خرید تور نوروزی

نقدی بر «برای پیشگویی موسوی خیلی دیر بود!»

علیرضا کفایی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «خود را مرنجان ای پدر، سر را مکوب اندر حجر» در نقدی به یادداشت «برای پیشگویی موسوی خیلی دیر بود!» [لینک] نوشت:

نقدی بر نگاشته آقای احسان حدیدی در انصاف نیوز تحت عنوان «برای پیشگویی موسوی خیلی دیر بود!»

عرض سلام و ارادت؛ نکاتی را در باره ی پیشگویی محصورین بیان فرمودید و البته از اینکه با تداوم حصر و محدودیت اعلام مخالفت نمودید جای تقدیر دارد، اما بعد؛ حتماً حضرتتان در آنچه نگاشته اید انتظار همراهی کسانی و گروه‌هایی و نیز نقد افراد و گروه‌های دیگر را دارید و این قلم به اختصار و با احترام کلام حضرتعالی را دور از واقعیت و به نوعی مسخ حقیقت و آنچه که اتفاق افتاده می‌دانم.

نخستین اصل در هر داوری رعایت بی‌طرفی است.

1- با اشاره به سخنرانی مهندس موسوی در اردیبهشت 88 در مشهد گفته اید “عجیب است که (آن موقع) و (البته با کنایه و طعنه زدن) متوجه نشده بود که قرار است تقلب و کودتایی شود” این نوع سخن گفتن ضمن اینکه تحقیقی و عقلایی نیست و استناد به حق نمی کند، از همان ابتدا نوک پیکان حمله به آقای موسوی را با نیش و طعن نشان می دهد و همین کافی است که کلیت استدلال را مخدوش نماید، سفسطه است که دائر مدار این کلام است، مگر قرار بود آقای موسوی پیشگویی! کند و یا قبل از انتخابات هاله نور! ببیند، گرچه کمیته “صیانت از آرا” هم تشکیل داده بودند ولی اصل نزد ایشان برائت بود و قرار بر قصاص قبل از…! نبود، ضمن اینکه اثبات شی نفی ماعدا نمی کند؛ برای نمونه، علاقه مندی شما به رنگ سبز، به معنای عدم علاقه مندی شما به رنگ های دیگر نیست، تعریف و تمجید شما از یکی از فرزندان خود، به معنای نفرت شما از دیگر فرزند خود نمی باشد. لذا سوال شما از مشاوران آقای موسوی “براستی چگونه رهبری که بیست سال عملکردش به سخن صریح مهندس، جلوگیری از کودتا بوده، ناگهان بعد انتخابات روز ۲۲ خرداد ، مدافع کودتا می‌شود!” هیچ توجیه منطقی ندارد.

2- با اشاره به نقد آیت الله منتظری در آبان 76  “…قدرت انتصابی بیشتر از این خواهد شد و…” فرموده اید “محصورین کجا بودند؟!” البته محافظه کاری کرده اید و موضع خود را از آن کلامی که شاهد می آورید جدا می کنید که می گوئید “در مقام ارزش گذاری نیستم بلکه در مقام توصیف هستم” اتفاقا هم جای ارزش گذاری است و هم توصیف ولی طفره می روید و از حق گفتن امساک دارید که این هم خطای استدلال است، سکوت مهندس موسوی و موضع شیخ کروبی را در ظرف زمانی آن دوران بسنجید و با کنایه زدن ضعف استدلال خود را نپوشانید… روش ماکیاولی هم خطاست.

در مابقی استنادهای ناقص و غیر منطقی هم به همینگونه طی طریق می کنید و سخنان شیخ و میر را “تکرار همان حرفهای ناصحان اول انقلاب” دانسته اید؛ کافی بود کمی به خود زحمت می دادید و ماجرای 99 نفر را مرور می کردید و یا دفاع شهید بهشتی و حضرت امام را از مهندس موسوی و نیز جایگاه آقای کروبی را در انقلاب مرور می کردید و هم کافی است بیانیه ها و هشدارهای مهندس موسوی را یکبار دیگر مطالعه بفرمائید، البته باز هم با الفاظ کنایه آمیز و حسادت گونه ای مانند” نخست وزیر بازنشسته و اخلاق مزورانه و …” بکار برده اید و اوج همان محافظه کاری که انگار امید تقدیری می برد؛ در آن هویداست.

جناب حدیدی؛ خواننده مطلب شما به سستی و مسخ واقعیت بخوبی پی می‌برد و معلوم نیست چه را می خواهید اثبات کنید، چنانکه در مطلبی که پیشتر تحت عنوان “دو نخست وزیر در یک قاب! نگاهی به مصدق و موسوی” [لینک] نوشته بودید نیز آسمان را به ریسمان بافتید و ” تاریخ تکرار می شود” را با تقریر ” اشتباهات آدمی تکرار میشود” به هم بافتید و در مورد دکتر مصدق و مهندس موسوی نوشتید “…دستاورد هر دو، مقوم و موثر برای جریان مخالف شد” و تناقض آشکاری در آنچه می گوئید و از “سیدحسن تقی زاده” نقل می کنید که “به قول سید حسن تقی زاده‌ی پا به سن گذاشته، که در شرح تاریخ پرآشوب و متلاطم مشروطیت و مذمت تندروی‌ها و تک روی‌های آن روزگار و افسوس فرصت از دست رفته برای اعتلای کشور گفته بود که ای کاش با محمدعلی شاه بیشتر می‌ساختیم”

همین یک کلام را تسری بدهید به انقلاب و زمان شاه…. امروز هم می توان گفت “ای کاش با شاه بیشتر می ساختیم” کما اینکه بسیاری می گویند و آیا این نقص در استدلال شما نیست که آنچه خود می گوئید خود نقض می کنید که میشود با همین استدلال گفت مصلحانی چون میرحسین و کروبی برای آنکه “آشوب و تلاطم” بیشتر نشود و بخاطر “مذمت تندروی و تک روی” و برای “افسوس نخوردن از فرصت از دست رفته” در آن روزگار لازم بود گاهی سکوت کنند.

در آنچه آن روز نوشتید و امروز نوشتید به واقعیتهای تاریخی نظری نداشتید و تحلیل غلط بدون در نظر گرفتن زمان و با کینه و نفرت و در عین حال خود را دوست نشان دادن دیر زمانی است که ترفندی نخ نما شده است.

خود را مرنجان ای پدر سر را مکوب اندر حجر

با نقش گرمابه مکن این جمله چالیش و غزا

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با سلام و احترام بعرض میرساند با قدرت گرفتن اصولگرایان در انتخابات مجلس خبرنگاران طیف تندرو یکی پس از دیگری بعنوان مدیرکل و معاون و مشاور در قوه مقننه و زیر مجموعه آن قوه پست گرفتند و صاحب منصب گردیده و از امکانات پست سازمانی و حقوق و مزایای آنچنانی برخوردار شدند و ظاهرا تب پست گرفتن را به جان بقیه خبرنگاران از طیف مستقل و اصلاح طلب و شاید هم دگراندیش انداختند ، منتها جذب این طیف از خبرنگاران از سوی کهنه کاران سیاست اصولگرایی منوط شده به نوشتن و انتشار یک توبه نامه از عملکرد گذشته تا مقبول درگاهشان افتاده تا گوشه چشمی به اینان بنمایند . علی الظاهر به این آقای احسان حدیدی یه گوشه چشمی نشان دادند که اینگونه قلم فرسایی کردند و برای رسیدن به مقصود سرّ ضمیر افشاء کردند . والحق هم که جنابشان خیلی موقعیت شناس هستند و در آخر یادداشت پیشگویی کردند که اینبار تقلبی در کار نیست و با کاهش راُی دهندگان ، حضرات با 20 درصد آرا پیروز انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود ، لذا نوشتن این وجیزه برای رسیدن به قرب جزء ضروریات بوده ، تا شاید منصبی در قوه مجریه آینده بیابند . اما آقای حدیدی این ره که میروی به ترکستان است ، زیرا : این حضرات تو را و شاید صدها امثال تورا تشنه میبرند لب چشمه و تشنه بر میگردانند ، لذا بهوش باش که متاع و سرمایه ات را ارزان مفروشی . والسلام

  2. میرحسین در تله گازانبرها قرار نگرفت که لوله شود به همین دلیل سرافراز است. آنهایی که با دروغ مملکت را به این وضعیت انداختند گازانبری لوله شدند و باید شرمنده باشند. امروز کروبی و موسوی سرافرازترین مردان این سرزمینند.

  3. متاسفانه میرحسین تحت تاثیر شدید زهرا رهنورد بود حتی در زمان نخست وزیری هم او چنین میکرد میرحسین فردی عصبانی بود که طعمع قدرت او را بی اختیار کرد وانچه کرد خیانتی اشکار به ملت وایران بود

  4. به جای جواب درست با استدلال همش چرت پرت به هم بافتید و تا از عملکرد موسوی حمایت کنید … اون اشارات به حضرت امام و بهشتی را هم خود امام جواب داده که در مقاطعی از کسانی تعریف و .. کرده ام که ملاک نیست ملاک وضعیت فعلی افراد است …..

  5. بسیار عالی بودمنتهی مقاله جناب حدیدی در سترس نیست که ببینیم چه حرفهایی زده تا اینگونه دوست عزیز مارو رنجانده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا