تحلیل سعید مدنی از اعتراضات آبان ۹۸
سعید مدنی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اعتراضات آبان۹۸ میگوید: اگر اصلاح ساختار صورت نگیرد و تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی انجام نشود، سطح نارضایتیها بهقدری بالاست که این اعتراضات دوباره و حتیٰ به شکل گستردهتر و رادیکالتر شکل خواهد گرفت. این کنشها واکنشی نسبت به مشکلات موجود است. اعتراضی است نسبت به نظام اقتصادی ناکارامد و رانتی. اگر به این اعتراضات فرصت داده نشود تا بهصورت مدنی بیان شود، ممکن است خشن شده و خسارات بسیاری را به همراه داشتهباشد ورود اعتراضات به فاز خشونت، باعث سرکوب شدیدتر این کنشها میشود. حکومت باید حق اعتراض را برای مردم در نظر بگیرد، برای مقابله با مخالفان دست به خشونت نبرد.
به گزارش انصاف نیوز متن کامل گفتوگوی نشریهی خبرنامه انجمن اسلامی دانشگاه شریف با آقای مدنی را در ادامه میخوانید:
1. ریشههای جامعهشناختی اعتراضات آبان چه هستند؟
با عرض سلام. آنچه که راجعبه اعتراضات آبان بوده را در کتاب «آتش خاموش» گفتهام ولی در مورد سؤالات شما باید چند نکته را عرض کنم.
اعتراضات در ابتدا در اعتراض به قیمت بنزین صورت گرفت اما خطای بزگی است اگر علل و زمینههای این اعتراض را به همین یک عامل منحصر کنیم. بررسی اعتراضات مشابه، نشان میدهد که میتوان از افزایش قیمت بنزین بهعنوان جرقه و نقطهٔ شروع یاد کرد، ولی اعتراضاتی که دامنهٔ وسیعی دارد، زمینهها و دلایلی قبل از شروع دارد. به عوامل متعددی مثل فقر، نابرابری اجتماعی و بیاعتمادی به دولت به عنوان عوامل وقوع اعتراضات آبان اشاره شده است اما در مجموع، ترکیب این عوامل، زمینه اعتراضات را فراهم آورد.
ریشههای جامعهشناختی اعتراضات آبان را میتوان به سه نظریه کلی تقسیم کرد:اول نظریه محرومیت نسبی است که نقش مهمی در اعتراضات اجتماعی دارد. محرومیت نسبی به شکاف بین انتظارات مشروع مردم و واقعیت جامعه اشاره دارد. محرومیت نسبی به اشکال مختلف نمود پیدا میکند. گاه وضعیت موجود تغییری نمیکند اما وضعیت مطلوب روز به روز غیر قابل دسترس تر میشود،گاه نیز دیدگاه مردم نسبت به وضع مطلوب تغییر نمیکند اما وضع موجود روز به روز نامطلوب تر میشود. در ایران، وضعیت سومی ساری و جاری است و آن اینکه هم وضع موجود بدتر و برتر میشود و هم در عین حال وضعیت مطلوب نیز دستنیافتنیتر میشود، این شدیدترین حالت محرومیت نسبی است.
نظریه دوم اشاره دارد به وجود وضعیت جنبشی در ایران. در جامعهٔ جنبشی، نارضایتی تبدیل به اعتراض میشود. در تمام جوامع، نارضایتی موجود است ولی همیشه این نارضایتی به اعتراض ختم نمیشود. در ایران از دههٔ هفتاد، شاهد روند فزایندهٔ نارضایتی بودیم و این نارضایتیها نمود اعتراضی داشتند. در جامعهٔ جنبشی ، سطح اعتراضات بهصورت تدریجی گسترش پیدا میکند، تراکم جمعیت حاضر در اعتراضات بهتدریج بیشتر میشود، این اعتراضات بهمرور زمان نهادینه میشود و واکنش نظامهای سیاسی به این اعتراضات نیز نهادینه میشود. شرح جامعه جنبشی در کتاب اتش خاموش آمده است.
نظریه سوم جامعهٔ شبکهای است که اعتراضات آبان را به واسطه آن میتوان توضیح داد. در این جامعه شبکههای اجتماعی اعتراضات را ساماندهی میکنند. در این شبکهها تبادل نظر، اطلاعرسانی و نظایر این موضوعات انجام میشود.
2. خاستگاه اعتراضات آبانماه و علّت عدم عمراهی باقی گروهها و طبقات اجتماعی در این اعتراضات؟
در کتاب آتش خاموش با اشاره به مستندات کافی نشان داده شده که این اعتراضات تنها محدود به طبقهٔ فرودست نبود. برای مثال جنبش جوانان در این اعتراضات فعال بود. جنبش جوانان اساساً جنبش فراطبقاتی است که از دههٔ هفتاد شکل گرفته و نقش پررنگی در جنبش اصلاحات و جنبش سبز و اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ داشتهاست. گروه سنی ۲۵-۳۵ سال در ایران جمعیت قابلتوجهی است، و نقش مهمی در اعتراضات دارد. این جنبش، یک جنبش عام است که در مقابل جنبش خاص قرار میگیرد. جنبش خاص، تعداد فعال و رهبران مشخصی دارد، همچنین اهداف آنها مشخّص و محدود است ولی جنبشهای جوانان، اهداف گستردهتری دارد، مثلاً خواهان دموکراسی یا آزادی بیان است. در مناطقی که اعتراضات انجام شده، یکدستی طبقاتی نداشتهایم و تصور بر این بوده چون اعتراضات در مناطق کمبرخوردار بوده، معترضان تنها محدود به این فرو دستان بودهاند. اما بهعلّت گرانی و مسائل اقتصادی به ویژه گرانی مسکن، بسیاری از افراد طبقهٔ متوسط به مناطق حاشیه شهرها کوچ کردهاند زیرا در این مناطق، مسکن و سایر امکانات ارزانتر است. بنابراین افراد ساکن در این مناطق تنها محدود به فرودستان نیستند.
3. علّت پراکندگی و عدم یکپارچگی این اعتراضات که میتوان آنرا آشوب طبقهبندی کرد، حتیٰ قبل از قطعشدن اینترنت که موجب عدم هماهنگی در میان معترضین شد، چه بود؟
مناسبترین واژه برای اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شورش است . این اعتراضات جنبش نبودهاند و تلقیکردن آنها بهعنوان جنبش، خطای نظری است. تبدیل اعتراضات از شورش به جنبش، مستلزم طیّ فرایندی است که این فرایند در این دو سال دیدهنشدهاست. کاربرد واژه شورش نباید به معنای تقلیل ارزش این اعتراضات محسوب شود. جنبش، یک چشمانداز و هویّت تعریف شده دارد ولی این دو اعتراض، فرصت تبیین هویّت و چشمانداز را نداشتهاند. اینکه گروههای مختلف این اعتراضات را ذیل هویت خود تعریف کنند نه علمی است و نه اخلاقی. زیرا معترضین طیف وسیع هویتی داشتند. این کنش یک مطالبه اولیه داشت که کاهش قیمت بنزین بود ولی این یک چشمانداز نیست بلکه یک هدف کوتاهمدت و مقطعی میباشد. بنا به دلایل فوق، جنبشنامیدن این کنش خطاست.
4. شباهت و تفاوت این اعتراضات با اعتراضات سال ۹۶ و علت ناکامی هردوی این اعتراضات در همراهکردن دیگر طبقات جامعه چه بود؟
همانطور که گفتهشد بهصورت مفهومی این دو کنش اعتراضی ذیل شورش تعریف میشوند. این اعتراضات محدود به یک طبقهٔ خاص نبود. البته کنشهای اعتراضی و شورشها نقاط بریدهازهم نیستند و پیوسته هستند مخصوصاً در جامعهٔ جنبشی. هر کنش اعتراضی از اعتراضات قبلی اثر پذیرفته و براعتراضات بعدی اثر میگذارد.
5. در روز افزایش قیمت، بحثهایی مطرح شد که مجلس در طرحی دو/سهفوریتی افزایش قیمت را متوقف کند که با توجه به سخنرانی رهبری متوقف شد. اگر آن طرح مصوب میشد، ممکن بود که اعتراضات ادامه پیدا نکند یا از آنجا که به موفقیتی رسیدهبود، پلی برای هدف بعدی میشد؟
به نظر من ممکن بود اعتراضات بهصورت موقّت افول کند ولی بهصورت دائم خیر. زیرا زمینه و بستری و عللی بیش از قیمت بنزین برای اعتراضات وجود داشت. فقر و تبعیض، شکاف شدید طبقاتی نامشروع و ناکارامدی نظام سیاسی و استبداد موجود، از جمله موارد عوامل وقوع این اعتراضات بودند. هر وقت همه یا اغلب این عوامل حل شدند و روند بهبود پیدا کرد میتوان انتظار افت اعتراصات را داشت.
6. مطابق نظرسنجیهای صورتگرفته، همدلی با اعتراضات آبان زیاد بود اما چرا معترضان کلاسیک طبقهٔ متوسط، به معترضان پارسال نپیوستند؟
طبقهٔ متوسط کجاست؟ بخشی از جامعهٔ شهری با درآمد متوسط است. ولی اگر دو مفهوم طبقهٔ متوسط اقتصادی و طبقهٔ متوسط فرهنگی را از هم جدا کنیم یهتر میتوان وضعیت را توضیح داد. بهعلّت سیاستهای اقتصادی جاری برخی از افراد طبقهٔ متوسط از جهت اقتصادی زیر خط فقر سقوط کردند اما از جهت فرهنگی طبقهٔ متوسط اقتصادی باقی ماندند. این افراد هنوز آرمانها و عقاید طبقهٔ متوسط فرهنگی را دارا هستند و در مناطق کم برخوردار و حاشیه شهر ها زندگی میکنند.
7. با توجه به برخوردی که حکومت با این جنس اعتراضات دارد، در آینده در صورت شکلگیری این نوع اعتراضات، باقی گروهها و بازیگران که حضور فعّال و مؤثری نداشتند، نقشی در تقویت و یکپارچهشدن این اعتراضات ایفا خواهندکرد و برای پسزدهنشدن توسط طبقهٔ فعلی حاکمه به اعتراضات چهکار باید بکنند؟
اگر اصلاح ساختار صورت نگیرد و تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی انجام نشود، سطح نارضایتیها بهقدری بالاست که این اعتراضات دوباره و حتیٰ به شکل گستردهتر و رادیکالتر شکل خواهد گرفت. این کنشها واکنشی نسبت به مشکلات موجود است. اعتراضی است نسبت به نظام اقتصادی ناکارامد و رانتی. اگر به این اعتراضات فرصت داده نشود تا بهصورت مدنی بیان شود، ممکن است خشن شده و خسارات بسیاری را به همراه داشتهباشد ورود اعتراضات به فاز خشونت، باعث سرکوب شدیدتر این کنشها میشود. حکومت باید حق اعتراض را برای مردم در نظر بگیرد، برای مقابله با مخالفان دست به خشونت نبرد.
8. بازتاب اعتراضات را در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ چگونه ارزیابی میکنید؟
انتخابات سال ۹۸ که گذشته ولی در مورد انتخابات ۱۴۰۰ باید گفت این اعتراضات باعث میشود موضوعات معیشتی بهعنوان عامل تعیینکننده در انتخابات ظاهر شود و تمامی گروهها و نامزدها ، چه تحریمکننده و چه شرکتکننده سعی میکنند از این سطح عمیق نارضایتی موجود استفاده کنند.
انتهای پیام