خرید تور تابستان

روابط عمومی سندیکای هفت‌تپه: خلع‌ید خواسته‌ی کارگری نیست

قسمت دوم مصاحبه‌های لایو انصاف نیوز درباره‌ی ماجرای شرکت هفت تپه دوشنبه، 17 آذرماه ساعت ۶ بعدازظهر با رضا رخشان، نماینده‌ی بخشی از کارگران هفت تپه و عضو سندیکای کارگران این شرکت انجام شد.

پیش‌تر انصاف نیوز اعلام کرده بود که در طول این هفته سعی می‌کند که با نمایندگان دیدگاه‌های مختلف درباره‌ی شرکت نیشکر هفت تپه مصاحبه‌هایی انجام بدهد. اولین بخش از این گفت‌وگوها، روز یکشنبه با نوراله حسن‌زاده، معاون اقتصادی استانداری خوزستان انجام شد.

در ادامه متن یخشی از صحبت‌های «رضا رخشان» روابط عمومی سندیکای کارگری هفت تپه را می‌خوانید:

انصاف نیوز: یک معرفی از خودتان بفرمایید.

از سال 70 گاهی به‌صورت غیرمستمر عضو شرکت نیشکر هفت‌تپه هستم. من و آقای نیکو فر اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه هستیم. ما و رانندگان شرکت واحد تنها سندیکاهای مستقل داخل کشور هستیم که زیر نظر آی او اف هست. با کارگرانی از جاهای دیگر دنیا هم ارتباط داریم.

بعضی با ما تماس گرفته و گفتند شما دیگر عضو سندیکا نیستید.

این طنز تلخی است. چند بازنشسته می‌نشینند و می‌گویند ما نماینده‌ی کارگران هستیم. خب طبق قانون بین‌المللی بازنشسته‌ها عضو سندیکا باشند. من کارگر هستم و در مجمع‌عمومی توسط کارگران انتخاب شده‌ام. اگر شما باور ندارید از مسئولین بین‌المللی بپرسید.

تفاوت شما با آن دوستانی که به شما اعتراض دارند که شما نماینده‌ی کارگران نیستید در چیست؟

این خود از مشکلات هفت‌تپه است. چرا بعضی خودشان را تنها نماینده‌ی هفت‌تپه می‌دانند؟ چرا می‌ترسند که رضا رخشان حرف بزنند؟ ما کارگریم و منافع مشترک داریم. من اصراری ندارم به‌عنوان سخنگوی این دوستان حرف بزنم و حداقل به‌عنوان رضا رخشان دارم صحبت می‌کنم. آنها هم از لحاظ سیستمی نماینده‌ی کارگران نیستند چون هم مجمع و هم شورایشان منحل شد و استعفا دادند.

 فکر می‌کنید نماینده‌ی چند درصد از کارگران هستید؟

من علاقه‌ای به دادن آمار ندارم. من نماینده‌ی کارگران مستقل هستم.

برخی می‌گفتند شما فعال نیستید.

من به زندان رفتم، سه سال هم اخراج شدم و مثل برخی دوستان نه وام گرفتیم، نه زمان اخراجمان حقوق مفت گرفتیم. رانت مجلس و نهادهای دیگر را هم نداریم. اگر آنها می‌گویند من نیستم، من هم می‌گویم آنها نیستند.

برخی می‌گویند شما یک‌بار هم در جمع کارگران حضور نداشتید.

بروید صفحه اینستاگرام من را نگاه کنید. من در همین اعتصاب آخر حضور داشتم و اعلام مواضع هم کردم. همین دوستانی که ادعای حق کارگر دارند در محل کار من علیه من اطلاعیه صادر کردند. من را تهدید کردند، درگیری فیزیکی به وجود آورند و در یک جایی به نام «کانال کارگران نامستقل هفت‌تپه» به من فحاشی می‌کنند.

این دوستان به هرکسی که مخالفشان باشد توهین می‌کنند. حتی به قبر یکی تعدی کردند.

 شما قبلاً موافق دخالت نمایندگان مجلس بودید، حالا مخالف شدید. دلیلش چیست؟

من صفحه‌ی فیسبوک دارم و از شما می‌خواهم بروید و نگاه کنید. من در سال 94 در چندین مقاله با خصوصی‌سازی هفت‌تپه مخالفت کردم. یکی از دلایلی که مقاله نوشتم به روحانی رأی نمی‌دهم همین خصوصی‌سازی بود.

من با هر دخالتی خارج از حوزه‌ی کارگری در تنظیم روابط کارگر و کارفرما مخالفم. ما در یک قیچی گیر افتاده‌ایم. خارج کشور هر اعتراضی را بهانه‌ی براندازی می‌دانند. نمایندگان مجلس هم از طرف دیگر مشکل دارند.

ما در واتس‌آپ یک گروه رسمی‌ها داریم. آقای نظام‌الدین موسوی را در آن گروه دعوت کردیم. نه آقای موسوی همه‌ی کسانی که برای ماشین شاسی‌بلند گریه می‌کنند حالا دارند ادای عدالت‌خواهی می‌کنند. من از آقای موسوی پرسیدم این‌همه جا را خصوصی‌سازی کردند شما چرا فقط به هفت‌تپه ورود کردید؟ هفت‌تپه که به کمیسیون شما هم مربوط نیست. خوزستان هم که خدا را شکر نماینده دارد. اصلاً چرا به سراغ کارگران زندانی نمی‌روید. ایشان پاسخ نداد و از گروه رفت.

من حرکت این دوستانی که به هفت‌تپه آمدند را صادقانه نمی‌دانم. چرا حق تشکیل سندیکای مستقل را قانونی نمی‌کنند؟ چرا در شش ماه اول کمیته‌ی دستمزد را تشکیل ندادند؟ چرا در حوزه‌ی خودشان کار نکردند؟

این حرکت پوپولیستی بود. هفت‌تپه نه وضعش از هپکو بدتر است، نه وضعش از ماشین‌سازی تبریز بدتر است، نه وضعش حتی از پتروشیمی‌ها بدتر است. ولی برخی دوستان نمی‌خواهند هفت‌تپه به ثبات برسد.

هفت‌تپه چون با نیشکر که یک موجود زنده است سروکار دارد با بقیه‌ی شرکت‌ها متفاوت است. باید در هر فصلی کار دقیقی انجام شود. اگر انجام نشود کار به مشکل می‌خورد و چرخ تولید می‌خوابد. یکی از مشکلات من با این دوستان همین است. ما اینجا هستیم که چرخ تولید بچرخد. اعتصاب برای رسیدن نان به کارگر است. اگر اعتصاب کنیم و کار پیش نرود فایده ندارد. این دوستان به اسم اعتراض به خیلی جاها (مثل آزمایشگاه و..) ضرر رسانده‌اند.

درباره‌ی سندیکا و اختلافی که چند سال پیش رخ‌داده توضیحی بدهید.

با واردات بی‌هدف مشکلاتی برای ما پیش آمد در سال 86 چندین ماه حقوق‌ها عقب افتاد. آنها می‌گفتند هر کیلو قند را دوبرابر قیمت واردات می‌توانیم تولید کنیم. اردیبهشت 87 بود که زمزمه‌ی فروش هفت‌تپه شنیده شد. دولت سود محور این کار را می‌خواست بکند. درحالی‌که در اساس‌نامه‌ی هفت‌تپه آمده این کارخانه به دو دلیل امنیت و اشتغال به وجود آمده است.

وقتی زمزمه‌ی فروش شنیده شد ما 50 روز اعتصاب کردیم. جاده بستن، تظاهرات خیابانی و… بود. رسانه‌های داخلی ما را پوشش نمی‌دادند. ما در این شرایط با آنکه می‌دانستیم که هزینه دارد با رسانه‌های خارجی صحبت کردیم. بعد از 50 روز مدیرعامل با اسکورت نیرو انتظامی آمد و گفت مژده هفت‌تپه زیر نظر دولت ماند.

در همان برهه ما شورای اسلامی کار را به رسمیت نمی‌شناختیم. حتی نهادهای بین‌المللی هم اینها را به رسمیت نمی‌شناسند. در همان زمان کارگران امضا جمع کردند و شورای اسلامی کار را منحل کردند و سندیکا را ایجاد کردیم. من آن زمان مسئول آموزش بودم.

ما نیاز به یک نهاد مستقل داشتیم نه خانه‌ی کارگر که یک نهاد دولتی است؛ بنابراین در آبان 87 سندیکای کارگران هفت‌تپه تأسیس شد

آخرین انتخابات این سندیکا کی بود؟

آبان 87 بود. مابعد از آن زیر فشار شدید قرار گرفتیم. در اسفند 87 یک‌شبه همه‌ی هیئت‌مدیره بازداشت شدیم. در سال 88 و 89 همه‌ی ما اخراج شدیم و بعضی زندان رفتند.

کی به کار برگشتید؟

آقای نیکو فر سال 90، دو نفر در سال 91، من و یکی دیگر از دوستان هم در همان سال 91 برگشتیم. با آنکه کارگر رسمی بودیم به دلیل حفظ فشار به‌صورت قراردادی برگشتیم.

عملکرد بخش خصوصی در مقایسه با بخش دولتی چطور بوده؟

حقیقتاً سیاه‌وسفید نیست. یعنی نه شر مطلق و نه خیر مطلق است. بخش خصوصی هم دستاورد داشته و هم نقاط ضعف. در زمان دولتی آخرین استخدام‌ها در سال 80 بود. 200 کارگر به‌عنوان جایگزین استخدام شدند. تعداد خیلی کمی هم در سال 90 برای کار اداری استخدام شدند. در همان زمان کارگر به شدیدترین شکل ممکن استثمار می‌شد. بخشی از کارها را به پیمانکاری می‌دادند. پیمانکار نه حقوق می‌داد و نه بیمه را رد می‌کرد. این روش غیرانسانی بود.

از زمانی که بخش خصوصی آمد حدود دو تا سه هزار نفر استخدام شدند. این نکته‌ی مثبت بخش خصوصی است. شاید 80 تا 90 درصد کسانی که به شما در اعتراض به صحبت‌کردن من پیام دادند یا زنگ زدند همان موقع استخدام شدند.

از لحاظ تولید چطور؟ بعضی می‌گویند تولید کم شده.

یکی از مشکلات این بود که مدیران بخش خصوصی با هم هماهنگ نبودند. گاهی برای ضربه‌زدن به مدیران رقیب بین کارگران یارکشی کردند. این مشکل بزرگی بود. واقعیت این است که بهره‌وری نیروی کار بسیار کم است. چرا الان کارخانه‌ی ما آماده نیست؟ سال پیش بخش خصوصی در بخش نهاده‌ها کوتاهی کرد ولی امسال هیچ کوتاهی نداشت.

آخرین سالی که هفت‌تپه به اندازه‌ی ظرفیت خود تولید کرد سال 84 بود. در سال 87 تولید به 10 هزار تن رسید. از آن زمان تا حالا به‌صورت میانگین بین سی تا پنجاه هزار تن بوده.

سال گذشته 18 هزار تن بوده که فاجعه بوده. اما این را هم باید دید که ما یک کارخانه‌ی فرسوده داریم که با این وضعیت تحریم هر روز یک جایش مشکل دارد.

افزایش تولید یک عزم همگانی می‌خواهد. نمی‌شود که من از کارفرما بخواهم تولید زیاد شود و بعد خودم سستی کنم.

مطالبات شما دقیقاً چیست؟ الان شما فرمودید که وضعیت شرکت از زمان دولتی بهتر است.

نه من این را نگفتم که بهتر است. بعد از سال 84 روندی شروع شد که به حالا رسید. ما دودسته خواسته داریم. خواسته‌های داخلی هفت‌تپه مانند مشاغل بندی، ضریب ریالی، پاداش‌ها و… است. از زمانی که سندیکا حق همسر را 13700 تومان کرد هنوز همان 13700 است. مالک هفت‌تپه هرکسی باشد ما این مطالبات را داریم.

اینکه خلع ید را به‌عنوان یک مطالبه‌ی کارگری مطرح کنیم یک خط انحرافی است.

چرا؟

اگر اسد بیگی برود حقوق من زیاد می‌شود؟ اضافه حقوق درست می‌شود؟ برای من فرقی ندارد که چه کسی مالک باشد.

شما با خلع ید مخالفید؟

صد درصد. اگر قرار بود هفت‌تپه را بخرم حتماً موافق خلع ید بودم. اینها یک‌بار پیشنهاد دادند که تعاونی شود. خب کارگری که همه‌ی حقوقش را خرج زندگی می‌کند از کجا بیاورد سهام بخرد. یک‌بار پیشنهاد اداره‌ی شورایی را دادند که اصلاً متناسب با شرایط حالا نیست.

یکی از مشکلات ما این است. تا زمانی که سندیکا تشکیل نشود اعتراضات دچار این انحرافات می‌شود. یک روزی همین آقایان با همکاری همین کارفرما یک قائله‌ای به نام مجمع نمایندگان درست کردند برای به حاشیه بردن سندیکای هفت‌تپه. همان هم منحل شد و رسید به شورای اسلامی کار که ما ده سال پیش منحلش کرده بودیم.

این دوستان بیخود شلوغ می‌کنند. آقای نظام‌الدین موسوی چرا نرفت مشکلات لرستان را حل کند. کسانی که اصلاً نمی‌دادند هفت‌تپه چیست و چطور است غوز بالای غوز شده‌اند. اعتراض می‌کردند که حقوق نمی‌دهند. خب حقوق را هم که دادند مشکل چیست؟ چرا تا هفت‌تپه می‌خواهد آرام شود عده‌ای چیزهایی رو می‌کنند؟

کارگر پیاده‌نظام هیچ جریان سیاسی نمی‌شود. چه خارج کشور ضد نظام باشد چه این دوستان باشند. کارگران وارد این مسائل نمی‌شوند.

شما در نامه‌ی خود اشاره کرده بودید که عده‌ای می‌خواهند آنجا را بخورند. توضیحی در این مورد می‌دهید؟

هفت‌تپه یک عروس دلربا است. فعلاً در مهر آقایان اسد بیگی است ولی خواستگار زیاد دارد. آقای امام‌جمعه آمد دم درب کارخانه و گفت خوب است که این کارخانه زیر نظر ستاد فرمان اجرایی امام برگردد. مباحثی مطرح شد که زیر نظر یک نهاد نظامی برود. آقایان موسوی، نیک‌زاد و… هم برنامه‌ی خودشان را دارند.

ما این دخالت‌ها را ناصواب و به ضرر کارگر می‌دانیم.

در این مدت مسئولین از شما هم نظر خواستند.

خیر داستان آقای موسوی را گفتم. اصلاً معلوم نشد کی آمدند و رفتند. اگر هم بیایند سمت ما نمی‌آیند. اینجا فرقه‌ای شده. این برای من سؤال است که چرا می‌خواهند فقط یک‌صدا از هفت‌تپه شنیده شود؟ چرا می‌خواهند خلع ید را نظر اصلی کارگران نشان دهند؟ چرا نمی‌روند یک قانون درست تصویب کنند؟ چرا فقط دنبال هفت‌تپه‌اند؟ چرا تا هفت‌تپه دارد آرام می‌شود توییتر شما فعال می‌شود؟

مشخص است که پشت این اتفاقات منافع اقتصادی خوابیده است. من نظر سیاسی نمی‌دهم. من از منظر طبقاتی حرف می‌زنم. اینها دنبال این هستند که خودشان مالک هفت‌تپه شوند. خب این چه فرقی برای من نمی‌کند مگر اینکه آنها به من وعده‌هایی داده باشند.

من به‌عنوان کارگر حق داشتن یک زندگی خوب را دارم. از طرفی کارفرما می‌خواهد به من پول کمتری بدهد و سودش بیشتر برسد. ولی با وجود تضادها یک وحدت ضدینی به وجود می‌آید (یعنی حفظ شرکت) که سنتز مارکس می‌شود. خب این دوستان که خودشان را چپ می‌گویند وحدتشان کجاست؟

ببینید | لایو هفت تپه ۲) رضا رخشان، نماینده‌ی بخشی از کارگران

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا