود دارد: آمار سیاهپوستانی که در آمریکا در اثر کرونا مردند ۳ برابر سفیدپوستان است؛ آمار سیاهپوستان فقیر در آمریکا هم دقیقا به همین میزان از سفیدپوستان بالاتر است. این تئوری که این ویروس به بعضی از نژادها بیشتر حمله میکند تا چه اندازه درست است؟
این مسئله در آمریکا مورد بررسی قرار میگیرد. ولی در خودِ کشورهای آفریقایی تعداد کشتهشدگان و قربانیان کرونا چه به دلیل نداشتن آمار دقیق و چه بهدلیل قدرت جسمانی زیاد سیاهپوستان کمتر است. شمار قربانیان کرونا در آفریقا کمتر از آمریکا و اروپا است. این به دو دلیل است؛ یا نداشتن آمار دقیق یا اینکه قدرت جسمانی آنها نسبت به کرونا بیش از دیگر نژادها است. اما درمورد آمریکا این تحلیل وجود دارد که چون اوباماکر -Obamacare- (سیستم بهداشتی که اوباما راه انداخته بود و ترامپ آن را لغو کرد) حذف شد و سیاهپوستان و رنگینپوستان بهطور کل از اوباماکر خارج شدند و از آن بهره نمیگیرند، قربانی بیشتری میدهند. یعنی کلهم اجمعین در نژاد رنگینپوستان آمریکایی تعداد قربانیان بیشتر است. این کاملا درست است.
آیا در عصر تحولات کرونایی هستیم؟
در اثر شیوع ویروس کرونا، صنایع قدیمی که با ماشینآلات کمتر و کارگرهای بیشتری کار میکردند به زمین نشستند و صنایع پیشرفتهتر که کارگرهای کمتری داشتند توسعه یافتند. تجارتهای اینترنتی پیشرفت کرده است و تجارتهای قدیمی که با فعالیت کارگران اداره میشدند ورشکست شدند. تاثیری که ویروس کرونا روی ماشینیزه کردن صنایع و اخراج کارگران داشته است چقدر به تئوریهای توطئه در این زمینه دامن میزند؟
وقتی ما درمورد این موضوع صحبت میکنیم باید متوجه شویم که آیا عامل انتشار ویروس کرونا را یک کشور خاص، یک طبقهی خاص یا یک سازمان خاص میدانیم یا خیر. اگر عامل انتشار ویروس کرونا را یک گروه، سازمان یا کشور تلقی کنیم و اهداف آن را هم بتوانیم آنالیز، بررسی و مشخص بکنیم، آن موقع میتوانیم تحلیل کنیم که هدف از انتشار ویروس کرونا مثلا حذف رنگینپوستان، کهنسالان، ماشینآلات قدیمی و تحول در استارتاپها، تحول در شبکهی مجازی و تغییر اساسی در سیستم مدیریت دنیا خواهد بود. اگر این را قبول دارید که ویروس کرونا توسط یک قوهی عاقله منتشر شده است و دست انسان در پیدای آن موثر بوده و قابل استناد است که موثر بوده است، آن موقع میتوانیم بگوییم که بله، همهی داستان ویروس کرونا براساس یک سناریوی ازقبلتعیینشده بهوجود آمده است و الان ما در عصری هستیم که عصر تحولات کرونایی است.
ولی اگر آن تحلیل را قبول نداشته باشیم و ویروس کرونا را یک پدیدهی طبیعی قلمداد کنیم که قدرتی پشت پیدایش آن وجود ندارد، بنابراین اتفاقات موجود، واکنش دولتها، جوامع و گروهها به کرونا است. ازجملهی این واکنشها اضمحلال ماشینآلات پرهزینهی سابق و پیدایی ماشینآلات جدید و تغییر در فرماسیونهای اجتماعی، اقتصادی و صنعتی است؛ این واکنش ما انسانها نسبت به ویروس کرونا است. خیلیها هستند که سیستم کارخانهشان را براساس کرونا تغییر سازماندهی دادند، این دیگر جزو واکنشهای ما انسانها، طبقات و دولتهای مختلف به ویروس کرونا محسوب میشود.
چگونه میتوانیم این واکنشها را تحلیل کنیم؟
این واکنشها اصولا تحت تاثیر گفتمان جهانی است. گفتمان جهانی در اختیار ابرطبقهی سرمایهدار و ابرطبقهی نواندیشِ فعالِ مایشاء جهانی است؛ دومی در اکثر مواقع به اولی خدمترسانی میکند. مغزهای متفکر (intelligent)، نخبگان، خلاقان و نوآوران اصولا به ابرطبقهی سرمایهداری جهانی خدمترسانی میکنند و جاهایی هم مسیر آن را پیشاپیش تعیین و تبیین میکنند.
ترامپ کرونا را «ویروس چینی» مینامد
اقتصاد اکثر کشورهای جهان در اثر کرونا سقوط کرده، ولی اقتصاد چین (که منشا ویروس کرونا است) پیشرفت کرده است. این موضوع میان برخی این تئوری که ویروس کرونا از آزمایشگاهی در چین (تعمدی یا تصادفی) منتشر شده است را تقویت کرده، تحلیل شما چیست؟
دونالد ترامپ است که میگوید این یک ویروس چینی -Chinese virus- است. بر حسب اینکه این بیماری از چین شروع شد، خیلیها میگویند پس دستِ چین در کار است. در گذشته هم بیماریهایی بوده است که به کشورها و سازمانهای دیگر نسبت دادهاند. ما هیچ سندی در این باره نداریم. هیچ دلیلی برای این نداریم که مثلا چون چین میخواسته نژاد سفید را از بین ببرد، دست به این کار زده است. مشتریان محصولات چینی چه کسانی هستند؟ آمریکا و اروپا است. اگر چین میخواسته نژاد سفید را از بین ببرد، چرا ویروسی را درست کرده است که بیشترین آسیب را به نژاد سفید اروپایی و آمریکایی وارد میکند؟! چرا این کار را کرده است؟ بنابراین ما نمیتوانیم در ساحت تحلیل اینطور قضاوت بکنیم که چون این ویروس از چین برخاسته پس چینیها در پیدایش آن نقش اصلی را داشتند. حالا شاید یک حادثهی طبیعی بوده است. البته تا استنادات کاملی نداشته باشیم نمیتوانم بگوییم که چه دولت یا چه گروه و سازمانی در پیدایی آن نقش اصلی را داشته است.
انتهای پیام
بله سرمایه داری جهانی معضل بشریت است ولی چرا در ایران که مدعی دولت مردمی اسلامی هستیم طبقه متوسط و محرومان باید بدون حامی این همه گرانی بیماری بیکاری را تحمل کنند مردم کوچه و بازار چقدر باید بدبختی تحمل کنند
مصاحبه مفیدی بود انصاف نیوز نمی دانم چه خطی داری ولی در تحلیل دیدگاه های کلان خیلی مهارت داری
ایا فکر میکنید راه کاری مبتنی بر سوسیالیسم توسط چین و یا سوسیال لیبرال به دست بابی سندرز و جو بایدن بهترین چاره در برابر کرونا است؟ درباره کشور خودمان فعلا باید گفت مبارزه با کرونا از هیچ الگویی پیروی نمی کند حسینقلی خانی است
چرا به دولت خودمان که گرایش شدید نئولیبرالی داره اشاره نمی کنید میدونید بعضی بیمترستان ها بیمار پیر کرونایی را نمی پذیرند ایا این تابعیت از تئوری تنازع بقا نیست قوی و جوان بماند و پیر ها بمیرند ایا این با حقوق اسلامی همخوانی داره
محدودیت ها باعث شده بیمارستان ها از پذیرش کهنسالان امتناع ورزند ولی خوب این پرسش مطرح است که بیماستان هایی که نیرورهای نظامی در زمان بحران می توانند بر پا کنند چرا بر پا نمیشه همچنین چرا به راه کار های میان بر مانند تاسیس خانه های مراقبت
توجه ای نمیشه اکنون در اروپا این روش داره اجرا میشه.