«راه افتادهاند بیایند جلوی روزنامه، مراقب باشید!»
/ محدودیتهای رسانهای، این داستان: شرق /
مهدی رحمانیان، صاحب امتیاز و مدیرمسئول روزنامه شرق، میگوید که محدودیتهای درونی و چالشهای اقتصادی این روزنامه امروز آنقدر بیش از گذشته و ملموس است که شاید محدودیتهای بیرونی را برایشان کمرنگتر کرده باشد. با اینحال میگوید محدودیتهای بیرونی از بین رفتنی نیست و مثل انرژی از شکلی به شکل دیگر و از دستگاهی به دستگاه دیگر منتقل میشود.
رحمانیان در مورد محدودیتهای درونی شرق به انصاف نیوز گفت: الان اینقدر محدودیت درونی هست که بنظرم دیگر آن محدودیتهای بیرونی خیلی بهچشم نمیآید؛ به این دلیل که مخصوصا رسانههای مکتوب با بارِ بسیار سنگین از هزینههایی مواجه هستند که درآمدهایش نمیتواند جوابگوی آن باشد. یعنی ما الان بعنوان یک رسانهی مکتوب که دو منبع مهم درآمد داریم -یعنی فروش و آگهی- در هردو مورد به مشکل خوردهایم. فروشمان کاهش پیدا کرده است و آگهیهایمان هم به همین شکل کاهش پیدا کرده است.
کاهش فروش به این دلیل است که بهرحال رسانههای مجازی آمدهاند، که دستشان هم خیلی بازتر از ماست و میتوانند خیلی راحتتر برخی مسائل را پوشش دهند. نکتهی دوم هم این است که ما باید کاغذ بخریم، چون تحت فشار تحریم، کاغذ افزایش قیمت زیادی پیدا کرد و بعد هم کرونا آمد که این بار را مضاعف کرد و خود بنگاههایی که به ما آگهی میدادند، در تولید و عرضهی کالا با مشکل مواجه شدند. بطور طبیعی آنها هم دیگر مثل گذشته نمیتوانند آگهی دهند. بنابراین این دو منبع مهم درآمدی رسانهها آسیب دیده است و بطور طبیعی ما آنقدر با مشکل مواجهیم که شاید دیگر خیلی به محدودیتهای بیرونی توجه نکنیم و یا کمتر توجه کنیم.
ولی محدودیتهای بیرونی هم از گذشته بوده و هنوز هم هست؛ محدودیت هم مثل انرژی است، از بین نمیرود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود. محدودیتهای ماهم همینطور است، از بین نمیرود، بلکه از حالتی به حالت دیگر و از دستگاهی به دستگاه دیگر تغییر پیدا میکند و سرجایش هست. دلیل عمدهاش هم این است که محدودیتها در کشور ما الزاما قانونی نیست؛ ما با محدودیتهای قانونی هم آشناییم و هم میپذیریم؛ به این دلیل که وقتی شما در چارچوب سیاستهای رسانهای یک سیستمی کار میکنید، طبعا باید آن چارچوب را پذیرفته باشید و ما چارچوب سیاستهای رسانهای نظام جمهوری اسلامی را پذیرفتیم و به آن باور داریم و عمل میکنیم. اما محدودیتها الزاما و عمدتا محدودیتها فراچارچوب و سلیقهای است.
به هرحال شما در رشتههای تخصصی مثل مهندسی و پزشکی و دیگر رشتهها کمتر ورود خارجی دارید؛ یعنی کمتر پیدا میشود آدمی که پزشک نباشد و بیاید کار پزشکی کند. اما در حوزهی رسانه، همه خود را صاحبنظر میدانند، چه بخواهند بیایند در عرصهی رسانه و چه بخواهند ناظر باشند و رسانه را کنترل کنند. یعنی هر دستگاهی –چه در حوزهی فرهنگ باشد و چه خارج از آن- اگر بخواهد راجع به رسانه صحبت کند، دقیقا مثل یک آدم کارشناس و صاحبنظر راجع به جزییات نظر میدهد؛ درصورتیکه هیچ تخصصی و هیچ صلاحیتی برای این موضوع ندارد. بنظر من این مهمترین مشکلی است که رسانهها با آن مواجه هستند. نگاه سلیقهای و برخورد سلیقهای با رسانهها که اگر این کنترل شود شاید حداقل 50-60 درصد مشکلات رسانهها حل میشد. 40-50 درصد دیگر را هم باید نشست و راهی برایش پیدا کرد.
او میگوید که تماسها از دستگاههای مختلف برای تذکر یا تحدید فعالیت کمتر شده است و میگوید: شاید دلیل عمدهاش این باشد که خود ما در این سالها یاد گرفتیم و فهمیدیم که آن نگاههای سلیقهای از کجا ساطع و ناشی میشود و با برخوردها آشنا شدهایم و تلاش میکنیم که هم آن وضعیتهای قانونی را رعایت کنیم و هم آن مسائل فراقانونی را. مثال روشنی از این موضوع میزنم. روزی که مرحوم فخریزاده شهید شدند، ایشان را عکس یک کردیم –که باید هم میکردیم- و در رابطه با ایشان یادداشتی گرفتیم که ایشان را بعنوان چهرهای که دلسوز آب و خاک و وطن بودند معرفیشان میکرد و فعالیتهایی که کرده بودند را شرح میداد. و گزارشهای رسمی که از دستگاههای مسئول داده شده بود را هم کار کرده بودیم و مفصل به این موضوع پرداخته بودیم.
یک گوشهای هم در صفحه یک تیتری آمده بود و سوالی هم بود که «آیا FATF مجدد بررسی میشود؟» آنروز شاید بالغ بر 50 تماس داشتیم که میگفتند شما چرا این کار را کردید. عمده تماسها هم با کد 051 بود و بنظر میآمد از استان خراسان و مشهد است و نوعا هم آدمهایی که تماس میگرفتند –که اغلب هم خانم بودند- معلوم بود از نحوهی سخن گفتنشان که حتی نمیدانستند این مطلب چه هست و نخوانده بودند. حتی بعضیهایشان وقتی زنگ میزدند میگفتند «آنجا آفتاب شرق است؟»؛ بعدا من فهمیدم که با روزنامهی آفتاب هم تماس گرفته بودند. به آنها گفته بودند آفتاب و شرق را زنگ بزنید و طرف اصلا متوجه نشده بوده است و میگفت آفتاب شرق. یکسری مشکلات اینچنینی هم هست. همان روز هم با ما تماس گرفته بودند که «یک عده راه افتادهاند و میخواهند بیایند جلوی روزنامه و مراقب باشید»؛ گفتم ما چه مراقبتی میتوانیم بکنیم، اگر واقعا یک عدهای بخواهند بیایند ما چه میتوانیم بکنیم.
اولا مملکت مگر قانون ندارد؟! هرکسی اعتراضی هم دارد برود و به قانون مراجعه کند. بعد هم اگر یک عده راه بیافتند و بیایند ما چه ابزاری داریم که بخواهیم جلوی اینها قرار بگیریم. میخواهم بگویم اینجور مسائل هم متاسفانه هست. ما هم عادت کردهایم با وجود همین مشکلات کار کنیم و جلو برویم. انشاالله بهروزی برسیم که هم مشکلاتی که دست ما نیست –مثل کرونا و تحریم و…- حل شود و هم بتوانیم مشکلاتی که دست خودمان است را برطرف کنیم. رسانهای در تراز ملت ایران که چندین هزار سال سابقهی مکتوب دارد را منتشر کنیم. رسانههای کشورهای اطرافمان را نگاه کنید! برد بینالمللی دارند، ولی ما چنین چیزی نداریم. این به این معنا نیست که این ملت و این جامعه توان داشتن رسانهای با برد بینالمللی را ندارد. معنیاش این است که خودمان، خودمان را محدود کردیم و کنترل کردیم و الان به این مرحله رسیدهایم که چنین چیزی نداریم و میتوانیم داشته باشیم؛ انشاالله به آن روز برسیم.
رحمانیان در پاسخ به اینکه «آخرین باری که چه کسی از تحریریه و چه خودتان احضار شدید و تشکیل پروندهای شد چه زمانی بوده است؟»، گفت: من که همین دیروز دادسرا بودم، اما در رابطه با شکایت یک شرکت و شخصی بود و خیلی به خود سیستم ربطی نداشت. به این دلیل این را تاکید میکنم چون قبلا عمده شکایتها از سوی دادستان بود بعنوان مدعیالعموم. اما الان مدتهاست که چنین مسئلهای نداشتیم که دادستان بعنوان مدعیالعموم شاکی ما باشد. بنابراین یادم نمیآید آخرینباری که به این خاطر دادسرا رفتم چه زمانی بوده اما برای باقی شکایتها همین دیروز هم دادسرا بودم.
انتهای پیام