«نامه نادرشاه به سلطان عثمانی را احیا کنید»
یادداشتی از اسماعیل شمس که در وبسایت مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شده را در ادامه میخوانید:
جناب آقای محمد قوچانی در پاسخ شعرخوانی های اخیر اردوغان درباره ارس و تبریز راهکار مقابله با آن را نوصفوی گری(و نه حکومت صفویه) دانسته اند. ضمن این که چنین تفکیکی میان حکومت صفوی و نوصفوی گری مبهم است، پرسش این است که نوصفوی گری چه پیوندی با داستان توسعه طلبی اردوغان دارد؟
از سوی دیگر، نصف این سرزمین را از آذربایجان تا دیاربکر در قرارداد آماسیه و زهاب چه دولتی به عثمانی بخشید؟ چه دولتی صدها هزار کرد طوایف شادلو و چمشگزک را با دامهایشان از قره باغ و نخجوان و آناتولی به خراسان فرستاد و به جای آنها قزلباشها را اسکان داد ؟ پاسخ روشن است: صفویان
آقای قوچانی حتماً می دانند، ایران با درصد زیادی از جمعیت سنی و نیز خاورمیانه ای که گرفتار جنگهای فرقه ای است ظرفیت احیای صفوی گری شاه اسماعیل را ندارد. به نظرم بهتر است ایشان بخش مناسب تری از تاریخ را در برابر نوعثمانی گری احیا کند. پیشنهاد من، نامه نادرشاه به سلطان عثمانی و متن سخنان او در مراسم تاجگذاری اش در مجلس مغان در شوال ۱۱۴٨ق/ مارس ۱۷۳۶م است که در کتاب جهانگشای نادری آمده است.
نادرشاه در سخنرانی دشت مغان هوشمندانه تلاش کرد تا ضمن حفظ شاکلۀ دولت صفوی، صبغۀ تفرقه افکنانۀ آن را که سبب جدایی ساکنان شیعه و سنی ایران و ایجاد «خون فتنه و فساد» میان آنان در «خاک ایران» شده بود، بردارد. او با ردّ رفض و سبّ خلفا توسط صفویان، تعریف دیگری از شیعه بر مبنای مذهب امام جعفر صادق(ع) ارائه داد و از«اهل ایران» خواست آن را بپذیرند واز علمای سنی و دولت عثمانی هم تقاضا کرد، مذهب جعفری را به عنوان مذهب مردم ایران و رکن پنجم مذاهب اسلامی به رسمیت بشناسند.نادر از خلیفۀ عثمانی خواست که اجازه دهد «هر ساله از طرف ایران امیرحاج تعیین شود که به طریق امیرحاج مصر و شام درکمال اعزاز و احترام حجاج ایران را به کعبۀ معظمۀ مقصود رسانیده از طرف دولت عثمانیه با امیر حاج ایران نیز به دستورامیرحاج مصر و شام سلوک و مسلوک شود»(استرآبادی، 269ـ270، 371ـ375).
همچنین نادر در نامۀ مهمی که به سلطان عثمانی نوشت بر حدود و ثغور ایران پیش از روی کار آمدن صفویه تأکید و خاطرنشان کرد که در زمان صفویه بخشی از قلمرو«پادشاهی ایران»مانند «بلخ و توابع به تصرف ازبکان، کابل و توابع به تصرف سلاطین هند، و عراق عرب، دیاربکر و بعضی از ممالک آذربایجان» به تصرف عثمانی درآمده بود. او وعده داد که «ممالک موروثی» ایران را از اشغالگران بازپس خواهد گرفت و در صورت عدم پذیرش شرایط او توسط سلطان عثمانی این وعده شامل او هم خواهد شد (همو، ۳۷۰-۳۷۲).