یاد باد آن روزگاران
رضا سلطانزاده، مدیرمسئول هفتهنامهی آیینه یزد در یادداشتی با عنوان «یاد باد آن روزگاران و خاطراتی از آن دوران» نوشت:
یاد و خاطره فرهنگیان همگام و همراه انقلاب اسلامی به خیر و نامشان به نیکی، آنان که در فضای سکوت مرگبار دوران پیش از انقلاب، چون آذرخشی در شب سیاهی و ظلمت، آسمان کشور را شهابگون روشنی بخشیدند. یاد و نام شهیدان، ایثارگران، جانبازان و دلاور مردان و زنان ایران زمین به نیکی که برای استقلال و سرافرازی و آزادی این سرزمین، از جان گذشتند و عزت و شرف و اعتقاد و ایمان بنمایه حرکت و قیامشان بود.
چه خونها که بر زمین ریخت و چه سختیها و شکنجهها و درد و داغها که مردان و زنان آزاده این مملکت را از تاب و توان نینداخت و چه زندانها و تبعیدها و مرارتها که برای رهایی و آزادی و استقلال بر نامآوران و مردان مرد، آوار شد تا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. امروز سزاست تا با ذکر خاطراتی از نشستها و همایشهایی که چهل و دو سال پیش در این ایام در یزد اتفاق افتاد نام آن بزرگواران بر صحیفه ذهن و قلبمان گذر کند و همگان بویژه نسل امروز و جوانان کشور بدانند که بر این ملت بزرگ چه گذشته است و آیا به آنچه که میخواستند رسیدهاند؟
نویسنده این سطور با تعظیم و تکریم در برابر تمام خانوادههای شهداء، آزادگان، ایثارگران و پدران و مادران و برادران و خواهرانی که خون دلها خوردند و سختیها را تحمل کردند تا آزادی و آرامش و امنیت برای این سرزمین اسلامی به ارمغان آورند به این نکته اشاره مینماید که معلمان و فرهنگیان یزد بیشترین همگامی و همراهی با انقلابیون داشتند روز چهاردهم آبان ماه 1357 براساس دعوت سومین شهید محراب و اطلاعیه جامعه فرهنگیان یزد از خانه معلم (محلی که امروز کلینیک فرهنگیان میباشد) برای تجمع به طرف چهارراه اداره کل آموزش و پرورش حرکت کردند و روحانیون و اصناف از مسجد حظیره حرکت نموده و به آنها پیوستند و برای اعلام همبستگی با مردم سنندج و پاوه تظاهرات نمودند و مراسم باشکوهی برگزار کردند و در حالی پرچم «هذه امتکم امه واحده» برافراشتند که رسانه و رادیو و تلویزیونی در اختیار نداشتند و در زیر ذرهبین عدهای از نیروهای ارتش و ژاندارمری و پلیس بودند.
در یکی از آن روزها که شایع شده بود استاندار وقت پانصد هزار تومان رشوه گرفته است نویسنده کنار منبر مسجد حظیره در برابر هزاران نفر شرکتکننده ایستاد و گفت: ای مسلمانان بدانید چه کسانی بر ما حکومت میکنند استاندار یزد معادل چهل سال حقوق «من معلم» رشوه میگیرد. در حالی که شهید صدوقی ایستاد و پیشانی گوینده را بوسید، حاضران تکبیر میگفتند.
در آن روزگار در ذهن و باور بسیاری خطور نمیکرد که بعد از چهل سال تعداد زیادی از مفسدان و زالوصفتان و زراندوزان و احتکارکنندگان آنچنان بیتالمال را به یغما میبرند که اگر کارمندی عمر نوح هم داشته باشد جمع دریافتی آن معلم و کارمند به مراتب کمتر از دزدی فلان مسئول و کارگزار و وارد و صادرکننده کالا و یا توصیه و سفارشکنندهای است که درخواست مینماید در مدتی کمتر از یکی دو روز میلیاردها تومان ارز یا تسهیلات در اختیار دیگری قرار دهند یا بنابه گفته نماینده دادستان نه تنها بعضی از بانکها و موسسات را خالی میکنند بلکه به صندوق ذخیره فرهنگیان نیز رحم نمیکنند.
شیعه و سنی، کرد و لر و بلوچ، ملی و مذهبی، چادری و مانتویی، پیر و جوان، کت و شلواری، مکلا و روحانی بدین جهت به میدان مبارزه شتافتند که عدالت اجتماعی برقرار گردد و اختلافات و تبعیضات طبقاتی و فقر و حاشیهنشینی کاهش یابد و با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام نشود، هزاران نفر آقازاده در اروپا و امریکا و کانادا به تحصیل و زندگی اشتغال دارند درحالی که میلیونها نفر مردم این سرزمین بویژه در این موقعیت حساس از در اختیار نداشتن دارویی که زندگی آنها را به خطر انداخته ناله و فغان کنند، میلیونها دانشآموز از امکانات اولیه تحصیل محروم هستند، سفرههای بسیاری از مردم خالی و با قوت بخور و نمیر به سر میبرند درحالی که عدهای از مدیران و حاکمان و کارگزاران با تجملگرایی و اشرافیگری زندگی میکنند، در خانهها و ویلاهای چند ده و چند صد میلیاردی ساکن شدهاند و رسماً اعلام میکنند حدود هفتاد درصد ساکنان این مرزوبوم به بسته حمایتی نیاز دارند.
بیش از پیروزی انقلاب چندین نفر از فرهنگیان یزد جلساتی در بیت شهید آیتا… صدوقی و مسجد حظیره برگزار نمودند و جامعه معلمان یزد را تشکیل دادند تا با رهبری آیتا… صدوقی اعتصابات و تظاهرات معلمان و دانشآموزان را سازماندهی نموده و ترتیبی اتخاذ نمایند که با اطلاع «جامعه معلمان یزد» مدارس و آموزشگاههای یزد و دیگر شهرهای استان تعطیل گردد و یا معلمان در مدارس حضور یابند و انجام وظیفه نمایند. نویسندگان کتابهایی که تاکنون تاریخ انقلاب یزد را تدوین نمودهاند با استناد به مدارکی که از ساواک منحله باقیمانده و اکنون در نهادها و سازمانهای اطلاعاتی نگهداری میشود از جمله کتابی که وزارت اطلاعات درباره زندگی شهید آیتا… صدوقی منتشر نموده و یا چندین ماه تلفن منزل ایشان را شنود مینمودند و اخیراً در دو جلد به چاپ رساندهاند مکرراً به این موضوع اشاره نمودهاند ضمناً عدهای از نیروهای پلیس و مامورانی که به کمک آنها آمده و در خیابان دهم فروردین و میدان شهید بهشتی مستقر شده بودند حدود چهارصد نفر از فرهنگیان شهر یزد در تالاری که اکنون بهنام دهم فروردین نامگذاری شده تجمع نموده و به دنبال جلساتی که در ماههای قبل برگزار شده بود حاضران بعد از مذاکرات مفصل و درخواست تشکیل حکومت اسلامی صورتجلسهای به شرح زیر تنظیم و به امضاء برگزارکنندگان جلسه رساندند.
«بسمالله الرحمن الرحیم- صورتجلسه- تاریخ 07/09/1357
بنابه دعوت قبلی نمایندگان موقت معلمان یزد معلمین این شهرستان در ساعت 4:30 بعدازظهر روز سهشنبه مورخ هفتم آذر ماه 57 در تالار مدرسه نمونه (جنب دبیرستان ایرانشهر) حضور به هم رسانیده بعد از یک سلسه مذاکرات و تبادل نظریات و سخنرانیهای پیاپی پیرامون نحوه انتخاب نمایندگان جامعه معلمان و هدف از این گزینش و اشارتی به وظایف جامعه معلمین قرار بر این شد برای انتخاب هفت نفر نماینده معلمان یزد و دو نفر به عنوان عضو علیالبدل به صورت کتبی اخذ رأی شود و این پیشنهاد مورد تأیید قریب به اتفاق شرکتکنندگان در جلسه قرار گرفت و به اکثریت آراء آقای سید حسن نوابزاده به عنوان رئیس جلسه برگزیده شدند و آقایان سید محمود شمسالدین خرمی، سید علی آیتاللهی، محمد کیانی، سید احمد پاکزاد، حسین فلاح تفتی، ولی مهرعلی و محمدرضا مظفری به عنوان هیأت نظار انتخاب گردیدند. در ساعت 11 قرائت آراء پایان پذیرفت و نمایندگان معلمین برای مدت یکسال به شرح زیر انتخاب گردیدند ضمناً این جامعه تا انتخاب نمایندگان معلمان ایران براساس دموکراسی واقعی برای تعیین خطّمشی خود وابسته به هیچ مرکز و مؤسسه و جامعهای نخواهد بود.
1- آقای اکبر قلمسیاه با 366 رأی 2- آقای رضا سلطانزاده با 364 رأی 3- آقای سید محمد اکرمی با 199 رأی 4- آقای ابوالقاسم حکیمیان با 195 رأی 5- آقای مهندس جواد آیتاللهی با 163 رأی 6- آقای نورا… میرزاباقری با 154 رأی 7- آقای حسین امتیازی با 151 رأی 8- آقای اکبر نصیریزاده با 151 رأی 9- آقای ابوالحسن جعفریفرد با 145 رأی.»
به عنوان نمونه بخشی از مکالمات تلفنی بیت آیتا… صدوقی که روز یکشنبه 05/09/1357 توسط ساواک شنود گردیده و در صفحه 181 جلد دوم کتاب «گفت و شنود» به چاپ رسیده درج میگردد.
«شخصی تلفن کرد و پرسید: حاجی آقا آمدهاند؟ رجبعلی: نه، فردا و یا پسفردا میآیند. ناشناس: اطلاع نمیدهند که کی تشریف میآورند که برویم استقبال؟ رجبعلی: خیر. ناشناس: فردا آیا مدارس باز هست یا نه؟ رجبعلی: الان مسجد، آقای سلطانزاده رئیس جامعه معلمان گفته است که فردا و پس فردا هم تعطیل است و روز سهشنبه جنب مدرسه نمونه کمیسیونی هست در ساعت 4 بعدازظهر و تصمیمی خواهند گرفت. سپس خداحافظی کردند…»
انتهای پیام