«اگر امپراطوری رسانهی حکومتی کارایی ندارد چرا بودجه میگیرند؟»
/گفتوگو با صحفی دربارهی ادغام در حوزه رسانه/
زهرا منصوری، انصاف نیوز: بیش از 13 هزار رسانه در ایران وجود دارد و و بخش قابل توجهی از آنها وابسته به نهادهای مختلفی هستند و بودجههای هنگفتی را از منابع عمومی دریافت میکنند که لزوما کارکردی هم ندارند و یک حرف یکسان را میزنند. حتی برخی از نهادهای دولتی (دولت به معنای عام) تنها به یک رسانه بسنده نمیکنند. این رسانهها چون به نهادهای مختلفی وصل هستند، از رانت اطلاعاتی و مالی برخوردار هستند و فضا را برای رسانههای خصوصی بسته و بستهتر میکنند و فضای رقابتی نابرابر است. این در حالی است که با وجود صرف هزینههای میلیاردی اما اعتماد مردم به رسانههای داخلی کم است.
با وجود این موازیکاری در حوزهی رسانه و تحریمها و کسری بودجه آیا بهتر نیست حداقل برخی از رسانهها که حرف یکسانی را به مخاطب میرسانند، ادغام شوند تا از هدر رفتن بودجهی عمومی جلوگیری کرد؟ با سید محمد صحفی- معاون مطبوعاتی دولت اصلاحات- در اینباره گفتوگو کردیم؛ او که در حوزهی رسانه تجربیاتی دارد با ادغام و جلوگیری از اتلاف بودجهی دولت موافق است اما به شرط اینکه آزادی بیان خدشهدار نشود و هر کسی با هر عقیدهای که خواست بتواند رسانه داشته باشد. متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
- بیشتر بخوانید:
ادامهی پرونده ادغام یا انحلال برخی نهادها
عبدالله ناصری: آش و کاسه همین است اگر نهادهای اطلاعاتی ادغام نشوند
صحفی: برای انتشار نظرات نباید گرفتن مجوز الزامی باشد
«سید محمد صحفی» -معاون امور مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت دوم اصلاحات- دربارهی موضوع ادغام در حوزهی رسانه معتقد است که نباید صدور مجوز برای نشریات را محدود کرد چون ضرر آن از وجود نشریات بیکارکرد بیشتر است، اما اینکه چرا باید نشریات با رانت و بودجهی دولت کار کنند، را نقد درستی میداند و مسئله را اینگونه تشریح میکند: «قبل از هرچیز باید مبانی حقوقی و اصل آزادی بیان و قلم را در نظر گرفت. در حال حاضر قانون مطبوعات این امکان را میدهد که هر شخصیت حقیقی یا حقوقی، نشریه داشته باشد و این کار فعلاً از طریق صدور مجوز که طی انجام تشریفات اداری و داشتن یکسری صلاحیتها توسط وزارت ارشاد انجام میشود. البته به عقیدهی بسیاری از صاحبنظران عرصه ارتباطات و رسانه که بنده هم به آن معتقدم، الزام به دریافت مجوز از دولت برای انتشار نشریه در جهان آزاد منسوخ شده و اصولا برای انتشار نظرات نباید گرفتن مجوز الزامی باشد. نشریات برای انتشار مطالب خود باید کاملا آزاد باشند و فقط کافی است که هویت نشر دهنده مشخص باشد.
همین احراز هویت اشخاص هم برای این است که چنانچه موردی پیش آمد و در رسانه اتهام ناروا به فردی و یا هتک حرمت علیه کسی بود و یا احیاناً مطالب منتشره مخل به مبانی دین و امنیت کشور وجود داشت در آن صورت مدیر مسئول را بتوان به دادگاه فراخواند و او در حضور هیئت منصفه نسبت به اتهام خود پاسخگو باشد. بنابراین بنده مساله ادغام رسانهها به شکلی که مطرح شده و یا اعمال محدودیت را نه تنها لازم نمیدانم که اصلا آنرا منافی حقوق بنیادی شهروندان در بیان آزاد نظراتشان میدانم. از سوی دیگر بهموجب قانون مطبوعات موجود که نقصهای بسیاری هم دارد، نشریات فراوانی در حال انتشار هستند که بهرغم کیفیت نازل و وجود خودسانسوری و نبودن آزادی کامل مشابهتهایی با هم دارند ولی این گوناگونی و تنوع محل اشکال نیست. چون کمتر نشریه بدون مخاطبی منتشر میشود، بنابراین قانون نباید مانع انتشار آن شود و باید در این زمینه آزادی کاملی وجود داشته باشد که اشخاص و یا گرایشهای فکری نظرات و آراء خود را منتشر کند. به نظر من ضرر و زیان وجود نشریات مشابه و متنوع بهمراتب کمتر است از اعمال محدودیت و سلب آزادیهای قانونی در انتشار نشریات و یا ادغام کردن آنها.
سید محمد صحفی فعال سیاسی اصلاحطلب است و در دولت محمد خاتمی معاون امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت ارشاد، مشاور وزیر نفت و مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت و پیش از آن هشت سال رئیس مرکز هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران بودهاست. وی عضو هیئت علمی پژوهشگاه صنعت نفت ایران و رئیس مرکز نشر این مرکز علمی و پژوهشی بوده است.
بیش از 13 هزار رسانه در ایران مجوز فعالیت دارند، آیا با وجود تعدد این رسانهها که کارکرد یکسانی دارند و به نوعی موازی هم محسوب میشوند، نباید آنها را ادغام کرد؟
این معاون مطبوعاتی سابق در پاسخ به این پرسش به انصاف نیوز میگوید: «اگر سؤال شما راجعبه ضرورت ادغام، محدودکردن صرف بودجه بیتالمال و سایر منابع مالی دولتی – حاکمیت – در حوزه رسانهها است و اینکه معتقد هستید چرا دولتیها باید با دست کردن در جیب مردم و با استفاده از رانت، خبرگزاریها، روزنامهها و غیره تأسیس و مدیریت کند، این نقد درستی است. چرا که اولاً همه رسانههای در اختیار یا تحت نفوذ حکومت پیام واحدی را تکرار میکنند و ثانیاً این قبیل فعالیتهای رسانهای برای مردم خیر چندانی به همراه ندارد بلکه محتمل است که اغراض سیاسی و جناحی را دنبال کنند؛ بنابراین به نظرم در بخش رسانههای حکومتی میتوان و باید به انضباط بیشتر و اعمال محدودیت و ادغام معتقد بود. شما سازمان عریضوطویل صداوسیما را ملاحظه کنید که با داشتن حدود ۵۰ کانال تلویزیونی و همین تعداد کانال رادیویی که البته بطور انحصاری در دست حکومت است و با بودجههای نجومی کار میکند واقعاً چه خدمتی به توسعه کشور میکند؟ عموماً غیر سرگرمیهای نازل و پمپاژ و جهتدهی سیاسی و فرهنگی و ایرئولوژیک به ذائقه مردم، چه میکند؟ و در پیشبرد همین اهداف چقدر موفق بوده؟ و آیا در قبال عملکرد خود پاسخگو است؟ و میزان رضایت مخاطبان و اثربخشی آن چقدر است؟
خب اگر این امپراتوری رسانهی حکومتی کارایی لازم را ندارد چه ضرورتی دارد که این بودجههای سنگین به این غول رسانهای داده شود؟ در حالی که فقط با درآمدهای پخش آگهیهای بازرگانی آن میتوان آن را مدیریت کرد. بلی بحث ادغام اینجا معنی میدهد. ادغام ۵۰ کانال در ۵ کانال اصلی و بریدن بندناف بودجه دولتی از آن نهتنها هیچ صدمهای به کشور وارد نمیکند که موجب صرفهجویی در مصرف منابع بیتالمال است. البته در کنار چنین ادغامی میتوان راههای ورود بخش خصوصی به این عرصه را گشود، چیزی که مشابه آن را در کشورهای آزاد میبینیم. بدیهی است وقتی صحبت از آزادی شبکههای رادیوتلویزیونی غیردولتی میشود، میدانیم که این کار با رعایت هنجارهای مورد قبول نظام و البته با رعایت قوانین خاص اداره این قبیل سازمانها میتواند انجام شود.»
سال 97|تسنیم: سیدمحمدرضا دربندی دبیرکل مطبوعات وخبرگزاری های داخلی وزارت ارشاد وقت گفته بود ۳۰ خبرگزاری فعال است که این تعداد خبرگزاریهای فعال در کشور از کل اتحادیه اروپا نیز بیشتر است.
کسی هم نمیتواند به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی دولت اصلاحات در مورد ضرورت پاسداشت آزادی در چارچوب اصول قانون اساسی افزود: «اینکه قانون مطبوعات محدودیتهایی برای تولید انواع رسانهها، نشریات و سایتها توسط اشخاص حقیقی و حقوقی در نظر نگرفته را باید پاسداشت اما بدان قانع نبود چرا که قانون اساسی ظرفیت بیشتری برای اعطای آزادی دارد که در این قوانین موضوعه به دلایلی محدود شده است. اما مشکل اینجاست که متأسفانه دستگاههایی هستند که از همین قانون سوءاستفاده کرده و از بودجهی عمومی هزینه میکنند و به مردم و سیستمهای نظارتی پاسخگو نیستند و کسی هم نمیتواند به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست.»
او یکی از زیانهای این قبیل رسانهها را تنزل فرهنگی و تخریب دانست و ادامه داد: اینها منابع مردم را صرف هزینههایی میکنند که نهتنها هیچ برونداد ملموسی برای توسعه کشور ندارد که موجب تنزل فرهنگ عمومی، ترویج خرافات و پوپولیسم و تخریب مسیر توسعه کشور هستند. باید سازوکار قانونی و ارادهای وجود داشته باشد تا این قبیل فعالیتهای رسانهای را محدود کرده و درآمد و هزینههایشان که غیرشفاف است را تحت نظارت دقیق قرار دهد و آنها را وادار به شفافسازی و پاسخگویی کند. فعالیت این قبیل رسانهها اگر شفافسازی شود تازه معلوم میشود چقدر پولهای بیتالمال و شرکتهای دولتی و شبهدولتی توسط این قبیل مؤسسات غیرحرفهای دور ریخته میشود و یا خرج تخریب رقبای سیاسی آنها میشود و هیچ ارزش افزودهای برای کشور و ملت ندارند.
این رسانهها با این ریختوپاش برای خودشان اعتبار کاذب میخرند
این قبیل رسانههای سازمانی بیشتر برای تخریب رقبا و ماندن در قدرت پول خرج میکنند و با این ریختوپاش برای خودشان اعتبار کاذب فراهم میکنند. اینکه مثلا ۵۰ کانال تلویزیونی، ۲۰۰ عنوان روزنامه و ۵۰۰۰ عنوان مجله در کشور وجود دارد و این همه خبرگزاریهای ریز و درشت سایتهای خبری مجازی فعالیت میکنند به ظاهر نشان از تنوع و تکثر در رسانههای کشور است اما اگر بدانیم اغلب اینها از رسالت واقعی خود چقدر فاصله دارند و اغلب بطور آشکار یا پنهان توسط دولت به معنی state و یا آگهیها و رپورتاژ آگهیهای دولتی حمایت میشوند و فاقد تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی لازم میباشند و همسو با جریان رشد و توسعه کشور نیست چه؟ مطبوعات و رسانهای که باید رکن چهارم دموکراسی باشد و حکومت را نقد کند و در قبال فساد و تباهی که دامنگیر کشور شده دلیر باشد و اطلاع رسانی کند، چند درصد رسانههای ما را پوشش میدهد؟
این تعداد پرشمار رسانه چقدر تولید محتوای جدید دارند و یا در حال کپی کردن هستند؟ آری جای دستگاههای نظارتی مستقل خالی است تا به دفتر دخل و خرج آنها و صورت دریافت و پرداختها ورود کند و همه چیز شفافسازی شود، آن وقت مشخص میشود اغلب آنها که در واقع زیانده هستند، بهصورت غیر رسمی دستشان در جیب دولت و یا شرکتهای شبه دولتی است. چقدر از اینها در جهت اهداف سازمان حرکت میکنند و چقدر دنبال این هستند تا تریبونی برای مطرح کردن خود و اغراض سیاسی خود داشته باشند.
صحفی در تشریح مفهوم رسانههای دولتی و اینکه برغم این همه بودجه و رسانه، دولت همچنان در کار اطلاع رسانی ضعیف است، افزود: «دولت به مفهوم قوه مجریه با وجود اینکه بار سنگین اداره کشور را بر دوش دارد، دارای امکانات محدودی است تا دستاوردهای خود را برای مردم توجیه و تبیین کند و جامعه را پشت تصمیمات خود نگه دارد. این ضعف ساختاری از آنجا ناشی میشود که دولت بودجه صداو سیما را میدهد اما بهره کافی از این سازمان نمیبرد، با شرایطی که در رسانهی ملی حاکم است، این دستگاه نه تنها در جهت تبیین دستاوردها و پیشرفتهای دولت فعالیتی نمیکند بلکه بیشتر اوقات در جایگاه منتقد منصف هم ظاهر نمیشود اما تا دلتان بخواهد مشغول تخریب دولت و سیاه نمایی است.
این فعالیت رسانهای، با بودجه غیرشفاف چه مبنایی دارد؟
اینکه دولت، خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران را در اختیار دارد، مشمول ضرورت ادغام نمیشود و فعالیت شان محل ایراد نیست، چون اولا تاسیس آنها مستند به قانون است و به علاوه اکثر کشورها یک تریبون که اخبار رسمی و مواضع دولت را تبیین کند دارند، اما گرفتاری نظام رسانهای ما در جاهای دیگر است. مراکز و نهادهایی که اجازه ورود به فعالیت سیاسی و داشتن گرایش حزبی و جناحی را ندارند و همچون یک حزب اقلیت اما پر مدعا عمل میکنند. این نهادها که در حوزه رسانه دست گشاده و سخاوتمندانهای دارند اغلب رو بازی نمیکنند، اینها هزینههای سرسام آوری صرف امور خبری و کار رسانهای و تولید فیلم و سریال و فعالیتهای مجازی و سایبری میکنند اما در پشت کار فرهنگیو هنری به دنبال پیشبرد مقاصد سیاسی و جناحی و یارگیری برای توسعه قدرت خود هستند.
این قبیل رسانهها را میتوان در رده رسانههای تنش مدار، جنجالی و بازوی اقتدارگرایی تقسیم بندی کرد که اغلب با دور زدن قانون و یا تفسیر قانون به نفع خود دولت را به چالش میکشند تا خود از طرق فشار و شانتاژ دولتمدار شوند. اگر جریاناتی منتسب به این نیروها کار رسانهای میکنند و یا مشغول روزنامهگردانی و خبر رسانی، فعالیت سیاسی و حتی اجاره رسانههای مستقل هستند، دستگاه نظارتی میتواند ورود کند و از آنها بپرسد این فعالیت رسانهای، با بودجه غیرشفاف چه مبنایی دارد؟»
بیشتر بخوانید:
روزنامههایی که بیشترین آگهی دولتی را میگیرند متعلق به چه کسانی اند؟
گزارش انصاف نیوز | تیراژ روزنامهها چقدر است؟
نوع ادارهی سازمان صداو سیما بیشتر به الگوی بلوک شرق نزدیک است
معاون اسبق وزارت ارشاد در پاسخ به این پرسش که آیا در کشورهای دیگر رسانهها مثل ایران در انحصار حکومت است و اصلا میتوان آنها را مقایسه کرد گفت: قوانین ایران و فعالیت رسانهای در کشور ما قابلمقایسه با سایر کشورها نیست. اینجا نه نظام لیبرال دموکرات حاکم است که رسانهها در آن کاملا آزاد و رقابتی باشند و نه سیستم کمونیستی و حاکمیت حزبی است که روزنامه غیر دولتی نداشته باشیم. در مورد انحصاری بودن و غیر رقابتی بودن میتوان گفت که نوع ادارهی سازمان صداو سیما بیشتر به الگوی بلوک شرق نزدیک است و در آن جای زیادی برای پرورش استعدادهای فرهنگی و هنری نیست. فیلتر کردن خبر رسانهای پر طرفداری همچون تلگرام و توییتر هم نشان از سیاستهای بسته و حاکمیت نگاه سلبی دارد اما در عین حال آزادیهایی هم وجود دارد که انتشار روزنامهها و نشریات متنوع کشور ما را با کشورهای دارای نظام تکحزبی متمایز میسازد.
بدیهی است در کشورهای اروپای غربی و آمریکا به دلیل حاکمیت اقتصاد آزاد و نفوذ بخش خصوصی و حاکم بودن دولتهای سکولار شرایط بسیار متفاوت است. در این کشورها دولت بیشتر به امور حاکمیتی همچون تدوین قوانین و مقررات و نظارت بر بنگاهها، مسائل کلان اقتصاد امنیت و تنظیم روابط خارجی متمرکز است و در ارتباط با مسائل اجتماعی و فرهنگی معمولاً دموکراتیک عمل میکند. اما در ایران بخش خصوصی بسیار ضعیف و دولت در همه جا یکهتاز است و هنجارهای دینی و فرهنگی همچنان در صدر اولویتهای دولت است و بنابراین نمیتوان ساختار قدرت و نظامات قانونی در ایران را با سیاستگذاریهای شرقی و غربی مقایسه کرد.
شاهد استانداردهای دوگانه در برخورد با رسانهها هستیم
یکسری از مؤسسات و بنگاههای رسانهای هستند که برحسب قانون از بودجهی عمومی استفاده میکنند؛ برخی هم از سوبسید دولتی بهره میبرند اینها اگرچه قابل نقد است و بعضا فسادآور لیکن محل بحث ما اینها نیستند. مساله مهم وجود حمایتهای خاص از رسانههایی است که بطور آشکار و یا پنهان به بودجههای عمومی وصلاند اما این اتصال به منابع دولتی لاپوشانی میشود و برای مردم ژست انقلابی هم میگیرند. در اینجاست که ما شاهد وجود استانداردهای دوگانه در برخورد با رسانهها هستیم. یعنی همین سنخ رسانههایی که از بودجههای غیر شفاف و حمایتهای خاص برخوردارند، اتفاقا بیشتر مشغول تشویش اذهان عمومی و حمله به دیگراناند و از آزادی به بدترین شکل ممکن بهره میبرند اما همچنان در حریم امن قرار دارند و کسی آنها را بازخواست نمیکند.
رسانههای مستقل با منابع محدودی که در اختیار دارند در واقع باید با بخشهایی که به سرچشمههای قدرت و ثروت وصل هستند در رقابت باشند تا بتوانند بازار کار ضعیفی را برای خود دست و پا کنند. اما رسانههایی که به کانونهای قدرت وصل هستند، برای ایفای نقشهایی که به آنها سپرده شده است از همه جهت حمایت میشوند؛ حتی از نظر سهولت دسترسی به اطلاعات از رانت وسیع اطلاعاتی برخوردارند. معدودی از این رسانهها هم متاسفانه به جای درافتادن با فساد نقش تطهیر کننده جریانهای ناسالم را بازی میکنند و ریشههای فساد را لاپوشانی میکنند. در حقیقت آنها را باید مرعوب قدرت نامید.»
با ادغامی که رسانهها را محدود کند، موافق نیستم
او لزوم ادغام رسانهها بصورت عام را رد کرد و گفت: «اگر ادغام به این به معنا باشد که برای آزادی انتشار نشریات محدودیت ایجاد کنیم؛ با آن موافق نیستم اما با قطع کردن منابع دولتی برای رسانههای متصل به دولت و یا فعالیت رسانههای دولتی غیر ضرور موافقم.»
وی متذکر شد که: «یکی از رویکردهای دولت اصلاحات این بود که انتشار نشریات آزاد باشد و ما به دنبال لغو الزام به اخذ مجوز برای نشریات بودیم، در آن دوره سیاست تکثرگرایی و این نگاه که همهی گرایشها باید امکان بیان دیدگاه خود را داشته باشند دنبال میشد. الان هم به جای اینکه ایده ادغام و ایجاد محدودیت در فعالیت رسانهها دنبال شود بیشتر باید به فکر شفافسازی عملیات مالی سازماندهی رسانهای باشیم. نباید اجازه داد پولهای کثیف و منابع مشکوک به حریم رسانه راه پیدا کند و یا مورد حمایت نهادهایی قرار بگیرند که پاسخگو نیستند. رسانههایی که منابع آن از بیتالمال تأمین میشود متعلق به عموم مردم است و نبایستی در جهت منافع باندی و جناحی مصرف شود.»
صحفی در پایان گفت: «رسانهها در عین برخورداری از آزادی باید در مورد منابع مالیشان به مردم و دستگاههای نظارتی پاسخگو باشند. باید همیشه امکان بررسی و شفاف سازی بودجهی رسانهها وجود داشته باشد و گزارشهای مالی آنها در دسترس عموم باشد. افراد و نهادهایی که دستی در قدرت و ثروت دارند و صاحب رسانهاند باید نقاب از چهره آنها برداشته شود و همواره پاسخگو نگه داشته شوند.»
انتهای پیام
اینهمه مردم دارن سختی هارو تحمل میکنن و تلاش میکنن که همه پروتکل های بهداشتی رو رعایت کنن تا کرونا ریشه کن بشه، حتی مراسم شب یلدا رو هم خانوادگی برقرار نکردن، اونوقت این صدا و سیمای میلی چنان بیشرمانه بدون رعایت هیچکدوم از موارد بهداشتی (زدن ماسک و رعایت فاصله و …) مثلا برای مردم برنامه شب یلدا و دورهمی تدارک دیده بود که مردم بجای شاد شدن میخواستن تلویزیون هاشون رو به دیوار بکوبن!! اینهمه حماقت و تا کی میخواد ادامه داشته باشه و هیشکی هم هیچی نگه و ……………………….